به گزارش خبرگزاری ایمنا، در طول نیم قرن گذشته، نوار غزه کانون خشم و طغیانی فروخفته بوده است که در سال ۱۹۸۷ به تولد جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) انجامید و شهید یحیی سنوار با نبوغ ذاتی خویش، این خشم انباشته را به نیرویی منسجم و مقاومی بدل کرد که به چالش جدی برای اسرائیل بدل شد و رهبری این جنبش، زندگی شهید سنوار را با تاریخ معاصر فلسطین درآمیخت و انتشار رمان «خار و گل میخک» ابعاد تازهای از شخصیت این شهید را آشکار ساخت.
این کتاب که در سال ۲۰۰۴ و در خلال اسارت در زندانهای اسرائیل نوشته شد، روایتی از مبارزات فلسطینیان از سال ۱۹۶۷ است، شهید سنوار در این اثر، نه تنها رویدادها را بازسازی نمیکند، بلکه تجربیات عینی خود را با جزئیاتی دقیق و صادقانه به تصویر میکشد.
کتاب «خار و گل میخک» شخصیتی تراژیک و پیچیده را معرفی میکند که زندگیاش مملو از حوادث و چالشهای کمنظیر بوده است و درگیر شدن در مقاومت مسلحانه و بنیانگذاری شاخه نظامی حماس، گویای اراده شهید سنوار برای رهایی فلسطین از اشغال و جایگزینی خارهای جنگ با گلهای صلح است.
بسیاری، روایت شهید سنوار را به مثابه یک سند تاریخی و مستند از وضعیت فلسطین میدانند، آنچه این اثر را متمایز میسازد، ریشه داشتن آن در ادبیات زندان و حاصل سالها تأمل و مطالعه شهید سنوار در زندانهای اسرائیل است، در این مدت شهید سنوار ضمن فراگیری زبان عبری، به بررسی دقیق روایت اسرائیلیها از وقایع پرداخت.
کتاب «خار و گل میخک» با صداقتی مثالزدنی، تجربیات تلخ شهید سنوار و ملت فلسطین در اسارتگاههای اسرائیل را بازتاب میدهد، هدف شهید سنوار از نگارش این کتاب، انتقال صادقانه رنج و مقاومت مردم فلسطین در شرایط استثنایی زندانها بوده است.
کتاب خار و گل میخک؛ وصیتنامه ادبی شهید یحیی سنوار
کتاب «خار و گل میخک» با زبانی شیوا و روایتی دقیق، به کاوش در تضادهای درونی و بیرونی شخصیتهای فلسطینی میپردازد، این اثر با واکاوی تفاوت دیدگاههای سیاسی و اجتماعی در جامعه فلسطین، تصویری عمیق از مبارزات این ملت ارائه میدهد، زیرا نویسنده با مهارت، امید و پایداری ملت فلسطین در برابر چالشهای بزرگ را به تصویر کشیده و نشان میدهد که چگونه زندگی شخصی و مسائل ملی به هم تنیده شده و رویدادهای سیاسی بر فرد، خانواده و جامعه تأثیر میگذارد.
یکی از نکات قابل توجه در این کتاب، پیشبینی دقیق و هنرمندانه نویسنده از سرنوشت شخصیت اصلی است، شهید سنوار حدود ۲۰ سال پیش در صحنهای تأثیرگذار از این کتاب، سناریوی «پایان قهرمان» را به تصویر کشیده است که به طرز شگفتانگیزی با وقایع واقعی زندگی خودش مطابقت دارد و در این صحنه، شخصیت اصلی کتاب در لحظات پایانی زندگی خود، با اطمینان از شهادت و پاداش اخروی، به مادرش میگوید: «اکنون زمان آن فرا رسیده است، مادر. من در رؤیاهای خود دیدهام که به صفوف دشمن نفوذ کرده، آنها را کشته و سپس به شهادت میرسم و در بهشت در کنار رسول خدا، صلیاللهعلیهوآله، جای خواهم داشت.»
تطابق شگفتانگیز این پیشبینی با واقعیت، نشان از عمق بینش و بصیرت نویسنده دارد، در نهایت در تاریخ ۱۸ اکتبر، جنبش حماس شهادت یحیی سنوار، نویسنده و رهبر سیاسی خود را اعلام کرد و بدین ترتیب، پیشبینی او در کتاب «خار و گل میخک» به حقیقت پیوست.
روایت رنج و مقاومت در «خار و گل میخک»، داستانی فراتر از ادبیات
کتاب «خار و گل میخک» را نمیتوان تنها به عنوان یک اثر ادبی محض ارزیابی کرد، زیرا نویسنده، شهید یحیی سنوار با هدف خلق داستانی خیالی و نمایش مهارتهای ادبی، این اثر را ننگاشته است، بلکه به روایت صادقانه و مستند از تجربیات شخصی، اجتماعی و سیاسی خود و همرزمانش پرداخته، این روایت، شباهت بسیاری به روایتهای حدیثی دارد که با هدف انتقال دقیق وقایع و آموزهها به نسلهای بعدی شکل گرفته است.
