به گزارش خبرگزاری ایمنا، شهادت رئیسجمهور شهید آیتالله سید ابراهیم رئیسی از مهمترین حوادث تلخ نظام جمهوری اسلامی است، حادثهای که موجب شد کشور وارد یک انتخابات زودهنگام شود و قرار است هشتم تیر چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری برگزار شود. بسیاری اعتقاد دارند عملکرد اجرایی و ویژگیهای شخصیتی رئیسجمهور شهید موجب شد تا تراز دولت و رئیسجمهور در ایران ارتقا پیدا کند. انتظار مردم از دولت آینده و رئیسجمهور بعدی استمرار حرکتی است که در دولت سیزدهم و توسط رئیسجمهور شهید آغاز شد.
بهمنظور بررسی ویژگیهای رئیس دولت چهاردهم در پنجمین مناظره انتخاباتی از ویژهبرنامههای انتخاباتی خبرگزاری ایمنا با عنوان «امینِ جمهور» میزبان «امیرحسین کمیلی» از فعالان سیاسی اصولگرا و «امیر طاهری» از فعالان سیاسی اصلاحطلب در استان اصفهان بودیم؛ مشروح این نشست را از نظر میگذرانید:
ایمنا: با توجه به سانحه بالگرد و به دنبال آن برگزاری زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری در کشور، شاهد ثبت نام افراد زیادی در این انتخابات بودیم که از بین آنها تنها ۶ نفر توسط شورای نگهبان تأیید شدند. عملکرد شورای نگهبان و در ادامه آرایش سیاسی نامزدها را چطور ارزیابی میکنید؟
کمیلی: در ابتدا لازم است از رئیس جمهور شهید و خدوم آیتالله رئیسی و ۷ نفر از همراهان گرامی ایشان یاد کنیم و از خدمات و زحمات ایشان تقدیر کنیم. ایشان کارنامه درخشانی را در طول این سه سال در عرصههای مختلف سیاست گذاری داخلی و خارجی از خود بر جای گذاشت که مشخص و واضح است.
این انتخابات از قبل پیش بینی نشده بود و طبق قانون شورای سرپرستی لازم است در چنین مواردی طی ۵۰ مقدمات برگزاری آن را فراهم کنند که کار خود را به خوبی انجام دادهاند. مقدمات اولیه توسط وزارت کشور و شورای نگهبان تدبیر شد و مراحل آن پیگیری میشود. البته انجام فرآیندهای انتخابات بسیار فشردهتر از یک انتخابات عادی است و در شرایط عادی احزاب از چندین ماه قبل گمانه زنی، رایزنی و نفرات خود را آماده میکنند و فرصت بیشتری برای حضور در صحنه وجود دارد. به هر روی در این فرصت اندک ثبت نامها به صورت شسته رفتهتر انجام شد که با با توجه به اینکه افراد لازم بود حداقلهای قانونی را داشته باشند نظم و انضباط بهتری نسبت به ادوار قبل به خود گرفت. با این حال حجم ثبت نامهای اولیه نسبتاً بالا بود و افراد زیادی از نمایندگان ادوار گرفته تا وزرای قدیمی و جدید خود را در این عرصه، عرضه کردند و در ۲۰ ام خردادماه شورای نگهبان لیست شش نفرهای را اعلام کرد. با وجودی که از قبل گمانه زنیهای مختلفی میشد که نتیجه تأیید صلاحیتها چه خواهد بود اما این سخنان همیشه بوده و بار اول نبود که با آن مواجه میشدیم.
ما با شش نامزد روبهرو هستیم که هر کدام کارها و برنامههای خود را ارائه میکنند و باید از بین آنها بهترین فرد انتخاب شود و مردم حق انتخاب داشته باشند و در شرایط برابری از نامزدها شناخت نسبی و خوبی پیدا کنند.
طاهری: اگر بخواهیم مناظرهوار پیش برویم باید نکاتی درباره صحبتهای آقای کمیلی بگویم. به نظر من این دوره نیز با ادوار قبل خیلی تفاوتی نکرده است و در انتخابات ۱۴۰۳ رفتاری را نسبت به ۱۴۰۰ یا حتی با انتخابات میان دورهای ۱۳۹۲ از منظر شورای نگهبان عجیب نمیبینم. بدیهی است جریانی که رئیس جمهور منتخبی را بر سر کار دارد دنبال تکثر نماینده از جانب خود نمیافتد و جریان رقیب است که تلاش میکند دولت را در دست بگیرد. میان دورهای را کنار میگذاریم و سراغ جاهایی میرویم که بزنگاهها است و میخواهد تغییر ریلی صورت بگیرد. در این شرایط هم از نظر ما تغییری صورت نگرفته است.
