داغِ ایران| سپاس بی‌کران دریای ملت از خادمان بی‌منت

پس از ۵ ساعت، انتظار آزادی به پایان رسید و دریای بی‌کران ملت در سپاس از خادمان بی‌منت به قامت آزادی، اشک‌بار سید ابراهیم و یارانش را تا بهشت خراسان بدرقه کردند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، جمعیت لحظه به لحظه رو به افزایش است؛ همه آمده‌اند، چه بزرگ‌ترهایی که شهریور ۱۳۶۰ این لحظات را چشیده‌اند و چه کوچک‌ترهایی که احتمالاً بزرگ‌ترین وداعی که به چشم دیدند، دی ۱۳۹۸ و تشییع عظیم حاج قاسم بود.

عزاداری مردم بسیار زودتر از موعد عزاداری و از ایستگاه حرم مطهر آغاز شده و دل‌ها لحظه‌شماری می‌کند برای صف بستن پشت ولی…؛ مردم از ساعات ابتدایی امروز اعلام حضور کرده‌اند تا در این مراسم شرکت کنند و فریاد و فغان در غم از دست دادن خدمتگزاران خود سر دهند، امروز هر دل حجله‌ای از غم این شهدا شده است، مردم قدرشناسی ایران اسلامی هیچ گاه خادمان خود را از یاد نمی‌برند، دل نیست مگر دلی که در گرو عشق شهدا آمده است.

زیر لب هرکس ذکری می‌گوید؛ از «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» گرفته تا «بلندشو علمدار، علم را بلند کن…»؛ اینجا هرکه برای خودش روضه‌خوانی شده و نه نیاز به مداح است و نه روضه‌خوان و نه هیچ حرف دیگری.

در خیابان انقلاب نیز جمعیت بیداد می‌کند؛ اشک‌ها، قطره قطره می‌چکد و سیل اشک‌ها، سیل جمعیت را همراهی می‌کند.

حامد شاکرنژاد، قاری مراسم به پشت جایگاه می‌رود و سوزناک آیاتی را می‌خواند که این روزها حداقل مرهمی بر دل‌هایمان می‌گذارد؛ «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ» و ما ایمان داریم به اینکه این شهدا خودشان هستند و حضور دارند.

در این مراسم طیف‌های مختلف سیاسی و اجتماعی حضور یافته‌اند، حضور مردم در کنار جریانات مختلف سیاسی نمایانگر وحدت و همدلی و انسجام مردم ایران در هر شرایطی است؛ مردم آمده‌اند تا بگویند که دنباله رو راه شهدا بوده و قدر شناس خدمتگزاران خود هستند، ایران شهید دفاع مقدس داشت، شهید قلم داشت، شهید مدافع حرم داشت و تنها شهید خدمت نداشت که این شهدا چنین عنوانی را برای جهان تشنه خدمتگزار آفریدند.

سیل جمعیت برای تسلی دادن به صاحب عزا، رهبر عظیم الان انقلاب اسلامی در حال حرکت به سمت دانشگاه تهران در حرکت هستند تا اقامه نماز عشق کنند. نماز برای شهدایی که با حاشیه‌های امن بیگانه بودند.

محمد رسولی با همان لحن پر صلابتش در حسینیه امام خمینی (ره)،پشت جایگاه می‌آید و از آن مرد با عمامه خاکی می‌خواند:

«درد و دریغ آن روح افلاکی نیامد
آن مرد با عمامه خاکی نیامد

رفتی که درد و دل کنی با حاج قاسم
امروز حتماً هست اینجا حاج قاسم

این جمعیت یعنی که نامش ماندگار است
یعنی رئیسی همچنان خدمتگزار است»

این جمعیت یک‌صدا از شهدایی می‌گویند که مهر فداکاری تا ابد به نامشان خورد و خستگی را با خود بردند، نه تنها جمعیت اینجا بلکه تاریخ از نام و مرام آن‌ها خواهد گفت؛ این جمعیت تاریخ‌ساز خواهند شد.

