به گزارش خبرگزاری ایمنا، منطقه غرب آسیا دو سالی میشود که آبستن حوادث گوناگون شده است؛ سیر تحولات این منطقه نشان میدهد دعوا بر سر ژئوپلیتیک و مناطق استراتژیک است. آنچه در این درگیری بیشتر به چشم میآید، وجود دو جبهه حق و باطل است؛ حق و باطلی که همیشه در نبرد و پیکار بودهاند، اما امروزه جنگ آنها مشهودتر از پیش شده است.
در منطقه بازیگران متعددی حضور دارند که هر کدام منافع و تفکرات خاصی را دنبال میکنند، برای مثال ترکیه بهدنبال منابع سوریه و ترانزیت از خلیجفارس و بندر فاو عراق است و در سر تفکر بازگشت به امپراتوری عثمانی را میپروراند. یا عربستان که از لحاظ مذهبی دقیقاً مقابل مکتب شیعه ایستاده است و فراگیر شدن تفکرات شیعی و مقاومتی را خطری جدی برای خود میداند. ایران هم به دنبال گسترش تمدن اسلامی_ایرانی است و به وسیله آن میخواهد در درجه اول آمریکا و متحدان آن را از منطقه اخراج کند.
به این شرایط در روابط بینالملل تضاد منافع میگویند که اگر کنترل نشود، موجب بروز جنگهای بزرگ و آسیبهای شدید برای ملتها خواهد شد. در این بین آتشبیار منطقه کسی نیست جز رژیم صهیونیستی که با ایدئولوژی خاص خود یعنی شعار از نیل تا فرات خواهان تغییر مرزها است.
اما سوال اساسی این است که در شرایطی که سرعت تحولات میدانی در منطقه زیاد شده است و انتظار میرود که سوریه تجزیه شود، وضعیت منطقه چگونه خواهد شد؟
تلاش رژیم صهیونیستی برای جبران شکست در غزه با فتح دمشق
محمدکاظم انبارلویی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در این رابطه به خبرنگار ایمنا میگوید: برای فهم تحولات سوریه و منطقه باید به ۱۴ ماه قبل بازگردیم، زمانی که طوفانالاقصی آغاز شد و تمام معادلات منطقه را دستخوش تغییر کرد.
وی میافزاید: طوفانالاقصی نشان داد که قدرت رژیم صهیونیستی پوشالی است و از همه مهمتر این اتفاق مردم جهان را متوجه فروپاشی نظام اشغالگری و صهیونیستی کرد.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی ادامه میدهد: در همان دقایق نخست حماس فتوحات زیادی به دست آورد، شماری را کشت و شماری را هم اسیر کرد و اسرائیل برای جبران این شکست به غزه حمله در حالی که گمان میکرد حماس را شکست میدهد و اسرا را آزاد خواهد کرد.
انبارلویی اظهار میکند: اسرائیل پس از فشار و شکست در جنگ غزه و برای بیرون آمدن از باتلاق حماس به جنوب لبنان حمله کرد تا شکست خود را بپوشاند و به آن پیروزی که در غزه نرسیده است، دست پیدا کند، اما در این حملات نیز ناکام ماند؛ از اینرو با همان سیاست همیشگی کودککشی و قتلعام مردم بیگناه پیش رفت، ولی در جنگ زمینی هم شکست خورد و مجبور به پذیرش آتشبس شد.
وی تاکید میکرد: سوریه برای جبهه مقاومت بهعنوان یک محور اصلی بود، اما نتوانست در این میدان حضور نیرومند پیدا کند، به همین دلیل کشورهای منطقه، آمریکا و اسرائیل بهعنوان بازیگران اصلی در سقوط دمشق گفتوگوهایی با دمشق داشتند تا آنها را به تسلیم وادار کنند که حدود دو هفته قبل این کار انجام شد و ما مطلع بودیم که حمله به سوریه اتفاق خواهد افتاد.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با بیان اینکه بشار اسد در مقابل تحریرالشام ایستادگی نکرد و ایران نمیتوانست در دمشق بدون اجازه دولت قانونی حضور داشته باشد، میگوید: راهی جز تخلیه سوریه مقابل ما نبود و در نتیجه دمشق به فتح تروریستها در آمد و رژیم صهیونیستی تمام زیرساختهای دفاعی-امنیتی آنجا را از بین برد.
انبارلویی ادامه میدهد: ثبات در سوریه رابطه مستقیمی با سبک حکمرانی در آنجا خواهد داشت، در ظاهر گروهی اخوانی دمشق را فتح کرده است، اما در باطن آمریکا و رژیم صهیونیستی صحنهگردانان این نمایش هستند.
وی بیان میکند: رژیم صهیونیستی در حال گفتوگو با غزه است تا آتشبس را در غزه بپذیرد، در واقع رژیم صهیونیستی میخواهد شکست در غزه را با فتح دمشق جبران کند، اما همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند مقاومت گستردهتر خواهد شد و ما باید نظارهگر قدرت مقاومت در آینده باشیم.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی خاطرنشان میکند: حکومتی که در دمشق بر سر کار میآید باید تکلیف خود را با اشغال نظامی کشور خود مشخص کند، یعنی رژیم صهیونیستی این کشور را اشغال کرده و اگر حکومت آینده سوریه سکوت کند، افتضاحی برای ترکیه و تروریستها به بار خواهد آمد، در چنین شرایطی اگر سوریه با رژیم صهیونیستی وارد جنگ شود، دمشق به حلقه مقاومت میپیوندد که این یکی از احتمالات ضعیف است و اگر سکوت کند، تبدیل به یک دولت غیرقانونی میشود.
