به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ظهور «موازنهگر» پس از ۳۵ سال» نوشت: چرا رئیسجمهور پزشکیان و دولت او از نزاعهای سیاسی و مجادلات روزمره جناحی فاصله میگیرند؟ این سوالی است که پرسیده نمیشود. علی الخصوص افراد یا جریانهایی که اساساً با دعوای سیاسی هویت پیدا کردهاند، این پرسش را مطرح نمیکنند. زیرا با طرح این پرسش و پاسخ به آن، واقعیتهایی آشکار میشود که این واقعیتها، اتفاقاً بدون کارکرد بودن آن جریانهای نزاعمحور را روشن میکند. چنین پاسخی نشان میدهد که جریانهایی از این دست، بخشی از مسئله هستند و نه راهحل. به رغم مقاومت این جریانهای بحرانزا و بحرانزی، آن سوال همچنان باقی است: چرا پزشکیان و دولتش از نزاع سیاسی فاصله میگیرند؟ پاسخ در دو واقعیت نهفته است. اول اینکه نزاعهای سیاسی نتوانسته هیچ مشکلی را از کشور حل کند. دوم اینکه این جدالها به شدیدترشدن ناترازیها و بالاگرفتن بحران مدیریت دامن زدهاند. به همین دلیل، دولت پزشکیان برای اینکه نقطه توقفی بر رقابتهای ناکارآمد و نزاعهای مسئلهساز سیاسی بگذارد و توجه خود را معطوف به «حل مسئله» کند، وفاق را برگزیده است. در عین حال برای اینکه نشان دهد مسئلههای کشور و مردم، نه با تنش سیاسی، بلکه با همافزایی و همکاری نیروهای سیاسی حل میشود، وفاق را برگزیده است. نمیدانیم فرجام وفاق چه میشود. آیا میتواند پایدار بماند یا همچون سایر پویشها در کوره رقابتهای سرمایه سوز سیاسی ذوب میشود؟ زمان داوری خواهد کرد. اما تا اینجا، وفاق آمده تا به یک تغییر راهبردی تعیینکننده در سیر حرکت اجرایی و اداره کشور تبدیل شود. این تغییر ریل، درست شبیه تغییرات ساختاری اقتصادی است که دولت سازندگی بنیان گذاشت.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «از هلاکت صدها تروریست طی ۲ روز تا رسیدن تسلیحات و نیروهای کمکی» نوشت: آنطور که شواهد نشان میدهد، تروریستهای تکفیری این بار با لباس «اپوزیسیونِ دولتِ اسد» و با چراغ سبز اسرائیل، آمریکا و ترکیه، ادلب و حلب را – که از نقاط استراتژیک در شمال سوریه و کلید حفظِ شمال سوریه هستند – مورد حمله قرار دادهاند و در کشتار به سیاق داعش با وحشیگری تمام و با ضبط و انتشار فیلم از وحشیگری خود پیشروی میکنند. اما نیروهای سوری با حمایت هوایی روسیه و صد البته نیروهای مقاومت که از راه میرسند، واکنش بسیار سختی نشان دادند که شاید برای تروریستها و حامیانشان قابل تصور نبود. باید توجه داشت «تحریرالشام» که حملات به ادلب و حلب را رهبری میکند به عنوان تلاشی برای ادغام گروههای مسلح و ایجاد یک جبهه واحد علیه محور مقاومت تأسیس شد و حالا به عنوان بازویِ رژیم آپارتاید اسرائیل وارد میدان شده است؛ چنانکه روزنامه صهیونیستی معاریو هم نوشته است که، کلید سرنگونی حزبالله در سوریه همین تروریستها هستند!
در همان ابتدای حملات تکفیریها، فیلمی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که در آن مسئول بخش تبلیغات گروه تروریستی «هیئت تحریرالشام» پس از اشغال شهر عنجاره در ۷ کیلومتری شهر حلب، در حال «رَجَز خوانی» بود و از تشکیل خلافت اسلامی به پایتختی تهران خبر میداد! همزمان یکی دیگر از تروریستهای تکفیری ضمن اهانت به ساحت زنان ایرانی و همچنین زنان شیعی در عراق و سوریه، میگوید که «آنها را به کنیزی خواهیم گرفت.» حالا خبر میرسد که این تروریست توسط نیروهای مقاومت روانه جهنم شد!