پرسش اصلی این است که اگر «خار و گل میخک» را نمیتوان تنها یک اثر ادبی دانست، آنگاه چه چیزی را در آن میتوانیم بیابیم؟ پاسخ روشن است؛ میتوانیم داستان زندگی شهید سنوار، رویدادهای مهم کشور فلسطین و تحولات درونی و فکری نویسنده را در این اثر مشاهده کنیم، شهید سنوار به عنوان یک رهبر جوان حماس و زندانی رژیم صهیونیستی، به ما نشان میدهد که چگونه به این جایگاه رسیده و چه تجربیات تلخ و شیرینی را پشت سر گذاشته است.
اینکه شهید سنوار، کتاب خود را در زندانهای اسرائیل نوشته و تاکید داشته که از عنوان «زندانی» برای معرفی خود استفاده کند، نشان از اهمیت این عنوان به عنوان یک نماد در داستان دارد، این لقب، دروازه ورود به دنیای رنج و مبارزهای است که در صفحات کتاب «خار و گل میخک» به تصویر کشیده شده است، رنجی که نه تنها نویسنده، بلکه همرزمان او نیز آن را تجربه کرده و در خلق این اثر نقش داشتهاند، به عبارت دیگر «خار و گل میخک» محصول تلاش جمعی گروهی از زندانیان فلسطینی است که با استفاده از ابزار ادبی، به مقاومت در برابر اشغالگری رژیم غاصب صهیونیستی پرداختهاند.
کتاب «خار و گل میخک» در سال ۲۰۰۴ از دل زندانها بیرون آمد و به یک سند تاریخی مهم تبدیل شد، این اثر، تاریخ مبارزات فلسطینیان را به داستانی زنده و جذاب تبدیل کرده و به عنوان منبعی الهامبخش برای نسلهای آینده عمل میکند و در این داستان، قهرمانان نه تنها با سختیها و رنجها روبهرو میشوند، بلکه به عشق، امید و همبستگی نیز میپردازند و الگویی از مقاومت طولانیمدت را به نمایش میگذارند.
تجلی رهبری در «خار و میخک» و تحلیل شخصیت و ویژگیهای نویسنده
در کتاب «خار و میخک»، شاهد تجلی ویژگیهای بارز یک رهبر در شخصیت جوانی هستیم که مسئولیتی خطیر را بر دوش میکشد، این جوان به گونهای عمیق با این مسئله عجین شده که حتی در تاریکترین و سختترین شرایط نیز آن را از یاد نمیبرد، تعجبآور است که نویسنده این روایت، خود رهبری شجاع و آگاه در مبارزه مردم فلسطین برای آزادی باشد،
این نویسنده علاوه بر شجاعت، توانایی هدایت یک انقلاب فکری در میان مردم را نیز داراست، او با برنامهریزی دقیق و صبورانه، به تقویت نیروهای مقاومت پرداخته و پیروزیهایی را رقم زده که دشمن هرگز انتظار آن را نداشت.
یکی از ویژگیهای بارز رهبری این نویسنده، تخیل جغرافیایی قوی اوست، وی شخصیتهای داستان خود را در سرزمین مادریاش به حرکت درآورده و با شناختی عمیق از هر گوشه از آن، به خلق تصاویری زنده و واقعی میپردازد، در تخیل این رهبر، وطن، با تمام ویژگیهای تاریخی و فرهنگیاش، همواره یکپارچه و دستنخورده باقی مانده است.
تخیل اجتماعی این نویسنده شهید نیز به اندازه تخیل جغرافیاییاش غنی است، او به خوبی از عادات، سنتها، روحیات و نقاط قوت و ضعف مردم خود آگاه است و میداند که چگونه آنها را برای رسیدن به هدف مشترک هدایت کند و تصویر خانوادهای که نویسنده برای قهرمان داستان خود برگزیده، نمونهای بارز از این شناخت عمیق از جامعه است، این خانواده نمادی از وابستگی عمیق مردم به سرزمینشان و توانایی آنها در تحمل رنج و سختی است.
جستوجوی هویت و ایستادگی در چالشهای زندگی یک خانواده فلسطینی
داستان از سال ۱۹۶۷ به بعد آغاز میشود و زندگی یک خانواده در اردوگاه الشاطئ در غزه را به تصویر میکشد، این خانواده در خانهای زندگی میکند که در فصل زمستان، باران از سقف آن بر سرشان میریزد و این شرایط سخت و دشوار در نوار غزه زمینهای برای روایت است و ما شاهد ایستادگی خانواده در برابر این چالشها و تأکید بر عزم راسخ آنها برای غلبه بر مشکلات هستیم.
در این میان، اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک میان اعضای خانواده به وجود میآید، اما این تنشها نتوانسته است اکثریت فرزندان را به جستوجوی راهحلهای فردی وادار کند، بهطوری که به دنبال خوشبختی شخصی خود بروند و از مسئولیتهای خانوادگی فاصله گیرند و تنها یک فرزند خانواده، بهطور خاص، به این مسیر رفته و از سوی دیگر اعضای خانواده طرد شده است.
