به گزارش خبرگزاری ایمنا، میراث فرهنگی ناملموس در ایران شامل ۲۴ اثر از آداب و آئین، هنرهای نمایشی، مهارتها، دانش و فرهنگ ایران است؛ ایران در سال ۲۰۰۶، بهعنوان چهلمین عضو، به کنوانسیون پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس پیوست و در ۲۸ آوریل ۲۰۱۰، توافقنامهای برای تأسیس مرکز مطالعات منطقهای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس در آسیای غربی و مرکزی تحت نظارت یونسکو، میان دولت ایران و یونسکو امضا شد؛ در این میان، برخی میراث ناملموس وجود دارند که بین ایران و بقیه کشورها به صورت مشترک ثبت شدهاند.
به ثبت رسیدن میراث فرهنگی ناملموس، ادای احترام به فرهنگ و تمدن هم در جهت تقویت همبستگی جهانی است؛ بر این اساس زمانی که دو الی سه کشور یک اثر فرهنگی و تمدنی دارند، به یکدیگر نزدیکتر شده و همبستگی جهانی ایجاد شود.
بر این اساس در ادامه به معرفی تعدادی از میراثهای ناملموس ثبت جهانی که مشترک با دیگر کشورها است، میپردازیم.
نگارگری
در ۲۶ آذر ۱۳۹۹ در پروندهای مشترک با ترکیه، جمهوری آذربایجان و ازبکستان با شماره ۰۱۵۹۸ در فهرست میراث جهانی ناملموس بشری قرار گرفت و بهعنوان پانزدهمین میراث ناملموس ایران در یونسکو ثبت شد؛ همزمان با ثبت جهانی نگارگری (مینیاتور) استادان «محمود فرشچیان»، «مجید مهرگان»، «مهین افشانپور»، «اردشیر مجرد تاکستانی» و «محمدباقر آقامیری» از پیشکسوتان این رشته نیز به عنوان «گنجینه زنده بشری» یونسکو ثبت شدند.
نگارگری یا مینیاتور، هنر ایرانی اصیل که رابطه عمیق با فرهنگ و باورهای مردم ایران زمین دارد، پیوندی میان تفکر و احساس است که باید عمیقاً آن را درک کرد تا به شگفتیهایش پی برد؛ الگوهای مینیاتور نمایانگر باورها، جهانبینی و سبک زندگی به روشی تصویری است که با تاثیر هنر اسلامی شخصیت جدیدی پیدا کرده است؛ هنر نگارگری از مفاهیمی مانند تعالی روح، رسیدن به عالم معنا، هنر قدسی و دیگر مفاهیم مشابه نشات گرفته است که در آن علاوه بر صورتهای ظاهری و مادی باید عالم معنوی و روحانی پنهان در پشت آن را نیز درک کرد؛ در این هنر عالمی برتر از عالم مادی زمین در ذهن هنرمند نقش میبندد؛ در نگارگری اسلامی، نگارگر آنچه را که در پرده خیال دیده به تصویر میکشد و در این راه با چنگ انداختن به ریسمان الهی و بهرهگیری از تعالیم اسلامی اثری ایرانی-اسلامی خلق میکند.
نگار در ادبیات عرفانی و عاشقانه معانی متفاوت و زیادی دارد و در هنر نگارگری، خداوند، نگار حقیقی است، همه نگاهها به اوست و او نیز در صورتهای مختلف به جلوهگری می پردازد؛ با این تعریف، نگارگر، تصویرکننده جلوه حق است و گاهی به مقامی میرسد که از حق چهرهگشایی میکند. نگارگر مفاهیم درونی و عمیق و آنچه در ظاهر و باطن طبیعت است را در اندازه کوچکتر و در قالب شکل، رنگ و فضا با ذهن خلاق خود به معرض نمایش میگذارد.
نگارگری مفهوم عام دارد و شامل روشها و سبکهای گوناگون نقاشی ایرانی چه در کتاب و نسخههای خطی (تذهیب، تشعیر، حاشیه سازی، جدولکشی، گل و مرغ) و چه بر دیوار بناها است. نگارگری، تذهیب، تشعیر و نقش و رنگشان احتیاج به هیچ نوع تفسیر و ترجمهای ندارند؛ آنها را به سادگی میتوان درک کرد.
سوزندوزی ترکمن
سوزندوزی یا سیاه دوزی به سبک ترکمنی، بهعنوان بیستمین عنصر میراثفرهنگی ناملموس کشورمان مشترک با ترکمنستان به ثبت جهانی رسیده است که نوع دوخت آن زنجیره فشرده و بسیار ریز است؛ در زبان ترکمنی به آن سانجیم میگویند یک هنر کاربردی، تزئینی و ذهنی است که توسط هنرمندان بر روی پارچههای ابریشم یا پشم با نخهای طبیعی ابریشم، پنبه یا نخ مصنوعی مانند اکریلیک نقش میبندد. هنرمند، طرح و نقش را در ذهن خود از نقوش هندسی و قرینه، شکل حیوانات، عناصر موجود در طبیعت اطراف خود، ادوات و ابزار جنگی و باورهای مردمانش الهام گرفته و سپس طرحهای زیبا و در عین حال ساده آنها را بر روی پارچه پیاده میکند که هر یک از این نقشها علاوه بر نماد و نشانهای جداگانه، جنبه تزئینی نیز دارد.
