به گزارش خبرگزاری ایمنا، چهلویکمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران با آثاری در گونههای «داستانی»، «مستند»، «پویانمایی»، «تجربی» از امروز _جمعهییستوهفتم مهر تا دوم آبان ۱۴۰۳_ به دبیری «مهدی آذرپندار» در پردیس سینمایی ملت تهران، میزبان صدها فیلمسازانِ فیلم کوتاه از سراسر کشور و نقاط مختلف دنیا خواهد بود.
در این دوره جشنواره علاوه بر بخشهای اصلی، آثاری مربوط به اقتباس در بخش «کتاب و سینما» و آثار مربوط به جریان مقاومت و فلسطین در بخش «شاخه زیتون» و همچنین آثار فیلم اولیها در بخش ویژه «فیلم اولیها» دیده خواهد شد. همچنین در بخش بینالملل جشنواره آثاری از میان فیلمسازان ۱۵۰ کشور جهان انتخاب شده که نوید یک بخش کیفی را دارد.
مهدی خدایی در گفتوگو با ایمنا درباره شکلگیری فیلم «گوا لی ژوانگ» اظهار کرد: یکبار پدرم گفت، اگر از هنر پول درنیاوردی یک شغل نان و آبدار خوب برائت سراغ دارم. بعد پشت بندش گفت، چینیها نزدیکی زنجان کارخانه فولاد زدهاند؛ گفتم، من سینما خواندهام و هیچ تخصصی در فولاد ندارم. پدرم گفت، چینیها عاشق خوردن سگ هستند و هرکس سگ برایشان ببرد پول خوبی میدهند. یک وانت میگیری و از سطح شهر تعدادی سگ ولگرد را سوار میکنی و دست چینیها میسپاری. در دوران کرونا که منشأش را به خفاشهایی که چینیها میخورند نسبت میدادند یکجا دیدم نوشته بود یک ضربالمثل چینی است که میگوید (اگر نخوری، خورده میشوی، پس هر چه هست بخور).
وی افزود: همین شد که فکر کردم اگر چینیها سگی را خورده باشند که صاحبش بخواهد انتقامش را بگیرد چه میشود؟ بعد به این فکر کردم اگر به جای سگ، خر کسی را خورده باشند چه و این شد ماجرای فیلمی که ساختم. اسمش را هم «گوا لی ژوانگ» گذاشتم به خاطر اینکه نام رستورانی است که بهصورت تخصصی در آن گوشت خر سرو میشود.
این فیلمساز به تشریح ویژگیهای «گو آلی ژوانگ» پرداخته و در توضیح آن میگوید: مهمترین چیزی که باید بگویم این است که من فیلم را نساختم و فیلم خودش راه خودش را پیدا کرد و این اصلاً شعار نیست؛ کلیات همان چیزهایی بود که من میخواستم ولی کیفیت و نحوه اجرا برای خود من هم فیالبداهه و با توجه به امکانات و شرایط در لحظه شکل گرفت. در زمان ساختن فیلم من سرباز بودم و به زور مرخصی میگرفتم. این فیلم در سه روز و در بازه دو هفته فیلمبرداری شد و به هیچ وجه مطابق برنامهریزیهای من پیش نرفت. ۷ نفر بودیم و در لحظه هماهنگ میشدیم و تجهیزات کرایه میکردیم و فیلمبرداری میکردیم.
خدایی خاطرنشان میکند: بازیگرم هیچ اطلاعی از نقش نداشت و هیچ تجربهای هم نداشت؛ دیالوگها آنطور که فکر میکردم خوب نبودند و پلانها را صامت گرفتم تا بعداً برایشان فکری کنم. لوکیشنهایی که میخواستم هماهنگ نشد و در لحظه تغییرشان دادیم. هیچ ایدهای برای شرایط جوی و نوری نداشتم. کرایه نور گران بود و نور تهیه نکردم. در جادههای بیرون شهر میچرخیدیم و هر جا خر میدیدیم از آن تصویر میگرفتیم. لنزهایی که میخواستیم قبل از ما کرایه شده بود و چیز دیگری میگرفتیم. یک بخش تصویر برداری در پلاتو داشتیم و به خاطر سانحه آقای رئیسی چند روزی تعطیل شد و در یک طویله آن را گرفتیم و به خاطر اذیت شدن بازیگرمان آن را در یک کارخانه گرفتیم. صاحب مزرعه پرورش خری که هماهنگ کرده بودم در آخرین لحظه به خاطر مریضی همسرش کنسل کرد و از تصویر آرشیوی استفاده کردم. من فقط سعی میکردم یکپارچگی ایجاد کنم و چندپارگی در حسها و حرکات نباشد و با هر پلان فیلم را دوباره در ذهنم میساختم بخاطرهمین به اندازه کل زندگیام برای یک دست نگه داشتن این فیلم فسفر سوزاندم.