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «یک پرستار سهم هر ۱۳ کودک بیمار!» نوشت: کودکانی که انگار معصومیتشان چند برابر شدهاست. نگاههایشان رمق ندارد. برخی گریه و ناله میکنند و برخی دیگر حتی نای گریه کردن هم ندارند. حال و روز مادران هم از کودکانشان بدتر است. در نگاهشان غم موج میزند. کادر درمان، اما برای رسیدگی به دهها کودکی که روی تختهای اورژانس بیمارستان خوابیدهاند از این سو به آن سو میدوند و تلاش میکنند تا به همه رسیدگی کنند. دو، سه پرستار و سوپروایزر برای این همه بیمار، اما واقعاً کم است و واقعاً نمیتوانند به همه رسیدگی کنند. اینجاست که حرفهای محمدرضا شریفیمقدم، دبیر کل خانه پرستار دوباره در گوشم زنگ میزند: «کمبود پرستار روی افزایش مرگومیر بیماران تأثیرگذار است.» مادر جوانی به همراه همسرش و خانم جوان دیگری که احتمالاً خواهرش باشد، با چهرهای نگران در اورژانس ایستاده و منتظر است دکتر سر بالین بیمارش بیاید. اینجا انگار میتوان زمزمههای نیایش با خدا را با بیشترین وضوح شنید و راز و نیازهای مادرانه را بر سر بالین کودکان شاهد بود.
با هدایت خانم پرستار به بخش گوارش میروم تا بتوانم در فضایی آرامتر از بخشهای بیمارستان مفید بازدید داشتهباشم. بحث داغ این روزهای نظام سلامت یعنی کمبود نیرو را میتوان به وضوح در این بیمارستان کودکان شاهد بود. به خصوص اینکه اینجا کار سختتر و تخصصیتر است. درآمدها هم آنقدر جذاب نیست تا نسل جوانی را که میخواهد وارد این حوزه شود، مجاب کند. با پرستار بخش اورژانس که به وضوح میتوان دلسوزی و مهربانی را از چهرهاش دید و خواند، همکلام میشوم. از کمبود نیروی پرستار و پزشک میپرسم. سرش را به علامت تأسف تکان میدهد و میگوید: «تا حالا مشکل کمبود پرستار داشتیم، ولی حالا کمبود پزشک هم به آن اضافه شدهاست.» طبق تأکید وی امسال از ۶۰ نفر ظرفیت رزیدنت اطفال دانشگاه فقط پنج نفر جذب شدهاند و بقیه ظرفیتها خالی ماندهاست. به چهره زرد و رنجور بچههایی که از نوزاد تا هشت، نهساله در میانشان هست، نگاه میکنم؛ بچههایی که رفتهرفته با خروج و بازنشستگی پزشکان و پرستارانی که هم اکنون در این حوزه فعالند، معلوم نیست چه کسی قرار است مسئولیت سلامت آنها را به عهده بگیرد. بهخصوص اینکه سیاستهای جمعیتی کشور هم به دنبال افزایش جمعیت است و این به معنی تعداد بیشتری از کودکان و نیاز بیشتر به پزشک و پرستار کودک است.
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «از گولانی تا جولانی» را برگزید و نوشت: طی چند روز گذشته تکفیریهای سوریه با تجدید قوا و پس از چند سال آتشبس، به سوی شهر حلب حملهور شدند؛ تهاجمی سریع و غافلگیرکننده که تنها با تاکتیک جنگی جدید همراه نبود و تکفیریهای بینالمللی این بار با تاکتیکهای جنگی، رسانهای و روانی جدیدی به میدان جنگ آمدهاند. گروههایی همچون تحریرالشام و جیشالوطنی که تا پیش از این در بازه ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ با چهره تکفیری و نزدیک به داعش به میدان آمده بودند و با شعارهای تکفیری و ضدشیعی در سوریه جنگ داخلی برپا کرده بودند، در دور جدید درگیریها و پیشرویها با چهرهای جدید و به ظاهر اصلاح شده به میدان جنگ آمدهاند؛ چهرهای که اصلاح آن تنها به ریش و نقش پرچم محدود نبوده و دامنه آن به تاکتیک جنگی و رسانهای نیز کشیده شده است. در روز نخست حمله تکفیریها به ریف شرقی حلب، رسانههای این گروه به شکل گستردهای فعال شده و تعداد زیادی از تکفیریها در پوشش خبرنگار و با جلیقه press در خط مقدم درگیریها حاضر شدند تا گزارش لحظهای را بهمنظور ایجاد جنگ روانی و رسانهای مخابره کنند؛ اقدامی که تا حد زیادی موفق بوده و منجر به در دست گرفتن روایت جنگ حلب توسط تروریستها شده است، به شکلی که مرجع بسیاری از اخبار نبرد ریف غربی حلب و داخل این شهر بزرگ شمال سوریه، رسانههای وابسته به گروههای تکفیری تحت حمایت ترکیه هستند. خبرنگاران این جریانات تکفیری بر خلاف رویه قبلی خود با چهرههایی جدید و ریشهای کوتاه شده به گزارش میدان نبرد میپردازند و از چهره جهادی خود فاصله گرفتهاند؛ چهرهای که باب میل رسانههای غربی بهویژه ترکیه است.