در مورد مسئله ثبت نامهای این دوره باید بگویم که اساساً ما متوجه رفتار شورای نگهبان نمیشویم و متوجه معیارهای حداقلی هم نمیشویم. چرا برخی این دوره تأیید و دوره بعد تأیید نمیشوند؟ و برعکس؟ متر و معیار مشخصی وجود ندارد. باید معیار حداقلی برای ثبت نام داشت و بگویند معیارهای حداقلی اینها است. بعد نگاه میکنید یکسری وزرای دولت آقای رئیسی و افراد وابسته به اصلاحات رد میشوند! بحث رجل سیاسی در زمانی قبل از سال ۹۶ مطرح شد، بعضی افراد سابقه مدیریتی دارند اما رجل سیاسی را ندارند. یعنی متر رجل سیاسی را گذاشتیم که دست خودمان باشد و برای هر کس بخواهیم آن را تعریف میکنیم، برای همین میگویم در انتخابات امسال اتفاق خاصی نیفتاده است.
من جوانی ۳۵ ساله هستم که از سال ۸۴ در عرصه سیاسی وارد شدم و یادم میآید تا بوده ترکیبها همین طور بوده است. چرا مردم ما فکر میکنند حاکمیت نگاهش فقط به سمت یک جریان است؟ چون در هر انتخاباتی این موضوع نشان داده شده است و یک انتخاباتی که وزن نیروهای اصلاحطلب و معتدل بیشتر از نیروهای انقلابی باشد را نداشتهایم و حتی در مجلس هم همینطور بوده است.
همیشه وزن یک جریان که از فیلترهای شورای نگهبان رد شدهاند بیشتر بوده است. گمانه زنیها درباره شورای نگهبان همیشه بوده اما صرفاً از یک جریان بوده است. یعنی یک جریان با خیال آسوده نشسته و میگوید بگذار آنها هر دعوایی میخواهند بکنند. این گمانه زنیها مربوط به یک جریان است و کلاً همه چیز مال یک جریان است.
کمیلی: البته اگر سیاسی به قضیه نگاه کنیم وضع تأیید صلاحیتها به نفع آن جریانی است که آدمهای کمتری برای انتخابات دارد. اینکه در یک سبد ۴ انتخاب و در یک سبد یک انتخاب وجود داشته باشد به نفع جریان اصلاحات است و به نوعی یک پاس گل از طرف شورای نگهبان برای آنها است. اینکه شورای نگهبان چه میکند به خودشان مربوط است. بالاخره این هم از اشکالات سیستم دموکراسی و رأیگیری است همانطور که هر سیستمی اشکالاتی دارد.
بنابراین اگر بگوییم شورای نگهبان این نامزدها را میچیند که اشتباه میچیند. واقعیت این است که الان شرایط کاندیداها نسبتاً خوب است و در اصلاحطلبان هم نشاطی ایجاد شده و تقریباً این جریان دو کاندیدا دارند که ظرفیت پیروزی یکی از آنها بیشتر است. این رقابت باید باشد تا مردم نشاط بیشتری داشته باشند و تجربه نشان داده است به نفع مملکت است هر چند ممکن است ما نپسندیم.
در خرداد ۷۶ اتفاقی افتاد که استثنایی بود و رأیی داده شد که از قبل قابل پیش بینی نبود و تنها انتخاباتی بود که بلافاصله مقام معظم رهبری پیام تبریک دادند و گفتند این انتخابات و این رأی بر تارک مردم میدرخشد و اینگونه از آن تجلیل کردند. خیلی از دوستان راست سنتی این را باور نداشتند اما بالاخره این دوره باید در مملکت میافتاد. تصورات این نباشد که با آمدن اصلاحطلبان اوضاع وحشتناک میشود و اختلافات ایجاد میشود.
از نظر من آدمها سیاه و سفید نیستند؛ آدمها طیف هستند. همه این ۶ نفر انقلابی و ولایت مدار هستند و سیاستهای کلی نظام را قبول دارند و بنا دارند در همان چارچوب حرکت کنند اما با سلایق مختلف.
انتخابات در هیچ کجای دنیا اینگونه نیست که فردی بخواهد کل نظام را زمین بزند. عقیدهها در کشور ما یکی است اما مبنای اداره کشور اختلاف سلیقهها است. همه نامزدها در چارچوب کلی نظام گفتهاند که ما همه چیز را قبول داریم و تیم آنها و برنامههایشان مشخص است و این همان فضای رقابتی است که باید شکل بگیرد. اما در همین فضا باید هر کس خود را معرفی کند و دنبال تخریب بقیه نباشد و تاکنون فضا اینگونه جلو رفته است. البته بداخلاقیهایی در گوشه و کنار مشاهده شده اما غالباً خوب بوده است.