ساعت ۸:۱۵ را نشان می‌دهد و پیکر شهدای خدمت وارد دانشگاه تهران و نوای «یاحسین»، «یازهرا» و «یا ثامن‌الحجج» است که در میان جمعیت طنین‌انداز می‌شود.

شهدای خدمت و اولین شهید وزیر امور خارجه و آیت الله آل هاشم و غیورمردان شهید خلبان جمهوری اسلامی ایران و سرتیپ حفاظت از رئیس جمهور از قبیله‌ای بودند که سر تعطیم در برابر هیچ قدرتی فرود نیاوردند.؛مردم آمدند تا بگویند پرچمی که شما برافراشتید بر زمین نخواهد ماند و راه شما ادامه خواهد یافت.

همه سوگوار و گریانیم از فراق شمایی که یاور محرومان و رهبری و خادم بی آلایش امام رئوف بودید؛ شمایی که در روز خدمت در آغوش امام رضا جای گرفتید؛ در این لحظات، میلاد عرفانپور شاعر انقلابی جوان «ما سینه زدیم بی صدا باریدند» پشت جایگاه می‌آید و اینطور می‌خواند:

«عشق سخت است، گرفتاری خود را دارد
فتح قله است که دشواری خود را دارد

یک جهان نهر دعا پشت سرماست هنوز
رود آن نیست که در راه مردد شود»

اسماعیل هنیه دبیرکل جنبش حماس نیز پشت جایگاه می‌آید و می‌گوید: «به نام ملت فلسطین، آمده‌ایم تا تسلیت بگویم به رهبر انقلاب، ملت ایران و خانواده شهدا…»

در این لحظات که مهدی رسولی پشت جایگاه، مداحی موردعلاقه شهید آیت‌الله رئیسی را می‌خواند، قلب‌ها بی قرار آن قلبی می‌شود که دقایقی دیگر باید بیاید و «اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا…» را بخواند...

دقایقی از ساعت ۹ نگذشته که آقاجانمان وارد می‌شوند و قلب‌ها لحظه‌ای آرام نمی‌گیرد.

نماز بر پیکر پاک شهدای خدمت اقامه شده و همه حاضران اذکار نماز را تکرار می‌کنند تا بیعتی دوباره با شهدای والا مقام ببندند؛ نماز اقامه می‌شود و رهبر عظیم الشان اسلام با پیکر پاک شهدا وداع می‌کند و مردم می‌گویند سر شما سلامت باد که شما نوح کشتی‌بان هستید.

مقام معظم رهبری به نماز می‌ایستند و جمعیت تکرار می‌کنند تا می‌رسد به «اللهم انّا لا نعلمُ منهم الا خیرا» و این عبارت را سه بار تکرار می‌کنند «وانت أعلم بهم منّا» و بعد ادامه می‌دهند که «اَللّهُمَّ اِنَّهُم و إنّا لا نُجیرُهُم و لا یُجیرُنا مِنْکَ اَحَدٌ وَ لا نجِدُ مِنْ دوُنِکَ مُلْتَحَداً؛ اللهم اغفر لهم؛ اللهم مَرَّ درجاتَهُم؛ اللهم ارحمهم؛ اللهم احشرهُم مع مُحَمَّدٍ و آل مُحَمَّدٍ؛ اللهم اعل درجاتهم فی عِلّیین و صل علی مُحَمَّدٍ و آله الطاهرین»؛ خدایا این افراد در کفن پیچیده شده مقابل ما، بندگان تو و فرزندان بندگانت هستند. فرزند کنیز توست، نزد تو آمده‌اند و تو بهترین کسی هستی که نزدش می‌روند. خدایا اگر نیکوکار بودند، به احسان‌شان بیفزا و اگر گناهکار بودند، از آنان درگذر. پروردگارا، ما جز نیکی از آنان سراغ نداریم و تو از ما به آنان داناتری. و خوشا بر احوال شما که ولی خدا برای شما دعا می‌کند و می‌گوید «خدایا درجاتشان را بالاتر ببر».