رنگ بیشتر طرحها و پارچهها قرمز است البته از سایر رنگها مانند، شرابی، زرد، سفید، نیلی، آبی، نارنجی و سبز نیز استفاده میکنند اما رنگ قرمز در بین ترکمنها نماد خون ریخته شده در پیروزی و شعله آتش است؛ هر یک از طایفههای مختلف ترکمن معمولاً از روش خاص خود در رودوزیها استفاده میکنند.
هنر ترکمندوزی در تزئین لباسهای زنان و مردان و کودکان، رودوزی بقچه و بند آن برای جهیزیه دختر یا پسر، قابها، آیینه، شانه، لباس عروسی برای عروس و داماد، هدبند، مچ بند، گردن بند، کیف لوازم آرایشی، رومیزی، ملحفههای کوسن / بالش، روتختی، آویزهای دیواری، کیف پول / کیف / کوله پشتی زنانه تجلی مییابد؛ امروزه این هنر برای دکوراسیون خانههای معاصر نیز استفاده میشود.
گلدوزی مصور ترکمن از زمان سکاها رایج بوده است و آنچه معلوم است این است که ترکمنها از روزگاران دور به تهیه ابریشم که بهعنوان ماده اصلی سوزندوزی تلقی میشود پرداخته و دختران و زنان لباسهای خود را با نخهای ابریشمین که بارنگهای طبیعی رنگرزی میشد، سوزندوزی میکردهاند و این امر از نغمههای زنان ترکمن و در ادبیات شفاهی آن بهوضوح مشخص است.
این عنصر بهطور عمده در استانهای خراسان شمالی و گلستان بهویژه در گنبدکاووس، بندر ترکمن، آققلا، کلاله، گمیشان، مراوهتپه و روستاهای اطراف آن رواج داشته و درعینحال هنری شناختهشده در سطح کشور است.
نوغانداری و ابریشمبافی
پرونده چندملیتی پرونده چندملیتی «پرورش کرم ابریشم و تولید سنتی ابریشم برای بافندگی» در هفدهمین کمیته بینالدولی پاسداری از میراث ناملموس یونسکو که در شهر رباط مراکش برگزار شده بود، مورد بررسی قرار گرفت؛ این میراث ناملموس بیستویکمین عنصر ایران است که بهشکل پرونده چندملیتی وارد فهرست جهانی میراث ناملموس یونسکو شده است؛ دانش و مهارت بومی تولید ابریشم در ایران دی سال ۱۳۹۶ در فهرست «ملی» میراث ناملموس ثبت شده و در نهایت در قالب پرونده چندملیتی در همکاری مشترک ایران، افغانستان، آذربایجان، ترکیه، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان به رأی یونسکو گذاشته شد.
نوغانداری و ابریشمبافی در گذشته بهویژه بهعنوان یک صنایع دستی پایهای و پراهمیت در سطح استان گلستان رواج داشت و روزگاری در اقتصاد خانواده و منطقه سهم بسزایی داشت، اما در چند سال اخیر از رونق افتاده است.
براساس مدارک و شواهد تاریخی، ریشه نوغانداری و تولید ابریشم دستبافت به چین برمیگردد و قدمت آن را به ۲۶۵۰ قبل از میلاد نسبت دادهاند؛ جاده ابریشم در انتقال این دانش و مهارت به کشورهایی که در مسیر این جاده قرار داشتند، نقش بسزایی داشت. ایران، از جمله کشورهایی بود که در زمینه تولید پیله و ابریشم دارای شهرت جهانی بود، بهطوریکه در قرون پنجم و ششم میلادی یعنی دوره سلطنت ساسانیان این صنعت رونق چشمگیری داشت.
نوغانداری و ابریشمکشی عبارت است از نگهداری از کرم ابریشم و تبدیل پیله ابریشم به نخ ابریشم بهوسیله دست؛ در ابریشمکشی سنتی، نوغانداران هنگامیکه کرمهای ابریشم رشد کافی کرده و بهدور خود پیله بستند، پیلهها را جمع و تمیز کرده و پیلهها را داخل دیگهای آب جوش میریزند و با دستگاههای گردان و با کمک دست، پیلهها را بهصورت نخ ابریشم درمیآورند و از آن برای پارچههای حریر قیمتی و قالی ابریشم و… استفاده میکنند.
نظر شما