ایمنا: در مورد نقش احزاب صحبت کنید؟ به نظر میرسد در گذشته احزاب نقش پررنگتری را در انتخابات داشتهاند اما هر چه جلوتر آمدهایم با مرجعیت زدایی از همان احزاب نصفه و نیمه روبرو شدیم. آیا شما به این موضوع قائل هستید و به نظرتان گروههای سیاسی چقدر اثرگذار هستند؟
کمیلی: طبیعتاً گروههای سیاسی باید اثرگذاری خود را داشته باشند و نسبتاً هم اثرگذاری خود را داشتهاند اما ایراداتی هم دارند. یکی از ایرادات هم این است که اعتماد خود احزاب کم شده است. طبیعتاً وقتی در انتخاباتهای گذشته عملکرد احزاب به گونهای بوده که اعتماد مردم به آنها کم شود و در دورههای مختلف گزینههایی را معرفی کردند که بعد نتوانستند از آنها دفاع کنند و بدنه اجتماعی آنها سرخورده شد، میبینیم که مقصر خود آنها هستند و کسی احزاب را ضعیف نکرده بلکه عملکرد خود آنها بوده که نتوانستهاند از دستاوردهای خود حمایت کنند.
الان هم همین اثرگذاریها در احزاب مختلف وجود دارد و میتوانند فعال باشند. بخش عمدهای از احزاب مختلف در این انتخابات فعال شدهاند و بدنه اجتماعی خود را برای حضور جدی تر تشویق میکنند اما اینکه تا چه حد موفق شوند شاید کار آنها را با دشواری مواجه کند اما به هر حال فعالیت خود را انجام میدهند.
طاهری: در پاسخ به اینکه میگوئید اتفاق خوبی در بحث تاییدیهها رخ داده و در سبدی ۴ نفر و در سبدی یک نفر است، باید بگویم که این ساده نگاه کردن به مسئله است. کف جامعه میگویند آقای زاکانی تانک انقلاب است و آقایان قاضی زاده هاشمی و جلیلی هم هستند. به نظر شما چند نفر به یکی باید باشد؟ اگر در این سمت در کنار آقای پزشکیان آقای آخوندی یا جهانگیری را داشتیم، آیا اثر مناظرهها متفاوت نبود تا اینکه یک نفر بخواهد جواب ۵ نفر را بدهد؟! آقای پورمحمدی را هم که جز اصلاحطلبان حساب کردید.
در مناظرهها صحبتهای متکثری از اقتصاد گرفته تا فرهنگ مطرح میشود و سخت است که یک جریان را فقط یک نفر نمایندگی کند. در داشتن پایگاه اجتماعی برای این دو جریان بحثی وجود ندارد. قطعاً میبینید که هرگاه درصد مشارکت بالاتر میرود پایگاه کدامیک از این جبهههای سیاسی قویتر و بیشتر و تمایل مردم به کدامیک بیشتر است.
این مهم است که چند نفر ما را نمایندگی میکنند. در مورد اینکه طیف چپ هنری به نام هنر اجماع دارد و همه افراد طیف دیگر خود را دایه دار میدانند، مقصر ما نیستیم!
مسئله بعدی این است که عالم سیاست با دیانت کاملاً متفاوت است. اینجا دیگر مسئله سیاه و سفید نیست. عالم سیاست خاکستری است. یعنی بسته به چندین مسئله و پیش شرط و مقدمات است که برنامه را چگونه بتوان دید. هیچ دولتی هم سیاه و سفید محض نیست و هر دولتی نقاط مثبت و منفی داشته است.
در خصوص احزاب باید بگویم که مرجعیت زدایی از خیلی وقت پیش اتفاق افتاده است. اما اولین رکنی که احزاب را به سمت بی اثر شدن میبرد وزارت کشور است. همانطور که میدانید وزارت کشور و کمیته احزاب حتی برای شورای مرکزی احزاب باید نظر دهند. یعنی آنجا هم بحث صلاحیت داریم و وقتی شما میخواهید در احزاب فعالیت کنید باید صلاحیت شما برای حضور در حزب احراز شود و در نهایت وزارت کشور میگوید که کدام فرد امکان حضور ندارند. اگر شما این بازوی اجرایی را داشته باشید و خودتان در حزب حضور داشته باشید زبان گویای خوبی برای آنچه در ذهن شما است خواهید بود اما اگر نایبی را بفرستید قطعاً قضیه فرق میکند. متأسفانه در احزاب هم فیلترها وارد شده و اجازه نمیدهند برخی افراد در شورای مرکزی حزب حضور داشته باشند. بنابراین معلوم است که وقتی نایبی میآید نمیتواند تأثیر خود آن افراد را داشته باشد.
