مهندسی معکوس از مدارس تحول‌خواه می‌تواند راهگشا باشد

نویسنده کتاب «مدرسه‌ای برای آینده» با بیان اینکه مهندسی معکوس از مدارس تحول‌خواه می‌تواند راهگشا باشد، گفت: روحیه ایثار، خلاقیت، نوآوری و… مؤلفه منابع انسانی است که ما را به نمونه‌های بومی ایرانی اسلامی می‌رساند که جمعی از دغدغه‌مندان این تحول با رویکرد پاسداشت هویت به میدان آمدند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، امروز _ شنبه بیست‌وچهارم شهریور_ آئین رونمایی، معرفی و بررسی کتاب «مدرسه‌ای برای آینده» در دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد؛ در این نشست منصور سلطانی‌زاده نویسنده کتاب اظهار کرد: مستندنگاری این کار که قدم اول است باید به الگوی قابل تکثیر برسد و در اختیار وزارت آموزش و پرورش قرار بگیرد.

وی با بیان اینکه از شهر اصفهان باید این الگوها را تکثیر کنیم، ادامه داد: در رویداد اخیر آموزش و پرورش که به صورت کشوری برگزار شد، ایده و الگوی دو مدرسه ذکر شده در این کتاب جزو منتخبین برگزیده حضور داشتند و این نشان می‌دهد که چنین فرآیندی آن‌قدر استحکام پیدا کرده که در سطح کشوری قابل ارائه و نیاز است.

وی با اشاره به اینکه سرعت تغییر و تحول در دنیا زیاد است، افزود: رسالت عظیمی با نام «تمدن سازی نوین اسلامی» را داریم که باید تلاش کنیم انسان‌هایی از دل آموزش و پرورش بیرون بیایند که رویکرد و توانایی تمدن‌سازی را داشته باشند؛ در همین راستا نیاز است این تحول در کل ساختار آموزش و پرورش انجام شود.

این نویسنده عنوان کرد: در خروجی پژوهش، عمده مدارس تحول‌خواه ما به ساختار آموزش و پرورش وفادار بودند اما سراغ یکسری تحولات فرمی رفتند و تحول ایجاد کردند؛ همچنین بحث محتوا نیز که کمتر مدارس تحول خواهی به آن پرداخته‌اند لازم است تغییر کند.

سلطانی‌زاده گفت: آنچه که در تغیرات فرم وجود دارد قابل الگوسازی برای کشور است و امیدوار هستیم که در آینده معرفی فرم‌ها را هم داشته باشیم. همچنین خَلَع و نقدهایی وجود دارد که با کمک دوستان در آینده مستندکاری و ارائه خواهد شد تا الگوهایی برای همه مدارس باشد.

نسلی که اکنون با آن مواجه هستیم با ساختار کنونی مدرسه نمی‌توانند کنار بیایند

در ادامه حکیمه ملک احمدی یکی دیگر از نویسندگان این کتاب اظهار کرد: اگر این کتاب معرفی نشود و در ساختارهای دیگر قرار نگیرد تا به اجرا برسد، عملاً از طرح پژوهشی فراتر نرفته است.

وی ادامه داد: مدارس ما مدارسی هستند که جامعه را قطب‌بندی می‌کنند، به طوری که یک تعداد افراد خاص می‌توانند به این مدارس بروند که اکثراً مذهبی هستند و یکسری از افرادی که ممکن است متوسط یا مذهبی نباشند وارد این مدارس نمی‌شوند؛ از طرفی این مدارس هزینه‌بر هستند و این فرآیند جامعه و دانش‌آموزان را مجزا و قطب‌بندی می‌کند.

نویسنده کتاب تصریح کرد: پیشنهاد می‌کنیم که برخی از این دستاوردها در مدارس معمولی نیز اجرا شوند؛ البته اصلاً نمی‌توانیم ادعا کنیم که آن مدارس می‌توانند به این شکل تحولی شوند چرا که اصلاً زیرساخت‌های آن وجود ندارد، اما بخشی از چیزها می‌تواند در حد فرمی و محتوایی در مدارس دولتی اجرا شود تا آنها نیز از مکانیسم جدید عقب نمانند.

ملک احمدی افزود: ما مسئله نسل را فراموش کردیم؛ نسلی که اکنون با آن مواجه هستیم با ساختار کنونی مدرسه نمی‌توانند کنار بیایند و در آینده خیلی نزدیک دانش‌آموزان و معلمان مشکلات زیادی را در ساختار سنتی خواهند داشت، در همین راستا این کتاب می‌تواند راهکاری باشد برای اینکه بخشی از این کار را بهبود بخشد.

