به گزارش خبرگزاری ایمنا، بهاالدین محمد بن عزّالدین حسین بن عبدالصمد حارثی عاملی متخلص به شیخ بهایی، بهاالدین عاملی و شیخالاسلام، فقیه، دانشمند ذوفنون، محدث، حکیم، شاعر و ریاضیدان شیعه در عصر صفویه بود که از بزرگان و مفاخر و نوابغ اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری به حساب میآید که در جامعیت و تنوع علوم و دانش، کمتر نظیری میتوان بر او پیدا کرد، در واقع او یکی از جامعترین افراد روزگار خویش در وسعت معلومات و تنوع اطلاعات بوده است، از این نظر برجستگی مشخصی در میان فقها و دانشمندان کسب کرده است.
شیخبهایی در زمینههای گوناگون نظیر تفسیر، حدیث، فقه، اصول، رجال، فلسفه، دعا، لغت، ریاضی، نجوم، شعر و ادب فارسی و چندین دانش دیگر بیش از ۱۰۰ تألیف دارد اما نکته قابل توجه درباره این شخصیت بزرگ آن است که برخی افراد نگاهی دوگانه به او دارند؛ در واقع برخی تمام معماری اصفهان را اثری از شیخبهایی میدانند و برخی دیگر تمام دستاوردهای او را انکار میکنند و در این راستا باید توجه داشت که شناخت شخصیت شیخ، نیاز به نگاهی تاریخی، معتدل و به دور از هرگونه سوگیری دارد چرا که باید گفت شیخبهایی از نظر فکری و فلسفی تأثیری فراوان در روند شهرسازی و معماری اصفهان داشته اما اینکه تا چه میزان آثاری که برخی منسوب به او میدانند، درست است، نیاز به بحث و بررسی دارد.
شیخبهایی نقشه بناهای اصفهان را ترسیم کرده است؟
بر همین اساس عبدالله جبلعاملی، دکترای معماری، استاد دانشگاه و مدیرکل اسبق میراث فرهنگی استان اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به نقش حکومت صفوی در ترویج مبانی شیعی اظهار میکند: شاه اسماعیل صفوی برای علمیسازی lبانی تشیع از دانشمندان شیعه جبلعامل دعوت شد تا مدارس علمیه را توسعه دهند و در ادامه مذهب تشیع بهعنوان مذهب رسمی اعلام شد.
وی ادامه میدهد: پس از ۱۰۰ سال یکی از نوادگان صفوی یعنی شاه عباس به حکومت میرسد و اصفهان بهعنوان پایتخت انتخاب میشود چرا که در قرن چهارم و پنجم نیز پایتخت بوده است و بر این اساس دارای ظرفیت بوده است.
استاد دانشگاه با اشاره به نقش شیخبهایی در توسعه اصفهان تصریح میکند: در این تحول افرادی مورد توجه قرار داشته و از آنها مشورتخواهی میشد و در این میان موضوع شهرسازی و ایجاد مناطق جدید شهری مورد توجه قرار گرفت، اسکندر بیک، منشی شاه عباس نوشته است که دستور داده شد با متخصصان مختلف از جمله معماران، زمینشناسان و طبیعتشناسان برای توسعه شهر هیئتی تشکیل شود تا برای توسعه برنامهریزی شود.
جبلعاملی با یادآوری اینکه شیخبهایی به احتمال زیاد مسئولیت این گروه را برعهده داشته و طبق اسناد و مواردی که باقیمانده، دستورالعمل تقسیم آب زایندهرود از نوشتههای شیخبهایی است، عنوان میکند: وی در دیگر تصمیمگیریها نیز مؤثر بوده و در این راستا درباره توسعه شهر به سمت جنوب نیز تصمیمگیری شده است.
وی در خصوص میراث شیخبهایی برای اصفهان توضیح میدهد: شیخبهایی فردی عالم و دانشمند بوده که در تمام زمینهها صاحبنظریه بوده و مدتی نیز شیخالاسلام اصفهان بوده است که در مباحث حقوقی نیز مسئولیت داشته و بر این اساس مورد توجه قرار گرفته است، اما اینچنین که شیخبهایی نقشه بناها را کشیده باشد و نظارت دائمی داشته باشد، نبوده است.
استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه حضور و مورد مشورت قرار گرفتن شیخبهایی امری مسلم است، میگوید: بهعنوان مثال برای ورودی مسجد جامع عباسی و محور میدان امام (ره) از قدرت خلاقیت شیخبهایی استفاده شده است و اگر بررسی کنیم میبینیم که مسجد امام (ره) جهت قبله ثابتی دارد و امکان جابهجایی آن نیست و در این راستا به جایی میرسد که به بازارهای موجود برسد و فاصلهای در شهر نیفتد، از سویی نیز نهر آبی در میدان احداث میشود که جوبشاه نام میگیرد.
جبلعاملی با بیان اینکه شیخبهایی بهعنوان یک عضو مشورتی بالیاقت و آگاه فعالیت داشته است، میگوید: موضوع معماری و شهرسازی موضوعاتی توأمان است و در این راستا جانمایی آثار مرتبط با موضوع شهرسازی بوده است.
آثار منسوب به شیخبهایی به بررسی بیشتری نیاز دارد
محمدحسین ریاحی، دکترای تاریخ، پژوهشگر و استاد دانشگاه نیز با تاکید بر این نکته که یکی از مسائل مهم آن است که شیخبهایی چه شخصیتی بود، اظهار میکند: یکی از نوابغ و شخصیتهای علمی دوران صفوی شیخبهایی بود که در جبلعامل لبنان متولد و به همراه خانوادهاش راهی ایران شد و در این راستا باید گفت که استقبال دولت شیعه مذهب صفوی و سختگیری حکام عثمانی نسبت به شیعیان موجب شد برخی خاندانها به عراق و ایران مهاجرت کنند.
