۲ مهر ۱۴۰۳ - ۰۷:۳۱
روز قبل آزادی

شهید محمود شهبازی، از دلاورمردان ایرانی بود که در عملیات بیت‌المقدس، درست یک روز قبل از آزادسازی خرمشهر و در دوم خرداد سال ۱۳۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل شد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، زمستان ۱۳۳۷ بود که محمود در خانواده‌ای پیشه‌ور در اصفهان، متولد شد؛ از همان کودکی به کمک مادرش با قرآن انس گرفت و تحصیلات خود را در دبیرستان احمدیه که توسط روحانیون حوزه علمیه اصفهان و دبیران متدین و انقلابی اداره می‌شد و سپس مدرسه حکیم سنایی به پایان رساند.

تا می‌توانست در مجالس سخنرانی‌های آن زمان که توسط سید علی‌اکبر پرورش و آیت‌الله سید محمد احمدی برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد و با دوستانش برای مبارزه با رژیم پهلوی فعالانه تلاش می‌کرد؛ او که سرسختانه مشغول مبارزه با طاغوت بود، با آشنایی با بعضی از دانشجویان انقلابی، اعلامیه‌های امام خمینی (ره) را بین مردم پخش می‌کرد.

شهبازی سال ۱۳۵۶ در رشته مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شد و پس از ورود به دانشگاه همکاری نزدیکی با انجمن اسلامی داشت؛ شهید شهبازی ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ در کمیته مردمی استقبال از امام خمینی (ره) رهبر انقلاب اسلامی مسئولیت برنامه‌ریزی و تأمین امنیت قسمتی از بهشت زهرا را برعهده گرفت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به همراه مردم به پادگان‌ها رفت و اسلحه بر دوش گرفت و در کمیته انقلاب اسلامی مشغول خدمت شد. اسفند سال ۱۳۵۷ بود که به خدمت سپاه پاسداران درآمد و در پادگان سعدآباد مشغول به کار شد.

اوایل سال ۱۳۵۸ و پس از پیام امام خمینی (ره)، بی‌درنگ و با اشتیاق، نخستین اردوی جهاد سازندگی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت را به روستاهای استان سمنان راه‌اندازی کرد و به فعالیت‌های عمرانی و فرهنگی پرداخت.

شهبازی همچنین از عناصر برجسته دانشجویان تسخیر سفارت آمریکا در تهران بود و پس از شکست تهاجم نظامی عناصر آمریکایی در صحرای طبس، وقتی قرار شد که جاسوسان آمریکایی را در سطح استان‌های کشور تقسیم کنند، مسئولیت مخفی کردن تعدادی از آن‌ها را در همدان، برعهده داشت؛ در کنار این‌ها، فعالیت‌های زیادی در جهت مناظره با گروهک‌های مارکسیستی و مجاهدین خلق که در دانشگاه‌ها فعالیت می‌کردند، انجام داد.

روز قبل آزادی

شهبازی که در سپاه پاسداران عضو دفتر هماهنگی امور استان‌های سپاه بود، با شروع جنگ به همراه گردان ۹ سپاه تهران به جبهه سر پل ذهاب رفت و مسئول شناسایی شبانه‌روزی خطوط و مواضع عراق شد، پس از مدتی، فرماندهی یکی از محورهای گیلان‌غرب به وی سپرده شد و مدتی در ایلام مشغول هماهنگی امور سپاه شد. او از نزدیک با سردار شهید محمد بروجردی، فرمانده سپاه غرب کشور همکاری داشت و از سوی سپاه، مدتی برای راه‌اندازی قرارگاه سپاه در جنوب کشور به سیستان و بلوچستان رفت و با حضورش در تأسیس و هماهنگی سپاه جنوب شرق کشور قدم‌های مثبتی برداشت.

شهید شهبازی اواخر سال ۱۳۵۹ برای سامان دادن به وضع سپاه همدان به آنجا رفت و به فرماندهی سپاه آن استان منصوب شد؛ او به مدت ۲۰ روز دستور داد که سپاه همدان طبق روال قبل اداره شود و در این مدت موقعیت داخلی سپاه را بررسی کرد و سپس اقدام به تعیین مسئولان و مسئولیت دادن به نیروهای زبده و کارآمد کرد و اصلاحاتی نیز در بخش‌های مختلف انجام داد، همچنین برای نخستین بار در سپاه همدان، کمیسیون ارزیابی و نظارت تشکیل داد.

شهید شهبازی به شدت مخالف بنی‌صدر بود؛ سیاست کاری وی ارتباط تنگاتنگ سپاه با مدیران اجرایی در سطح استان به‌ویژه هماهنگی با استانداری بود و در یک برهه از زمان که استانداری همدان احتیاج به نیروهای زبده و کارآمد داشت وی تعدادی از افراد زبده، نخبه و باسواد سپاه را با وجودی که به آن‌ها نیاز زیادی داشت، به استانداری فرستاد، او همچنین هیئتی به نام ثارالله را در سپاه همدان تأسیس کرد.