به هر روی احزاب اشتباهات خود را دارند اما اولین جایی که به کم اثر شدن احزاب کمک میکند همان متولی احزاب یعنی وزارت کشور است. من از کسانی هستم که از دولت آقای روحانی حمایت کردم اما در دور دوم پشیمان شدم و آنچه میخواستیم اتفاق نیفتاد. در جبهه اصلاحات هم بسیاری از افراد این اعلام را داشتند که از حمایت آقای روحانی در چهار سال دوم پشیمان شدیم.
منظور از پشیمانی به این دلیل بود که آقای روحانی نقش و تأثیری را در آنچه که اهداف مشترک ما بود یعنی دغدغههای مردم و اثرگذاری در کشور نداشت. یعنی آقای روحانی از افرادی که از ایشان حمایت کردند و همه صاحب ایده و نظر بودند و میتوانستند بازوان اجرایی او باشند استفاده نکرد. ما در جریان اصلاحات کم اقتصاددان و مدیر اجرایی و فعال فرهنگی و اجتماعی توانمند نداریم. اما در زمان ریل گذاری دولت این افراد را به بازی نگرفت و به اسم اصلاحات و به کام دیگران شد و از تأثیرگذاری دوران آقای روحانی کم شد و برای همین همه پشیماناند و به نظرم بسیاری افراد جبهه نیز اعلام موضع کردند.
یکی از تأثیراتی که اثرگذاری احزاب در جامعه کم شده به خاطر اشتباهات این چنینی است. اما به نظر میرسد وزارت کشور در گام نخست افرادی که در این زمینه موسفید کردهاند و قطعاً میتوانند کمک شایانی به مسیر احزاب کنند را فیلتر میکند و این حاکمیت است که به کمرنگ شدن نقش احزاب در کشور کمک میکند.
ایمنا: اولویتهای کشور از نگاه شما و دغدغه مردم چیست؟
کمیلی: به تجربه میگویم اینکه عدهای اینها را چیدند و تدبیر خاصی کردند درست نیست. آنها روشی دارند و ممکن است اشکالاتی هم داشته باشد که خروجیهایش اینچنین در میآید.
در مورد وزارت کشور باید گفت که این وزارتخانه سه سال دست شهید رئیسی بود و قبل از آن دست دولتهای دیگر بوده که هر دفعه دست به دست میشود. پس یک سلیقه همیشه در وزارت کشور نبوده که هر سری سلایق خود را اعمال کرده باشند و نمیتوان آن را به یک جناح خاص انتصاب دهید.
در مورد اولویتها باید گفت اولویتها همان چیزی است که در فهم عموم مردم و نظرسنجیها بیشتر خود را نشان داده است. یکی از مهمترین اولویتها اقتصاد و معیشت مردم است و رسیدگی به زیرساختهای اقتصادی از موضوعات مهم و اولین کاری است که باید به آن پرداخته شود.
مسئله دیگر امنیت است که در سالهای اخیر خوب به آن پرداخته شده است. امنیت اهمیت زیادی دارد و در همین اطراف کشور خودمان از موضوعاتی است که میتواند در روحیه اجتماعی مؤثر باشد. نمونه آن را در همین قضیه طوفان الاقصی میتوان مشاهده کرد که انسجامی را بین جبهه مقاومت در کل جهان ایجاد کرده تا به وعده صادق رسیدیم که دیدیم چه عزت و افتخار و اقتداری برای چهره ایرانی ایجاد کرد. این اقتدار یک شبه به دست نیامد که یک شبه دشمن را متزلزل کند. این موفقیت بزرگ افتخار و اقتدار و انسجام و روحیه ملی ایجاد میکند که با پشتوانه قبلی است. با وجود که مخالفتها و سنگ اندازی هایی که قبلاً شد در این خصوص سرمایه گذاری شد و بالاخره زیرساختهای دفاعی در کشور قدرتمند شد و خود را نه در ویترین بلکه در همه عرصههای مختلف سیاسی و دیپلماسی اقتصادی نشان داد و اثر خود را گذاشت. حالا دیگر وقتی در اربیل عراق اتفاقی میافتد رئیس تشکیلات خودگردان عراق دو زانو جلوی رئیس جمهورشان مینشیند که چه کنیم؟ در حالی که قبلاً جواب سلام آنها را هم نمیدادند. در پاکستان میبینیم که چه استقبالی از رئیس جمهور ما میشود! چه رسد به اینکه آنجا موشک زدیم. قدرت و قوی بودن نه فقط اقتدار نظامی بلکه اقتدار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میدهد و بعد میتوانی با این اقتدار همه پولهای بلوکه شده را آزاد کنی.