وی با بیان اینکه شیخبهایی شخصیتی است که در ابتدا به خودسازی، مراتب علمی و عملی دست پیدا کرد، ادامه میدهد: وی در دانشهای مختلف تبحر داشت و سرانجام به مقام شیخالاسلام دست پیدا کرد؛ برخی مفاخر اصفهان هستند، پرورش یافته شیخ بهایی هستند و از سویی آثار مکتوب فراوانی دارد و در این راستا میتوان گفت او در شعر و ادب کمنظیر بوده است.
پژوهشگر تاریخ و استاد دانشگاه با یادآوری اینکه شیخبهایی در سال ۱۰۳۰ از دنیا میرود و پیکر او مدتی در امامزاده درب امام بوده و پس از تشییع در اصفهان و میدان نقشجهان به مشهد مقدس منتقل میشود، تصریح میکند: دولت صفوی جایگاه خاصی در تاریخ ایران داشت و در این راستا نقشی مهم در کوتاه شدن دست دشمن داشت و شاهدیم که اوج قدرت صفوی نیز در اصفهان است، بر همین اساس به نیاز است شهری با قدرت از نظر فرهنگی و اقتصادی باشد که شیخبهایی بنا به نقل بسیاری در این زمینه نقشآفرینی داشته است.
ریاحی با اشاره به ویژگیهای شخصیتی شیخبهایی تاکید میکند: شیخبهایی انسانی نبود که خود را مطرح کند یعنی سلوک او اجازه نمیداد خود را در معرض بعضی موارد قرار دهد، اما هدف او این بود که دولتی تقویت شود که مروج و معرف شیعه امامیه باشد؛ راجر سیوری صفویهشناس معاصر معتقد است شیخبهایی دست راست شاه در عملی ساختن طرح بلندپروازانه بود یعنی اوج قدرت صفوی نیازمند مهندسی و معماری بود که شیخبهایی این نقش را به عهده داشت.
وی با بیان اینکه از دوران صفوی بسیاری از اقدامات منسوب به شیخبهایی است که نیاز به بررسی دارد، چرا که بعضی موارد اشتباه است، عنوان میکند: شاهدیم برخی افراد بدون مطالعه تاریخ حتی منارجنبان را منسوب به شیخبهایی میدانند، در حالی که این بنا مربوط به دوره ایلخانی است، هرچند ممکن است در دوران صفویه هم اقداماتی انجام گرفته باشد. از سویی برخی افراد مدرسه چهارباغ را به شیخبهایی منسوب کردهاند، در حالی که شیخبهایی سال ۱۰۳۰ فوت کرده و این مدرسه اوایل قرن دوازدهم یعنی حدود ۱۰۰ سال بعد ساخته شده است.
پژوهشگر تاریخ و استاد دانشگاه با اشاره به نقش شیخبهایی در تدوین تومار زایندهرود میگوید: بسیاری از افراد معتقدند پیش از اسلام نیز توماری در زمان اردشیر بابکان نوشته شده و پیش از شیخبهایی و دوران شاه طهماسب نیز توماری وجود داشته است، در این راستا باید گفت شیخبهایی در تقسیم آب زایندهرود بیتأثیر نبوده است.
ریاحی با تاکید بر اینکه شیخبهایی را باید یک نخبه دانست که تحولات زیادی ایجاد کرده است و بعید نیست تحولات بزرگی را در اصفهان رقم زده باشد، تصریح میکند: شیخبهایی شخصیتی عمیق است که تجارب زیاد و سفرهای متعددی داشته است و باید گفت در تمام علوم رسمی زمان خود به نحوی دست داشته است؛ در این راستا کنار علوم و معارف مهمترین فعالیت او در زمینه ریاضی و معماری است، بنابراین شاهدیم که مهندسی فقیه است و شاهد نمونه معماری و تفکر او در مسجد جامع عباسی هستیم.
وی با یادآوری اینکه امروزه سبک خاصی در معماری نداریم و شاهدیم که در نماسازی شهرها دچار آشفتگی شدهایم و اگر از الگوهای خود بهرهبرداری کنیم، شاهد تغییر در این شرایط خواهیم بود، میگوید: سرمایههای قدیمی نیاز به پاسداری دارد و باید در اصفهان از نخبگان، ظرفیتهای مادی و معنوی بهره برد.
به گزارش ایمنا، زمانی که پای صحبت برخی افراد مینشینیم، شاهد ادعاهای بسیاری درباره شیخبهایی هستیم که بسیاری از آنها غیرقابل اثبات است؛ در این راستا برخی ساخت پل خواجو، مسجد شیخ لطفالله، میدان نقشجهان و منارجنبان را به او نسبت دادهاند و اینکه چه دلایلی پشت این سخنان است مشخص نیست، اما برخی علاقه زیاد مردم آن زمان به شیخبهایی را عاملی برای این امر میدانند.
البته نگاه مقابل موضوع مذکور یعنی بیتأثیری شیخبهایی نیز موضوعی اشتباه است، چرا که او از عالمان جامعالاطرافی بود که به اکثر علوم زمان خود مسلط بود و با آثار متعددی که در حوزههای مختلف نوشت، به گسترش و پیشرفت علم و دانش کمک کرد.
نظر شما