به گزارش خبرگزاری ایمنا از چهارمحالوبختیاری، مگر آرامستان هم به انسان آرامش میدهد، همه میگویند آنجا پر از غم و اندوه است و ماندگاری زیاد در آن باعث افسردگی میشود، مگر چه فرقی میکند اینجا هم بدنهایی به زیر خاک رفتهاند و پر از سنگ قبر است اما نمیدانم چرا هوای آن محزون نیست و همیشه آرامش خاصی دارد واقعاً چه فرقی دارد که آنقدر انسان را آرام میکند.
گویی عطر بهشت میدهد، همان عطری که «آقا رحمان» چند لحظه قبل از انفجار دفتر حزب جمهوری در سرچشمه رو به شهید بهشتی کرد و گفت: «بوی بهشت به مشامم میرسد.»، انگار این آرامش از وجود این انسانهاست که در اینجا دفن شدهاند، انگار همه چیز را زیر نظر دارند حتی این سه شهید گمنامی که در ضلع جنوب شرقی گلزار شهدا شهرکرد آرام گرفتند با اینکه ما آنها نمیشناسیم اما هر سه آنها خوب ما را میشناسند، اصلاً انگار اینها نه مردهاند و به قول شهید آوینی: «حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا ماندهاند»
تقویم را که ورق میزنیم بسیاری از روزها با عناوین مختلفی نامگذاری شدهاند، اما کمتر کسی است که بداند ۲۲ اسفند با عنوان «روز بزرگداشت شهدا» نامگذاری شده است و علت این نامگذاری برای چیست؟
۲۲ اسفند روز «بزرگداشت شهدا» و سالروز صدور فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تأسیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی ایران، فرصتی برای یادآوری راز جاری ماندن شهداست، در مکتب حیات بخش اسلام، شهادت، مطلوب خداجویانی است که اگر چه برای کسب مقام بندگی در دنیا، طالب حیات و زندگانیاند، اما سودای پرواز عاشقانه با فیض شهادت، هیچگاه از دلشان نمیرود و همواره در آرزوی چنین سعادتی به سر میبرند.
سید عباس صالحی، اولین شهید چهارمحالوبختیاری
اولینها همیشه شاخص بودهاند، اولین دیدار، اولین روز، اولین نفر حتی اولین شهید، «عباس صالحی» اولین شهید چهارمحال و بختیاری در مبارزه علیه رژیم ستمشاهی است که از قشر دانشآموزان بود، این شهید گرانقدر در سال ۱۳۳۷ در فرخشهر متولد شد و دوران تحصیل خود را در همین شهر سپری کرد، سال آخر تحصیل شهید صالحی در دبیرستان همزمان با حرکت مردمی انقلاب بود، در سال ۱۳۵۶ و پس از شهادت حاجمصطفی خمینی، حرکت انقلاب اسلامی علنیتر شد و شهید صالحی نیز در تمام جلسات نیروهای انقلابی که در مسجد شکل میگرفت، حضور پیدا میکرد.
در آذرماه سال ۱۳۵۷ و همزمان با مراسم عزاداری ماه محرم، تظاهرات مردم فرخشهر علیه رژیم پهلوی نیز به اوج خود رسید و در تاریخ بیستم آذر این سال که مصادف با عاشورای حسینی بود، مردم شهر تظاهرات عظیمی شکل دادند و از مسجد جامع به سمت میدان بسیج حرکت کردند اما در مسیر نیروهای امنیتی راه مردم را سد کرده و به سمت آنها حملهور شدند.
با حمله نیروهای امنیتی به مردم حاضر در تظاهرات سر دادن شعار توسط معترضان نیز افزایش پیدا کرد که همین حین نیروها شروع به تیراندازی به سمت مردم کردند و شهید صالحی نیز مورد اصابت گلوله قرار گرفت و پیش از رسیدن به بیمارستان به فیض رفیع شهادت نائل آمد.
اما این پایان ماجرا نبود بعد از حمله عراق به ایران تنها شش روز از شروع جنگ تحمیلی در مهرماه سال ۵۹ بود که اولین گروه از جوانان چهارمحال و بختیاری برای حراست از دستاوردهای انقلاب به سرپرستی سردار شهید «حسینعلی ترکی» به اهواز اعزام و به جمع رزمندگان پیوستند، با ادامه جنگ گروه گروه جوانان غیرتمند استان برای یاری رزمندگان و دفاع از ناموس و میهن اسلامی عازم جبهههای حق علیه باطل شدند.
بیش از ۷۰ هزار رزمنده دلیر در دامان این استان پرورش پیدا کردند که حدود سه هزار نفر آنان از جمله سرداران شهید «الیاس ارجمند»، «سهراب نوروزی»، «سیدکمال فاضل»، «محمدعلی شاهمردای»، «ایرج آقابزرگی»، «جمشید براتپور»، «خداکرم رجبپور»، «غلامرضا کاووسی»، «علی شیر لهرابی»، «مصطفی آذریان»، «فریدون ابوالحسنی»، «عبدالصمد امیریان»، «رضا رحمانی»، «نوروز صالحی»، «اردشیر غریب»، «محمد ذوالفقاری» در این راه به شهادت رسیدند.
در باغ شهادت باز باز است
رشادتها و مجاهدتهای مردم چهارمحالوبختیاری با اتمام جنگ تحمیلی به پایان نرسید و با شروع اتفاقات در سوریه، مردم این استان ۱۳ شهید برای دفاع از حرم تقدیم اسلام کردند و همین آذر سال گذشته بود که شهید «محمد گودرزی» بار دیگر به همه ثابت کرد که شهادت را به بها میدهند و نه بهانه و هنوز در باغ شهادت باز باز است، شهید گودرزی شهرکی، بیستوهشتم آذر سال ۱۴۰۱ در یک اقدام تروریستی و درگیری ایجاد شده بین گروهکهای تروریستی با نیروهای تیپ ۴۴ قمربنیهاشم (ع) در منطقه مرزی سراوان به همراه سه تن از بسیجیان طرح امنیت به شهادت رسید.
اگر بخواهی اینجا یعنی گلزار شهدا راهت بدهند، باید از پل دنیا عبور کنی و بخواهی دنیای دیگری را تجربه کنی، قدم زدن در میان مسیرهای قطعهها و قبرهای مزار شهدا راه رفتن در میان چند تا قبر نیست، قدم زدن در میان کوچه باغهای بهشت است.
نظر شما