۱۴ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۹
مردی که از فراسوی باور ما آمد

یکی از دقیق‌ترین توصیفات در وصف «سید روح‌الله» را نادر ابراهیمی در نام‌گذاری کتابش با عنوان سه دیدار با «مردی که از فراسوی باور ما می‌آید» به‌کار برده است؛ فراسوی باور یعنی همان مردی که یک‌تنه قلب استکبار را به لرزه درآورده بود، در نامه‌ای به همسرش از عاشقانه‌ترین تعابیر استفاده کرده است...

به گزارش خبرگزاری ایمنا، باید گفت که یکی از دقیق‌ترین توصیفات در وصف «سید روح‌الله» را، نادر ابراهیمی زمانی به‌کار برده که می‌خواسته کتابش را نام‌گذاری کند؛ سه دیدار با «مردی که از فراسوی باور ما می‌آید».

حضرت روح‌الله، همان طلبه‌ای که با فریادهای خود، یک‌تنه قلب استکبار را به لرزه درآورد، مردی بود که در نامه‌هایی که در نامه‌هایی که برای همسرش نوشته بود، عاشقانه و عارفانه‌ترین تعابیر را به کار برده بود؛ «تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می‌‏گذرد ولی بحمدالله تا کنون هرچه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد…»

مردی که از فراسوی باور ما آمد

سید روح‌الله، همان مردی که ریشه حکومتی ۲۵۰۰ ساله را از جا کند، از همان روزهای خرداد ۱۳۴۲ و پس از آن، واژه جمهوری را جز مردمی بودن نمی‌دانست و از همان روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، این حرکت بزرگ را «انقلاب مردمی» و مردم را «ولی نعمت» نامید و این باور و اعتماد او به مردم به حدی بود که آیت‌الله شهید محلاتی در خاطره‌ای بیان کرده است: روزی در «نوفل لوشاتو» بعد از نماز مغرب و عشا از امام پرسیدم: «در این انقلاب بر اثر کشتار فراوان، اعتصابات زیاد و درگیری‌های عظیم و خونین، اگر مردم خسته شدند و به نهضت ادامه ندادند شما چه خواهید کرد؟» و امام (ره) در کمال آرامش و سکون فرمودند: «مسئله‌ای نیست؛ مردم شش ماه استراحت می‌کنند و دوباره به پا می‌خیزند.» یا حاج احمد آقای خمینی هم در خاطره‌ای اعتماد امام (ره) به مردم را این‌طور نقل کرده است: در پاریس رفت و آمدهای سیاستمداران ایرانی شروع شد؛ از ایران و کشورهای اروپایی، آسیایی و آمریکایی هم همه آمدند و به امام (ره) گفتند: «به رفتن شاه راضی شوید، چرا که نمی‌شود آمریکا و ارتش را شکست داد.» و امام در پاسخ فرمودند: «شما به مردم کاری نداشته باشید؛ آنان جمهوری اسلامی را می‌خواهند؛ اگر بخواهید این مطالب را رسماً بگویید، شما را به مردم معرفی می‌کنم.»

مردی که از فراسوی باور ما آمد

دختر‬ همان‬ حضرت روح‌الله که از ابتدا خشم خود نسبت به رژیم جعلی اسرائیل را فریاد می‌زد و می‌گفت «‬ کسانی که از اسرائیل حمایت می‌کنند باید بدانند که افعی گزنده را در حمایت‏خود قوی می‌کنند.»،، در‬ خاطره‌ای از پدر می‌گوید: اگر یکی از نوه‌های امام (ره) که در سنین جوانی بود، پیش ایشان حضور داشت برخوردشان با آن‌ها و ما فرق می‌کرد؛ در این حال با ما جدی‌تر برخورد داشته و مطالب را جدی‌تر مطرح می‌کردند اما با دختران جوان به‌صورت شوخی برخورد می‌کردند حتی اگر ما هم گله می‌کردیم که مثلاً دخترمان به حرفمان گوش نداده ایشان همیشه جانب جوانان را می‌گرفتند زیرا معتقد بودند این جوان‌ها هستند که باید رعایت حال‌شان را کرد.

