راه‌حل فلسطینی

در یک‌سال اخیر و پس از آغاز جنگ غزه از اکتبر سال گذشته، یکی از موضوعاتی که در عرصه بین‌المللی بسیار بیش از گذشته مورد توجه سران کشورهای مختلف قرار گرفته است، پیدا کردن راه‌حلی برای پایان دادن به بیش از ۷۶ سال جنگ در سرزمین‌های اشغالی است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، در یکسال اخیر و پس از آغاز جنگ غزه از اکتبر سال گذشته، یکی از موضوعاتی که در عرصه بین‌المللی بسیار بیش از گذشته مورد توجه سران کشورهای مختلف قرار گرفته است، پیدا کردن راه‌حلی برای پایان دادن به بیش از ۷۶ سال جنگ در سرزمین‌های اشغالی است، اگرچه در این میان برخی با پاک کردن صورت‌مسئله و نادیده گرفتن ریشه آغاز این نزاع سعی دارند تا با مطرح کردن طرحی مانند پذیرش دو کشوری، مسئله را خاتمه دهند، اما جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهایی است که از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون همواره بر طرحی ویژه برای حل این معضل تاکید کرده است: برگزاری همه‌پرسی در میان تمام ساکنان اصلی فلسطین برای تصمیم‌گیری درباره آینده و سرنوشت کشورشان؛ ابتکاری که رهبر انقلاب اسلامی نیز در موقعیت‌های مختلف در خصوص آن سخن گفته‌اند و حتی طرح آن با عنوان «همه‌پرسی ملی در سرزمین فلسطین‌» در سال ۲۰۱۹ به سازمان ملل ارائه و ثبت شده است.

اجرای این ایده، مستلزم مشارکت تمام مردم اصلی فلسطین شامل مسلمانان، مسیحیان و حتی یهودیانی است که پیش از شکل‌گیری نطفه حرام رژیم اشغالگر صهیونیستی در این سرزمین زندگی می‌کردند تا با برگزاری یک همه‌پرسی عمومی، در مورد نوع حکومت خود به اجماع برسند.

در همین راستا رهبر معظم انقلاب اسلامی هشتم آذر ۱۴۰۲ در دیدار با بسیجیان فرمودند: ««بعضی از این سخنگویان دنیا راجع به نظرات جمهوری اسلامی درباره‌ی منطقه که صحبت می‌کنند، به دروغ میگویند که «ایران می‌گوید بایستی یهودی‌ها را یا صهیونیست‌ها را به دریا بریزند»؛ نه، این حرف را قبل‌ها دیگران یا کسانی از عرب‌ها گفتند؛ ما هیچ وقت نگفتیم این را؛ ما کسی را به دریا نمی‌ریزیم. ما میگوییم نظر، نظر مردم است؛ آن دولتی که با آرا مردم فلسطین تشکیل شد، درباره‌ی مردمی که آنجا هستند و از کشورهای دیگر آمده‌اند تصمیم‌گیری خواهد کرد؛ ممکن است به همه‌ی آن‌ها بگوید در فلسطین بمانید کمااینکه در بعضی از کشورهای آفریقا که بنده زمان ریاست جمهوری رفتم آنجا، [مردم] مبارزه کردند و پیروز شدند؛ انگلیسی‌ها آنجا حاکم بودند، بومی‌ها توانستند انگلیسی‌ها را مغلوب کنند، امّا همان انگلیسی‌ها را در کشور خودشان نگه داشتند؛ مصلحت دانستند نگه داشتند، اینها هم ممکن است نگه دارند ممکن هم هست بگویند نه، بعضی بروند یا همه بروند؛ اختیار با آن‌ها است؛ ما هیچ‌وقت در این زمینه نظری نداریم.»

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ۲۳ سال قبل نیز هم‌زمان با آغاز انتفاضه دوم مردم فلسطین در دیدار با بسیجیان در سال ۱۳۷۹ جزئیات بیشتری از این طرح را مطرح کرده بودند: ««راه‌حل این است که آوارگان فلسطینی از لبنان و هر نقطه دیگری که هستند، به فلسطین برگردند. این چند میلیون فلسطینی‌ای که در بیرون فلسطین زندگی می‌کنند، به فلسطین برگردند. مردم اصلی فلسطین -چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی - رفراندوم کنند و تصمیم بگیرند که چه رژیمی بر کشورشان حاکم باشد. اکثریت قاطع مسلمانند؛ تعدادی هم یهودی و مسیحی‌اند که اینها ساکنان اصلی سرزمین فلسطین‌اند و پدرانشان در اینجا زندگی کرده‌اند. نظامی را که مطلوب این جمعیت است، سرِ کار بیاورند؛ بعد آن نظام تصمیم بگیرد با کسانی که در طول این ۴۰ سال، ۴۵ سال و ۵۰ سال به فلسطین آمده‌اند، چه کار کند. نگهشان دارد، برشان گرداند، در نقطه خاصی اسکان داده شوند؛ این دیگر با آن نظام حاکم بر فلسطین است؛ این راه‌حلِ‌ّ بحران است.» ۱۳۷۹/۰۷/۲۹

راه حل فلسطینی

نکته جالب‌تر آنکه این دیدگاه متوقف به چند سخنرانی یا یک ایده نمانده و همان‌طور که اشاره شد توسط جمهوری اسلامی ایران در قالب یک طرح دیپلماتیک در آبان‌ماه ۱۳۹۸ به سازمان ملل متحد ارائه و در این سازمان ثبت نیز شده است.

