به گزارش خبرگزاری ایمنا، پس از فرار محمدرضا پهلوی از ایران و بازگشت امام خمینی (ره) به میهن در ۱۲ بهمن سال ۵۷، امام (ره) در حالی که برای اولین بار در اجتماع عظیم مردم ایران در بهشت زهرا سخنرانی کردند، فرمودند: «من دولت تعیین میکنم، من توی دهن این دولت (دولت بختیار) میزنم.»
تشکیل فوری دولت موقت با بازگشت امام به میهن
دو روز بعد، در شامگاه ۱۴ بهمن ماه جلسهای برای ادامه نهضت و تعیین نخست وزیر موقت با حضور اعضای شورای انقلاب اسلامی در دبستان علوی خیابان عینالدوله تهران برگزار شد و تا ساعت ۲۳ ادامه یافت. در این جلسه به پیشنهاد شورای انقلاب به ویژه آیتالله مرتضی مطهری و آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی و با حکم امام خمینی (ره) مهندس مهدی بازرگان به عنوان نخستوزیر دولت موقت انتخاب شد و بنا شد دولت موقت مسئولیت اجرایی کشور را تا فراهم شدن شرایط برای انتقال قدرت در فضای اولیه انقلاب برعهده بگیرد.
عدهای علت انتخاب بازرگان به سمت نخستوزیری را شخصیت دارای وجاهت، کارنامه سیاسی و مبارزاتی قابل قبول در مبارزه با رژیم پهلوی، تجربه اجرایی در مسائل حقوقی و قضائی، سوابق دینی و پیروی وی از امام خمینی (ره) و علما و در عین حال ارتباط با بختیار و نیز مورد اعتماد بودن وی در بین ملیگرایان و انتقال آسان قدرت بدون کمترین هزینه سیاسی و بیشترین اثرگذاری از رژیم پهلوی به نظام نوپای اسلامی عنوان کردهاند.
فردای آن روز یعنی صبح روز شانزدهم بهمن سال ۵۷ طی مراسمی در آمفیتئاتر مدرسه علوی حکم ریاست دولت موقت بازرگان به وی ابلاغ شد و درست در بعد از ظهر همان روز مراسم تنفیذ بازرگان با سخنرانی امام و با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی برگزار شد. امام در مراسم تنفیذ ضمن سخنانی فرمودند: «انتخاب مهندس بازرگان به پیشنهاد و نظر شورای انقلاب بوده است. ایشان وزرای خود را تعیین میکنند و به ما معرفی میکنند تا شورای انقلاب ما که پیشنهادش و نظرش این بود که ایشان رئیس دولت باشد وزرایشان را بررسی کنند و انشاءالله مسائل بهطور سهل و خوبی انجام بگیرد.»
در ادامه آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی متن انتصاب نخستوزیری بازرگان توسط امام را قرائت کرد و ابراهیم یزدی نیز آن را به زبان انگلیسی برای خبرنگاران خارجی ترجمه میکرد. در این متن آمده بود: «جناب آقای مهندس مهدی بازرگان، بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، بر حَسَب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است، و به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابقتان در مبارزات اسلامی و ملی دارم، جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص، مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصاً انجام رفراندم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت بر طبق قانون اساسی جدید را بدهید. مقتضی است که اعضای دولت موقت را هر چه زودتر با توجه به شرایطی که مشخص نمودهام تعیین و معرفی نمائید. کارمندان دولت و ارتش و افراد ملت با دولت موقت شما همکاری کامل نموده و رعایت انضباط را برای وصول به اهداف مقدس انقلاب و سامان یافتن امور کشور خواهند نمود. موفقیت شما و دولت موقت را در این مرحله حساس تاریخی از خداوند متعال مسئلت مینمایم.»
امام خمینی (ره) هنگام معرفی بازرگان به عنوان نخستوزیر دولت موقت، وی را موظف به انجام رفراندوم درباره تعیین نظام سیاسی کشور، تشکیل مجلس منتخبان مردم برای تصویب قانون اساسی، برگزاری انتخابات مجلس نمایندگان ملت طبق قانون اساسی جدید و انتخاب هیئت وزیران بدون در نظر گرفتن روابط حزبی کردند.
