به گزارش خبرگزاری ایمنا، تحولات جمعیتی یکی از عوامل کلیدی در شکلدهی به ساختار اقتصادی و اجتماعی کشورها است، بهویژه رشد جمعیت و تغییرات آن تأثیرات عمیقی بر توسعه اقتصادی، بازار کار و رفاه اجتماعی دارد که افزایش نیروی کار و تولید، رشد اقتصادی و گسترش اشتغالزایی از مهمترین این موارد است.
رشد جمعیت بهطور مستقیم به افزایش نیروی کار منجر میشود که این افزایش میتواند به رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) کمک کند، جوانتر شدن جمعیت و ورود نسلهای جدید به بازار کار میتواند به افزایش بهرهوری و نوآوری در صنعت و خدمات منجر شود، به عنوان مثال کشورهایی که جمعیت جوانتری دارند، به طور معمول در زمینه فناوری و کارآفرینی پیشروتر هستند.
شرایط اقتصادی بهطور مستقیم بر تصمیمگیریهای فرزندآوری تأثیر میگذارد، به گونهای که در شرایط اقتصادی مناسب احتمال تمایل خانوادهها به افزایش تعداد فرزندان بیشتر میشود و در شرایط اقتصادی نامساعد، خانوادهها ممکن است تصمیم بگیرند، تعداد فرزندان خود را کاهش دهند، بر این اساس به منظور افزایش فرزندآوری، دولتها و نهادهای اجتماعی باید به اقناعسازی خانوادهها بپردازند که این امر میتواند شامل ارائه اطلاعات دقیق در مورد مزایای فرزندآوری، حمایتهای مالی و اجتماعی و تسهیلات بهداشتی باشد.
افزایش فرزندآوری میتواند به رشد جمعیت و به تبع آن به افزایش نیروی کار و تقاضای داخلی کمک کند، همچنین خانوادههای بیشتر میتوانند به افزایش سرمایهگذاری در آموزش و بهداشت منجر شوند که به نوبه خود بر توسعه پایدار تأثیر مثبت خواهد داشت و در نهایت این سرمایهگذاریها میتواند به بهبود کیفیت زندگی و افزایش سطح رضایت اجتماعی کمک کند.
رشد جمعیت تأثیر مثبتی بر اقتصاد کلان کشورها خواهد داشت
محمد مطلبی فشارکی، دکترای اقتصاد و استاد حوزه و دانشگاه درباره اهمیت اقتصاد جمعیت و جایگاه جمعیت در اقتصاد به خبرنگار ایمنا میگوید: یکی از بحثهای مطرح در زمینه اقتصاد جمعیت، جایگاه جمعیت در اقتصاد است، باید توجه کنیم در جنبه کلان اقتصاد، خانوادهها نقش اساسی در چرخه فعالیت اقتصادی، عرضه نیروی کار و ایجاد پساندازها که موجب رشد اقتصادی میشود، خواهند داشت.
وی با بیان اینکه خانوادهها به عنوان بازار گسترده مصرف میتوانند نقش اساسی در رشد اقتصاد کشور داشته باشند، میافزاید: هرچه تولیدات کشور افزایش پیدا کند، رشد اقتصادی شکل میگیرد و اگر مصرف خانوارها به سمت و سوی تولیدات داخلی سوق پیدا کند، گامی مؤثر در مسیر رشد و پیشرفت اقتصاد کشور برداشته میشود.
مسئول آموزش گروه اقتصاد طلاب خارجه با اشاره به اهمیت توجه به ظرفیت نخبگانی کشور ادامه میدهد: توجه به ظرفیتهای موجود در جامعه نخبگان کشور با توجه به نوآوری و خلاقیتی که در تولید کالا و خدمات دارند، موجب ایجاد جهش در فرایندهای اقتصادی میشود و این نشان از اهمیت نگاه نخبگانی در اقتصاد جمعیت است، بنابراین اگر بتوانیم از جریان نخبگانی در فرایند اقتصادی استفاده کنیم، میتوانیم به رشد اقتصادی کمک کنیم.
مطلبی با تاکید بر اینکه خانوادهها میتوانند در رشد اقتصادی کشور تأثیر بسزایی داشته باشند، عنوان میکند: امروزه اندیشمندانی معتقد هستند رشد جمعیت از ضرورتهای پیشرفت و توسعه یک جامعه به ویژه در زمینه اقتصاد است؛ هر چند شخصی به نام مالتوس در قرن هفدهم، نگاه بدبینانهای نسبت به جمعیت داشت و معتقد بود رشد جمعیت موجب فقر میشود و باید سیاستهای کنترل جمعیت اجرایی شود، مگر اینکه خانوادهها به رشد اقتصادی دست پیدا کنند تا بتوانند معیشت خود را تأمین و سپس ازدواج کنند.