مهندسی معکوس از مدارس تحول‌خواه می‌تواند راهگشا باشد

در ادامه امیر پرچمی نویسنده کتاب اظهار کرد: رهبر انقلاب نگاه‌شان در تحول از لحاظ ماهیت و هویت کار عمیق است و با این نگاه که منابع انسانی زیرساخت تمدن است و تربیت نسل مؤمن انقلابی اصلی‌ترین راهبرد تمدن نوین اسلامی است می‌نگرند.

وی ادامه داد: جمعی از افراد دغدغه‌مند در حوزه فرهنگ ایرانی اسلامی و تعلیم و تربیت بومی که با رگ و ریشه ما سازگار هستند با هم‌اندیشی و دغدغه‌ای که داشتند تلاش کردند تا یک نسلی متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی تربیت شود.

نویسنده کتاب با بیان اینکه ممیزاتی را برای مدارس در این پروژه در نظر داشتیم، تصریح کرد: درنظر داشتیم که خود مدرسه مدعی تحول باشد و صرفاً با یک نگاه تقلید و الگو بیرونی نباشد و خود آن مدرسه نوآوری داشته باشد و مدل بومی‌سازی را خلق کرده باشد.

وی افزود: تمام تلاش خود را کردیم که با نگاه پیش فرض وارد بررسی نشویم و چند سوال مشخص داشتیم. سوالات ما محور چند مطلبی بوده که اساساً هویت و وجه تمایز یک مدرسه را مشخص می‌کند؛ از جمله اینکه داستان تأسیس شما چه بوده، روایت جرقه کار، حساسیت نظری، راهبردهای گزینشی در انتخاب معلم، راهبردهای ارزیابی، ابداعات در حوزه فرم و… به چه صورت بوده است؟ و نهایتاً در این محورها توانستیم به روایت اختصاصی هر مدرسه بپردازیم.

پرچمی گفت: روایت این شکل‌گیری و تحول را نهایتاً بر اساس اطلاعات و اظهارات، در یک جدول معنا بخشی کردیم و راهبردهای گزینشی، فرمی حساسیت و دغدغه نظری را در قالب یک جدول آوردیم.

وی اظهار کرد: در گام اول در فصل پنجم بر اساس جمیع اظهارات مدارس به یک تحلیل مضمون رسیدیم که اساساً آن محورها و مضامین اصلی است که اگر هر مدرسه بخواهد ادعای تحول‌مندی کند باید به این مؤلفه‌های کلان پاسخ بدهد و بعد زیر شبکه این مولفه‌ها بر اساس اظهارات و اتفاقات موجود تحت بررسی‌ها مشخص گردد.

نویسنده کتاب ادامه داد: سه الی پنج مؤلفه از زیرمجموعه‌ها را آوردیم تا اگر کسی بخواهد بداند گذشته این مدارس تحول خواه به چه صورت بوده است، بتواند با نقشه کلی و با تعامل روی آنها به چنین موقعیتی دسترسی پیدا کند.

وی تصریح کرد: مدارس در سه گونه دسته بندی شدند؛ دسته اول مدارسی که مدعی تحول نیستند و فقط یک مقدار فوق برنامه، کنترل جذب معلم و… بهتری را داشته‌اند و محتوا همان محتوا آموزش و پرورش است که تدریس می‌کنند، حالت دوم مدارسی که در فرم و محتوا تحول داشتند، به طوری که در نوع زنگ تفریح، نوع کلاس درس و تعامل فرق دارند و این مدارس در نوع تدریس و تکلیف نیز تفاوت دارند.

پرچمی افزود: اما نوع سوم که تعداد کمی از آن‌ها را داشتیم، در حوزه بحث خلق مدل جدید است، که مدرسه حکمت‌سرا با حساسیت جذب و پذیرش عَلَمِ تَعَلُم و پویایی را برداشته است؛ به طوری که معتقد است افراد در پشت میز و نیمکت به جای خاصی نمی‌رسند بلکه باید در اجتماع و میدان بروند. همچنین در این راستا طرح ویژه‌ای و مدل هدایتی خوبی برای دانش‌آموز در نظر داشتند، و جالب بود که دغدغه را روی تعلیم و تربیت بنیادی ذهن تنظیم می‌کنند.

وی با بیان اینکه مهندسی معکوس از مدارس تحول‌خواه می‌تواند راهگشا باشد، گفت: روحیه ایثار، خلاقیت، نوآوری و… مؤلفه منابع انسانی است که ما را به نمونه‌های بومی ایرانی اسلامی می‌رساند که جمعی از دغدغه‌مندان این تحول با رویکرد پاسداشت هویت به میدان آمدند.

کد خبر 789734

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.