به گزارش خبرگزاری ایمنا، محمدابراهیم همت، دوازدهم فروردین ۱۳۳۴ در شهرضا در خانوادهای مستضعف و متدین به دنیا آمد؛ او در هفت سالگی وارد مدرسه شد و با موفقیت مقاطع دبستان و دبیرستان را پشت سر گذاشت؛ همت هنگام فراغت از تحصیل به ویژه در تعطیلات تابستانی، با کار و تلاش فراوان، مخارج تحصیلش را به دست میآورد و از این راه به خانواده خود نیز کمکهای فراوانی میکرد.
او در دوران تحصیلات متوسطه اشتیاق فراوانی به رشته داروسازی نشان میداد و در سال ۱۳۵۲ دیپلم گرفت و در کنکور سراسری شرکت کرد اما عدم موفقیت ابراهیم در ورود به دانشگاه نتوانست خللی در اراده او به وجود آورد بنابراین در همان سال، پس از قبولی در امتحانات ورودی «دانشسرای تربیت معلم اصفهان» برای تحصیل عازم این شهر شد و سپس به سربازی رفت و در همین مدت توانست با برخی از جوانان روشنفکر و انقلابی مخالف رژیم ستم شاهی آشنا شود و به تعدادی از کتابهایی که از نظر ساواک و دولت آن روز ممنوعه به حساب میآمد، دست یابد؛ مطالعه آن کتابها که به طور مخفیانه و توسط برخی از دوستان برایش فراهم میشد، تأثیری عمیق و سازنده در روح و جان او گذاشت و به روشنایی اندیشهاش کمک شایانی کرد.
او پس از پایان سربازی و بازگشت به زادگاهش، شغل معلمی را برگزید و به دلیل روحیه انقلابیاش، چندین نوبت ساواک به او اخطار داد؛ همت با گسترش مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی، پرچمداری جوانان مبارز شهرضا را به عهده گرفت و سخنرانیهای پرشور و آتشین او علیه رژیم، مأموران رژیم را به تعقیب وی واداشت، طوری که به فیروزآباد، یاسوج، دوگنبدان و سپس اهواز رفت و در نهایت به شهرضا بازگشت.
پس از بازگشت به شهرضا، در تظاهرات مردمی علیه رژیم، بسیار فعال بود تا اینکه فرماندار نظامی اصفهان، دستور ترور و اعدامش را صادر کرد ولی او با تغییر لباس و چهره، مبارزات علیه رژیم را دنبال میکرد، تا اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید؛ وقتی انقلاب به ثمر رسید و اماکن اطلاعاتی ساواک شهرضا به دست مردم انقلابی فتح شد، پرونده سنگینی از ابراهیم به دست آمد؛ در این پرونده بیش از بیست گزارش و خبر مکتوب در تأیید نقش فعال وی در صحنه تظاهرات و شورش علیه رژیم شاه به چشم میخورد که در صورت عدم پیروزی انقلاب، مجازات سنگینی برای او تدارک دیده میشد؛ تیمسار ناجی، فرمانده نظامی وقت اصفهان، دستور داده بود که هر جا او را دیدند با گلوله مورد هدف قرار بدهند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی او به شهر خود برگشت و سپاه شهرضا را به همراه برادران و دوستان خود تشکیل دادند؛ آنها در ایجاد نظم و امنیت شهرضا پس از انقلاب نقش اساسی داشتند و شهر را از وجود افرادی که قصد ایجاد ناامنی و آزار و اذیت مردم داشتند پاک کردند؛ همچنین تبلیغات آنها نقش بسزایی در آگاهی جوانان داشت مدتی بعد هم مسئولیت روابط عمومی سپاه شهرضا را به عهده گرفت، همچنین اواخر سال ۱۳۵۸ با هدف اجرای فعالیتهای فرهنگی، به خرمشهر و سپس بندر چابهار و کنارک در استان سیستان و بلوچستان عزیمت کرد.
همت در خرداد ۱۳۵۹ مسئول روابط عمومی سپاه پاوه شد، از مهر ۱۳۵۹ تا دی ماه ۱۳۶۰ نیز در پاکسازی روستاها از وجود افراد ضدانقلاب نقش ویژهای داشت و مدتی بعد هم به فرماندهی سپاه پاوه منصوب شد؛ وی در زمستان ۱۳۶۰ نیز مسئولیت ستاد تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) را به عهده گرفت.
شهید همت در عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس هم رئیس ستاد تیپ ۲۷ بود، همچنین از عملیات رمضان در ۲۳ تیر ۱۳۶۱، فرماندهی تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) به عهدهاش گذاشته شد؛ در سال ۱۳۶۱ با گسترش سازمان سپاه پاسداران و تشکیل سپاه ۱۱ قدر و ارتقای تیپ ۲۷، ابتدا فرماندهی سپاه ۱۱ قدر به عهده همت گذاشته شد، اما پس از انحلال این سپاه، فرماندهی لشکر ۲۷ را به طور مستقیم به عهده گرفت؛ وی عملیات مسلم بن عقیل را از سنگر فرماندهی قرارگاه ظفر، هدایت کرد و در عملیاتهای والفجر مقدماتی و والفجر ۱ نیز در سمت فرمانده سپاه ۱۱ قدر، لشکرهای ۲۷ محمد رسول الله ()، ۳۱ عاشورا، ۵ نصر و تیپ ۱۰ سیدالشهدا (ع) را فرماندهی کرد؛ در عملیاتهای والفجر ۳، والفجر ۴ و خیبر هم فرماندهی لشکر ۲۷ به طور مستقیم به عهده او بود.
عملیات خیبر در سوم اسفند سال ۱۳۶۲ آغاز شد؛ این عملیات در مناطق هور الهویزه و زید انجام شد؛ شهید همت در جریان عملیات خیبر به رزمندگان گفته بود: «باید مقاومت کرده و مانع از بازپسگیری مناطق تصرف شده، توسط دشمن شد! یا همه اینجا شهید میشویم و یا جزیره مجنون را نگه میداریم.»؛ هنگامی که در حال مقاومت در برابر حملههای عراق بود و برای بررسی وضعیت جبهه به جلو رفته بودند بر اثر اصابت گلولهٔ توپ در نزدیکی وی، در غروب ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در محل تقاطع جادههای جزایر مجنون شمالی و جنوبی سر از بدنش جدا شد و به همراه معاونش، شهید اکبر زجاجی، به درجه شهادت نائل شدند.
پیکر شهید همت به اصرار خانواده در شهر محل تولدش و کنار امامزاده شاهرضا به خاک سپرده شد و همچنین سنگ مزاری به یادبودش در قطعه ۲۴ ردیف ۷۷ شماره ۵۲۴ بهشت زهرا نصب شده است.
درباره زندگی شخصی و نظامی این شهید بزرگوار کتابهایی نوشته شده است که از میان آنها میتوان به کتابهای همپای صاعقه، ضربت متقابل، به روایت همت، ماه بالای سر بچههاست و نیمه پنهان ماه اشاره کرد؛ همچنین بیستمین قسمت از مستند فرماندهان نیز به شهید همت اختصاص دارد.
نظر شما