پسر بزرگتر، محمود که در مصر تحصیل کرده و بهعنوان مهندس به خانه بازمیگردد، به جنبش «فتح» میپیوندد، او بهخاطر فعالیتهایش زندانی و مورد شکنجه قرار میگیرد، اما در زندان با رهبری اعتصاب زندانیان، موفق به کسب برخی از حقوق آنها میشود، پس از آزادی، محمود به نماد مبارزه در خانواده تبدیل شده و بهعنوان یک مدافع سرسخت از دیدگاههای «فتح» شناخته میشود.
در مقابل، پسر کوچکتر، احمد، به عنوان راوی داستان، میان دو خط فکری متناقض قرار دارد؛ یکی دیدگاه برادرش محمود که حامی «فتح» است و دیگری دیدگاه جنبش اسلامی که پسرعمویش، ابراهیم، به آن وابسته است؛ در نهایت، احمد از افکار ابراهیم تأثیر میپذیرد و به جنبش «حماس» میپیوندد.
ابراهیم، قهرمان دیگر داستان، یک رهبر دانشجویی فعال با گرایشهای اسلامی است که دیدگاههایش را از طریق گفتار و کردار خود به نمایش میگذارد، او تصمیم میگیرد به مقاومت بپیوندد و در عین حال شغل ساختوساز را برای تأمین معیشت انتخاب میکند و نمادگرایی شغلی که ابراهیم برگزیده، نشاندهنده اراده او برای ساختن و ایجاد تغییر در شرایط موجود است، سخنان او در طول داستان همواره صادق، تأثیرگذار و الهامبخش است، ابراهیم با وجود وسوسهها، تصمیم میگیرد در غزه بماند و به مسئله میهن خود پایبند بماند.
مادر خانواده، بهویژه مادر محمود، نقشی حیاتی در حفظ انسجام خانواده و تشویق اعضای آن به موفقیت ایفا میکند، او بر این باور است که باید همسران پسرانش را خود انتخاب کند و این زنان، با قبول ازدواج، بخشی از خانواده گسترده او خواهند شد و مسئولیتها را میان خود تقسیم میکنند.
در یکی از مراحل کلیدی داستان، محمود با ابراهیم درباره مفهوم «تربیت و آمادگی» که جنبش اسلامی بهعنوان استراتژی خود پذیرفته است، بحث میکند، این مفهوم بهطور خاص در آمادهسازی جوانان برای مقاومت در برابر اشغال مؤثر بوده و بهعنوان کلیدی برای درک بسیاری از رخدادهای آینده و دیدگاه جنبش مقاومت اسلامی (حماس) در مبارزه برای آزادی فلسطین بهشمار میآید، این مباحث به ما کمک میکند تا درک بهتری از چگونگی دستیابی به «طوفان الاقصی» داشته باشیم.
در کل، این داستان نه تنها چالشهای زندگی یک خانواده فلسطینی را به تصویر میکشد، بلکه به بررسی عمق افکار، آرمانها و تنشهای سیاسی در جامعه فلسطینی نیز میپردازد.
نمادپردازی در کتاب «خار و میخک» / وطن به مثابه یک مسئله اصلی مطرح میشود
در این کتاب نمادپردازی به گونهای ماهرانه به کار رفته است که خواننده به آسانی مفاهیم نهفته در آن را درمییابد و خانواده به مثابه نمادی از میهن و فرزندان آن، نمایانگر نسلهای آتی هستند، گوناگونی دیدگاههای شخصیتها، بازتابی از طیف گستردهای از آرا و تلاشهایی است که در عرصه مبارزات فلسطین جریان دارد، با این حال هدف نهایی تمام این دیدگاهها، واحد و مشترک است.
نویسنده از طریق دو شخصیت محوری، احمد (راوی) و ابراهیم (رهبر مبارز)، دیدگاه شخصی خود را درباره واقعیتهای موجود، ماهیت مبارزه و راهکارهای پیش رو به خواننده منتقل میکند و از این طریق او به گفتوگوی سیاسی و فکری با جریانهای مختلف جامعه فلسطینی پرداخته است و با استدلال و شفافسازی، به تبیین ایدههای خود میپردازد.
در واقع این کتاب بیشتر از آنکه روایتی شخصی باشد، بیانگر دیدگاه شهید یحیی سنوار است که در آن، وطن به مثابه یک مسئله اصلی مطرح میشود و نویسنده با زبانی ساده و روشن، تلاش میکند تا دیدگاه خود را به هممیهنانش، به ویژه نسل جوان، منتقل و آنها را حول محور هدف مشترک، یعنی آزادی فلسطین، متحد کند، او بر اهمیت هویت فلسطینی، عربی و اسلامی تأکید میکند و سعی در ایجاد یک گفتمان فراگیر دارد.
در مجموع این کتاب نه تنها روایتی داستانی، بلکه یک سند تاریخی، اجتماعی و سیاسی است که دیدگاههای شهید یحیی سنوار را درباره مبارزات فلسطین به تصویر میکشد و با استفاده از زبانی شیوا و نمادپردازیهای دقیق، موفق شده است تا پیام خود را به مخاطب منتقل و درک عمیقتری از مبارزات فلسطین را در خواننده ایجاد کند.
نظر شما