به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، بیش از نیمی از کل جمعیت جهان در شهرها زندگی میکنند و در بعضی از کشورها همچون هند، در هر ساعت ۶۰ نفر به جمعیت شهرها اضافه میشود. دلیل اصلی این موضوع را میتوان بهرهوری اقتصادی در شهرها دانست چراکه مناطق شهری تا ۸۰ درصد از تولید ناخالص داخلی کشورها را در سطح جهانی تشکیل میدهند، علاوه بر این مهاجرت به شهرها تحت تأثیر عواملی همچون در دسترس بودن منابع بهتر و امکانات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بیشتر قرار دارد.
شهرنشینی سریع
افزایش مهاجرت به مناطق شهری فشار زیادی را بر شهرها ایجاد میکند و افزایش سکونتگاههای غیررسمی، ناکافی بودن زیرساختها و ازدحام بیش از حد را به دنبال دارد که میتواند منجر به گسترش بیماری، جرم و جنایت، فقر شهری، آسیبهای زیستمحیطی و آسیبپذیری در برابر وقایع و بلایای طبیعی شود. همانطور که مردم به شهرها وارد میشوند، مناطق شهری سعی میکنند با افزایش ظرفیت خود برای جذب رشد، از طریق اقداماتی همچون گسترش حومهنشینی، احیای زمین، توسعه اماکن توسعهنیافته، توسعه مجدد و نوسازی شهری به این چالش پاسخ دهند.
شهرنشینی سریع به فرایند رشد چشمگیر نواحی شهری اشاره دارد که با تغییر از جوامع روستایی به جوامع شهری همراه است و تغییرات عمدهای در تولید، مصرف و نحوه تعامل مردم با طبیعت را به دنبال دارد. چالشهای ناشی از شهرنشینی سریع بهویژه در کشورهای در حال توسعه شامل نیاز به توسعه شهری کنترلشده و منظم برای جلوگیری از پیامدهای آشفته و ناپایدار، همچنین مشکلات زیستمحیطی همچون آلودگی هوا و بحرانهای آبوهوایی شهرها است.
شهرنشینی سریع منجر به مداخلاتی همچون توسعه با تراکم بالا در شهرها میشود که به منزله ساخت ساختمانهای بلند برای جبران قیمت رو به افزایش زمین و جذب تقاضای فزاینده برای فضای ساخته شده است. حومههای شهری نیز با ارائه مناطق با کاربری مختلط و تراکم بیشتر بهعنوان قطبهای اقتصادی به جایگزینی برای مرکز شهر تبدیل میشود.
شهرسازی بیشازحد و نتایج آن
منظور از فراشهرسازی یا شهرسازی بیش از حد، ارتقای سریع و کنترلنشده جوامع به شهرنشینی است. این مفهوم برای نخستین بار در اواسط قرن بیستم برای توصیف شهرهایی استفاده شد که سرعت صنعتی شدن آنها کندتر از نرخ شهرنشینی آنها رشد میکرد. کلانشهرها در سراسر جهان به دلیل افزایش شدید مهاجرت از روستاها، با نرخ افزایش جمعیت بالایی مواجه هستند؛ هر چه تعداد افراد مهاجر بیشتر باشد، تقاضا برای منابع شهری بیشتر میشود، تا جایی که ممکن است شهرها نتوانند بهطور کامل این نیازها را تأمین کنند.
ظهور معماری معاصر
افزایش بیش از حد شهرنشینی، شهرهای بزرگ را با کمبود مسکن مواجه کرد و مشکلاتی را سر راه تأمین مسکن و محل کار برای جمعیت انبوه ساکنان شهر قرار داد. معماری معاصر یا شرکتی بهعنوان یک راهحل ساده برای غلبه بر این مشکل مطرح شد که به استفاده از معماری برای ساخت فضاهای مسکونی و اداری بهمنظور ارتقای بهرهوری اشاره دارد. معماری شرکتی بهعنوان یک اصطلاح مدرن برای ویژگیهای معماری ساختمان یک یا چند شرکت تعریف میشود و جنبههای خاصی از کسبوکار یا هویت آن شرکتها را بهعنوان یک کل در معرض نمایش قرار میدهد.
گسترش این معماری منجر به پدیدار شدن آسمانخراشهای بلندی در شهرها شده است تا نیازهای جمعیت رو به افزایش را برآورده کند، چراکه با بلندتر شدن ساختمانها هزینههای هر واحد بهتدریج کاهش پیدا میکند. رشد معماری معاصر بافت تاریخی شهرها را در معرض تهدید قرار داده است؛ هر ساختمان تجاری بلند جدید، توجه بیشتری را از ساختمانهای تاریخی مهم آن منطقه میگیرد.
