۲۷ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۹
شعر زنانه؛ به لطافت یک غزل

شعر بانوان، مانند شعر مردان همواره از محیط و جامعه تأثیر گرفته به تاریخ ادبیات عهد خود، شاهکارهایی ارائه داده است؛ از سویی باید به این نکته نیز توجه داشت که زن به مثابه زایندگی و حس مادرانه خود همواره منبع بی‌شائبه عاطفه بوده و از منظری گاه به‌صورت حسی‌تر به مسائل و اتفاقات جهان واکنش نشان می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، شعر و ادب، در هر لحظه از زندگی ما ایرانیان آمیخته شده است، به هنگام کودکی برایمان از قیصر امین‌پور گفته‌اند و ابیات سعدی را از بزرگترها شنیده‌ایم، اسطوره‌های زندگی‌مان فردوسی و چهره‌های شاهنامه‌اش هستند و وقتی در پیچ‌وخم زندگی به دو راهی و بن‌بست می‌رسیم تفألی به لسان‌الغیب حافظ شیرازی می‌زنیم و آرام می‌گیریم.

بیست‌وهفتم شهریور و سالروز درگذشت شهریار را روز شعر و ادب فارسی نامگذاری کرده‌اند تا بهانه‌ای باشد برای یادآوری جایگاه و اهمیت شعر در فرهنگ ایران و ضرورت پاسداری از این جایگاه بیش از پیش مشخص شود.

اگر از ما بخواهند از شاعران قدیم و معاصری که می‌شناسیم ۵ نفر را نام ببریم بدون شک نام سعدی و حافظ و فردوسی و مولانا را پیش از سایرین به یاد می‌آوریم و شاید کمتر کسی باشد که مَهْسَتی گنجوی را به یاد آورد، شعر پروین اعتصامی را در حد اشعار سعدی بخواند و به جای حافظ از غزلیات جهان ملک خاتون لذت ببرد.

اینجاست که متوجه می‌شویم شاعران زن و به‌طور کلی شعر زنان در طول تاریخ مغفول و مظلوم مانده است و چه بسا استعدادهای فراوانی در کنج خانه‌ها پنهان شده و زمینه بروز و ظهور پیدا نکرده است، دلایل متعددی پشت پرده این مسئله است که شاید مهم‌ترین آن دلایل به شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه برمی‌گردد.

اگرچه در قرن‌های گذشته، شاید مگر زنانی که جزو طبقه مرفه و نزدیک به دربار بوده‌اند، نمی‌توانستند نام خود را به عنوان زن شاعره به گوش همگان برسانند، اما در سال‌های اخیر فضا کاملاً متفاوت شده است؛ پروین و فروغ و سیمین بهبهانی از اولین زنانی بودند که در سال‌های معاصر زیست متفاوتی با زنان شاعر پیش از خود داشتند، با پیروزی انقلاب اسلامی و تفاوتی که در نگاه به زنان ایجاد شد، جایگاه زنان شاعر نیز به سرعت ارتقا پیدا کرد و متحول شد.

شعر، ماهیتی جدای از زنانه و مردانه بودن دارد

فرزانه شفیعی، کارشناس ارشد ادبیات فارسی و بانوی شاعر ایرانی، شعر را دریچه بروز احساسات می‌داند و زنان را سرشار از احساس و عاطفه و اظهار می‌کند: در تاریخ گذشته ما تعداد زنان شاعر بسیار کم بوده، اما در شعر معاصر زنان شاعر با قدرت بیشتری برای سرودن قلم به دست گرفتند که این خودش ماهیتی به نام شعر زنانه را شکل می‌دهد.

وی می‌افزاید: فروغ فرخزاد و طاهره صفارزاده را می‌توان به جرئت نمونه بارز شاعر زنی که زنانه می‌نوشت و زنانه می‌سرود، دانست؛ زنان امروز در شعر خود به بیان مسائل و دغدغه‌هایشان می‌پردازند، اتفاقاتی که در حال تجربه کردن آن هستند.

این بانوی شاعر اضافه می‌کند: در بدنه ادبیات جای خالی شعر زنان به راحتی احساس می‌شد که در شعر معاصر به نسبت این موضوع کمرنگ‌تر شده و امیدوارم به جایی برسد که دیگر نام شاعر و زن یا مرد بودن مهم نباشد.

