جنگ اسرائیل و لبنان، شبیه‌سازی سناریوی جنگی گسترده

وبگاه خبری کریدل در تحلیلی با اشاره به احتمال اوج گرفتن جنگ میان رژیم صهیونیستی و حزب‌الله آن را بخشی از استراتژی طولانی‌مدت اسرائیل برای پاسخ به دغدغه‌های امنیتی خود می‌داند که می‌تواند فرصتی برای بازتعریف معادله قدرت به نفع محور مقاومت باشد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، وبگاه خبری The Cradle در یادداشتی به قلم شیوان ماهندراجا نوشته است که با تشدید تنش‌ها بین حزب‌الله و اسرائیل، تحلیلگران به‌دقت سناریوهای درگیری احتمالی را بررسی می‌کنند. اما برای بنیامین نتانیاهو و ائتلاف مذهبی-ملی‌گرای او، رویارویی با جنبش مقاومت لبنان بیش از یک گمانه‌زنی ساده است؛ این یک ملاحظه استراتژیک برای آنهاست. این ائتلاف یک جنگ بالقوه علیه لبنان را وسیله‌ای برای رسیدگی به نگرانی‌های امنیتی دیرینه و تقویت موقعیت سیاسی خود می‌داند.

جنگ اسرائیل و لبنان،شبیه‌سازی سناریوی جنگی گسترده

بخش مهمی از تفکر استراتژیک تل‌آویو این است که امیدوار است ایالات متحده مجبور شود نقش فعال‌تری در رویارویی با دشمنان اسرائیل _حزب‌الله، سوریه و ایران_ ایفا کند و به این ترتیب تهدیدهایی را که دهه‌ها ادامه داشته است خنثی کند. از این رو، مفهوم «پاک‌سازی عرشه» از دشمنان منطقه‌ای همچنان در بحث‌های استراتژیک اسرائیل موضوعیت دارد.

ریشه تاریخی اعتماد به نفس استراتژیک اسرائیل

برای رژیم اشغالگر، این درگیری بالقوه یک «جنگ انتخابی» است که توسط انگیزه‌های تاریخی و قوم‌گرایانه هدایت می‌شود. اما به مزیت‌های نظامی گذشته اسرائیل نیز برمی‌گردد که مدت‌هاست دورانش در غرب آسیا امروزی مملو از موشک به پایان رسیده است.

جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷ اعتقاد به شکست‌ناپذیری ارتش اسرائیل، برتری صهیونیسم و سرنوشت آشکار «قوم برگزیده» را تقویت کرد. مشابه همان غروری که آدولف هیتلر را به آغاز عملیات بارباروسا علیه اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۴۱ تشویق کرد. هشت دهه بعد، امروزه اسرائیلی‌ها به مقامات ایالات متحده آمریکا اطلاع می‌دهند که «می‌توانند یک یک حمله رعداسا» را در لبنان انجام دهند.

در سال ۱۹۶۷، تأثیرات روانی بر کشورهای عربی همسایه به دلیل شکست قاطع ارتش‌های آنها عمیق بود. این احساسات تا سال ۲۰۰۶ ادامه داشت، زمانی که حزب‌الله لبنان از نظر سیاسی پیروز شد و تصور آسیب‌ناپذیری اسرائیل را از بین برد و دینامیک‌های قدرت منطقه‌ای را تغییر داد.

جنگ اسرائیل و لبنان،شبیه‌سازی سناریوی جنگی گسترده

شکل‌دهی بیشتر توهمات اسرائیلی درباره برتری نظامی، لفاظی‌های قوم‌گرای رایج در محافل تصمیم‌گیری سیاست تل‌آویو است که توسط وزرای افراطی مانند اسموتریچ و ایتامار بن‌گویر تجسم می‌یابد که ایدئولوژی‌های میر کاهانی که زمانی ممنوع شده بود را احیا کرده‌اند. در حالی که چند صدای نظامی هوشیار در رژیم صهیونیستی از راه حل دیپلماتیک برای بحران مرزی شمالی دفاع می‌کنند، غرور و قوم‌گرایی در حال حاضر بر گفتمان حاکم است.