انبارلویی ادامه میدهد: نتانیاهو در دادگاه بینالمللی بهعنوان یک جنایتکار جنگی شناخته شده و مشروعیت جهانی خود را از دست داده است و همکاری دمشق با چنین رژیم جنایتکاری افتضاح است، اما همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، جوانان غیور سوریه که چندی پیش داعش را بیرون کردند، در برابر این اشغال، منفعل نخواهند بود و با وضعیت کنونی که در آن قرار داریم به زودی چندین گام رو به جلو برای مقابله با اشغالگری رژیم صهیونیستی و هژمونی آمریکا خواهیم برداشت.
توازن قدرت در منطقه با سقوط دمشق تغییر نمیکند
حمیدرضا ترقی، قائممقام حزب موتلفه اسلامی نیز در این باره به خبرنگار ایمنا میگوید: هنوز از تمام ظرفیت جبهه مقاومت که در اختیار دولت بشار اسد بود، استفاده نشده و همچنان این ظرفیتها پس از سقوط اسد حفظ شده و باقی مانده است.
وی میافزاید: سوریه بهجز آنکه مکان برنامهریزی و محل قرارگاه مدیریتی برای طراحی علیه اسرائیل باشد، هیچ سختافزاری برای جبهه مقاومت در اختیار نداشت که در اثر سقوط حکومت بشار اسد توازن قدرت به هم بخورد.
قائممقام حزب موتلفه ادامه میدهد: در حال حاضر رژیم صهیونیستی، مقابل توانمندیهای موشکی حزبالله ناتوانی خود را بروز و ظهور داده و در صحنه نبرد زمینی شکستهای مفتضحانهای بر او وارد شده است.
ترقی تاکید میکند: ضربهای که حزبالله و دیگر کشورهای جبهه مقاومت همچون یمن توانستند به رژیم صهیونیستی وارد کنند، بسیار آسیبزا و دردناک بود، برای مثال شهرکنشینان در اثر ناامنی که در شمال فلسطین اشغالی وجود دارد، هنوز نتوانستهاند به محل سکونت خود بازگردند، اما مردم لبنان به خانههای خود برگشتند. این کار نشان میدهد که دور کردن مردم در لبنان از مرزها نتیجه نداده است.
وی ادامه میدهد: یکی از معیارهای توازن قدرت جایگاه آن کشور در افکار عمومی جهان است، در گذشته جای کشورها عوض شده بود اما امروز با توجه به وضعیت غزه، تنفر مردم دنیا نسبت به رژیم صهیونیستی به بیشترین حد رسیده است و اجتماعات علیه رژیم صهیونیستی هر روز بیشتر میشود و در مقابل این تنفر عمومی حمایتهای عاطفی از فلسطین وجود دارد که همچنان وزنه را به لحاظ افکار عمومی و عاطفی به نفع مقاومت سنگین نگه داشته است.
قائممقام حزب موتلفه میافزاید: با توجه به اینکه قدرت نرم جبهه مقاومت افزایش پیدا کرده است، به نظر میرسد که حادثه سقوط بشار اسد تأثیری در توازن قوا نگذاشته است.
ترقی میگوید: به طور طبیعی در بین گروههای سیاسی و مذهبی سوریه، اختلاف نظر زیاد است و هر کدام اهداف جداگانهای دنبال میکنند و ما باید منتظر جنگ داخلی بین این گروهها باشیم و دلایل آن هم کامل مشخص است، بنابراین درگیری بین کردها و ارتش صهیونیستی ادامه خواهد داشت و ثبات سیاسی در سوریه به وجود نخواهد آمد.
به گزارش ایمنا، سرانجام درگیریها در منطقه و سوریه مشخص نیست، اما این موضوع محتمل است که ترکیه برای غارت منابع حلب و ادلب سهمخواهی کند و وارد سوریه شود، در مقابل کردها با اقلیم کردستان عراق همکاری میکنند و به دنبال ساخت کشوری مستقل میروند، در جنوب رژیم صهیونیستی به دنبال ایجاد یک خط حائل خواهد رفت تا هم از جانب سوریه دیگر خطری برای او باقی نماند و هم بتواند منافع آمریکا در سوریه را حفظ کند.
بین تروریستها و ارتش ملی سوریه نیز درگیریهایی بهوجود خواهد آمد و اگر کیک قدرت بهدرستی تقسیم نشود، سوریه وارد یک جنگ داخلی خواهد شد. در هر حال نفع آمریکا و رژیم صهیونیستی در این است که سوریه و عراق و سپس ایران درگیر جنگ و درگیریهای مرزی باشند تا دیگر نتوانند بر غزه و لبنان تمرکز کنند، اما همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند آنها به این اهداف شوم خود نمیرسند و جوانان سوریه کشور خود را آزاد خواهند کرد.
نظر شما