به گزارش خبرگزاری ایمنا، نشریه خط حزبالله به مناسبت فرارسیدن ولادت امام زینالعابدین (ع) برای نخستین بار، بیانات حضرت آیتالله خامنهای در خطبههای نمازجمعه تاریخ ۱۳۶۵/۷/۴ را پیرامون سیره سیاسی امام چهارم شیعیان، امام سجاد (ع) را منتشر کرد که مشروح آن را در ادامه مشاهده میکنید:
مبارزه امام سجاد در تمام دوران امامت خویش
«آنچه من عرض میکنم، مشروح زندگی امام سجاد نیست بلکه فقط خطوط کلّی و اصولیِ زندگی آن حضرت است به عنوان یک امام. و برای این است که آن کسانی که میخواهند بحث کنند و تحقیق کنند، مخصوصاً عزیزانی که در رسانههای عمومی، رادیو و دیگر رسانهها از آن حضرت سخن میگویند، این خطوط را دنبال کنند و این محورها را برای بحث تعقیب کنند؛ وَالّا اینکه گفته شود امام سجاد استراتژی دعا را انتخاب کرد… نه چیزی را میفهماند و نه چندان دقیق و منطبق بر واقعیّت است. امام سجاد ۳۵ سال تقریباً حائز منصب امامت بودند و در این ۳۵ سال از اوّل تا به آخر یکسره مبارزه کردند… در این ۳۵ سال سه رشته کار را امام سجاد تعقیب کردند که این سه تا محور اصلی است اگر کسی میخواهد در این زمینه بحث کند و مطالعه کند، دنبال این سه محور باید حرکت کند.
یکی از این سه محور، کار اصلی سیاسی امام سجاد بود که آن عبارت بود از تبیین مسئله امامت. مردم با اینکه تازه از صدر اسلام جدا شده بودند و فاصله زیادی نداشتند، مسئله امامت را درست نمیشناختند و بشدّت در این مسئله دچار اشتباه و انحراف بودند؛ هم اشتباه در مفهوم «امام» و اینکه امام چه شرایطی دارد، چه جور آدمی میتواند امام و رهبر جامعه باشد، امام اصلاً چه کاره است در این جامعه؛ و هم بالنّتیجه در مصداق امام که امام کیست، این را نمیدانستند؛ پس کار اوّل امام سجاد این بود که آرامآرام به صورت عمیق مفهوم امامت و مصداق امام را به خورد جامعهی اسلامی دهد. بسیاری از بیانات امام سجاد در این رابطه است و میدانید که این کار همیشه و همه جا یک کار خطرناک سیاسی است؛ بخصوص در دوران اختناق امویِ مروانی که با تمام امکاناتشان دنبال این بودند که خلافت را و امامت را برای خودشان و نوکرانشان و خانوادهشان تثبیت کنند. امام سجاد این بنای ظالمانه را از بنیان میلرزاند و به سمت انهدام سوق میداد. لذا این کار، کار خطرناکی بود و این کار خطرناک را امام در پوشش تقیّه در طول سی و چند سال انجام دادند؛ این کار اوّل که کار سیاسی است.
تقویت فکری و عقیدتی مردم از طریق دعا
محور دوّم، محور فکری و عقیدتی و ایدئولوژیک بود؛ چون بنیامیّه فکر مردم را و اسلام مورد ایمان مردم را هم خراب کرده بودند. اسلامی که در اختیار مردم در دوران امام سجاد قرار داشت، اسلام پیغمبر نبود. آن قدر تحریف و غلط و خلاف عمدی و سهوی در معارف اسلامی، در عقاید اسلامی، در احکام اسلامی، در مقرّرات اسلامی وارد کرده بودند که اگر احکام و معارف انحرافیِ آن روز را یک کتاب بکنیم، یک کتاب ضخیم خواهد شد. خلفا پول ریخته بودند، علمای وابسته به دربارها حدیث جعل کرده بودند و فتوا داده بودند، مبلّغین و قرّاء و وابستگان گوناگون و سرسپردههای دستگاه هم این را در طول چندین سال در تمام اقطار اسلامی، مخصوصاً آنجاهایی که از مرکز اسلام فاصله داشتند، برده بودند؛ یک اسلام عوضیِ غلطِ مسخرهای درست کرده بودند که امام سجاد باید آن را تصحیح میکرد. این کار هم کار خطرناکی بود؛ خطرش از کار اوّل کمتر نبود. آنجا با دستگاه سیاسی برخورد بود؛ اینجا، هم با دستگاه سیاسی، هم با دستگاه روحانی. اینجا است که امام سجاد به دعا متوسّل میشد. صحیفهی سجادیّه مجموعهی معارف اسلامی است؛ مثل نهجالبلاغه. کمتر کتاب مدوّن حدیثی را ما داریم که به قدر صحیفه سجادیّه در آن معارف اسلامی باشد.