ضرورت‌های استراتژیک برای ایران و حزب‌الله

برعکس، برای حزب‌الله و ایران، این درگیری یک «جنگ ضروری» است، چیزی که نه می‌تواند علناً آن را بپذیرد و نه مستقیماً آن را تحریک کند. هر دو به خاطر رژیم صهیونیستی توسط ایالات متحده به حاشیه رانده و تحریم شده‌اند که باعث فشارهای داخلی و مشکلات اقتصادی بسیاری شده است. چنین وضعیتی پایدار نیست و مستلزم چالش مستقیم سیاست‌های اسرائیل است.

اما برداشتن تحریم‌ها نمی‌تواند در میز مذاکره اتفاق بیفتد. اسرائیلی‌ها متکبر و لجباز هستند. آنها با حسن نیت مذاکره نخواهند کرد. به عنوان مثال، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) یا توافق هسته‌ای ایران را در نظر بگیرید. زمانی که باراک اوباما، رئیس‌جمهور سابق آمریکا توافق را نهایی کرد، نتانیاهو نق زد که اسرائیل به «غرامت» نیاز دارد. اوباما به رژیم صهیونیستی یک بسته نظامی پیشنهاد داد، اما به محض ترک قدرت، نتانیاهو، با کمک جرد کوشنر و لابی آیپک رئیس جمهور سابق، دونالد ترامپ را متقاعد کردند. برجام لغو شد و بسته غرامت به مالیات‌دهندگان ایالات متحده بازگردانده نشد.

ایران و حزب‌الله باید اسرائیل را به لبه پرتگاه بکشاند. تل‌آویو باید به مغاک خیره شود و متوجه شود که با فشار ملایم محور مقاومت منطقه، در ته شکاف فرو خواهد افتاد. با این حال، ایران و حزب الله نمی‌توانند آن را از لبه خارج کنند، زیرا این می‌تواند به یک کابوس هسته‌ای منجر شود. اسرائیل اکنون در «جنگ انتخابی» خود به استفاده از سلاح‌های «بی‌سابقه» و «نامشخص» علیه حزب‌الله اشاره کرده است که به معنای تهدید حمله هسته‌ای است.

در عوض، محور مقاومت باید به رژیم صهیونیستی راه بازگشت از لبه را نشان دهد: معاهده‌ای که نگرانی‌های برجسته را برطرف می‌کند. تهران در سال ۲۰۰۳ به تل‌آویو و واشنگتن پیشنهاد «معامله بزرگ» داد اما رد شد. یک معامله بزرگ جدید برای اسرائیل و محور مقاومت ضروری است، اما شرط لازم برای یک معاهده پایدار، شکست نظامی رژیم اسرائیل از محور مقاومت است.

تهدیدهای متقابل روی امواج در حال پرواز هستند و هدف هر یک به دست آوردن «امتیاز» و بازدارندگی است.

جنگ اسرائیل و لبنان،شبیه‌سازی سناریوی جنگی گسترده

کمال خرازی، مشاور امور خارجه آیت‌الله خامنه‌ای، اوایل ماه جاری گفته بود در صورتی که رژیم صهیونیستی حمله همه‌جانبه را علیه حزب‌الله انجام دهد، جمهوری اسلامی و دیگر گروه‌های محور مقاومت «با تمام امکانات» از لبنان حمایت خواهند کرد.

ایران قبلاً هشدار داده بود که ممکن است در پاسخ به حمله رژیم صهیونیستی مجبور به تجدید نظر در دکترین هسته‌ای خود شود. حتی بدون توانایی هسته‌ای، ایران توانایی موشک بالستیک و کلاهک جنگی برای نابودی تل‌آویو، حیفا و دیگر شهرهای بزرگ را دارد. یک بمب برای رژیم صهیونیستی است: قلمرویی کوچک است و جمعیت آن در چند نقطه متمرکز است. ایران و مقاومت هیچ نیازی به کلاهک‌های هسته‌ای متعدد ندارند.

همان‌طور که سردار حاجی‌زاده در سخنرانی خود توضیح داد، موشک خرمشهر می‌تواند ۸۰ کلاهک را حمل کند. اگر سپاه ۱۰۰ موشک شلیک کند، ۸۰۰۰ کلاهک به شهرهای بزرگ اسرائیل می‌رسد. پس از حملات موفقیت‌آمیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ۱۳ آوریل، حماقت رژیم صهیونیستی خواهد بود اگر به سیستم یکپارچه دفاع هوایی خود اعتماد کند.