وی درباره اصطلاح «شعر زنانه» تصریح می‌کند: شعر، ماهیتی مستقل، جدای از زنانه و مردانه بودن دارد، اما مسلماً شعری که توسط یک زن سروده شود ملزومات زنانه‌تری دارد، یک زن با ظرافت بیشتری به شعر می‌پردازد و مضمونی را برای شعرش انتخاب می‌کند که کمتر به آن پرداخته شده یا حتی از زاویه دید جدیدتری به شعر نگاه می‌کند.

شعر زنانه؛ به لطافت یک غزل

شفیعی تأکید می‌کند: اینجا جایگاهی به وجود می‌آید که زن می‌تواند از خودش و دغدغه‌هایش بنویسد و کم کم جایگاه خودش را هم پیدا می‌کند؛ محتوای شعر عاشقانه مردها چیزی شبیه چشم و ابرو و خال یار می‌تواند باشد، در صورتی که یک زن برای وصف عشق، به دور از سطحی‌نگری‌ها، به دنبال مضمون دیگری می‌رود، اگر با این تفاسیر بخواهیم بررسی کنیم من با عنوان «شعر زنانه» موافقم.

وی درباره خودسانسوری زنان در شعر عاشقانه اظهار می‌کند: طبیعتاً یک زن به خاطر شرم و حیا و نجابت ذاتی خود نمی‌تواند به خلق مضامین عاشقانه واضح دست بزند، پس مجبور است این مضامین را در پرده وارد شعر کند.

مسئولیت سنگینی که به دوش شاعران بانو قرار دارد

شفیعی معتقد است که زن امروز مظهر لطافت و نجابت و آزادگی است که با نگاه زنانه به خلق تصاویر می‌پردازد، گاه همسری است که باید آرامش در خانه ایجاد کند، گاه مادری است که با مهر باید به فرزند خود رسیدگی کند و گاه در منظر زنی اجتماعی، شروع به سرودن شعری کند که همه این‌ها عاشقانه‌اند، عشق به همسر، عشق به فرزند و عشق به وطن.

وی ادامه می‌دهد: به نظر من این موضوع خود سانسوری نیست، اقتضای محتوای شعر زنان است که به ذات زن برمی‌گردد که خود این محدودیت باعث می‌شود شاعر به دنبال خلق تصاویر بکرتری در شعر بگردد.

این بانوی شاعر ادامه می‌دهد: یک زن شاعر، اول از همه زن است و این زن بودن باعث می‌شود وظایف بیشتری را نسبت به مرد شاعر به دوش بکشد، یک زن شاعر گاهاً هم شاغل است، هم خانه‌دار و هم یک مادر است، پس به نسبت دغدغه‌های او برای شعر هم بیشتر است. می‌تواند محتوایی را برای شعر انتخاب کند که کمتر به آن پرداخته شده است.

شفیعی با بیان اینکه متأسفانه خیلی از زنان هنوز به این تفاوت در اندیشه دست پیدا نکرده‌اند تا محتوای خاص‌تری را خلق کنند، می‌گوید: شعر ریشه در زیست شاعر دارد، زنان باید این زیست را وارد شعر خود کنند.

وی با اشاره به نقش پیروزی انقلاب اسلامی در شعر زنان، تصریح می‌کند: بعد از انقلاب اسلامی زنان بیشتری دست به قلم بردند تا مسائل سیاسی و اجتماعی را بیان کنند، همان‌طور که آمارها نشان می‌دهد، زنان در این سال‌ها تالیفات بیشتری دارند و راحت‌تر آثارشان را چاپ و در اختیار بقیه قرار داده‌اند.

این بانوی شاعر خاطرنشان می‌کند: در سال‌های اخیر زنان همراه مردان در جشنواره‌ها و کنگره‌های ادبی شرکت می‌کنند و همانند آن‌ها کسب رتبه می‌کنند و می‌درخشند. پس می‌توانیم به جرئت بگوییم که از نظر کمی و کیفی همپای مردان در حال حرکت هستند و جامعه نقش مهمی در این حرکت داشته است.

