به گزارش خبرگزاری ایمنا، موسیقی محلی، موسیقی بومی، موسیقی مردمی یا موسیقی فولکلور (به انگلیسی: Folk music) شکلی از موسیقی سنتی است که ریشه در آداب و رسوم یک قوم یا منطقه دارد و سینهبهسینه به نسلهای بعدی میرسد؛ در واقع، بیشتر نوازندگان و خوانندگان این موسیقی،آموزشهای آکادمیک را ندیدهاند و ترانهها، ریتمها و ملودیهایشانها بر اساس شرایط موجود در فرهنگ جامعه شکل گرفته است؛ در ایران موسیقیهای محلی در استانهای آذربایجان، گیلان، خراسان و در میان اقوام ترکمن، بختیاری، کردی، شیرازی و بلوچ بسیار رواج دارد و نهتنها در ملودیها بلکه در گویش نیز با یکدیگر متفاوتند.
موسیقی محلی به شکل قابل توجهی به شکلگیری هویت فرهنگی کمک میکند و به عنوان بازنمایی صوتی سنتها، تاریخ و تجارب مشترک جامعه عمل میکند. به عنوان آینهای عمل میکند که ارزشها، باورها و آرزوهای مردم مناطق را منعکس میکند و مجرای قدرتمندی برای سنتها، ارزشها و روایتهای تاریخی مردم است.
حفاظت از فرهنگ نیز یک مفهوم اساسی است که نقشی حیاتی در حفاظت از تنوع و میراث جوامع ایفا میکند؛ هنگامی که از موسیقی محلی حرف میزنیم، اهمیت حفظ فرهنگ، بیشتر آشکار میشود زیرا موسیقی محلی به عنوان یک رسانه قدرتمند عمل میکند که از طریق آن تنوع فرهنگی گرامی داشته میشود و سنتها از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند.
تبلیغ، تبلیغ و تبلیغات!
متین رضوانیپور، پژوهشگر موسیقی نواحی به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: موسیقیها میتوانند شاد، عاشقانه یا غمانگیز باشد، اما آنچه امروز جامعه ما به آن نیازمند است و با استقبال خوبی هم مواجه خواهد شد، موسیقیهای شاد محلی است؛ چراکه فرهنگ در آنها بهتر نمایان میشود وسیقی اصلیترین هنری است که میتواند یک فرهنگ را به جامعه معرفی کند.
وی میافزاید: اگر موسیقی محلی به اندازه موسیقی پاپ رسانه و تبلیغات داشته باشد، مخاطب و جایگاه خود را به دست میآورد؛ امروز برای سبکهای دیگر موسیقی، صدها میلیون تومان خرج تبلیغ میشود تا به دیده شدن منجر شود و اگر موسیقی محلی نیز با کیفیت بالا ضبط و تنظیم شوند و برای تبلیغ آن هزینه شود، بهطور طبیعی با استقبال نسل جدید مواجه خواهد شد.
پژوهشگر موسیقی خاطرنشان میکند: سالهاست که جشنوارههای مختلف موسیقی در حال برگزاری است، در حالی که امروز بیشتر مردم در فضای مجازی سیر میکنند؛ اگر دستاورد و آثار این جشنوارهها در فضای مجازی منتشر شود، مؤثرتر و ماندگارتر خواهد بود که این مورد هم نیازمند تبلیغات گسترده است؛ در کنار این موضوع به تداوم هم نیاز است.
رضوانیپور بیان میکند: باید از هنرمندان حمایت صورت گیرد، چرا که تولید و ضبط آثار، بسیار پرهزینه است؛ برای مثال اگر استودیوهای مناسبی در اختیار فعالان موسیقی محلی گذاشته شود و برای انجام تبلیغات نیز برنامهریزی و زیرساخت صورت گیرد، میتواند کمککننده باشد.
وی تاکید میکند: تمام دنیا میتواند به کمک موسیقیهای محلی زیبای سرزمینمان، جذب ایران شود و بخشی از گردشگری آن به همین وسیله تأمین شود؛ امیدواریم این اتفاق رقم بخورد.