حزب‌الله ۲۰۲۴ همان حزب‌الله ۲۰۰۶ نیست

مقایسه درگیری احتمالی ۲۰۲۴ با جنگ ۲۰۰۶ اسرائیل و حزب‌الله یک چارچوب مرجع محبوب است، اما هر دو طرف از آن زمان درس‌هایی آموخته‌اند به‌ویژه، پیشرفت‌های قابل‌توجهی در فناوری و تاکتیک‌های نظامی در ۱۸ سال گذشته صورت گرفته است.

حزب‌الله تاکتیک‌ها و تسلیحات جدیدی مانند موشک هدایت شونده ضدتانک الماس (ATGM) توسعه داده است که بر علیه تجهیزات نظامی اسرائیل مؤثر بوده است. علاوه بر این، قابلیت‌های دفاع هوایی حزب‌الله چالش‌های جدیدی را برای حملات پهپادهای اسرائیلی ایجاد کرده است.

نیروی هوایی رژیم اسرائیل در سال ۲۰۰۶ بر آسمان لبنان حکومت می‌کرد، اما اینکه آیا می‌تواند در سال ۲۰۲۴ این کار را انجام دهد نامشخص است. حزب‌الله دارای توان دفاع هوایی مانند موشک زمین به هوای میان برد صیاد -۲ است. معلوم نیست مدل‌های جدیدتری مثل خرداد -۳ ایران در دست دارد یا خیر. این می‌تواند برای دشمن صهیونیستی غافلگیرکننده باشد.

ارزیابی‌های اطلاعاتی اسرائیل از توانایی‌های حزب‌الله احتمالاً دقیق نیست. موفقیت‌های گذشته در برابر گروه‌هایی مانند ساف (سازمان آزادی‌بخش فلسطین) و سپتامبر سیاه دیگر مرتبط نیستند. شکست‌های اخیر، مانند ناتوانی تل‌آویو در پیش‌بینی عملیات حماس در طوفان الاقصی در ۷ اکتبر، دال بر محدودیت‌های اطلاعاتی اسرائیل است.

مداخله آمریکا

مداخله آمریکا هدف رژیم صهیونیستی از ۱۱ سپتامبر تاکنون بوده است: آمریکایی‌ها را وادار کن به جای اسرائیل بجنگند. اگرچه رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، چارلز براون اظهار داشت که ایالات متحده ممکن است قادر به کمک به اسرائیل نباشد، این نباید به عنوان یک ارزیابی نظامی جدی تلقی شود.

جنگ اسرائیل و لبنان،شبیه‌سازی سناریوی جنگی گسترده

این یک بیانیه سیاسی از طرف دولت بایدن است که نمی‌خواهد تا پس از انتخابات پنجم نوامبر به یک جنگ بزرگ بپیوندد. نتانیاهو می‌داند که اسرائیل کنترل کنگره و رسانه‌های آمریکایی را در دست دارد. نماینده کنگره، توماس مِیسی، در میان ۴۳۵ نماینده و ۱۰۰ سناتور که لابی آیپک خریداری نکرده است، مستثنی است. پس از آغاز جنگ با حزب الله، عوامل اسرائیل در کاخ سفید، رسانه‌ها و کنگره برای مشارکت نظامی ایالات متحده مبارزه خواهند کرد. همانطور که نتانیاهو گفت: «من می‌دانم آمریکا چیست. آمریکا چیزی است که می‌توانید به راحتی به حرکت درآورید و در مسیر درست قرار دهید.» حرف او درست است.

اگر ایالات متحده مداخله کند - که احتمال زیادی دارد- حزب الله و ایران (با اکراه) از آن استقبال خواهند کرد. برای اینکه محور مقاومت بتواند یک «معامله بزرگ» را تضمین کند، باید خسارت فاجعه‌باری به منافع ایالات متحده مستقر در زمین و روی دریا در غرب آسیا وارد کند. واشنگتن تنها در صورتی اسرائیل را رها می‌کند که کشتی‌ها، پایگاه‌ها و جان صدها (یا هزاران) آمریکایی به خاطر رژیم صهیونیستی نابود شوند.