هر دوره دیگری بود که این اتفاقات و سانحه بالگرد و …در این مملکت میافتاد قطعاً دلار به صورت صعودی بالا میرفت؛ اما حالا چه شده که در این شرایط به صورت نزولی در آمده است؟! مشخصاً یک جای دیگر قدرتی بوده که تأثیرش را اینجا گذاشته است. یعنی اقتدار و امنیت شوخی نیست که اهمیت نداشته باشد. ممکن است در فحوای جامعه کسی در مورد آن حرفی نزد اما واقعیتی است که باید به آن پرداخته شود. با این حال اولویت اصلی معیشت مردم است.
ایمنا: در بحث معیشت شما اولویت را مذاکره و تعامل با جهان میدانید یا آن را مربوط به داخل و انضباط مالی و سایر مسائلی از این دست میدانید؟
کمیلی: چون در این زمینه اطلاع دارم میگویم که باید هر دو باشد. زمانی در کشور ما همه تخم مرغها را در سبد مذاکره گذاشته بودند و میگفتند غیر از این باشد بدبختیم. نگاه فقط به داخل هم غلط است که بگوییم باید همه راهها را ببندیم و یک جزیره جدا باشیم. بنابراین هم باید مذاکره و دیپلماسی فعال مانند بریکس و شانگهای داشته باشیم و هم به داخل توجه کنیم و نظامات اقتصادی خود را اصلاح میکنیم.
صدور جوازهای مختلف در سامانهای جامع و به صورت مجازی تحول بزرگی بود که اتفاق افتاد و بسیاری از امضاهای طلایی را از بین برد. خیلی کارهای خوبی شروع شده است. با شفافیت اقتصادی سامانه جامع تجارت کمک شد تا درآمد پایدار داشته باشیم و اتکا از فروش نفت کاهش یابد و از نفت به جای کالای مبادلهای به عنوان سرمایه گذاری استفاده شود. حتماً هر دولتی با هر سلیقهای هر دو مسیر را با نقطه قوت یا ضعف ادامه خواهد داد.
طاهری: اولویتهایی که شما میگوئید کلی است. همه باور دارند اینها اولویت است اما اینکه چگونه میخواهند حلش کنند محل منازعه است. آنچه که مفسرین و تحلیل گران و کارشناسان اقتصادی میگویند این است که تا زمانی که ریل سیاست خود را همسو با آنچه که در اقتصاد میخواهیم، نکنیم یعنی اقتصاد بر ما مقتضی میکند که باید به آن نقطه برویم اما ریل سیاسی ما را به نقطه دیگری میبرد. اگر این دو با هم همسو و هم تراز نباشند مرتکب خطا میشویم. وقتی میگوئیم اولویت اقتصاد است باید سیاست را در حوزه اقتصاد پیش ببریم.
در مورد تخم مرغها باید گفت پس تخم مرغها را در کدام سبد بگذاریم؟ من میگویم که روحانی تخممرغها را در عرصه بینالملل همه را در یک سبد گذاشت اما سبد طرف مقابل هم مگر فرق میکند؟ اگر سبد آقای روحانی اروپا و آمریکا بود، سبد شما هم که چین و روسیه است!
بالفرض که حمله به آقای روحانی درست باشد؛ چرا الان در مورد چین و روسیه ساکتید؟! شما هم که تخم مرغها را در یک سبد گذاشتید، شما فقط مُشتتان بر سر یک جریان است. ما یک سند همکاری ۲۵ ساله با چین داریم؛ کدام مقامات پیگیر آن بودهاند؟! فکر میکنم من و جوانان مثل من به بازی گرفته شدیم. قطعاً هر کشوری در عرصه دیپلماسی بینالملل به دنبال منافع خود میگردد اما مگر امام نگفت «نه شرفی نه غربی جمهوری اسلامی»؟! اگر با روسیه این چنین هستیم باید با اروپاییها هم پیش برویم. نمیتوان با یک طرف سر دعوا داشته باشیم با یک طرف دوست باشیم. آنقدر تخم مرغها را در سبد چین چیدیم که نتوانستیم یک تشر به سفیر چین بزنیم تا دنیا صدای این سیلی را بشنود.
