به گزارش خبرگزاری ایمنا، بنا به تعریف سازمان یونسکو میراث فرهنگی به بناها و اشیا محدود نمیشود و بر همین اساس است که این مفهوم دربر دارنده سنتها و تجلیات زنده برجای مانده از نیاکان ما نیز میشود که نسل به نسل و سینه به سینه به ما منتقل شده است.
سنتهای شفاهی، هنرهای نمایشی، اعمال اجتماعی، آئینها، رویدادهای جشنی، دانش و اقدامات مربوط به طبیعت و کیهان، دانش و مهارتهای تولید صنایع سنتی از جمله مواردی به حساب میآید که اگر چه بسیار آسیبپذیر است، اما امروزه به عاملی مهم برای پاسداری از گوناگونی فرهنگی در مقابل جهانیشدن فزاینده تبدیل شده و در این مسیر درک میراث فرهنگی ناملموس در جوامع مختلف به گفتوگوهای میانفرهنگی کمک میکند و احترام متقابل به دیگر سبکهای زندگی را ترویج میکند.
بر اساس این توضیحات و با توجه به اهمیت این موضوع، سازمان یونسکو در اقدامی شروع به ثبت میراث فرهنگی و معنوی بشر از تمام کشورها کرد و در ادامه این مسیر، کمیسیونهای ملی در هر کشور ایجاد شد تا میراث ناملموسی را که حائز شرایط لازم برای ثبت و پاسداری در سطح جهانی است را به سازمان معرفی کنند و زمینهسازیهای لازم برای بازدید کارشناسان یونسکو را انجام دهند؛ در ایران نیز در سال ۱۳۸۹ «مهارت فرشبافی فارس» بهعنوان نخستین میراث برجسته ناملموس ایرانیان در سازمان جهانی یونسکو به ثبت رسید و تا کنون ۲۴ عنوان از میراث ناملموس ایران (که برخی از موارد آن با دیگر کشورها نیز مشترک است) به ثبت جهانی رسیده است که مرور به معرفی آنها خواهیم داشت:
آئین پهلوانی و زورخانهای
ورزش زورخانهای، ورزش باستانی یا ورزش پهلوانی با قدمت بیش از ۳۰۰۰ سال نام دستهای از حرکات ورزشی و رزمی است که در گود زورخانه و با آواز و نواز و گویش مرشد از گذشتههای دور رواج داشته است؛ همچنین در زورخانه افزون بر ورزش زورخانهای کشتی پهلوانی نیز گرفته میشود.
جایگاه زورخانه پس از اسلام، در زندهکردن فرهنگ و آئین افتادگی و برادری که از عهد باستان در ایران رواج داشتهاست، اهمیت ویژهدارد؛ حائز اهمیت است که ورزش و انجام حرکات پهلوانی جزو فعالیتهای اصلی روزمره ایرانیان در دوران باستان بوده است، مردمان آن زمان، برای ورزشکاران با توان بدنی و منش و نگرش والایشان، ارزش بسیاری قائل بوده و همواره سپاسگزار ایشان بودهاند.
ورزش زورخانهای آداب و سنت ویژه خود را دارد؛ آداب و سننی که با پیروی از پهلوانان و دلاوران افسانهای دوره باستانی و تاسی از پیشوای نخستین شیعیان و جوانمردان، خوی و منش مردانگی، افتادگی و جوانمردی را در ورزشکاران برمیانگیزد یا نیرو میبخشد.
پرونده ثبت جهانی آئینهای پهلوانی و زورخانهای به کوشش فدراسیون ورزش پهلوانی و زورخانهای ایران با همکاری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آماده شد و در سال ۲۰۱۰ در فهرست میراث معنوی یونسکو از سوی ایران به عنوان میراث بشری و بخشی از تاریخ ایران به ثبت جهانی رسید؛ در همین راستا روز ۱۷ شوال در ایران هرسال روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای نامگذاری شده است.
موسیقی بخشیهای خراسان
نوازندگان و خوانندگان شمال خراسان شامل سه گروه عاشقها، بخشیها و لوطیها میشوند که با نواختن سازهایی چون کمانچه، دوتار، دهل، سرنا، قوشمه و نی متناسب با هر رویداد تاریخی یا فرهنگی آهنگی میسازند؛ هرگاه آفت به جان گوسفندان میافتاد، آهنگهایی چون «لاله زار» و اگر دشمن حمله میکرد، آهنگهای عاشقانهای مانند «الله مزاره» شکل میگرفت.
در این میان، بخشیها دوتارنوازانی هستند که مجموعهای از اخلاق، عرفان، شعر و ادبیات را سینه به سینه و نسل به نسل تا به امروز برای مردم روایت میکنند؛ اکثر بخشیها در خراسان شمالی و به ویژه در شهرهای قوچان، بجنورد، شیروان و متمرکز هستند؛ در همین راستا به گفته برخی در هر روستای منطقه ۴ تا ۵ بخشی وجود دارد.
جالب است بدانید موسیقی بخشی به علت حضور اقوام کرد، ترک و فارس در این خطه خراسان با موسیقی جنوب و شرق این استان متفاوت بوده و ویژگیهای ترکی و کردی آن بارزتر است؛ موسیقی کردی (کرمانجی) اغلب شادتر و بزمیتر بوده و موسیقی قوچان (ترکی) عرفانیتر است.
همچنین دوتارِ بخشیها مفاهیم عمیقی در خود نهفته دارد و هر سیم تار نماد و داستانی از قبیل داستان خلقت آدم و حوا، شب و روز، بهشت و جهنم را روایت میکند؛ بخشیها علاوه بر نواختن ساز در سرودن شعر و ساختِ سازهای مخصوص خود نیز تبحر دارند. در فرهنگ عامیانه مردم شخصی را بخشی میدانند که در نوازندگی، خوانندگی، داستانویی و شعرخوانی ماهر باشد و از نظر آگاهی و عرفان به درجات بالایی رسیده باشد، در واقع آنها بخشی بودن را موهبت و مقامی از طرف خداوند میدانند.
حائز اهمیت است که موسیقی بخشیهای خراسان در تاریخ ۱۳۸۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
نظر شما