وی درباره تجربه حضور در جشنواره فیلم کوتاه تهران عنوان میکند: تا پارسال هیچ حضور و تجربهای حتی به عنوان تماشاگر نداشتم. پارسال به عنوان هنرجوی خلاق به جشنواره دعوت شدم و تصمیم گرفتم سال بعد فیلم داشته باشم و فیلم ساختم و امسال آمدم. روزی که راه یافتگان را اعلام کردند، خواب بودم. و یکی از دوستان پیام داد و گفت، فیلمت به جشنواره راه پیدا کرده است. گوشی را خاموش کردم و خوابیدم. بعد زنگ زد و گفتم، اشتباه شده احتمالاً اصلاحیه میزنند و اسمم را خط میزنند. چون فیلم من بسیار با بودجه پایین بود و میدانستم فیلمهایی ساخته شدهاند که هزینه کل فیلم من به اندازه نصف یک روز فیلمبرداری آن کارها هم نیست. و تجربهام از دیدن فیلمهای جشنواره پارسال و فیلمها در پاتوق فیلم این بود که جشنواره تهران به سمت فیلمهایی با پروداکشنهای آنچنانی میل کرده است و خلاقیت و بازیهای فرمی خیلی جایی در جشنواره تهران ندارد. ولی بعد که فهمیدم این اتفاق افتاده است خوشحال شدم و جواب تبریکها را دادم.
این فیلمساز به چشماندازی که برای فیلمسازی خود ترسیم کرده پرداخت و ادامه میدهد: من فکر نمیکنم که فیلمساز هستم یا فیلمساز خواهم شد، من با فکرم فیلم نمیسازم؛ فیلمسازی برای من امری یدی است و دستم عادت کرده که فیلم بسازد و من چه بخواهم و چه نخواهم این کار را خواهد کرد. من فقط سعی میکنم دستم فرهیخته باشد و بداند که چه چیزی سینماست و چه چیزی هیچ جادویی ندارد. من همان کسی هستم که بعد از یک روز شکار، آدمها را دور آتش سرگرم میکنم و روی دیوار غار برایشان نقاشی میکشم. کوتاه و بلند هم برایم فرقی ندارد. همین فیلم را در ابتدا میخواستم به صورت بلند بسازم ولی دیدم این فیلم خودش میخواهد کوتاه باشد و منم فشاری به آن نیاوردم.
وی خاطرنشان میکند: سعی میکنم بیش از اینکه فیلمساز باشم انسان درستی باشم؛ غایتم این است که هنرمند باشم و دنیا را با این چشم ببینم. سعی نمیکنم بگویم مرکز جهانم و خودم را به خودم و هر کسی را به خودش دعوت میکنم. خیلی دوست دارم کارهای بینا رشتهای بکنم و تعصبی روی هیچ نحوی از قصهگویی ندارم.
کارگردان فیلم کوتاه «گو آلی ژوانگ» در پاسخ به اینکه چقدر اهل دیدن فیلم کوتاه است، اظهار میکند: خیلی دوست دارم فیلمی ببینم که شگفتزدهام کند و همهاش حسرت بخورم که ای کاش این فیلم را من ساخته بودم. بعد فکر کنم به اینکه این ایده چطور و چرا به ذهن این فرد رسیده و من در مسیر تجربه زیسته شخصیام آیا هیچگاه به این سمت میرفتم یا نه؟! دوست دارم فیلمی ببینم که فیلمسازی را امری سهلالوصول نشان میدهد نه اینکه از آن بتی بسازد دست نایافتنی. البته معمولاً فیلمها را میبینم ولی نه لزوماً در جشنواره بلکه بعدها به صورتهای مختلف مثلاً در پاتوق فیلم انجمن سینمای جوان و آنلاین. در جشنواره سعی میکنم در نشستها شرکت کنم و پای صحبت آدمهایی بنشینم که در شهرستان دسترسی به آنها ندارم.
خدایی در طرح انتظاراتی که از جشنواره فیلم کوتاه تهران دارد، گفت: به نظرم همه میدانند جشنواره کجا قرار دارد و به چه سمتی میرود. ولی برای من مهمترین نکته این است که جهت دهیهایی نکند که فیلمسازها همه یک شکل شوند بلکه از قضا تشرهایی بزند که این اتفاق نیفتد. جریان سینمای کوتاه را با حمایت از فیلمهای بیگ پروداکشن ناخواسته به سمت گران شدن نبرد و محدودیتهای اضافهتر از چیزیکه در فضای سینمای ایران وجود دارد وضع نکند. سعی نکند فضایی ایدوئولوژیک بر جشنواره حاکم کند. فکر میکنم فضای ایدئولوژیک فیلم را حذف نمیکند بلکه فیلمساز را حذف میکند. فیلمساز با اینکه فیلمش هیچ نکتهی ممنوع خاصی ندارد ولی ترجیح میدهد به جشنواره فیلم نفرستد.
نظر شما