ما در عرصه بینالملل کلاً مسیر را اشتباه میرویم. اگر اولویت اقتصاد است، سیاست بینالملل هم باید خدمتگزار این اقتصاد باشد و قطعاً تحریمها هم نقش دارد. و قطعاً روابط با دنیا تأثیر دارد. اگر یادتان باشد سامانه مجوزها را هم اولین بار آقای مهرعلیزاده استاندار اصفهان با عنوان سامانه پنجره راه اندازی کرد.
ایمنا: از نظر شما شاخصهای انتخاب نامزد اصلح چیست و به طور واضح بگویید مصداق آن کدام نامزد است؟
کمیلی: اینکه ریل سیاست و اقتصاد باید همسو باشد قطعاً همینطور است، اگر ریل گذاری در کشور در عرصههای مختلف همسو نباشد از بین میبرد. ما در این دو سه ساله همسویی ریل اقتصادی و سیاسی و میدان دیپلماسی و اثرات آن را را دیدیم. وعده صادق همسویی میدان و دیپلماسی را نشان میدهد که حتماً نتیجه هم میدهد. عکس آن را هم در قضیه عین الاسد دیدیم که بعد از شهادت سردار سلیمانی ایران پاسخ خود را تدبیر کرد و با آن همه ملاحظات قضیه هواپیمای اوکراینی پیش آمد. الان دادگاه کانادا (نه روسیه و ایران) شرکت اوکراینی را محکوم کرده که تو تخلف کردی اما وقتی به خودمان میرسیم در بین خودمان درگیری درست میکنیم. مگر با خودمان درگیری داریم؟! این کارها چه نتیجهای جز ارسال پیام ضعف به دشمن دارد؟! دیپلماسی باید حواسش جمع باشد و کاری نکند که پیام ضعف به دشمن مخابره شود. ما میگوئیم که دیپلماسی قوی در زمان بروز قضیه هواپیمای اوکراینی نبود اما در این دو سه ساله اتفاق افتاد.
اینکه از سبد میگوئیم منظورمان فقط سبد مذاکره با اروپا نیست بلکه منظورمان این است که در سبد برنامههای دولت فقط مذاکره بود، یعنی فقط نگاهمان به بیرون کشور باشد و داخل را رها کنیم همانطور که همه چیز را تعطیل کرده بودند.
مگر میشود به کشوری بگویی منافع ملی خود را در نظر نگیر؟! مگر پوتین پسر خاله ما است؟! مگر ما حاضریم در قبال روسیه از منافع ملی خود بگذریم؟! ما باید ببینیم از کدام کشور میتوانیم بیشتر استفاده کنیم و امتیاز بگیریم؟ با چه کسی میتوانیم بیشتر جلو برویم؟ با همه هم که نمیتوانیم به یک اندازه رابطه داشته باشیم. مدل دیپلماسی این است. نمیتوانیم با همه بجنگیم. چند نفر را هم باید برای خود نگه داریم.
اینکه برای جامعه توقع درست کنیم که چرا با اروپا در میافتی و با روسیه هم دربیفت؛ کار درستی نیست! «نه شرقی نه غربی» یعنی به هیچکدام باج ندهیم. اما جایی که دیپلماسی نرم و راحت است را برای خودمان نگه داریم. اروپا راحت تر باشد با چین میجنگیم اما اروپا که هیچوقت با ما نبوده است. بنابراین نباید این توقعات را در جامعه ایجاد کنیم چون جوانان سرخورده میشوند.
کسی نخواسته زیر بار چین و روسیه برویم. ما باید کاری کنیم که جامعه خودمان پایدار بماند. در برابر اروپا نباید کوتاه بیاییم چون تجربه نشان داده هرگاه یک قدم عقب رفتیم، ۱۰ قدم جلو آمده است. مگر نبود رئیس جمهور ما آقای روحانی که به سازمان ملل رفت و همه چیز را پذیرفت و امضا کرد و همانجا تحریمش کردند و حتی سوخت هواپیما ندادند که به کشورش برگردد. بی شرافتی بیشتر از این؟! با چنین مدل رفتاری از اروپا میتوانیم نرم رفتار کنیم؟! برای ما چین و روسیه مهم نیست، منافع ملی مهم است. نباید این حرفها را به جوانان القا کنیم. حالا ممکن است در بین جریانات سیاسی چنین سخنانی مطرح شود و اشکالی هم به وجود نیاید اما سایر جوانان را سرخورده میکند. ممکن است جوانان سلیقه ما را نپسندند اما اینگونه مطرح کردنها سرخوردگی به وجود میآورد.