محمود شهبازی در عملیات بیت‌المقدس و یک روز قبل از آزادی خرمشهر پشت دژ مارِد در جبهه شمال شرقی خرمشهر، مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و دوم خرداد سال ۱۳۶۱ به شهادت رسید؛ پیکر وی در گلستان شهدای اصفهان، قطعه فرمانده کل قوا، ردیف ۳، شماره ۳ به آغوش خاک سپرده شد.

در این بین تاکنون برای معرفی شهید شهبازی کتاب‌هایی همچون «مهتاب‌خین»، «راز نگین سرخ»، «عطر شب‌بوها»، «نخستین فاتح»، «حماسه بی‌پایان» و «بی‌نشان» به چاپ رسیده که با این اقدامات سبب شناخته شدن این شهید شده است که بدون این اقدامات شهید شهبازی یکی از گمنام‌ترین سربازها می‌شد؛ همچنین دو عنوان کتاب کودک راجع به حاج محمود در یادواره شهدا به نام‌های «مهندس شهر قشنگ» با محتوای شعر و «مثل یک ستاره» با محتوای داستان رونمایی شد.

روز قبل آزادی

بخشی از وصیت نامه این شهید را با هم می‌خوانیم:

«بسم الله الرحمن الرحیم

«… فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم»

(همانا خداوند از مؤمنان جان‌هایشان و مال شأن را خرید و در مقابل برای آنها، بهشت را قرار داد و مؤمنان می‌جنگند در راه خدا و کشته می‌شوند … پس شاد باشید به معامله‌ای که سودا نموده‌اید و این است آن رستگاری)

خداوندا توفیقی عطا فرما که از جمله کسانی باشم که خود بشارت به آنها دادهای که در این معامله شرکت جویند و ای کسی که جز تو کس دیگری را ندارم «الهی و ربی من لی غیرک» از تو خواهانم که زندگی ام زندگی محمدی و مردنم را مردن محمدی قرار دهی. «الهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد»

در زیارت عاشورا می‌خوانیم که «یا ابا عبدالله انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیمه» (ای حسین من آشتیم با کسانی که با تو آشتیند و در جنگ و ستیزم با کسانی که با شما سر جنگ دارند.) چگونه می‌توان در هر زمان کنار گود نشست و دست از یاری فرزندان حسین که بیش از هزار سال در شکنجه و تبعید به سر می‌برده‌اند، فرو بست. مگر می‌شود مسلمان بود، از رسول اکرم (ص) تبعیت نمود، دوستدار حسین بوده باشیم، تشیع علوی را برگزیده باشیم و روحانیت را کنار گذارده باشیم و بگذاریم. ابداً. روحانیت با آن مشخصه‌های بارزی که هر زمان داشته، از کلینی‌ها گرفته تا خمینی‌ها هر زمان حافظ اسلام بوده‌اند و إن‌شاءالله تا انقلاب مهدی (عج) خواهند بود. اولین سفارشی که دارم همین کلمه است «روحانیت».

آخوند، ملأ، طلبه چقدر این کلمات ارزش دارد و معنا. ای همه کسانی که سفارشم به گوش و دیده‌تان خواهد رسید، مبادا روحانیت را تنها بگذارید. بدانید که تمامی تلاش ابرقدرت‌ها در از بین بردن اسلام، روی روحانیت قرار دارد. شاید این مدعا را در اسناد لانه جاسوسی بخوانید که چقدر آمریکا از ملأ می‌ترسد. با یک نمود عینی در همین صدساله اخیر ببینید هر کجا کوچک‌ترین حرکتی، قیامی، جنبشی شده با رهبری همین روحانیت بوده، قیام سید جمال‌الدین اسدآبادی، نهضت و جنبش تنباکو، قیام میرزا کوچک خان جنگلی، قیام شیخ محمد خیابانی، نهضتی که میرزای اول در عراق آغاز کرد و با یک فتوا مردم با بیل، استعمار انگلیس را بیرون راندند، نهضت شیخ محمد عبده، نهضت اخوان المسلمین با رهبری حسن البنا و سید قطب، جنبش مشروطیت با رهبری آیت‌الله طباطبایی و بهبهانی و الی آخر، تمامی اینها با رهبری روحانیت بوده و وقتی سخن امام را به یاد می‌آوریم که چرا می‌خواهید این قدرت را بشکنید؟ شکست روحانیت شکست اسلام است. به فکر می‌افتم که چرا؟ چرا؟ من خود امام عزیز و انقلاب را هم، در یک جریانی به نام روحانیت می‌بینم، نه مانند آن دو گروه منحرف که امام را تنها می‌نگرد. من استمرار حرکت انبیا را ولایت فقیه می‌دانم و باز به شما خواهران و برادران گوشزد می‌کنم که روحانیت را کنار نگذارید.»

کد خبر 792310

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.