فلسفه موسیقی، تبدیل کثرت فرهنگی به وحدت ملی
حماسه حقپرست، رئیس انجمن موسیقی استان بوشهر نیز به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: فکر میکنم موسیقیها و ملودیهایی که در جایجای ایرانزمین از نیاکانمان به دست ما رسیده است، همه نشان از یک شناسنامه اصیل و بازتابدهنده یک هویت تاریخی و فرهنگی دارد؛ سازها، آوازها و آواهای متنوع، بیانگر این است که سرزمین پهناور ما چگونه خاستگاه فرهنگ، هنر و موسیقیهای بیمانند بوده است؛ در بسیاری از موسیقیهای مقامی یا موسیقی نوایی، کثرت فرهنگی و هویتی، ما را به یک وحدت ملی میرسانند.
وی میافزاید: در هر نقطه از این سرزمین، شاهد اجراهای آوازی سازی هستیم که تنوع سازی و آوازی برای یک تابلو عظیم و رنگارنگی از آهنگها و ترانهها توسط خنیاگران و نوازندگان به اجرا در میآید و این گستره به عنوان موسیقی ایرانی شناخته شود؛ در غرب ایران، نوازندگان تنبور و دف، چه کوبهای و چه ملودیک حضور دارند، از طرفی در صفحه شمال ایران، شاهد ملودیهای خاص و متفاوتی هستیم، بهطور مثل در ترکمن صحرا با سازهای چگور مخصوص خود، آواهای دلنشینی مینوازند؛ در شرق، دوتارنوازان و رباب نوازهای بلوچستان و در جنوب، بوشهر باساز نی جفتی، دمام و کوبهایها و خوزستانیها با موسیقیهای مخصوص توأم با ملودیهای عربی است حضور دارند؛ در مرکز ایران مثل یزد و کرمان نیز نوع متفاوتی از موسیقی وجود دارد.
آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند
رئیس انجمن موسیقی استان بوشهر بیان میکند: با وجود تفاوت در آواها و ملودیها، نقطه اشتراک همه این موسیقیها، ژرف بودن و دستنخوردگی محض آنهاست که تمام آنچه یک قوم دارد را عرضه میکند؛ موسیقیای که هیچ پالایش آکادمیک یا صنعتی روی آن صورت نمیگیرد و هر آنچه هست خود را نشان میدهد؛ برای مثال، در سریال پایتخت، در اجرای خواننده مازندرانی، معصومیت و بدویت به معنی پاکیزگی، آشکار بود و میتوان گفت وجه دیگر این موسیقیها، دلی بودن آنهاست که از دل برمیآید و لاجرم بر دل مینشیند.
وی میگوید: بیشتر اساتید برجسته این سازها بدون تحصیلات آکادمیک و به شکل موروثی و در یک گردش عاشقانه، صادقانه و عارفانه موسیقی را فراگرفتند و به نسل بعدی روایت کردند؛ زندهیاد علی شرفی از جمله کسانی بود که موسیقی سازی بوشهر را در سینه داشت و این بخش از هویت، سینه به سینه منتقل شد.
حقپرست عنوان میکند: جایگاه، اهمیت و تأثیر بزرگان موسیقی نواحی باید به دید و شنود همه جوانها برسد، موسیقی نواحی و حفظ و نگهداری از اصالتهای فرهنگ موسیقی هر جامعه، بسیار مهم است که در سالهای اخیر، بهتر شده است؛ در جشنواره ملی موسیقی جوان، جوانها و نوجوانها غوغا بهپا کردند و با توجه به اینکه از همه ایران آمده بودند، میتوان گفت که وجود این نوع جشنوارهها بسیار مؤثر است.
به گزارش ایمنا، شاید بتوان موسیقی یک کشور را در نغمههای بومی و محلی آن سرزمین دید، البته به این معنا نیست که یک ملت تنها نغمههای محلی دارند و هیچگاه از آن دور نمیشوند، بلکه موسیقی محلی یک سرزمین زبان و روحیه یک ملت است اما امروز با پیشرفت صنعت و فناوری بسیاری از عقاید قدیمی و بعضی ترانههای محلی در معرض فراموشی است و وظیفه ماست که برای احیای آن کاری کنیم.
نظر شما