من نسبت به برجام موضعگیری نمیکنم. قطعاً در جزئیات اشتباهاتی شده و خیلی بهتر از این میشد قرارداد را بست و خطاهایی شد. با وجود این به جلو رفتیم و به همه تعهدات عمل کردیم اما طرف مقابل به هیچیک پایبند نبود. تعهدات ما نقد بود اما آنها چک کشیدند و وقتی خاص پاس شود آن را پاره کردند و ما هم آتش زدیم چون به ما وعده گلابی دادند اما ما که هنوز گلابی را نخورده بودیم! طرف مقابل برجام را پاره کرده و حالا میخواهد چیزهای اضافهتر بگیرد!
به هر روی، من همه این ۶ نفر را افراد شایسته انقلابی میدانم و هر کدام که بر مسند ریاست جمهوری قرار بگیرند قطعاً با سلیقه خود کشور را از این مرحله عبور داده و به جلو خواهند برد.
آقای جلیلی کاندیدای برنامه داری است و سالها کار تخصصی کرده و برنامههایی را ارائه کرده و نشان داده منفک از واقعیت جامعه نبوده است. یکی از برنامههای ایشان همین قضیه فروش نفت بوده که دیدیم در این دولت میزان فروش نفت از ۲۰۰ هزار بشکه (که در دولت قبل میگفتند اگر کسی توانست بفروشد وزیر نفت بشود)، به ۱٫۵ میلیون بشکه رسید. بنابراین آقای جلیلی برنامه اجرایی دارد و تیم اجرایی جوان انقلابی در کنار ایشان است.
البته یک نقطه ضعف این بود که همه میگفتند تیم اجرایی ایشان کیست؟! اما با حضور آقای منصوری در ستاد ایشان نشان داده شد که جلیلی از بدنه جوانان انقلابی و جهادی استفاده میکند و سایر ویژگیهای آقای پزشکیان در سلامت و فسادستیزی و بدون حاشیه بودن را هم دارد.
طاهری: ما نمیتوانیم با همه دنیا بجنگیم، اما نمیتوانیم هم فقط از در آشتی با یک بخشی از دنیا بر آییم، تفسیر من از صحبتهای امام و برداشتی که از رفتار جمهوری اسلامی داشتهام این است که «نه شرقی نه غربی» به معنای عدم وابستگی به هر کدام است.
من خودم را فریب نمیدهم و مطمئناً شما هم این کار را نمیکنید. در جامعه میگویند با چین و روسیه مینشینید و تمام سندهای همکاریتان با آنها است؛ چرا با اروپا همکاری ندارید؟ روسیه با ما چه کار کند که بگوییم بازی نکرده است؟! چند سال سر نیروگاه بوشهر با ما بازی کرد. درست است که منافع خود را از طریق ما تأمین کند اما آن کاری را که باید برای ما انجام بدهد را انجام ندهد؟! روسیه برای دادن سامانه اس -۳۰۰ و اس -۴۰۰ با ما بازی کرد.
در حوزه پتروشیمی مگر نباید در بنادر ما توسط چینیها سرمایهگذاری میشد؟ نه تنها نشده که در چند وقت اخیر گفته شد که ایران کریدور چین به پاکستان را به هم هم ریخته است. این همان خط ریلی است که در دولت سیزدهم و دولت قبل بر آن کار کردند. با این حال باز هم با چین و روسیه همکاری میکنیم.
پس اگر میگوئیم «نه شرقی نه غربی» هم به معنای عدم وابستگی است و هم اینکه بر سر منافع خود با هر دو پیش برویم. باید بپذیریم که ما اصلاً با اروپا پیش نمیرویم و جامعه تصور میکند که ما فقط نوکری چین و روسیه را میکنیم. اگر بپذیرید که ما (اصلاحطلبان) به جامعه القا میکنیم، در حقیقت قبول کردهاید که جامعه کج فهم است. اروپا با هیچ کشوری درباره خاک کشور ما بیانیه امضا نکرده است اما چین درباره سه جزیره ما بیانیه داد و امضا کرد. چین حق ندارد راجع به خاک ما صحبت کند.
در مورد برجام هم؛ گُل برجام یک سال بود تا اینکه ترامپ آمد و آن را پاره کرد و داستان شد. برجام ایراداتی دارد؛ طبیعی است قولنامه خانه هم که بنویسید بعد میگوئید میشد بهتر هم نوشت. در تمامی معاملات و تعاملات میتوان بهتر عمل کنیم.
