روایت «نازنین زهرا» که با بوم نقاشی خود به کربلا سفر کرد

یک بوم نقاشی، یک قلم‌مو و دلی پر از عشق به امام حسین (ع) به خلق اثری هنری انجامید و سرآغاز سفری معنوی نازنین‌زهرا به واقعه کربلا بود، سفری که از یک بوم نقاشی آغاز و به کربلای معلا ختم شد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، قلم موی یک نوجوان اصفهانی، بر بوم نقاشی، حماسه‌ای جاودان آفرید، نازنین زهرا کجباف ۱۶ ساله، با قلبی مملو از ایمان و عشق به اهل‌بیت (ع)، به سفری هنری و معنوی در دل تاریخ کربلا رفت و اثری خلق کرد و تصاویری از کربلا و اربعین را به تصویر کشید که مرزهای سن و تجربه را درنوردید.

روایت این دختر اصفهانی از خلق اثری هنری ارزشمند، سفری است به عمق دل‌ها و تجربه‌ای است که نشان می‌دهد عشق به اهل بیت (ع) در هر سن و سالی می‌تواند شکوفا شود و به بار بنشیند، او با خلق اثری هنری به ما یادآور شد که هنر می‌تواند پل ارتباطی میان انسان و خداوند باشد.

هنر، زبانی است که از مرزهای جغرافیایی و زبانی فراتر می‌رود، نازنین زهرا با زبان هنر، عشق و ارادت خود را به اهل‌بیت (ع) ابراز کرد و اثری خلق کرد که برای همیشه در تاریخ هنر مذهبی ماندگار خواهد شد، با هم به سفری هنری و روحانی می‌رویم تا از زبان نازنین زهرا کجباف، داستان خلق این اثر ماندگار را بشنویم.

روایت «نازنین زهرا» که با بوم نقاشی خود به کربلا سفر کرد

نازنین زهرا داستان خود را این‌گونه برای خبرنگار ایمنا بازگو می‌کند: دعوت به کنفرانس بین‌المللی اربعین که از سوی آستان مقدس امام حسین (ع) برگزار شده بود، فرصتی مغتنم بود تا در کنار مادرم که مقاله‌ای ارزشمند ارائه می‌داد، حضور یابم، در طول ارائه مادرم این احساس در من تقویت شد که ای کاش من نیز می‌توانستم سهم کوچکی در خدمت به ساحت مقدس اهل بیت (ع) داشته باشم و یک هفته پس از آن اتفاق، مادرم در گروهی مجازی به پوستر مسابقه نقاشی اربعین برخورد و با اشتیاق فراوان، این خبر را به من داد، اگرچه بسیار خوشحال شدم، اما نگرانی نیز در دلم ریشه دواند، با توجه به سن کمی که داشتم، تصور می‌کردم که شاید امکان شرکت در این مسابقه برایم فراهم نباشد، با این حال از مادرم درخواست کردم تا از مسئولان مسابقه بپرسد که آیا یک نوجوان ۱۶ ساله می‌تواند در این رویداد هنری شرکت کند.

او ادامه می‌دهد: پس از آنکه به مسئول برگزاری مسابقه اعلام کردیم که علاقه‌مند به شرکت در مسابقه هستیم، با پاسخ مثبتی مواجه شدیم، اگرچه این رقابت ویژه بزرگسالان بود، اما مسئولان مسابقه به ما اطمینان دادند که مشکلی وجود ندارد، در پوستر مسابقه به صراحت ذکر شده بود که نقاشی‌ها باید با رنگ روغن و بر روی بوم کشیده شود، ابعاد تعیین شده برای بوم نیز یک در یک و نیم متر بود که اندازه به نسبت بزرگی محسوب می‌شد.

نازنین زهرا بیان می‌کند: از همان روز بعد به لوازم نقاشی را تهیه کردم، پس از خرید وسایل مورد نیاز، نوبت به تهیه بوم رسید. به چندین فروشگاه مراجعه کردیم، اما در هیچیک از آن‌ها بوم با ابعاد مورد نظرمان موجود نبود، سرانجام به ما توصیه کردند که به یک فروشگاه تخصصی در مرکز شهر مراجعه کنیم و از برادر بزرگترم خواستم که بوم را برایم تهیه کند، او به فروشگاه رفت، اما بوم به دلیل ابعاد بزرگش در صندوق عقب خودرو جا نشد. ناچار شدیم یک خودروی نیسان کرایه کنیم تا بتوانیم بوم را به خانه بیاوریم، هنگامی که بوم را به خانه آوردم، از خوشحالی در پوست خودم نمی‌گنجیدم، با خودم می‌گفتم که بالاخره می‌توانم نقاشی‌ام را شروع کنم.

