مادر، گوهری گرانمایه از نگاه بزرگ‌ترین حماسه‌سرای ایرانی

شاهنامه کتابی است که از همان ابتدا و پس از ستایش پروردگار جهان‌آفرین، به اهمیت آفرینش انسان و توانایی‌های او پرداخته است؛ همچنین به زنان ارزش بالایی داده است و تمام قهرمانان‌ این کتاب را مدیون پرورش در دامان پاک و تدبیر مادران گران‌قدرشان می‌داند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، شاهنامه را نباید فقط از جنبه شاعرانه آن نگاه کرد و مجموعه‌ای از داستان‌های منظوم دانست، بلکه بیت بیت این کتاب، برگی از دفتر فرهنگ و تاریخ ایرانیان است؛ شاهنامه کتابی است که از همان ابتدا و پس از ستایش پروردگار جهان‌آفرین، به اهمیت آفرینش انسان و توانایی‌های او پرداخته و خرد را از هر ویژگی دیگری، مهم‌تر شمارده است؛ به آن معنا که آفرینش او در زمین، هدفی داشته است؛ در کنار این موضوع، با وجود اساطیری بودن شاهنامه، به بهترین شکل به نقش زنان هم پرداخته و مقام او را بسیار بالا می‌داند، چرا که علاوه بر خردی که برای او نیز قائل می‌شود، معتقد است که تمام قهرمانان شاهنامه از دامان زنانی پرورش یافته‌اند که سمبل تدبیر و مهربانی هستند.

شاهنامه، کتابی که به خرد بیشتر از هرچیزی اهمیت می‌دهد

قدمعلی سَرّامی، نویسنده، شاعر و پژوهشگر ایرانی در حوزه زبان فارسی و عضو هیئت امنای بنیاد فردوسی به خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: شاهنامه برای انسان، ارزش بسیار بالایی قائل است، طوری که نخستین بیت شاهنامه، «به نام خداوند جان و خرد» است؛ نخستین معنای خدا در زبان فارسی، صاحب و دارنده است و تنها موجودی که خرد داشته، انسان بوده است؛ بنابراین شاهنامه هم به نام انسان و هم به نام خدا آغاز می‌کند؛ در مصرع دوم «کزین برتر اندیشه برنگذرد» نیز به همین موضوع اشاره می‌کند.

وی می‌افزاید: در ادامه شاهنامه به آفرینش گوهران، گیاهان و جانوران می‌پردازد و به انسان که می‌رسد، می‌گوید: «چو زین بگذری مردم آمد پدید / شد این بندها را سراسر کلید»، یعنی انسان را گشاینده قفل‌های آفرینش می‌داند؛ در مصرع «سرش راست بر شد چو سرو بلند / به گفتار خوب و خرد کار بند» نشان می‌دهد که فردوسی، بر این تاکید دارد که انسان روی دو پا ایستاد و دستانش را آزاد کرد و اگر چنین نمی‌شد، همان مرحله قبل از انسان می‌ماند و بدون دست و مغز، نمی‌توانست قلم بردارد، کتاب بنویسد و کارهای دیگری انجام دهد؛ بعد از آن نیز با کشف زبان و هوشمندی خود، تمام وجوه پنهان خود را کشف کرد.

پژوهشگر زبان فارسی خاطرنشان می‌کند: نکته مهم این است که بعد از همه این‌ها، ابیات «تو را از دو گیتی برآورده‌اند / به چندین میانجی بپرورده‌اند» و «نخستین فطرت پسین شمار / تویی خویشتن را به بازی مدار» یعنی که آفرینش تو بازیچه نبوده و انسان نباید زندگی خود را بازیچه بگیرد؛ در واقع قهرمانان اصلی شاهنامه، خداوند و انسان‌ها هستند که با تقدیر و تدبیر، اعمال وجود می‌کنند.

مادر، گوهری ارزشمند در دل شاهنامه

سرامی می‌گوید: مادر در شاهنامه، نقش بسیار مهمی دارد و در کنار سایر صفات مادران، می‌گوید «زنان را همین بس بود یک هنر / نشینند و زایند شیران نر»، این بیت، معنای بزرگی دارد و زن را عامل ادامه نسل می‌داند؛ اگر چه شاهنامه متعلق به هزاران سال پیش است اما دیدگاه مثبتی به مادر داشته است.

وی با بیان اینکه در این کتاب، همه شخصیت‌های بزرگ، مرد نیستند، ادامه می‌دهد: سیندخت یک زن متفکر است که دختر خود رودابه را به بهترین شکل تربیت می‌کند؛ رودابه نیز مادر رستم است و فرزندش رستم، زمانی که همچنان در شکم مادرش است، آن‌قدر جثه بزرگی دارد که مجبور می‌شوند او را با پاره کردن پهلو به دنیا بیاورند، نکته جالب این است که بهتر است به جای واژه سزارین از واژه رستمیک یا رستمانه استفاده کنیم زیرا نخستین مرد اساطیری و حماسه‌سازی که در ایران به این صورت متولد شده، رستم است.