رهبر انقلاب نیز در خصوص علاقه و اعتماد حضرت امام (ره) به جوانان بیان می‌کنند: «[یکی از تحوّلی که امام] به وجود آوردند، تحوّل در نگاه به نسل جوان بود؛ نگاه به جوانان. ایشان به فکر و عملِ جوانان اعتماد کردند؛ پس اینکه می‌گوئیم ایشان به جوان‌ها اعتماد می‌کردند به معنای این است که این یک ذخیره‌ای است، یک ثروتی است برای کشور که از این ثروت باید استفاده کنیم؛ معنایش این نیست که اگر تجربه‌دارها و غیر جوان‌ها که آنها هم یک ثروتی هستند حضور دارند، از اینها استفاده نشود.»

مردی که از فراسوی باور ما آمد

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب در خاطره‌ای در وصف شجاعت حضرت امام (ره) بیان می‌کنند: اوایل انقلاب، در یک قضیه بسیار مهمی، من و دو نفر دیگر که آن روز عضو شورای انقلاب بودیم، از تهران رفتیم قم خدمت امام (ره).(ایشان آن وقت هنوز در قم بودند، تهران نیامده بودند) تا نظرشان را نسبت به آن قضیه و اقدام مهم بپرسیم؛ وقتی قضیه را برای ایشان شرح دادیم، امام (ره) رو کردند به ما، گفتند: «از آمریکا می‌ترسید؟» گفتیم: «نه» و پاسخ دادند: پس بروید اقدام کنید. ما هم آمدیم اقدام کردیم و موفق شدیم. اگر ترس آمد، اگر طمع آمد، اگر غفلت آمد، اگر گرایش‌های انحرافی پا در میان گذاشت، کارها مشکل خواهد شد.»

شاید در ذهن و تصور عده‌ای، امام (ره) مقتدر و مبارز، در خانه و برای اهل خانه نیز همین‌طور بودند در حالی که زهرا اشراقی، نوه ایشان در خاطره‌ای بیان می‌کند: دو صفت اخلاقی حضرت امام (ره) همیشه برای من جالب بود؛ یکی اینکه از یک‌طرف می‌دیدم در حسینیه جماران بر سر آمریکا فریاد می‌کشیدند و که آنجا مظهر قدرت بودند و از طرف دیگر وقتی از حسینیه بیرون می‌آمدند، در منزل خودشان مظهر لطف، عطوفت و مهربانی بودند؛ یک روز در حالی که امام (ره) از حسینیه بیرون می‌آمدند، به من گفتند که بیا در حیاط قدم بزنیم؛ در آن روز ایشان در حسینیه صحبت‌های بسیاری درباری آمریکا و تنفر از آن کرده بودند اما در آن لحظه به من فرمودند: «بیا ببینیم این غنچه گل کی باز می‌شود؟»

مردی که از فراسوی باور ما آمد

زمانی که به جلوه‌های گوناگون از زندگی «سید روح‌الله» نگاهی می‌اندازیم، به‌راحتی شاهد معنای «اشداء علی‌الکفار و رحماءبینهم» هستیم و زمانی این تعاریف، دقیق‌تر به منصه ظهور می‌رسد که خود ایشان در بخشی از سخنان‌شان گفته‌اند: «باید به همان نحو که مولا علی (ع) مظهر عدالت و رحمت بود، شما هم اقتدا به آن حضرت کنید و با عدالت با مردم و بین خودتان رفتار کنید و با عطوفت؛ از خاصه‌هایی که خدای تبارک و تعالی برای مؤمنین ذکر می‌فرماید این است که «اشداء علی‌الکفار و رحماءبینهم»؛ بر کفار شدید هستند و کوبنده و در بین خودشان رحیم و با رحمت رفتار می‌کنند؛ ما اگر بخواهیم بفهمیم که مؤمن و تابع دستور اسلام هستیم باید این میزان را در خودمان ببینیم هست؟ برای مشرکین توفنده و کوبنده برای مسلمین رحمان، رحیم و با رحمت.»

کد خبر 759755

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.