کمیلی: در پاسخ به شما باید بگویم که ما قبل از دولت شهید رئیسی با یک شکاف شدید بی عملی مواجه بودیم که به داخل توجه نمیشد. سالهای سال طول میکشد که زیرساختهای اقتصادی درست شود و کارخانههای تعطیل به چرخه طبیعی خود برگردند. آقای رئیسی برای اینکه وضعیت اقتصادی به شکوفایی برسد زمان کافی را نداشت با این حال در این مدت کم توانست لجامگسیختگی رشد نقدینگی را کنترل کند. نقدینگی یعنی رکود و رکود یعنی کاهش اشتغال. بنابراین کنترل نقدینگی کار سختی است چون لجامگسیخته بالا میرفت. اما امروز رشد نقدینگی به شدت کاهش پیدا کرده و کنترل شده است؛ البته دشمنیهایی هم بود که آن را تشدید میکرد.
در مورد اروپا باید بگویم که خود اروپا حاضر نیست با ما همکاری کند و روز به روز تحریمها را علیه ما بیشتر میکند اما در همین زمان همکاری با چین و روسیه برای ما فرصت است. چرا آقای ظریف با کمک اروپا نتوانست آمریکا را به سمت ایران برگرداند؟! چون اروپا دروغ میگفت.
در مورد برجام هم باید گفت که مگر حاکمیت ما آن را پاره کرده بود؟! ترامپ آن را پاره کرد. اروپا هم ما را دور میزد و ژست میگرفت.
ایمنا: در مورد کاندیداها صحبت کنید؛ نظر شما راجع به آنها چیست؟
طاهری: اولاً باید بپذیریم که وزنه یک جناح سنگینتر است. ما سه جناح در کشور داریم که چپ و راست و میانه رو هستند. آقای هاشمی رفسنجانی را میانه رو میدانستیم و حالا آقای پور محمدی میانه رو است. اما در مورد دو جناح چپ و راست به نظرم وزن جریانی در انتخابات برابر نیست.
در مورد کاندیداها باید بگویم که آقای جلیلی خیلی سال است برنامه دارد اما بهتر است برنامههای ایشان به عنوان پیشنهاد باقی بماند چون با اجرای برنامههای ایشان آسیب بیشتری به مملکت زده خواهد شد. نگاه تند ایشان در مقوله سیاست خارجی ضربات بیشتری به اقتصاد مملکت وارد خواهد کرد و قشر جوان و نخبه ما به هیچ وجه همسویی با ایشان نخواهند داشت.
آقای پزشکیان انسان واقعاً سالمی است و هیچ نوع فسادی از بغل گوش ایشان رد نشده است و رزومه منفی ندارد. تریبون منتقدین و معترضین به وضع موجود بوده و انصافاً ساده زیست و بیشیله و پیله است. ایشان اهل دغل بازی سیاسی نیست و به لحاظ جریانی در زمانی که نیاز به پاک دستی و شهامت و شجاعت و تحول داریم، پزشکیان گزینه مناسبی است.
با این حال تصور شخصی من این است که انتخابات به دور دوم خواهد رفت، اما دست بالاتر را در دور دوم جریان راست دارد. بر اساس انتخابات ۸۴ میگویم که جناح چپ در مرحلههای دوم انتخابات شور آمدن پای صندوق رأی را ندارد. به هر روی امیدوارم آقای پزشکیان پیروز شود.
کمیلی: باید در مورد هر کسی که سخن میگوئیم رعایت انصاف را داشته باشیم حتی اگر با او مخالف باشیم. آقای جلیلی برنامههای خوبی دارد، اما اینکه شما میگوئید بهتر است برنامههایشان اجرا نشود به خاطر همان جریان تخریب است که علیه ایشان به راه افتاده است. نباید ندانسته کسی را تخریب کرد. باید بررسی کرد که کدام برنامه آقای جلیلی ایراد دارد؟! کلی گویی اشتباه و ادعا است. اتفاقاً اگر آقای جلیلی بیاید، معیشت مردم رشد میکند. همانطور که گفتم یکی از برنامههای ایشان پیشنهاد فروش نفت به دولت سیزدهم بود که دیدید چه شد. به نظر من اطرافیان آقای پزشکیان از آقای جلیلی انتقاد میکنند. خود آقای پزشکیان تیم و برنامه مشخصی ندارد.
به هر روی هر کاندیدا و طرفداران آن باید نقاط مثبت خود را بگویند. اینکه کلی گویی کنیم فقط برای اینکه کاندیدای دیگری را تخریب کنیم، رفتار غلطی است و قطعاً آقای پزشکیان اینگونه رفتار نخواهد کرد.
نظر شما