این بانوی کوچک هنرمند می‌گوید: در مواجهه با بوم نقاشی، از ابعاد چشمگیر آن شگفت‌زده شدم، با این حال امید خود را از دست ندادم و عزم خود را جزم کرده و بر توانایی‌ام برای خلق اثری ماندگار اطمینان یافتم، روز بعد مادرم موضوع نقاشی را به تفصیل برای من تشریح کرد، بر اساس توضیحات او این اثر هنری باید شامل سه صحنه مجزا می‌بود، صحنه نخست، وقایع کربلا و عاشورا را به تصویر می‌کشد و صحنه دوم، ورود حضرت زینب (س) به کربلا در روز اربعین حسینی را نمایش می‌دهد و سرانجام صحنه سوم، پیاده‌روی اربعین را با حضور اقشار مختلف مردم از سراسر جهان به تصویر می‌کشد.

روایت «نازنین زهرا» که با بوم نقاشی خود به کربلا سفر کرد

نازنین زهرا سه صحنه نقاشی خود را روایت می‌کند:

صحنه اول: مصیبت جان‌سوز

در نخستین پرده از این تراژدی جان‌سوز، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بر پیکر مطهر فرزند برومندشان، علی اکبر (ع) گریستند، جوانی رشید و زیبا که شباهت شگفت‌انگیزی به جد بزرگوارش، رسول خدا (ص) داشت، در این واقعه جان‌سوز به شهادت رسید و دل اهل بیت عصمت و طهارت را داغ‌دار کرد.

صحنه دوم: ایستادگی و استواری

در صحنه‌ای دیگر، حضرت زینب کبری (س) با قلبی شکسته و روحی بلند وارد کربلا شد، آن حضرت در این مصیبت عظیم، با ایستادگی و استواری مثال‌زدنی، ضمن عزاداری برای برادر بزرگوارشان، مسئولیت خطیر ابلاغ پیام عاشورا را بر عهده گرفتند و با کلامی شیوا و بیان رسا، جنایات یزید و یارانش را افشا کردند.

صحنه سوم: تداوم راه و امید به آینده

در صحنه سوم، شاهد تداوم مکتب عاشورا نه تنها در میان شیعیان، بلکه در دل تمام آزادی‌خواهان جهان هستیم، برگزاری مراسم عزاداری و سوگواری برای شهدای کربلا، ایجاد همدلی و همبستگی میان مسلمانان و غیرمسلمانان و خدمت‌رسانی به زائران اربعین حسینی، نماد بارز این تداوم و گسترش است، در نهایت با ظهور موعود جهانی، امام زمان (عج)، تمام بشریت به وحدت و کمال رسیده و جهانی عادلانه و الهی برپا خواهد شد.

او می‌افزاید: در پس پرده تمام این صحنه‌ها، حضرت فاطمه زهرا (س) به عنوان شاهد و ناظری همیشگی حضور دارد و از آغاز تا انجام این وقایع، آن حضرت با چادری که نماد پرچم امام زمان (عج) است، بر همه حوادث احاطه دارد و در سایه این چادر امن، می‌توان حمایت و مهر مادری آن حضرت را برای تحقق وحدت اسلامی و برقراری صلح جهانی درک کرد، حضرت زهرا که الگوی کامل ایثار، فداکاری و رضایت به مشیت الهی هستند، نمونه‌ای بی‌بدیل از انسانیت و مهربانی بوده و امید است که همه ما بتوانیم تحت عنایت خاص ایشان قرار گرفته و از برکات وجود نازنین‌شان بهره‌مند شویم.

این بانوی کوچک هنرمند بیان می‌کند: پیش از آغاز این اثر هنری، به تاسی از آموزه‌های دینی، به تلاوت زیارت عاشورا و حدیث کساء پرداختم تا با کسب برکت و توسل به ائمه معصوم (ع)، این نگاره به بهترین نحو به انجام برسد و در طول دو ماه خلق این اثر، پیش از هر بار نقاشی، با وضو به خلق آن همت کردم، نکته جالب توجه آن بود که پس از اتمام هر نقاشی، با وجود اینکه دستانم بوی رنگ و روغن می‌گرفت، اما احساس نشاط و رضایتی درونی وصف‌ناپذیر مرا فرامی‌گرفت و بوی رنگ و روغن برایم دلنشین شده بود، انگار که بوی خاصی می‌داد، با توجه به اهمیت معنوی این اثر از پدربزرگم که از شاعران توانا هستند، تقاضا کردم تا با سرودن شعری بر این نقاشی، بر ارزش هنری و معنوی آن بیافزاید و او نیز با پذیرفتن این درخواست، با وجود دشواری موضوع، قطعه شعری بدیع و دلنشین سرود که در آن، حضرت زهرا (س) به عنوان مظهر مهر مادری و اربعین، غدیر و عاشورا به عنوان نمادهای مهم شیعه، مورد ستایش قرار گرفته است و آن شعر این است:

این حسینی که حضرت زهرا دامنش مهد مهر مادر است
اربعین و غدیر و عاشورا صبح جویان به زیر چادر اوست

بیت اول «این حسینی که حضرت زهرا دامنش مهد مهر مادر است»: این بیت به نقش حضرت زهرا (س) به عنوان مادر امام حسین (ع) و مظهر مهر و محبت مادری اشاره دارد، دامن حضرت زهرا (س) به عنوان نمادی از پناهگاه امن و محل رشد و پرورش امام حسین (ع) معرفی شده است.

