ندیدم خوش‌تر از شعر تو حافظ / به قرآنی که اندر سینه داری!

حافظ شیرازی، شاعر بلندآوازه ایرانی است که اندیشه و اشعار متفاوتش، هرکسی را به وجد می‌آورد و می‌توان گفت که دیگر مانند آن، تکرار نخواهد شد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، خواجه شمسُ‌الدّینْ محمّدِ بن بهاءُالدّینْ محمّدْ حافظِ شیرازی، مشهور به لِسانُ‌الْغِیْب، تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسانُ‌الْعُرَفا و ناظِمُ‌الاُولیاء، متخلص به حافظ، شاعر فارسی‌گوی پرآوازه ایرانی است که بیش‌تر شعرهای او به صورت غزل است؛ حافظ را از مهم‌ترین اثرگذاران بر شاعرانِ فارسی‌زبانِ پس از خود می‌شناسند؛ حافظ هیچ گناهی را سنگین‌تر از مردم‌فریبی و ریاکاری نمی‌دانست و همواره به اهل تظاهر در اشعارش می‌تاخت؛ مکتب حافظ، رندی است و رند و رندی اساسی‌ترین اصطلاح در شعر و جهان‌بینی حافظ است؛ بیشترِ صاحب‌نظران بر آنند که حافظ غزل فارسی را به اوجی رساند که دیگر هرگز تکرار نشد.

حافظ که قرآن را از بر بود، آثار آن در اشعار خود به وضوح نشان می‌داد؛ در عین حال، حافظ فرهنگ باستانی و فرهنگ اسلامی ایران را با دین، کلام، فلسفه و عرفان پیوند داد و در شعرش متبلور ساخت؛ سبک بنیان‌گذارده حافظ، هم در مضمون و هم در محتوا، افزون بر شاعران روزگاران پس از او، بر شاعران دوران خودش نیز اثر گذاشت؛ آوازه شعر حافظ در زمان زندگی‌اش، به سرزمین‌های دیگر همچون شبه‌قاره هند رسید و شاعران آن سرزمین‌ها کوشیدند تا ویژگی‌های شعر حافظ را به کار برند و مانند حافظ مضامین عاشقانه و عارفانه را به‌هم بپیوندند و از صنایع ادبی به‌روش حافظ بهره گیرند. در سده‌های هجدهم و نوزدهم میلادی نیز اشعار او را به زبان‌های اروپایی نیز ترجمه کردند و نامش به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت؛ در تقویم رسمی ایران نیز بیستم مهر را روز بزرگداشت حافظ نام گذاری کرده‌اند؛ به همین بهانه با محمد شادروی‌منش، حافظ‌شناس به گفت‌وگو نشستیم تا ابعاد مختلف زندگی و اشعار این شاعر را مورد بررسی قرار دهیم.

ایمنا: مهم‌ترین ویژگی اشعار حافظ از نظر شما چیست؟

شادروی منش: شاید مهم‌ترین ویژگی شعر حافظ، تأویل‌پذیری، گسترش و شمول معنایی آن باشد و به همین دلیل است که در طول تاریخ فرهنگ و ادبیات خود، با شعر حافظ سروکار داشته‌ایم و آن را تبدیل به شخصیتی اسطوره‌ای کردیم؛ شخصیتی که مردم با دیوان او تفال می‌کنند و متناسب با نیتشان، نکته‌های بکر، بدیع و منطبق با احوال روحی خود را از شعر حافظ، استنباط می‌کنند؛ این موضوع، موجب شده است که از این شاعر، شخصیتی بسیار متفاوت در ذهن مخاطبان ایجاد شود.

ایمنا: دیدگاه‌های ضد و نقیض نسبت به حافظ نشانه چیست؟

شادروی منش: در واقع کسانی که او را شخصیتی متدین و عارف استنباط می‌کردند، شواهد روشنی برای ادعای خود در اشعار حافظ دارند، البته کسانی هم هستند که به خوش باشی یا به تعبیری به فلسفه هدوئیسم اعتقاد داشتند و آن‌ها نیز به شواهدی در اشعار حافظ اشاره دارند، کسانی هم بودند که حافظ را به بی‌دینی متهم می‌کردند؛ به نظر می‌رسد که حافظ، پیش از هرچیز، ناظر به رویکرد خود در مقوله شعر بوده است، یعنی اعتقاد داشته که شعر باید آیینه‌ای باشد تا احوال روحی مخاطب و خواننده خود را نشان دهد؛ حافظ در بیتی می‌گوید: «حافظم در مجلسی دُردی کشم در محفلی / بنگر این شوخی که چون با خلق، صنعت می‌کنم»؛ این کاملاً گویای این است که حافظ، به نوعی بازیگری با خلق یا همان خوانندگان شعر خود، اعتقاد داشته و آن را در شعرهایش نیز اجرا کرده است.

ایمنا: اشعار حافظ از مقتضیات زمانه خود چه تأثیری گرفته است؟

شادروی منش: حافظ به بهترین شکل به عناصر فرهنگی روزگار خود و حتی زمانه قبل آن پرداخته است؛ یعنی عناصری همچون فرهنگ ایران باستان، فرهنگ قرآنی و دیگر همه عناصری که ما آن را مجموعه‌ای از فرهنگ ایران زمین می‌شناسیم را در خود دارد؛ همین موضوع، شعر حافظ را بیش از هر چیز دیگری در مقام و جایگاه قرار می‌دهد و هر ایرانی را مشتاق آن می‌کند.