نماز اقامه شد و مردم با فریادهای «ای رهبر آزاده آماده‌ایم آماده» آمادگی خود را برای هر نوع فرمانبرداری به رهبر آزاده خود اعلام کردند. سیل جمعیت به سمت پیکر شهدا روانه می‌شود تا آخرین دیدار را با پیکر پاک شهدا پس به جای آورند و قدردانی خود را از آن همه فداکاری و خدمت شبانه روزی به جای آورند. نماز تمام شده است و مردم همچنان مانده‌اند، مانده‌اند با بغضی در گلو و تصویری بی جان از شهدای خدمت در یک قاب، پوستر، عکس در دست.
مانده‌اند تا دنیا حماسه قدردانی آن‌ها را به نظاره بنشیند، مانده‌اند تا بگویند اهل معرفتند و همچنان در میدان دلدادگی حاضرند و بگویند ما در راهی قدم گذاشته ایم که پایان نمی‌پذیرد. مانده‌اند تا سلامشان بر شهدای خدمت به افلاکیان برسد، مردم مانده‌اند تا بگویند این راه با شهادت شهید رجایی شروع شد و تا رسیدن پرچم به دست بقیه الله ادامه خواهد داشت.
درود بر شرافت مردان و زنان ایرانی که حرمت فرزند حضرت زهرا (س) را به خوبی پاس داشتند و در این چند روز زیباترین بدرقه‌های تاریخ را رقم زدند. ازدحام جمعیت مشتاقان سید محرومان بسیار زیاد است، سیل جمعیت پیکر شهدا را به سمت میدان آزادی همراهی می‌کند ازدحام جمعیت مشتاقان سید محرومان بسیار زیاد است،
مردم می‌گویند: دلتنگ صدایت برای همیشه خواهیم ماند ای شاگرد شهید بهشتی، بهشت گوارای وجودتان. می‌گویند داغتان جگرسوز و فراقتان سنگین است ای رفیق دیرین حاج قاسم. می‌گویند شهید جمهور غم از دست دادن شما برای ما به سان از دست دادن نزدیکانمان سنگین است، ای رهرو شهید رجایی.
آخرین دیدار مردمی رئیس جمهور شهید در تهران عجیب دیدنی است. این قدرشناسی و شیدایی مردم از خدمتگزاران راستین پایان نمی‌پذیرد.
در گوشه‌ای از جمعیت دختر شهید سلیمانی دختر شهید رئیسی را دلداری می‌دهد، به گمانم می‌گوید غصه کم کن که حال تو را می‌دانم؛ من هم پدر در آسمان از دست دادم و سهم من از آخرین دیدار فقط انگشتری خونین بود و خدا را به خاطر این همه عظمت و شکوه حضور مردم شاکر باش.

امروز همه ایران سیاه پوش است، برای شما که همسفره محرومان شدی و به نقاطی سر زدی که حتی فرمانداران از آنجا بی خبر بودند، سرنوشت شاگردان مکتب علی (ع) مگر جز شهادت است؛ اصلاً اگر شهید نمی‌شدی عجیب بود. خوشا به حال شما که خدا هم شما را انتخاب کرد و وای بر ما که وقتی در بینمان بودی و قدر تو را ندانستیم. عمری خادم حرم بودی آیا پاداشی بهتر از شهادت برای شما متصور بود؟ ملت ایران گوهری عظیم را از دست دادند.

و چه زیبا گفت امام فقید ما صبح روز ۹ شهریور ۱۳۶۰ بعد از شهادت شهید رجایی و باهنر که: انا لله و انا الیه راجعون با این منطق، هیچ قدرتی نمی‌تواند مقابله کند. آری این پایان ماجرا نیست، فرزندان شما راه شما را ادامه خواهند داد، خیالتان راحت باشد، ما اجازه نمی‌دهیم رهبر عزیزمان تنها بماند.