بیت دوم «اربعین و غدیر و عاشورا صبح جویان به زیر چادر اوست»: در این بیت به سه واقعه مهم در تاریخ اسلام، یعنی اربعین، غدیر و عاشورا اشاره شده و با استفاده از عبارت صبح جویان به افرادی که در جست‌وجوی نور و حقیقت هستند، اشاره می‌کند، به این معنی که کسانی که در پی نور و حقیقت هستند، در زیر سایه چادر حضرت زهرا (س) به صبح رسیده و به سعادت دست پیدا می‌کنند.

روایت «نازنین زهرا» که با بوم نقاشی خود به کربلا سفر کرد

او ادامه می‌دهد: نکته جالب توجه آن بود که به دلیل ابعاد بزرگ تابلو و ممکن نبودن جای‌گیری آن در خودرو، مجبور شدیم آن را بر روی سقف خودرو قرار داده و با کمک چهار نفر، از طریق پنجره‌ها، تابلو را نگه داشته و به این شکل آن را جابه‌جا کنیم، این روند برای بازگشت نیز تکرار شد و پس از رسیدن به منزل، تابلو را در کنار اتاق خود قرار دادیم. با توجه به سفر پیش روی من و مادرم به کربلا در هفته بعد از آن، تصمیم گرفتیم بوم نقاشی را از چهارچوب جدا کرده و آن را لوله کنیم، برای حفظ و نگهداری بهتر تابلو، آن را با چسب و سایر مواد محافظتی پوشش دادیم، با وجود ناراحتی از جدایی از نقاشی که به آن علاقه زیادی داشتم، احساس خوشحالی نیز می‌کردم، این نقاشی بخش مهمی از وجود من شده بود و تقدیم آن به حضرت اباعبدالله الحسین (ع) برایم بسیار ارزشمند بود، با وجود دوری از این اثر هنری، احساس می‌کردم که آن را به جایی شایسته تقدیم کرده‌ام.

نازنین زهرا می‌گوید: در جریان پیاده‌روی اربعین، توفیق زیارت بارگاه ملکوتی حضرت علی (ع) در نجف اشرف نصیبمان شد، در طول این مسیر معنوی، تابلوی نقاشی‌ای که همراهمان بود، نمادی از هنر و عشق به اهل بیت (ع) محسوب می‌شد و پس از اتمام پیاده‌روی، به کربلای معلا مشرف شدیم و با طواف حرم مطهر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و زیارت حضرت عباس (ع)، ارادت خود را به ساحت مقدس ایشان ابراز کردیم، در نهایت تابلوی نقاشی مطابق برنامه‌ریزی قبلی، به مسئول برگزاری مسابقه نقاشی تحویل داده شد.

روایت «نازنین زهرا» که با بوم نقاشی خود به کربلا سفر کرد

کلام آخر نازنین زهرا با بغضی در گلو و اشک، بر زبان جاری می‌شود: والدینم، برای غافلگیر کردنم، لوح تقدیر حرم مطهر امام حسین (ع) را بدون آنکه متوجه شوم به مدرسه آورده بودند و طی مراسمی ناظم مدرسه با اعلام خبر برنده شدن یکی از دانش‌آموزان در مسابقه نقاشی اربعین، توجه همه را به خود جلب کرد، با شنیدن جزئیات، احساس کردم که منظورشان من هستم. پس از اعلام نامم، لحظه‌ای در جای خود میخکوب شدم و سپس با ناباوری به سمت سکو رفتم، لحظاتی پر از تضاد احساسات بر من گذشت؛ شادی که با اندوهی عجیب آمیخته بود و با دریافت خبر قبولی در مسابقه اشکم بی‌اختیار جاری شد و جایزه این موفقیت، سفر هوایی به عراق برای شرکت در همایش اربعین در شهریور ۱۴۰۳ و میزبانی از سوی عتبه حسینی بود، همچنین پدر و مادرم نیز به دعوت من به این سفر معنوی آمدند و این رویداد، خاطره‌ای فراموش نشدنی در زندگی من است.

کد خبر 786267

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.