به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، چین و اروپا پیش از این دچار نزاعی دنبالهدار در زمینه اشباع بازارها از خودروهای برقی چینی در خیابانها و مشکلات ناشی از آن بودهاند. این بحث این بار به ایالاتمتحده کشیده شده است که خودروهای برقی چین را به ظرفیت مازاد و ایجاد اختلال در بازارهای جهانی، همچنین همراه بودن با خطراتی از جمله نگرانیهای امنیت اطلاعات متهم میکند. ایالات متحده بهطور یکجانبه نرخ تعرفه صددرصدی را بر خودروهای الکتریکی چینی اعمال کرده است.
از سوی دیگر چین ادعا میکند که صنعت خودروهای برقی این کشور که ظرفیت پیشرفتهای را نشان میدهد، نقش چشمگیری در کمک به مبارزه با تغییرات آبوهوایی و ترویج گذار سبز جهانی دارد. این کشور آمریکا را به تضعیف تجارت و رقابت منصفانه و آزاد متهم کرده است.
تکرار تاریخ در نزاع صنعتی میان کشورهای جهان
مناظره شدید امروز بر سر خودروهای برقی بین این دو کشور بزرگ منعکسکننده اختلافات گذشته و مشابه بحثی در اوایل قرن بیستم در مورد وسایلنقلیه بنزینی است.
زمانی که خودروهای بنزینی برای نخستین بار وارد بازار شد، گران و تولید آنها محدود بود، بنابراین یک عنصر لوکس منحصربهفرد برای ثروتمندان بهشمار میرفت. شرکت فورد با معرفی استانداردسازی و تولید خط مونتاژ، این صنعت را متحول کرد که بهطور قابلتوجهی هزینههای ساخت را کاهش و تولید را افزایش داد. این نوآوری منجر به کاهش قابلتوجه قیمتها شد و خودروها را برای همه اقشار جامعه مقرونبهصرفه و در دسترس کرد.
فورد با وجود مخالفت شدید برندهای خودروهای لوکس و گروههای علاقهمند به آنها، مدل T خود را تولید کرد که به کیفیت و مقرونبهصرفه بودن شهرت دارد و به سرعت محبوبیت گستردهای در سطح جهانی به دست آورد. تکنیکهای تولید پیشگام فورد به این شرکت کمک کرد تا بر چالشهای مختلف غلبه کند و پیشرفت فناوری و افزایش درآمد را در سراسر زنجیره تأمین خودرو افزایش دهد، همچنین شیوههای حملونقل مردم و صنعت خودروسازی و بخشهای مرتبط را متحول کند.
در طول تاریخ، بحثهای مشابهی در مورد ظرفیتهای در حال ظهور مطرح شده است که انقلاب خودروسازی فورد شاید شناختهشدهترین آن باشد. در اصل این بحثها نشاندهنده برخورد بین پیشرفت و محافظهکاری، همچنین بین پیشرفته و منسوخ است. تاریخ تمدن بشری از بسیاری جهات تاریخ پذیرش ظرفیتهای پیشرفته است که رواج و انتقال آنها اغلب به درگیری با ظرفیتهای قدیمی و گروههای ذینفع آن منجر شده است، اما همه داستانها همچون فورد پایان خوشی ندارند.
در دهه ۱۹۸۰، صنعت نیمه هادی ژاپن به سرعت سهم بازار جهانی خود را با قابلیتهای تولید و طراحی پیشرو در جهان گسترش داد و به تهدیدی قابلتوجه برای تولیدکنندگان نیمههادی آمریکایی تبدیل شد که پیشتر بر بازار تسلط داشتند. این شرکتهای آمریکایی که با دولت ایالات متحده لابی کردند تا ژاپن را بهعنوان «موانع ساختاری» معرفی و تعرفههای تنبیهی بالایی بر نیمهرساناهای ژاپنی اعمال کردند. با افزایش قیمت محصولات ژاپنی، شرکتهای آمریکایی سهم بازار خود را از طریق رویکردهای غیربازاری پس گرفتند.
ژاپن نتوانست از منافع خود دفاع کند یا از طریق توافقنامه عمومی تعرفهها و تجارت (GATT) بهدنبال حلوفصل مشکل باشد، از سوی دیگر خریداران جهانی برای حمایت از تولیدکنندگان نیمه هادی ژاپن متحد نشدند. در نتیجه پیشرفت صنعت نیمههادی آن متوقف شد و تجارت بینالمللی بیش از پیش بهعنوان یک سلاح مورد استفاده قرار گرفت و زنجیرههای صنعتی و عرضه جهانی را منحرف کرد.
داستانهای فورد و صنعت نیمههادی ژاپن نشان میدهد که سرکوب فعلی خودروهای برقی چینی بهطور اساسی تقابلی بین ظرفیتهای پیشرفته و منافع ریشهدار است.
موفقیت فورد ثابت میکند که ظرفیت پیشرفته باید با نیروهای منسوخ شده رقابت کند و حمایت گستردهتری را به دست آورد، زیرا پیشرفت صنعتی را پیش میبرد و به نفع مردم است. در مقابل، افول صنعت نیمه هادی ژاپن نشان میدهد که اگر اقدامی صورت نگیرد، قابلیتهای پیشرفته به بهانه «مازاد ظرفیت» بودن فلج میشود. ظرفیت قدیمی بهطور طبیعی از بین نمیرود و پیشرفت تنها از طریق تلاشهای هماهنگ میتواند پیروز شود.
خودروهای برقی چینی که نشان دهنده انرژی سبز و فناوریهای هوشمند هستند، به مقابله با تغییرات آبوهوایی و ایجاد زندگی بهتر برای مردم کمک خواهند کرد. بهنظر میرسد برآوردهسازی بهتر خواستههای مردم از همه کشورها نیازمند خودروهای برقی چینی بیشتر و ارزانتر است. این امر همچنین مستلزم آن است که پشتیبانی قویتری از خودروهای برقی چینی به روشی بازتر ارائه شود که چنین حمایتی نهتنها برای چین، بلکه برای پیشرفت بشر بهعنوان یک کل است.
نظر شما