شعر تنها مختص به آقایان نیست

زینب احمدی دیگر بانوی شاعری است که نظرات متفاوتی با فرزانه شفیعی دارد، او شعر را عاری از جنسیت می‌داند و معتقد است استفاده از اصطلاح شعر زنانه صحیح نیست؛ این بانوی شاعر در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: به نظر من تفاوتی بین شعر زنان و مردان وجود ندارد، بله محتوای شعر ممکن است بسته به ذات هرکدام متفاوت باشد، اما وقتی از اصطلاح شعر مردان استفاده نمی‌کنیم، استفاده از شعر زنان هم صحیح نیست.

وی می‌افزاید: ممکن است به صورت موضوعی دسته‌بندی کنیم، مثلاً شعر مقاومت، شعر کودک، شعر طبیعت و…، اما تقسیم‌بندی براساس شاعر نبوده است، اگر شعر در حمایت یا ستایش زنان باشد پذیرفته می‌شود، اما در غیر این صورت چون شعر محل احساس و اندیشه و تخیل است و زن در این ابعاد قوی‌تر است، دلیلی ندارد که مثل یک مسئله خاص با آن برخورد شود و بخواهیم شعر زنان شاعر را به عنوان نوع کوچکی از شعر جدا کنیم.

این بانوی شاعر اضافه می‌کند: ما هیچوقت نمی‌گوییم شعرِ مردان چون احساس می‌کنیم شعر متعلق به مردان است و زنان هم در حاشیه در موضوعات خاصی مثل مادری و تربیت و خانه‌داری و … شعر می‌گویند، درحالیکه این‌طور نیست.

شعر زنانه؛ به لطافت یک غزل

احمدی با بیان اینکه شعر حیطه و جایگاه بروز توانایی زنان است، تأکید می‌کند: چون توانمندی لازم برای شعر سرودن در زنان بیشتر هم هست، تخیل و عاطفه و احساس در خانم‌ها قوی‌تر است، اما اینکه چرا زنان شاعر از ابتدا کمتر بوده‌اند به مسائل اجتماعی و سیاسی برمی‌گردد.

وی تصریح می‌کند: آنچه احساسات انسان را شکوفا می‌کند، فراغت است، انسان باید فراغت داشته باشد تا بتواند احساسات خود را بروز و ظهور دهد؛ زنان به دلیل جنسیت خود، نه صرفاً محدودیت‌های اجتماعی که تا حدی با پیروزی انقلاب اسلامی کمتر شد، از ابتدای تاریخ فراغت کمتری داشتیم، چرا که تربیت فرزند و خانه‌داری با زنان بوده است، علاوه بر آن محدودیت آزادی شرکت در مجالس، محیط علمی و آموزشی و… نیز در گذشته وجود داشته است.

این بانوی شاعر خاطرنشان می‌کند: همان‌طور که تعداد کمتری از بانوان در حیطه‌های تخصصی دیگر ورود کرده‌اند، در شعر هم همینطور است؛ برای مثال وقتی اشعار مهستی گنجوی را ملاحظه کنید، متوجه نمی‌شوید که این شعرها را یک زن سروده یا یک مرد، پس دلیلی ندارد که این اشعار را جدا کرد و باید برای خود شعر هویت قائل شد، نه اینکه شعر با شاعر قضاوت شود.

وی می‌افزاید: سبک‌نویسی و حماسه‌سرایی هم از شاعران خانم داریم، برای مثال خود من شعر هیئت‌های مهم اصفهان را تولید می‌کردم، آیا عزاداران متوجه می‌شدند یک زن شاعر این اشعار است؟ همانطور که بسیاری از مردان اشعار لالایی می‌نویسند، مثل مداحی سیدرضا نریمانی که از زبان یک مادر رزمنده مدافع حرم سخن گفته و شاعر آن یک مرد است.

چه کسی این معیارها را مشخص می‌کند که زنان نباید شعر عاشقانه بگویند؟

احمدی با بیان اینکه در سال‌های اخیر تعصب نسبت به برخی موضوعات کمتر شده است، ادامه می‌دهد: اینکه بتوان با آزادی و فارغ از قضاوت انسان‌ها دیدگاه خود را به زبان‌آوری در سال‌های اخیر بیشتر شده است.

