به گزارش خبرگزاری ایمنا از آذربایجان شرقی، شاخسی به معنای شاهحسینگویان، نوعی مراسم مذهبی است که در دهه اول ماه محرم در بیشتر نقاط آذربایجان و بهطور گسترده در تبریز برگزار میشود. این مراسم از چند روز مانده به ماه محرم تا دهمین روز از همین ماه و ظهر عاشورا ادامه پیدا میکند.
شاخسی در اصل یک رژه نظامی است، در مراسم شاهحسینگویان، عزاداران نوعی چوب مخصوص این نوع عزاداری را از زمین تا فرق سر خود حرکت میدهند و زمانی که چوب به زمین نزدیک میشود، همگی با صدای بلند ندای «شاخسِی» (شاهحسین) و زمانی که چوب به سرشان نزدیک میشود، همگی با صدای بلند ندای «واخسِی» (وایحسین) سرمیدهند، البته در گذشته به جای چوب از قمه یا شمشیر استفاده میکردند.
این حرکت عزاداران به نشانه جنگ یاران اباعبدالله الحسین (ع) با یاران یزید بن معاویه در صحرای کربلا است. عزاداران حین عزاداری، دست خود را بر پشت یکدیگر قرار میدهند و با این حرکت خود، اتحاد و انسجامشان را نشان میدهند.
شاخسی در ادبیات ترکی آذربایجانی
استاد حمید زرینقلم، شاعر آئینی با استناد به واقعه عاشورا و فلسفه عزاداری مردم آذربایجان به شکل شاخسی، شعری سروده که سالیان سال ورد زبان شاهحسینگویان تبریز است؛ در این شعر آمده است:
«شاخسیی اوّلده بیر عدّه مفاخر باشلادی / پیروان بوذر و عمار یاسر باشلای / شاخسیی اول حبیب بن مظاهر باشلادی / بو سببدن بیر بیله شور و نوا شاخسیده دیر» به معنی رژه نظامی را اول از همه عدهای از مفاخر از جمله ابوذر، عمار، یاسر و حبیبابن مظاهر آغاز کردند و به همین دلیل است که تاکنون این رژه با شور و نوای خاصی برگزار میشود.
همچنین اشعار مختلفی از جمله «هانسی گروهون بئله مولاسی وار / شیعه لرین حضرت عباسی وار؛ به معنای کدام گروه چنین مولایی دارند، شیعیان حضرت عباس را دارند» یا «بو مش که دین اوخ منی مأیوس الدی چوخ / ای کاش دییدی گوزمه مش که دین اوخ؛ به معنای تیری که به مشک خورد مرا خیلی ناامید کرد، ای کاش تیری که به مشک خورد به چشمم میخورد» یا «سو مشکیمی بو قوم ائدوب بهانه قارداش؛ برادر این قوم مشک آبم را بهانه کرد» در شاخسی مصائب اهل بیت در کربلا و عاشورا را یادآوری میکند.
رسوم مختلف عزاداری در شاخسی
سردسته یا «دستهباشی» در شاخسی، یکی از حسینیان سالخورده و پیشکسوت است که شمشیر در دست میگیرد و دسته را هدایت میکند، سایر عزاداران نیز چوبدستهایی به بلندای شمشیر در دست میگیرند و با امام حسین (ع) اعلام بیعت میکنند.
دستههای حسینی با استفاده از طبل، سنج و سایر ابزارآلات، شور و شوق در این مراسم به وجود میآورند و مورد توجه مردم قرار میگیرند.
این نوع عزاداری در تبریز از زمان صفویه آغاز شده است که در ابتدا عزاداران با شمشیر به عزاداری میپرداختند و مدتی هم قمه به دست گرفتند که انحرافاتی در این عزاداری سنتی ایجاد شد، اما این روزها عزاداران در رژه «شاه حسین گوی» چوب به دست میگیرند.
این مراسم عزاداری سنتی عمدتاً شبها برگزار میشود و در روز تاسوعا و عاشورا این عزاداران، چوب را کنار میگذارند و سینهزنی میکنند.
رژه بزرگ تبریزیها بدون چوب و طبل
عدهای این مراسم را به سبک سنتی انجام میدهند و از هیچگونه ابزارآلات جدیدی که طی سالهای اخیر در مراسم شاهحسینگویان دخیل شدهاست، استفاده نمیکنند که این دسته هم اکنون پرمخاطبترین دسته خیابانی حسینی در تبریز است.
در این راستا میتوان به هیئت شاهحسینگویان محله شتربان (قاسمیه) اشاره کرد که حتی از چوب هم استفاده نمیکنند.
در این نوع عزاداری، اعضای دسته به جای برداشتن چوب، دست راست را بر زانوی راست فرود میآورند و دست چپ در همه انواع شاخسی بر شانه کناردستی قرار میگیرد تا گردان عزاداران تشکیل شود.
مردم، شانهبهشانه هم وِرد میگیرند و دو عبارت «شاخسِی» و «واخسِی» را همچون ترجیع وِردها تکرار و شعار حیدر و صفدر را به نشانه رجزهای یاران امام حسین (ع) تکرار میکنند.
نظر شما