پس از این مراسم پیکر شهدا به مشهدالرضا منتقل می‌شود تا در جوار امام رئوف برای همیشه بیارامند، درود بر شرافت مردان و زنان ایرانی که حرمت فرزند حضرت زهرا (س) را به خوبی پاس داشتند و در این چند روز زیباترین بدرقه‌های تاریخ را رقم زدند. مردم گل‌های روی پیکر پاک شهدا را به تبرک بر می‌گیرند و می بویند و می‌گریند.

مردم به پاس مردم‌داری و خدمات صادقانه و خالصانه رئیس جمهور شهیدشان در میدان آزادی با او همراهانش عهد می‌بندند که تا پای جان از آرمان‌های شما حراست کنند، تلاش بی دریغ شما از دل و جان ایرانیان زدوده نخواهد شد، آخر شما معنای کامل خادمانی هستید که همه مردم حقانیتشان را باور کردند و شما شهید جمهور مصداق کامل ام القری جهان اسلام شدی آنگاه که در سازمان ملل قرآن به دست گرفتی و عکس رفیق دیرینت حاج قاسم را بالا بردی و برای اسرائیل غاصب رجز خواندی؛ تو معنی کامل سرباز ولایت بودی و می‌شد با وجودت برق شادی را در چشمان رهبر و مولایمان به نظاره بنشینیم.

و تو معنای کامل داغ بر دل نشسته‌ای که هیچگاه التیام نخواهد یافت و مصداق این سخنی که راه رجا بسته نیست؛ اگرچه رجایی برفت؛ ریشه به جا باد اگر برگ و بری می‌رود.

در میان انبوه جمعیت اما دلنوشته های مردم نگاه‌ها را به سمت خود می‌کشاند، یکی نوشته بود «افتخار می‌کنم به یک شهید رأی دادم»، دیگری نوشته بود «منتخب ما منتخب خدا شد»، یکی هم دلنوشته «فراموشت نمی‌کنیم خادم ملت» را در دست داشت، دیگری تصویر «شاگرد بهشتی به بهشتی پیوست» را در دست گرفته بود و دیگران نوشته‌های «سید شهیدان خدمت»، «حیف بود اگر شهید نمی‌شد»، «با اخلاق و معنویت، سیاست هم قداست پیدا می‌کند» در دست داشتند و اینها فقط گوشه‌ای از دلنوشته‌ها و عرایض مردم در رثای سیدالشهدای خدمت بود.

هنگامه اذان است و آفتاب به میانه‌آسمان رسیده است؛ خورشید، درخشان‌تر از همیشه بر نگین تابوت‌ها که در میان این جمعیت بی‌انتها می‌درخشد، می‌تابد و مردم همچون انگشتری نگین با ارزش خود را در میان گرفته‌اند؛ نوای الله اکبر در میان جمعیت می‌پیچد و در این میان چه چیزی زیباتر از آنکه حتی نام او نیز، از تمام سختی و مشکلات ما بزرگ‌تر است.

پس از ۵ ساعت، انتظار آزادی به پایان رسید و دریای بی‌کران ملت در سپاس از خادمان بی‌منت به قامت آزادی اشک‌بار سید ابراهیم و یارانش را تا بهشت خراسان بدرقه کردند.
حالا که می‌روی همراه جاده‌ها برگرد و پس بده تنهایی مرا
بی خاطرات تو بی آرزوی تو دل را کجا برم شب گریه کجا
دیگر تنها گریه‌ها حالم را می‌داند از عشق دلتنگی هایش می‌ماند
جا مان د ی آه ای دل ای موج بی ساحل …

پایتخت چه باشکوه با خادمانش وداع کرد و حالا دلگرم مولا، مقتدا و رهبری است که وعده دادند: «ان‌شاءالله همه کارها اعم از امنیت کشور و امنیت مرزها و امور مربوط به قوه مجریه مرتب و منظم انجام خواهد شد و پیش خواهد رفت.»

کد خبر 756091

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.