وی یادآور می‌شود: در اشعار سعدی بی‌پرده نسبت به عشق و عاشقی صحبت شده است و وجهه جسمانی عشق هم در آن دیده می‌شود، البته باید بین این مسئله بروز احساسات و بی‌عفتی و دریدگی کلامی تفاوت قائل شد، اما اینکه این دید وجود داشته باشد که به زنی که در تراز ارزش‌های انقلابی است بگویند تو درصورتی دیده می‌شوی که از منظر یک مادر، فرزند شهید و… شعر بگویی، صحیح نیست و نباید این سانسور پنهان به یک قانون ناگفته تبدیل شود.

این بانوی شاعر با بیان اینکه درحال حاضر می‌توان گفت مهم‌ترین محفل ادبی که در کشور برگزار می‌شود، دیدار رمضانی مقام معظم رهبری با شاعران است، می‌افزاید: همانجا دیدیم که یک شاعر خانم اشعار عاشقانه خواند و رهبر انقلاب هم ابیاتی از این شعر را تحسین کردند و حتی مزاح کردند با شاعر و در مقابل شاعر آقای معروفی بودند که شعر عاشقانه خواندند، اما رهبر انقلاب به آن شعر ایراداتی گرفتند، باید دید چه کسی این معیارها را مشخص می‌کند که زنان نباید شعر عاشقانه بگویند؟

احمدی تأکید می‌کند: اشعار بانوان نباید دچار روزمره شود و صرفاً محدود به موضوعات خاص شود، شعری که از زنان شاعر مذهبی می‌بینیم بیشتر با موضوعات ویژه و خلاصه شده در وظایف مادری و همسری است، درحالیکه زن و مرد در هر موضوعی می‌توانند ورود کنند، امید است که در سایه امنیت و آرامشی که جمهوری اسلامی برای ما فراهم کرده و حسابی که روی فهم مخاطب باز می‌کنیم بدون ترس از قضاوت شدن یا جایگاه نداشتن، شعر قوی بگوییم.

این بانوی شاعر گریزی هم به آسیب‌های شعر در این روزها می‌زند و می‌گوید: اگر زبان فارسی در زمان فردوسی به خاطر حمله اقوام ترک و عرب و… در خطر بود، الان به خاطر فضای مجازی درحال خروج از حالت صحیح خودش است، از طرفی به خاطر تأثیر زیاد فناوری در زندگی ما و استفاده زیاد از رسانه که زبان آن انگلیسی است، همه واژه‌های فارسی رایج در خطرند و یکی از ابزارهایی که می‌تواند زبان فارسی را نجات دهد، همین شعر است که در واقع هدف عالی شعر هم زنده نگه داشتن زبان فارسی است.

وی خاطرنشان می‌کند: هر شاعری ممکن است، امکان چاپ کتاب نداشته باشد، پس تریبون داشتن شاعر خیلی مهم است و باید به آن توجه شود، به‌ویژه شاعری که به زبان فارسی امروز دست به آفرینش ادبی می‌زند.

احمدی اضافه می‌کند: شعر یک استعداد ذاتی است، هرچند نیاز به تمرین و ممارست دارد، هر شاعری به حفظ زبان فارسی کمک می‌کند، پس نیاز است حمایت و شنیده شود، شاعر این زمان نه مثل فردوسی ثروت موروثی زیادی دارد که خودش را کامل وقف زبان فارسی کند و نه انتظار چنین چیزی را دارد، شاعر یک نخبه است و شعری که شنیده نشود گویی سروده نشده است، پس باید همه شعرهای خوب شنیده شوند و تریبون داشته باشند.

وضعیت شعر زنان را باید در یک بستر تاریخی و به‌صورت خطی ارزیابی کرد

خاطره شیوندی، دیگر بانوی شاعر ی است که در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا از شعر زنان می‌گوید و اظهار می‌کند: از نگاه من بدون ذره‌ای شک و تردید شعر زنانه داریم و به شدت موافق این هستم که شعر را با عنوان زنانه یاد کنیم و شاید در دنیای ادبیات معاصر کمتر کسی باشد که در برابر این اتفاق مشهود و مبرهن، بر طبل مخالفت بزند، چرا که با اندک تأمل در ادبیاتِ پیش و پس از انقلاب اسلامی و کنکاش در آثار زنان شاعر می‌توان به مؤلفه‌هایی رسید که مختص شعر آنان است و همین مولفه‌ها وجه تمایز شعر آنان از مردان می‌شود.