محور سوّم عبارت بود از کار مبارزاتی و تشکیلاتی؛ یعنی جمع و جور کردن یاران خاص و شیعیان، متّصل کردن آنها به یکدیگر، روحیه دادن به شیعیان مبارز، مانع شدن از جذب نیروهای شیعه به دستگاههای حاکم و به زندگی عافیتمآب؛ این هم یک کار بسیار دشواری بود که امام سجاد انجام میدادند. اوّل اطراف حضرت سه نفر یا پنج نفر بودند، بعد یواشیواش همین چند نفر به عراق رفتند، به مصر رفتند، به یمن رفتند، در حجاز گشتند، به ایران آمدند، در اقطار عالم اسلامی مسافرت کردند، با افرادی که به حج میآمدند، صحبت کردند، بحث کردند، ذهن آنها را روشن کردند و کار را به جایی رساندند که وقتی آن حضرت این دنیای فانی را ترک میگفت، در تمام دنیای اسلام آوازهی امام و امامت و تفکّر امامتِ خاندان پیغمبر پیچیده بود. یک عدّهای بشدّت معتقد بودند و پابند، عدّهای هم آن چنان اعتقادی نداشتند امّا محبّت خاندان پیغمبر در دل اینها جا گرفته بود. یعنی در مقابل همه تبلیغات پنجاهشصتسالهی خاندان اموی تا زمان شهادت امام سجاد، یک تنه امام سجاد با یاران خود این تبلیغات را خنثی کرد.
چهره حقیقی امام سجاد (ع) چهره یک مبارز خستگیناپذیر
استراتژی دعا و استراتژی گریه حرفهای کاملی نیست؛ بله، در پوشش دعا امام سجاد معارف را گفتند، برای تثبیت حادثهی عاشورا بارها در محضر مردم آن حادثه را به زبان آوردند و گریه کردند امّا استراتژی امام عبارت است از استراتژی امامت؛ یعنی تبیین اسلام، تبیین امامت، جمع و جور کردن یاران واقعی ائمّه که شیعیان آن روز بودند. این مجموعهای از تلاش امام سجاد است.
آن چهرهی مظلومِ بیصدای سربهزیرِ منفعلی که از امام سجاد درست کردند، به کلّی بر خلاف واقع است. چهرهی حقیقی امام سجاد چهرهی یک مبارزِ قهرمانِ خستگیناپذیرِ آشتیناپذیرِ پیگیری است که با تدبیر تمام، با دقّت کامل، راهها را میشناسد و انتخاب میکند و به سمت هدفها این راهها را میپیماید؛ خودش خسته نمیشود و دشمن را خسته میکند. و نتیجه هم این شد که بالاخره دشمنِ خستهی شکستخورده یعنی دستگاه اموی دیگر وقتی هیچ کار نتوانست بکند، متشبّث شد به مسموم کردن امام سجاد و آن حضرت را مسموم کرد و این امام بزرگوار و عزیز بعد از یک عمر پُربرکتِ پُرمبارزهی پُرتلاشِ مقدّسِ سر تا پا نورانی، جوار پروردگار را زیارت کرد و به عالم قدس و رضوان الهی پرواز کرد. این، خلاصهی زندگی امام سجاد است.
و اینجا من یک حاشیه بزنم بر زندگی امام سجاد که مژده و روشنیِ چشم برای شما ملّت ایران و مسلمانان مبارز کشورمان است و آن حاشیه این است که آن کاری که شما الان کردید، یعنی احیای ارزشهای اسلامی، حاکم کردن قرآن، حاکم کردن امامت با منطق و مفهوم الهی و قرآنیاش، حاکمیّت ارزشهای قرآنی، همان چیزی است که امام سجاد آن ۳۵ سال را برایش مبارزه کرد و تلاش کرد. نه اینکه ما به ایدهآل دست یافتیم؛ معلوم است که ایدهآل به این آسانی و به این زودی به دست نمیآید امّا امام سجاد و همهی ائمّه تلاش میکردند تا همان طور که امروز قرآن منشأ قانونگذاری شما است، در جامعهشان قرآن منشأ قانونگذاری بشود؛ و همان طور که امروز ولایت و امامت تابع زور و قلدری و گردنکلفتی و پولداری و این طور چیزها نیست بلکه تابع فقاهت و معنویّت و اخلاق و عرفان و بندگی خدا است، در جامعهشان هم امامت و ولایت تابع همین ارزشها باشد؛ برای این تلاش میکردند. و این پیروزی شما و رسیدن شما به جمهوری اسلامی و حاکمیّت قرآن، علاوه بر اینکه امید دل همه مسلمین جهان است، آرزوی تاریخی همه اولیا و همه ائمّه و از جمله امام سجاد بوده است.»
نظر شما