مجید تخت روانچی که در آن سال به عنوان نماینده و سفر دائم جمهوری اسلامی ایران در نیویورک حضور داشت، مسئول ارائه این طرح به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد و کارن پیئرس، رئیس شورای امنیت سازمان ملل شد. در قسمتی از مقدمات حقوقی این طرح آمده است: «به‌دنبال اقدامات غیرقانونی بریتانیا در دوره‌ی قیمومیت، رژیم‌صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ در حالی مورد شناسایی ایالات متحده آمریکا و سپس کشورهایی همچون شوروی سابق قرار گرفت که هیچ‌گاه نظر مردم سرزمین فلسطین درباره‌ی سرنوشت خود خواسته نشد. در واقع، رژیم صهیونیستی در حالی شکل گرفت که مردم بومی سرزمین فلسطین، حق تعیین سرنوشت خود را اعمال نکرده بودند.

اقداماتی که منجر به تشکیل رژیم صهیونیستی شد، برخلاف مقررات حقوق بین‌الملل در همان زمان بود. بر اساس ماده ۲۲ میثاق جامعه ملل، بریتانیا از حاکمیتی بر فلسطین برخوردار نبود و باید حق تعیین سرنوشت را در آن منطقه اجرا می‌کرد که به معنای برگزاری انتخاباتی آزاد و با مشارکت تمام ساکنان فلسطین بود. حتی پس از تشکیل سازمان ملل متحد، در حالی که منشور ملل متحد (فصل یازدهم، مواد ۷۳-۷۴) از قواعد کاملاً مشخصی برای سرزمین‌هایی مانند فلسطین برخوردار بود، این قوانین مورد توجه قرار نگرفت، حتی قطعنامه اول ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل در نوامبر ۱۹۴۷ نیز در خصوص برنامه تقسیم‌بندی فلسطین اجرایی نشد، زیرا اعراب فلسطین با آن مخالف بودند. به این ترتیب، در زمان تشکیل رژیم صهیونیستی، حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین کاملاً نادیده گرفته شد.»

در ادامه نیز پس از اشاره به نظر مشورتی دیوان دادگستری لاهه درباره «پیامدهای حقوقی ساخت دیوار در سرزمین فلسطین اشغالی» که به صراحت بر لزوم رعایت حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین تأکید کرده است، «اصل تعیین سرنوشت» به عنوان یکی از اساسی‌ترین اصول شناخته‌شده در حقوق بین‌الملل مطرح شده که در ماده ۲ منشور ملل متحد و اعلامیه مجمع عمومی ملل متحد در خصوص اصول حقوق بین‌الملل در زمینه روابط دوستانه و همکاری میان کشورها مورد توجه قرار گرفته است، این در حالی است که در واقع حق فلسطینیان برای تعیین سرنوشت در زمان اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی در سرزمین اشغالی فلسطین و هم پس از آن به‌طور مستمر در حال نقض شدن است.

به‌عبارت دیگر، حق تعیین سرنوشت به‌عنوان یک حق بنیادین و غیرقابل انکار در نظام بین‌المللی حقوق‌بشر و به‌عنوان قاعده عام‌الشمول در حقوق بین‌الملل عمومی، در بسیاری از اسناد بین‌المللی به‌رسمیت شناخته شده است. با عنایت به ماهیت این حق به‌عنوان قاعده عام‌الشمول، تمام دولت‌ها موظف به رعایت تعهدات ناشی از آن و فراهم آوردن زمینه‌های مساعد برای تحقق آن هستند.

در این نامه تصریح شده است که اجرای این طرح شامل چهار مرحله اصلی است:

۱. اعمال حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین تاریخی خود
۲. برگزاری یک همه‌پرسی ملی در میان مردمان فلسطین که قبل از بیانیه بالفور در فلسطین ساکن بوده‌اند، شامل پیروان همه ادیان برای تعیین سرنوشت و تعیین نوع نظام سیاسی
٣. تشکیل نظام سیاسی مورد نظر اکثریت مردم فلسطین
۴. تصمیم‌گیری درباره وضعیت ساکنان غیربومی فلسطین توسط نظام سیاسی منتخب اکثریت

بدیهی است که این ایده، اگرچه بهترین راه‌حل موجود برای پایان دادن به بیش از ۷۰ سال قتل و جنایت صهیونیست‌ها محسوب می‌شود، اما بدون اراده و عزم جدی سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی و اتحاد کشورهای مختلف جهان در راستای اجرای آن، عملیاتی نخواهد بود، موضوعی که بیش از هر چیز نیازمند بسیج افکار عمومی جهان برای مقابله با اشغالگری صهیونیست‌ها است. کشتار بیش از ۴۲ هزار نفر در غزه و ارتکاب شنیع‌ترین جنایت‌ها در بزرگترین زندان روباز جهان در یک‌سال گذشته، حالا بیش از هر زمان دیگری افکار عمومی جهان را متوجه ماهیت شیطانی و پلید رژیم اشغالگر کرده است و این فرصت مغتنمی است که جمهوری اسلامی می‌تواند با استفاده از دیپلماسی پویای خود در عرصه بین‌الملل به رایزنی و ارائه این راهکار به دیگر کشورها بپردازد تا این ایده به مطالبه‌ای در میان مردم آزاده جهان تبدیل شود و زمینه را برای آزادی کامل سرزمین فلسطین فراهم کند.

کد خبر 800302

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.