وی می‌افزاید: چنان که همین معیارها آثار زنان را به سمتی سوق می‌دهد که سبک نوشتاری آنان زنانه می‌شود و این مؤلفه‌ها در برهه‌هایی و در اشعار شاعرانی همچون فروغ فرخزاد آنقدر پر رنگ می‌شوند که به راحتی می‌توان بر زنانه بودن آن اشعار صحه گذاشت، مؤلفه‌هایی همچون پرداختن به جزئیات، اهمیت تکرار، بهره فراوان از رنگ‌ها، تلمیح و کنایه و همچنین بروز رفتارهایی که ذهن‌ها را فوراً به سمت زن متمایل کند و….

این بانوی شاعر تأکید می‌کند: شاید اگر بتوان در بین شاعرانی چون سیمین بهبهانی، عالم‌تاج قائم مقامی و طاهره صفارزاده و…، از فروغ فرخزاد با عنوان قله زنانه‌نویسی یاد کرد، گزافه نباشد، مثلاً ما در این شعر فروغ می‌یینیم که چقدر زیبا این اتفاقِ زنانگی بودنِ شعر رخ داده است: «من پله‌های پشت‌بام را جارو می‌کنم / و شیشه‌های پنجره را هم شسته‌ام.» یا «گوشواره‌ای به دو گوشم می‌آویزم / از دو گیلاس سرخ همزاد / و به ناخن‌هایم برگ گل کوکب می‌چسبانم.» و بسیار اشعار دیگری که می‌توان بر اساس مؤلفه‌هایی که مجال بیان‌شان نیست، به زنانگی بودن آنان رسید.

شعر زنانه؛ به لطافت یک غزل

شیوندی با بیان اینکه وضعیت شعر زنان را باز هم باید در یک بستر تاریخی و به صورت خطی ارزیابی کرد، می‌گوید: شاید بتوان گفت در دوره‌ای نه چندان دور، زنان شاعری بودند که به خاطر شرایط تاریخی و فرهنگ مسلطِ مردسالاری فرصت بروز احساسات شخصی و اجتماعی خود را نداشتند و در آن دوره اگر زنی شاعر از عشق، احساسات و تمایلات شخصی خود سخن بر زبان جاری می‌کرد، گذشته، حال و آینده او تحت‌الشعاع قرار می‌گرفت.

وی ادامه می‌دهد: اما از زمان مشروطه به بعد زن کم کم جرأت ابراز وجود پیدا کردند، مثلاً ما اگر در دوره مشروطه دقیق شویم، متوجه حضور زنان می‌شویم؛ حضوری که از طریق ادبیات هم اتفاق می‌افتد تا جایی که شعر می‌شود فریاد گلوی زنان و سپس در دوره پهلوی اول و دوم که این اتفاق کمی پررنگ‌تر می‌شود و ما شاهد حضور شاعرانی چون شمس کسمایی، عالم‌تاج قائم مقامی، پروین اعتصامی و دیگر شاعران دغدغه‌مند هستیم.

شیوندی اضافه می‌کند: تا اینکه وقوع اتفاقات تاریخی بزرگ و حساس در دو دهه منتهی به انقلاب اسلامی، به وفور در شعر زنان منعکس می‌شود و زنان بدون هیچ ابایی، خویش را فریاد می‌زنند، آنچه در اشعار طاهره صفارزاده و فروغ فرخزاد شاهدش هستیم.

وی می‌گوید: بالاخره با وقوع انقلاب اسلامی، این حضور پررنگ‌تر از دوره‌های پیش می‌شود و زن می‌تواند بدون هیچ‌گونه فرهنگِ مسلطِ مردسالارانه و بدون هیچ‌گونه نگرانی از بیان عواطف و احساسات خویش، شعر بسراید و آن را عرضه کند.

هر شاعری دچار خودسانسوری می‌شود

این بانوی شاعر با بیان اینکه قطعاً هر شاعر زنی بر اساس اولویت‌هایی که برای زیست خودش تعریف کرده است، می‌تواند خلأهای مرتبط با آن را تشخیص دهد، می‌گوید: ما با مقایسه شعر زنان در دهه‌های مختلف می‌توانیم به این مهم برسیم که برای هر شاعر در هر دهه چه چیز دغدغه و اولویتش بوده و چه خلأ ملموسی وجود داشته است که او را به سمت پرداختن به آن کشانده است.