وی اضافه میکند: گروه دیگری از افراد تحت عنوان نئومالتوسها معتقد بودند با افزایش جمعیت مشکلاتی همچون کاهش رشد اقتصادی یا آسیب به محیطزیست پدید میآید که امروزه ثابت شده است، چنین نظریههایی قابل اثبات نیست و به عنوان مثال تخریب محیطزیست به شدت تحت تأثیر سبک زندگی مصرفزده حاکم در اقتصاد جهان غرب است یا رشد جمعیت بر رشد اقتصادی تأثیر بسزایی دارد و اینگونه نیست که رشد جمعیت عامل کاهش رشد اقتصادی باشد.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه رشد جمعیت اثر مثبتی بر اقتصاد کلان کشورها خواهد داشت، تصریح میکند: چالشها و دغدغههایی در حوزه ازدواج و فرزندآوری برای خانوادهها وجود دارد که بخشی مربوط به سیاستگذاری دولتها و بخشی مربوط به خانوادهها است، با این وجود یکی از علل کمبود منابع در جوامع، مصرفزدگی و توزیع ناعادلانه منابع میان افراد است و ارتباطی با رشد جمعیت ندارد، بلکه مربوط به جریانهای مدیریتی است، بنابراین توزیع منابع باید به صورت برابر در اختیار مردم قرار بگیرد و در غیر این صورت منجر به کاهش رشد اقتصادی میشود.
رشد جمعیت نهتنها مانع رشد نیست، بلکه عامل تقویت و پیشرفت است
ایمان خدری، کارشناس ارشد الهیات و معارف اسلامی، معلم و فعال حوزه جمعیت و خانواده با بررسی آثار تک فرزندی و تأثیر مسئله اقتصاد بر میزان فرزندآوری خانوادهها به خبرنگار ایمنا میگوید: اگر در خانوادهای تنها یک فرزند وجود داشته باشد و به تنهایی تربیت شود و رشد پیدا کند، به احتمال زیاد با چالشهای متعدد اجتماعی، تربیتی، تحصیلی و حتی عاطفی روبهرو خواهد شد.
وی با بیان اینکه تک فرزندان به طور معمول افرادی وابسته به دیگران به ویژه وابسته به والدین خود هستند، میافزاید: علاوه بر وجود چنین حس وابستگی، تک فرزندی میتواند موجب کاهش میزان تحمل در بحرانها، کاهش مسئولیتپذیری و استقلال فرزند، افزایش حساسیت در ارتباط با دیگران و مواردی از این قبیل شود، همچنین والدین نیز نسبت به تنها فرزند خود وابستگی پیدا میکنند و گاهی بیش از حد او را تحت حمایت و مراقبت خویش قرار میدهند.
این فعال حوزه جمعیت و خانواده با تاکید بر اینکه اقتصاد خانوادهها و شرایط اقتصادی جامعه در فرزندآوری خانوادهها نقش اصلی را ایفا نمیکند، ادامه میدهد: در زمینه اقتصاد جمعیت، این نکته نیز حائز اهمیت است که با افزایش تعداد فرزندان به اصطلاح یاریگران والدین بیشتر میشوند، چراکه فرزندان در سنین کهنسالی والدین دستگیر و یاریدهنده آنها خواهند بود، بنابراین افزایش تعداد فرزندان و رشد جمعیت نهتنها مانع رشد اقتصاد نیست، بلکه عامل تقویت و پیشرفت آن در سطوح مختلف خانوادگی و اجتماعی خواهد بود.
خدری با بیان راهکارهایی برای تشویق زوجین به فرزندآوری عنوان میکند: باید در راستای اقناعسازی خانوادهها و زوجین گام برداریم و مسائل مختلف فرزندآوری همچون اقتصاد را برای آنها تبیین کنیم، در این مسیر استفاده از تجربیات افرادی که نگاه سرمایهای نسبت به فرزندآوری نداشتند و آن را مانعی برای زندگی خود میپنداشتند، میتواند در تشویق زوجین و اقناعسازی آنها برای فرزندآوری تأثیر بسزایی داشته باشد، همچنین بیان مشکلات کاهش جمعیت و آثار تربیتی کاهش تعداد فرزندان بهویژه تک فرزندی از عوامل مؤثر در راستای تشویق خانوادهها به افزایش فرزندآوری است.
بر این اساس، رشد جمعیت و فرزندآوری ارتباط تنگاتنگی با توسعه اقتصادی جامعه دارند، برای بهرهبرداری بهینه از این ارتباط، کشورها باید بهطور جامع به برنامهریزیهای اقتصادی و اجتماعی بپردازند و سیاستهای حمایتی مناسبی را برای تشویق فرزندآوری و بهبود کیفیت زندگی خانوادهها اجرایی کنند.
نظر شما