اثرات زیستمحیطی
شهرسازی بیش از حد بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر محیط اطراف تأثیر میگذارد؛ فشار اضافی بر بخش صنعتی این شهرها منجر به تغییرات قابلتوجهی در کاربری و پوشش زمین شهرها و در نتیجه تخریبهای اکولوژیکی میشود، علاوه بر این شهرسازی بیش از حد کیفیت هوا، آب و آرامش محیط را کاهش میدهد. افزایش توسعه صنعتی و تجاری، تردد بیش از حد وسایل نقلیه و ساختمانسازی انبوه از جمله عواملی است که بر آلودگی هوا، صدا و آب تأثیر میگذارد و این آلودگیها را در مقیاسی بسیار بزرگتر از آنچه قبلاً مشاهده میشد، در سطح شهرها افزایش داده است.
گسترش شهرها بر توزیع منابع آب شهری فشاری ایجاد کرده است که بر سطح آبهای زیرزمینی و سرانه آب تأثیر میگذارد. ظهور معماری معاصر منجر به افزایش استفاده از مصالح ساختمانی ناپایدار شده است که آبوهوا را مختل میکند و شهرها را با تغییرات اقلیمی و بحرانهای ناشی از آن همچون افزایش دمای شدید مواجه میکند.
ظهور زاغهها
در کشورهای کمتر توسعهیافته، محلههای فقیرنشین پرجمعیت هم در حاشیهها و هم در بزرگترین شهرها شکل میگیرند. به دلیل اقتصاد و زیرساختهای ضعیف، شهرهایی مانند بمبئی هند ابزار لازم برای حمایت از جمعیت شهرنشین را ندارند، بهطوریکه بیش از نیمی از ساکنان بمبئی در محلههای فقیرنشین اطراف شهر زندگی میکنند که موجب مشکلات بهداشت عمومی، زیستمحیطی و کاربری زمین شده است.
زاغهنشینان در عمل بدون سرویس بهداشتی، آب، امکانات شهری، شغل یا امنیت زنده میمانند و جالب اینجاست که تقریباً یکهفتم جمعیت جهان در این شرایط (حاشیهنشین با شرایط خوب تا زاغهنشینی اسفبار) زندگی میکنند. فقدان آب لولهکشی و بهداشت، سو تغذیه و مسکن ناکافی، منجر به شرایط مرگبار در محلههای فقیرنشین و حلبیآبادهایی میشود که بسیاری از شهرهای آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین را احاطه کردهاند. گسترش HIV/AIDS و سایر بیماریهای عفونی در مناطقی که افراد زیادی در چنین مجاورت فیزیکی نزدیکی زندگی میکنند، یک مسئله بهداشت عمومی حیاتی برای مناطق شهری در حال توسعه در سراسر جهان است. هنگامی که این مسائل بهداشت عمومی با نرخ بالای بیکاری و مدارس ناکافی ترکیب میشود، کیفیت زندگی پایینی را برای بسیاری از ساکنان شهر ایجاد میکند.
ظهور ابرشهرها
تغییرات شهری در طول زمان به ظهور کلانشهر (با جمعیت ۱۰ میلیون نفر یا بیشتر) منجر شده است. نیویورک و توکیو نخستین کلانشهرهای شناخته شده بودند که هر دو تا دهه ۱۹۵۰ به یک مجموعه شهری بیش از ۱۰ میلیون نفر رسیدند، اما امروزه دیگر یکهتازی آنها به سر رسیده است؛ از سائوپائولوی برزیل گرفته تا لاگوس نیجریه و لندن انگلیس تا شانگهای چین تعداد ابرشهرها رو به افزایش است.
اکثر شهرهایی که در سالهای اخیر به مرز ۱۰ میلیون رسیدهاند در آسیا و آفریقا قرار دارند. این مناطق همچنین محل رشد سریعترین کلانشهرها هستند. جمعیت کینشاسا، پایتخت جمهوری دموکراتیک کنگو، از سال ۱۹۵۰ تقریباً هر پنج سال یکبار دوبرابر شده است. از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵، جمعیت کینشاسا بیش از ۲۳ درصد افزایش یافته است و امروزه بیش از نیمی از جمعیت ساکن آن زیر ۲۲ سال هستند. مجموعه عواملی از جمله مهاجرت از مناطق روستایی، نرخ بالای باروری و گسترش مرزهای شهر منجر به این رشد شده است. این شهرنشینی گسترده و بدون برنامه تهدیدی برای کمبود مواد غذایی، تراکم ترافیک، مسکن و امکانات آموزشی و تفریحی ناکافی است که در نهایت ممکن است به واقعیتهای تلخی تمام شود.
راهکارها و مزایای شهرسازی بیشازحد
تاریخ نشان داده است که مزایای رشد شهرنشینی اگر بیشتر از معایب آن نباشد، کمتر هم نیست؛ از اینرو شهرها در طول دورههای متمادی به رشد خود ادامه دادهاند. چنانچه هدف اصلی مراکز شهری رو به رشد، ترکیب استراتژیهای طراحی غیرفعال و رویکردهای پایدار برای پروژههای معماری باشد، میتوانند بهرهوری، انعطافپذیری، خلاقیت و کارایی را افزایش دهند و از آثار منفی شهرسازی بیش از حد بکاهند.