وی درخصوص مبحث خودسانسوری در اشعار اظهار می‌کند: اول اینکه باید بگوییم هر شاعری دچار خودسانسوری می‌شود، چرا که شعر با سانسور و پوشاندن حقیقتِ عریان است که پدید می‌آید و شاعر اگر نقاب بر چهره حقیقتِ عریان نزند و حقیقتِ عریان را همانگونه که هست بیان کند، شعر اتفاق نمی‌افتد. حالا هر چقدر این پوشانندگی بیشتر، شعریت بیشتر، نقابی که اکثر شاعران بر چهره حقیقت می‌بندند.

شیوندی ادامه می‌دهد: دوم اینکه اگر شاعری یقین می‌کند موضوعی حق است، پس شایسته نیست آن را به خاطر منافع خود سانسور کند و باید آن را شاعرانه بیان کند.

وی درباره تأثیر انقلاب اسلامی بر شعر زنان می‌گوید: برای رسیدن به پاسخ این سوال باید تأثیر انقلاب بر جریان شعر را در نظر داشته باشیم. انقلابی که به روند اتفاقاتی که داشت در ادبیات می‌افتاد تسریع بخشید، تا جایی که ما دهه به دهه جریانات شعری متعدد و متفاوت داشتیم و اوج این متفاوت‌گرایی را در دهه هفتاد دیدیم؛ حتّی جهان‌بینی خاصی که انقلاب به ما داد، شعر را از جهات مختلف همچون زبان، مضمون و معنا حرکت داد.

این بانوی شاعر تأکید می‌کند: قطعاً شعر زنان که حرکت خود را به‌طور جدی شروع کرده بود و بعد از انقلاب با وجود شاعرانی همچون طاهره صفارزاده، سپیده کاشانی، سیمین‌دخت وحیدی و دیگران حرکت خود را ادامه داد، مستثنی از این اتفاقات نبوده و نیست و برای همین است که ما بعد از انقلاب شاهد درخشش بانوان بوده و به ویژه در سه دهه اخیر شاهد رشد روزافزون آثار بانوان چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی هستیم.

وی یادآور می‌شود: همچنین نگاه ویژه مقام معظم رهبری به عرصه شعر و فرمایشات ایشان پیرامون شعر به عنوان رسانه‌ای تأثیرگذار و ثروت ملّی، این حرکت را در بین بانوان تندتر کرده است.

شیوندی می‌گوید: در انتها یادی می‌کنم از جمله شاعر خوب روزگار ما حسن خسروی وقار که برای تفهیم بهتر شعر زنانه نکته‌ای را فرمودند که بیانش خالی از لطف نیست، «اینکه خداوندگارِ عالم همه چیز را دوگانه آفرید تا شاید اینگونه یگانگی‌اش هویداتر شود. در واقع همه موجودات و مخلوقات یا مذکر هستند یا مؤنث و از این دوئیت تبعیت می‌کنند و اگر ما بپذیریم شعر مخلوق خداوند است، پس شعر هم از این قاعده مستثنی نیست و مردانه و زنانه بودن در ذات آن است.»

شعر زنانه؛ به لطافت یک غزل

به گزارش ایمنا، شعر زنان ایران، مانند شعر مردان همواره از محیط و جامعه تأثیر گرفته به تاریخ ادبیات عهد خود، شاهکارهایی ارائه داده است؛ از سویی باید به این نکته نیز توجه داشت که زن به مثابه زایندگی و حس مادرانه خود همواره منبع بی‌شائبه عاطفه بوده و از منظری گاه به‌صورت حسی‌تر به مسائل و اتفاقات جهان پیرامون اعتنا کرده و بدان واکنش نشان داده است؛ شعر زنان ایران با درک شاخه‌های متفاوت و رو به پیش شعر امروز همچنان به خلق آثار نو و خلاقانه توجه نشان می‌دهد و در پیشروترین جریان‌های موجود نقشی سترگ ایفا می‌کند.

کد خبر 790721

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.