ایمنا: حافظ در ابیاتی به سرزنش و نکوهش شخصیت‌هایی مانند واعظ، زاهد و… می‌پردازد؛ آیا این موضوع، دلیلی بر مخالفت حافظ با عقاید آن‌هاست؟

شادروی منش: فکر می‌کنم که حافظ، بسیار دغدغه اخلاق داشته است و شخصیت اخلاقی او باعث می‌شود که در آن روزگار با دیدن بعضی شخصیت‌ها و طبقات اجتماعی که از مسیر اصلی خود منحرف شده‌اند و در جایگاه واقعیشان نبودند، لب به انتقاد بگشاید؛ حافظ، گاهی این انتقادها را به‌گونه‌ای مطرح می‌کند که گویی آن‌ها را به خود نیز نسبت می‌دهد؛ مثلاً در بیتی خطاب به معشوق می‌گوید: «گفتی از حافظ ما بوی ریا می‌آید / آفرین بر نفست باد که خوش بردی بوی»، این بیت گویای نوعی رویکرد هنری به مفهوم انتقاد است؛ حافظ یکی از منتقدان اجتماعی روزگار خود بوده است و در هر دوره تاریخ که مسائلی مشابه مسائل زمانه حافظ، جاری باشد، اشعار او مصداق‌های تجدیدشونده پیدا می‌کنند؛ بسیاری از افراد مورد انتقاد حافظ، با خواندن این اشعار، سخن او را مصداقی از خود خواهند دید.

ایمنا: حافظ سعادت و خوشبختی انسان را در چه چیزی می‌بیند؟

شادروی منش: حافظ در بیتی می‌گوید: «آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست / عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی»؛ این یعنی حافظ، وضعیت جامعه و روزگار خود را مناسب نمی‌دانسته و معتقد بوده است که انسان نباید به عالم دیگری برود، بلکه باید عالم دیگری بسازد؛ این شاعر، ساخت این عالَم را در درجه نخست، متناسب با شخصیت انسان‌هایی می‌داند که به صداقت اعتقاد دارند و صدق و راستی را پیشه می‌گیرند، ارزش لحظه‌های زندگی را می‌فهمند، زیبایی‌های جهان را درک و از زشتی‌ها دوری می‌کنند، به صورت کلی، اگر بخواهیم تصویری کلی از آرمان‌شهر حافظ بسازیم، تصویری است که در آن همه در جایگاه واقعی خود هستند.

ایمنا: جایگاه حافظ و اشعار او در روزگار ما به چه صورت است؟

شادروی منش: فکر می‌کنم که ایرانیان در طول قرن‌ها با شعر حافظ مأنوس بودند و تصویر خوبی از او در زندگی خود دارند؛ نسل جوان امروز ما در فضای مجازی به سر می‌برند و در معرض اندیشه‌ها و فرهنگ‌های متفاوت هستند؛ وظیفه ماست که تصویر دقیق و روشنی از شعر حافظ در ذهن آن‌ها ایجاد کنیم تا بدانند که پیشینه فرهنگی آن‌ها چه شایستگی‌ها و بناهایی دارد تا بتوانند از آن‌ها استفاده کنند.

ایمنا: چطور می‌توان نسل جدید را با حافظ و اشعار او آشنا کرد؟

شادروی منش: بهتر از هر چیز، این موضوع باید در خانواده‌ها شکل بگیرد و همه با این اشعار مأنوس شوند؛ اما نباید نقش و مسئولیت نظام آموزشی را در کشورمان فراموش کنیم؛ نظام آموزشی کشور، به‌ویژه مدارس و حتی در کودکستان‌ها و پیش‌دبستانی‌ها در این زمینه‌ها مسئولیت دارند؛ کودکانی که با این فرهنگ، پرورش یابند و آن را به‌درستی آموزش ببینند، پاسداران آن خواهند بود.

اگر امروز از کودکان ما غفلت شده است، باید به جوانان خود توجه کنیم؛ رسانه‌های رسمی کشور، به‌ویژه رادیو و تلویزیون، سازمان‌ها و وزارت‌خانه‌های مسئول در فرهنگ عمومی کشور، باید در این زمینه به‌قدر کافی فعال باشد.

ایمنا: رویدادها در بناهای فاخری همچون آرامگاه حافظ، چطور می‌تواند در جهت حفظ فرهنگ ایرانی و ادبیات فارسی مؤثر باشد؟

شادروی منش: معتقدم که نقاطی همچون آرامگاه حافظ و سعدی، بسیار انگیزه‌آفرین هستند و سازمان‌های مرتبط مانند شهرداری و اداره کل فرهنگ و ارشاد استان فارس و نظایر آن‌ها، باید در نظر بگیرند که در فضاهای اینچنینی، به‌خصوص آرامگاه حافظ یا به تعبیر خودش «زیارتگاه رندان جهان»، فعال‌تر عمل کنند؛ این نقاط می‌تواند حلقه و مرکز ثقل برای کسانی باشد که مفاهیم فرهنگی را در مسیر فرهنگی که حافظ و امثال او در آن فعالیت می‌کردند، گسترش دهند.

زبان شعر، زبان همدلی مردم ایران است و جا دارد که سازمان‌های مسئول و مردم‌نهادی که وابستگی به کارها و بودجه‌های دولتی ندارند، در این زمینه انگیزه‌آفرین باشند، البته که سازمان‌ها و گروه‌های زیادی در این حوزه فعال هستند، اما بعضی از این فعالیت‌ها شایسته نام بلندمرتبه حافظ نیست.

کد خبر 799518

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ابوالفضل مقیمی IR ۱۵:۳۴ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۱
    0 0
    خیلی خیلی خوب