دستیابی به اهداف شهری پایدار و ابداع شهرها برای تسهیل رویکردهای طبیعی که حفاظت از اقلیم را فراتر از همه توسعهها در اولویت قرار میدهد، نیازمند ادغام مؤثر اقدامات آبوهوایی و افزایش فضاهای سبز در برنامهریزیهای شهری است. ارائه شهرهایی با محیط زیست سالم امکان زندگی با کیفیت بالا را برای ساکنان فراهم میکند که برای رسیدن به این هدف باید سرمایهگذاریهای اساسی پایدار همچون معماری سبز بیوفیلیک، صنایع پایدار، مدیریت آب و بازیافت انجام شود.
تغییر چشمانداز مراکز شهری اجتنابناپذیر است و نیاز به شناخت عمیقتری از هر سکونتگاه شهری وجود دارد تا بتوان راهحلهای مؤثری را برای غلبه بر مشکلات مطرحشده ارائه کرد. حال که تراکم جمعیت و رشد عمودی شهرها اجتنابناپذیر است، ساختمانهای بلند یک شهر عمودی واقعی باید قادر به خدمترسانی به بخش اعظمی از جامعه باشد و امکان ارائه فضای عادلانه و فراگیر برای ساکنان ساختمان را در ارتفاعات بالا فراهم کند.
مدیریت منابع
با توجه به اینکه هدف اصلی جابهجایی جمعیت از روستاها به مراکز شهری، دستیابی به فرصتها و منابع بهتر است، مسئولان شهری باید رسیدگی به نیازهای ساکنان شهر را در اولویت برنامههای شهری قرار دهند. استفاده از نوآوری و فناوری در خدمات شهری به شهرنشینان این امکان را میدهد که به امکانات غیرقابل دسترس در محیط روستایی دسترسی داشته باشند، اما تقسیم منابع پایدار دسترسی به این امکانات را برای همه مردم امکانپذیر میکند. الگوهای نوآورانه مدیریت منابع میتواند فشارهای محیطی را کاهش دهد و بین آنچه در دسترس است و آنچه اساساً مورد نیاز مردم است، تعادل برقرار کند.
حس تعلق به جامعه
دستیابی به حس اجتماعی و تعلق به جامعه در ساختمانهای بلند یکی از چالشهای شهرسازی بیش از حد است، چراکه این ساختمانها فرصتهای محدودی را برای تجمع، ملاقات با همسایگان و برگزاری مراسم ساده محلی فراهم میکند. با توجه به افزایش سرعت شهرسازی، ساختمانهای آینده باید با ایجاد حس انزوا در ساکنان که نتیجه از بین رفتن ارتباطات اجتماعی است، مقابله کند و فضاهای تسهیلکننده اجتماعات را داخل ساختمانها ایجاد کند تا به نوعی تعامل بین ساکنان را تقویت کند، اتفاقی که بهطور معمول و طبیعی در خیابانهای شهر رخ میدهد.
تلاشها برای دستیابی به این هدف شامل ساخت باغهای روی پشتبام قابل دسترس برای عموم، بالکنهای پلکانی، فضاهای رفاهی یکپارچه در ساختمان و ادغام کاربریهای شهری همچون فروشگاههای خردهفروشی، موزهها، باشگاههای ورزشی و کتابخانهها است. بعضی از طراحان شهری تلاش کردهاند تا از طریق پلهای مرتفع، اتصال برجهای روبهرو به هم را برقرار کنند که این پلها میتواند مکانی برای ارائه خدمات رفاهی و تفریحی و فضایی برای گرد هم آمدن ساکنان دو ساختمان و افزایش تعاملات اجتماعی باشد. نمونههایی از این طرح را میتوان در هتلهای مارینا بی سندز (Marina Bay Sands) و پیناکل (Pinnacle) سنگاپور مشاهده کرد.
مزایای شهرنشینی بیش از حد
یکی از نتایج رشد سریع شهرنشینی، گرد هم آمدن فرهنگهای مختلف در مکانی مشترک است که میتواند سبک زندگی غنی و متنوعی را در هر شهر ایجاد کند. ایجاد مشارکت اجتماعی و فرهنگی در یک منطقه شهری منجر به گسترش ارتباطات بین مراکز شهری و روستاهای حومه میشود و امکانات را به آن روستاها منتقل میکند. جذب سرمایهگذارها و شرکتهای فراملیتی باعث افزایش ثروت کشور میشود و اثر چندبرابری دارد، همچنین مشاغل دیگری را برای افراد با مهارت پایین ایجاد میکند.
یکی دیگر از نتایج شهرنشینی بیش از حد، افزایش نیروی کار و در نتیجه تقویت رشد صنعتی کلی کشور است. شهرنشینی بیش از حد همچنین فرصتهای شغلی بیشتری را برای پاسخگویی به تقاضاهای روبهرشد جامعه ایجاد میکند و از این طریق موجب رونق اقتصادی کشور میشود. خدمات حملونقل عمومی پیشرفته، فرصتهای تحصیلی بیشتر، فرایند بازیافت و مدیریت پسماند، اتصالات اینترنتی پرسرعت، تجهیزات مدرنتر و پرداخت دستمزد بالاتر از جمله دیگر مزایایی است که شهرسازی بیش از حد برای جوامع به ارمغان آورده است.
نظر شما