در کنار تکفیریهای القاعدهای سابق و جریانات سلفی و وهابی، رسانههای ترکیه و قطر نیز در حملات علیه تمامیت ارضی سوریه نقش فعال دارند و به مخابره اخبار این جنگ به صورت جهتدار میپردازند. همین مساله منجر به بازگشت تکفیریهای مدعی اسلام به میدان جنگ رسانهای و نرم شده است؛ جنگی که طی بیش از ۱۴ ماه گذشته و از آغاز جنگ غزه کاملاً علیه آنان بود و منجر به تضعیف این به ظاهر مدعیان اسلام شده بود که حتی یک گلوله نیز به سوی رژیم صهیونیستی شلیک نکردهاند.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «دوقطبی در شورا» را برگزید و نوشت: بیش از دو هفته از برگزاری آخرین جلسه شورای عالی فضای مجازی با محوریت بررسی موضوع رفع فیلترینگ میگذرد. ۲۲ آبان پشت درهای بسته و با حضور چند خبرنگار انتخابی که تنها بعد از پایان جلسه اجازه مصاحبه با وزیر ارتباطات و دبیر شورا را داشتند، جلسهای برگزار شد که از آن اظهارات ضد و نقیضی در مورد وعده رئیسجمهوری برای برداشتن محدودیتهای اینترنتی به بیرون مخابره شد. در یک هفته اخیر هم مقامهای مختلف دولتی از سخنگوی دولت تا وزیر ارتباطات اعلام کردهاند که در حال حاضر رفع فیلترینگ در انتظار تصمیمگیری کمیتهای در همین خصوص در شورای عالی فضای مجازی است. اما نه مشخص شده در این کمیته چه کسانی عضو هستند و نه به صورت شفاف مشخص شده که این کمیته آیا قرار است تنها طرح وزارت ارتباطات برای رفع فیلترینگ را بررسی کند یا طرحهای دیگر در این زمینه که علیه طرح وزارت ارتباطات است را نیز بررسی خواهد کرد؟ در بین اظهارات یک هفته اخیر مقامات دولتی در مورد رفع فیلترینگ، اظهارات علی ربیعی، معاون اجتماعی رئیسجمهوری، شاید از جالبترین نظرات باشد. او در ویدئویی که در شبکه ایکس از خود منتشر کرده، ضمن نکوهش فیلترینگ و ادامه آن تأکید میکند «عدهای در شورای عالی فضای مجازی مخالف برداشتهشدن فیلترینگ هستند و نسبت به رفع فیلترینگ مقاومت میکنند». اما این افراد چه کسانی هستند و چرا باید در حالی که حتی بر اساس شنیدههای «شرق» سران قوا نیز در مورد طرح رفع فیلترینگ وزارت ارتباطات نظر مثبت خود را اعلام کردهاند، نسبت به دنبالکردن یا اجرای آن مقاومت کنند؟
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «نگاه بنسلمان به تهران» را برگزید و نوشت: نشریه بلومبرگ در تحلیلی از استراتژی عربستان سعودی برای تقویت روابط همزمان با ایران و آمریکا قبل از استقرار ترامپ مینویسد: شاهزاده محمد بن سلمان همانطور که به دنبال دستیابی به توافق استراتژیک با واشنگتن است، پیشنهاد داد تجارت با جمهوری اسلامی را تقویت کند. سام داغر و پائولو مانچینی ۲۹ نوامبر در بلومبرگ نوشتند: غرفه ایران در نمایشگاه «موسم ریاض»، با طاقها و ستونهای الگوگرفته از تخت جمشید، ظرفیتهای تجاری مناسبی را با فروش فرش، زعفران و سایر محصولات به نمایش گذاشت. پایتخت عربستان سعودی ممکن است مکانی دور از ذهن برای نمایش دادن محصولات جمهوری اسلامی به نظر برسد. زیرا رقابت بین دو قدرت، وضعیت خاورمیانه را برای دههها شکل داده است.
پیش از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، پادشاهی سعودی به دنبال تقویت روابط با تهران است، در حالی که همزمان به دنبال تقویت روابط با متحد سنتی خود، ایالات متحده هم هست. به گفته افراد مطلع از تحرکات ریاض، ولیعهد محمد بنسلمان، حاکم واقعی سعودی، در هفتههای اخیر پیشنهاد افزایش تجارت به مقامات ایرانی را به امید کاهش تنش با غرب ارائه کرد. این افراد خواستند هنگام بحث در مورد مسائل خصوصی نامشان فاش نشود. این امر به دنبال آشتی دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی در مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین انجام میشود. با این حال، پیروزی ترامپ، پویایی منطقهای را به دلیل چشمانداز تجدید سیاستهای خاورمیانهای او که در اولین دوره ریاستجمهوریاش معرفی شد، به محک گذاشته است. ممکن است شاهد پیگیری دوباره رویکرد فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران باشیم؛ رویکردی که باعث شد واشنگتن از توافق هستهای با تهران کنارهگیری و تحریمهای شدیدی را اعمال کند. از سوی دیگر، عربستان همچنان مایل است کار بر روی توافقهای دفاعی و راهبردی با آمریکا را که از زمان آغاز عملیات طوفانالاقصی مسکوت مانده پیگیری کند.
نظر شما