پژوهشگر زبان فارسی تصریح می‌کند: شیرین نیز از زنانی است که بابت زیبایی ظاهری و باطنی خود، بسیار مورد لطف فردوسی قرار گرفته است؛ فردوسی معتقد است زنی که رایزن باشد و بتوانند مشورت دهند را باید بسیار مورد احترام قرار داد؛ به‌طور کلی زنان این کتاب با وجود خرده‌هایی که در آن زمان نسبت به زنان وجود داشته، بسیار مورد ستایش هستند.

سرامی می‌گوید: فردوسی در قسمتی از کتاب از شب تیره‌ای یاد می‌کند که خوابش نمی‌برد و از همسرش می‌خواهد برای او ساز بزند و داستانی که دارد را به شعر درآرد؛ فردوسی در همین مقدمه از این زن به نیکی یاد می‌کند که بسیار مهربان، زیبا و سمبل علاقه به شوی خود است.

وی با اشاره به اینکه فرانک، مادر فریدون از دیگر مادران درخشان شاهنامه است، تصریح می‌کند: در آن زمان، ضحاک بنا به گفته منجمان خود که گفته بودند کسی علیه تو شورش می‌کند و تو را می‌کشد، دستور می‌دهد هر کودکی که متولد می‌شود را بکشند؛ فرانک به عنوان همسر آبتین، برای نجات فرزندش، به مردی می‌سپارد که یک گاو هم داشته است و با شیر همان گاو، فریدون را بزرگ می‌کند تا دست ضحاک نیفتد، این زن همه وجود خود را برای فرزندش می‌گذارد و علاوه بر فریدون، دو فرزند دیگر هم دارد.

آیا در شاهنامه تأکیدی بر فرزندآوری وجود دارد؟

پژوهشگر زبان فارسی عنوان می‌کند: چیزی که درباره فرزندآوری در شاهنامه آورده شده است و در آن بسیار پراهمیت شمارده می‌شود این است که چه زن و چه مرد باید به ادامه نسل خود توجه داشته باشند و همان‌طور که اشاره شد، یکی از وظایف انسان، باز کردن قفل‌های آفرینش است که یکی از آن‌ها، باز کردن قفل تکامل و ادامه نسل است، همچنین اگر طبیعت را هوشمند بدانیم و نگاهی به نوع آفرینش بدن انسان برای ادامه نسل داشته باشیم، این نکته را دریافت می‌کنیم.

سرامی خاطرنشان می‌کند: در شاهنامه برای اهمیت فرزندآوری می‌توان به کاوه آهنگر اشاره کرد که وقتی در مقابل ضحاک می‌ایستد، ۱۷ فرزند داشته است که توسط مأموران ضحاک، کشته می‌شوند و وقتی فرزند هجدهم را می‌گیرند، به کاخ ضحاک می‌آید و ضحاک در حالی که توان انجام اقدامی ندارد، او را به پدرش بازمی‌گرداند.

به‌گزارش ایمنا، شاهنامه نه‌تنها یک اثر ادبی و شاعرانه، بلکه گنجینه‌ای از فرهنگ و تاریخ ایران است که در آن به اهمیت آفرینش انسان و خرد او پرداخته شده است. فردوسی با تأکید بر نقش زنان در تربیت قهرمانان، به مقام والای مادران اشاره می‌کند و آن‌ها را سمبل تدبیر و مهربانی می‌داند، از این‌رو شاهنامه به عنوان یک اثر فرهنگی، به بررسی ابعاد مختلف انسانی و اجتماعی می‌پردازد و نشان می‌دهد که زنان در این داستان‌ها نقشی کلیدی دارند.

در این راستا، شخصیت‌های زن در شاهنامه مانند سیندخت، رودابه و فرانک، به عنوان نمادهای قدرت و خرد معرفی می‌شوند که با فداکاری و تدبیر خود، نسل‌های آینده را شکل می‌دهند.

سرامی با اشاره به تأثیر مثبت این شخصیت‌ها بر قهرمانان مرد داستان، نشان می‌دهد که فردوسی نه‌تنها به زیبایی و مهربانی زنان اهمیت می‌دهد، بلکه آن‌ها را در سرنوشت قهرمانان و تحولات داستانی مؤثر می‌داند؛ به این ترتیب شاهنامه به عنوان یک اثر جامع، هم‌زمان بر ارزش‌های انسانی و اجتماعی تأکید دارد.

کد خبر 795744

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.