روسیه چه خواهد کرد؟

روسیه یک عنصر غیرقابل پیش‌بینی است، یک «دانسته ناشناخته». دستگاه امنیتی ایالات متحده که علیه روسیه می‌جنگد و از اسرائیل حمایت می‌کند، متشکل است از صهیونیست‌ها / نومحافظه‌کاران؛ دشمنان ایران و کسانی که اسرائیل دشمن تلقی می‌کند تقریباً یکی هستند: ویکتوریا کاگان نولاند. خانواده کاگان (رابرت، فرد، کیم و نهاد ISW یا مؤسسه مطالعه جنگ)؛ آنتونی بلینکن (نوه یکی از بنیانگذاران رژیم صهیونیستی)؛ ایوریل هینز (مدیر اطلاعات ملی)؛ معاون سیا دیوید کوهن، الیخاندرو مایورکاس (دبیر امنیت ملی) و غیره. واجب است روسیه شکنجه‌گران خود را با آسیب رساندن به تنها کشوری که آنها به آن وفادار هستند، مجازات کند: اسرائیل.

مسکو از حمایت آمریکا از اوکراین انتقاد کرده است. النا پانینا، مدیر مؤسسه استراتژی‌های سیاسی و اقتصادی بین‌المللی، در دسامبر ۲۰۲۳ در کانال تلگرامی خود نوشت: «بهترین گزینه برای روسیه این است که به آمریکا به روشی مشابه پاسخ دهد: با یک جنگ ترکیبی به دور از مرزهای خود. آشکارترین آن در حال حاضر حمله نیابتی به نیروهای آمریکایی در خاورمیانه است.»

جنگ اسرائیل و لبنان،شبیه‌سازی سناریوی جنگی گسترده

پوتین در ماه مه ۲۰۲۴ نیز همین را گفت. حملات تروریستی در بلگورود و سواستوپل حین تعطیلات مذهبی ممکن است کفه ترازو را به نفع ایران پایین بیاورد، به خصوص اگر ایالات متحده وارد میدان شود. شکست دادن ایالات متحده باعث افزایش حمایت مردمی از روسیه در میان مسلمانان جهان می‌شود و به بیرون راندن ایالات متحده از غرب آسیا کمک می‌کند، هدفی که روسیه و چین از آن حمایت می‌کنند.

می‌توان گفت ایران اکنون «بزرگ‌تر از آن است که شکست بخورد»: مسکو سرمایه‌گذاری‌ها و اتحادهای نظامی و اقتصادی با تهران انجام داده است به‌ویژه پس از آغاز جنگ اوکراین، و در آستانه امضای توافقنامه همکاری جامع جدید با تهران است. کرملین نمی‌تواند اجازه دهد که ایران شکست بخورد و جمهوری اسلامی فروپاشیده شود. به احتمال زیاد از طریق ماهواره‌ها و هواپیماهای روسی در سوریه پشتیبانی اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی را تأمین خواهد کرد. روسیه به سپاه پاسداران اجازه می‌دهد تا از پایگاه هوایی حمیمیم خود در سوریه استفاده کند زیرا ارتش رژیم اسرائیل تلاش می‌کند از رسیدن تدارکات از ایران به فرودگاه‌های حلب و دمشق جلوگیری کند. روسیه می‌تواند سامانه‌های دفاع هوایی، موشک‌ها و موارد دیگر را به ارتش سوریه و حزب الله تحویل دهد (البته اگر تاکنون انجام نداده است، با توجه به ترافیک هوایی اخیر بین روسیه و این پایگاه هوایی).

ندانسته‌های ناشناخته

عواملی که در بالا ذکر شد، همراه با روابط چین و کره شمالی با ایران، هرگونه پیش‌بینی در مورد جنگ قریب‌الوقوع بین رژیم صهیونیستی و مقاومت لبنان را پیچیده می‌کند. در حالی که مشارکت مستقیم نظامی آن‌ها بعید است، این قدرت‌های هسته‌ای می‌توانند تسلیحات و مهمات ضروری ایران را تأمین کنند. «دانسته‌های ناشناخته» که به چند مورد از آنها اشاره شد، برای پیچیده‌تر کردن بازی‌های جنگی کافی هستند، اما «ندانسته‌های ناشناخته» ممکن است چنین سناریوهایی را کاملاً بی‌فایده سازند.

جنگ اسرائیل و لبنان،شبیه‌سازی سناریوی جنگی گسترده

کد خبر 771050

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.