بازرگان پس از قرائت حکم نخستوزیری خود گفت: «خدای بزرگ را شکر میکنم که چنین اعتبار و حسن شهرتی را که بههیچوجه اهلیت و لیاقت آن را نداشتم، به من ارزانی داشته و همین موهبت الهی باعث شده که آیتالله، ابراز اعتماد و ارجاع چنین مأموریتی را به بنده عنایت بفرمایند و همچنین تشکر از ملت ایران میکنم.»
امام خمینی (ره) بعد از سخنان بازرگان فرمودند: «ما اعتقاد داریم که اگر چنانچه دولت غاصب و کسانی که به آن مربوط هستند دست از شلوغکاری بردارند و با تعقل فکر کنند و کنار بروند، همه این مسائل را انشاءالله با پشتیبانی ملت حل خواهیم کرد. رژیم سلطنتی پهلوی رژیم متکی بر زور سر نیزه بوده و قانونی نبوده است. وقتی رژیم قانونی نشد مجالسی که بعداً تهیه شده است قانونی نبوده است. الان نه دولت قانونی است نه این مجلس نه آن مجلس، و لهذا چون مجلس را غیرقانونی میدانیم و دولت را غیرقانونی میدانیم و اوضاع کشور را آشفته میبینیم، برای اینکه خاتمه بدهیم به این وضع، هرچه زودتر به اتکای آرای عمومی که با ما است و ما به احتساب آرای عمومی یک دولتی را معرفی میکنیم. رئیس دولتی را معرفی میکنیم موقتاً دولتی را تشکیل بدهد که هم به این آشفتگیها خاتمه بدهد و هم این مسئله کنونی که مجلس مؤسسان است یعنی ترتیب انتخابات مجلس مؤسسان را بدهد و مقدمات را درست کند. مجلس مؤسسان تشکیل بشود و انتخابات مجلس هم انجام بشود و آنها دولت قانونی را انتخاب کنند. مجلس مؤسسان که تشکیل شد جمهوری اسلامی را به رفراندوم بگذارد. اگرچه من اعتقادم این است که نیازی به رفراندوم نیست و مردم مکرر رأی دادهاند، لیکن برای آنکه بهانه تمام بشود آزادانه این کار را میکنیم تا مردم بدانند رأی آزاد که مردم میدهند به چه رژیمی میدهند… لهذا دولت موقت را تعیین کردیم و چون جناب آقای مهندس بازرگان را سالهای طولانی است از نزدیک میشناسم و مردیست فاضل، متدین از لحاظ دیانت و امین به ملت و ملی و بدون گرایش به چیزی که خلاف مقررات شرعی است من ایشان را معرفی میکنم که ایشان رئیس دولت باشد و ایشان وزرای خود را تعیین میکنند و به ما معرفی میکنند. تا شورای انقلاب ما که پیشنهادش و نظرش این بوده که ایشان رئیس دولت باشند وزرایشان را بررسی میکنند و انشاءالله مسائل بهطور سهل و بهنحو خوبی انجام شود.»
مخالفت با دولت موقت، مخالفت با شرع شد
امام در پایان تاکید کردند: «ایشان را که من قرار دادم واجبُ الاْتِّباع است، ملت باید از او اتّباع کند. یک حکومت عادی نیست، یک حکومت شرعی است باید از او اتّباع کنند. مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است، قیام بر علیه شرع است. قیام بر علیه حکومت شرع جزایش در قانون ما هست، در فقه ما هست؛ و جزای آن بسیار زیاد است. من تنبه میدهم به کسانی که تخیل این معنی را میکنند که کارشکنی بکنند یا اینکه خدای نخواسته یک وقت قیام بر ضد این حکومت بکنند. من اعلام میکنم به آنها که جزای آنها بسیار سخت است در فقه اسلام. قیام بر ضد حکومت خدایی قیام بر ضد خداست؛ قیام بر ضد خدا کفر است و من تنبه میدهم به اینها که بر سر عقل بیایند؛ بگذارند مملکت ما از این آشفتگی بیرون برود، بگذارند خونهای محترم ریخته نشود، بگذارند جوانهای ما دیگر اینقدر خون ندهند، بگذارند اقتصاد ما صحیح بشود؛ ما به تدریج کارها را اصلاح بکنیم. و از خدای تبارک و تعالی میخواهم که توفیق بدهد به آقای مهندس بازرگان که این مأموریت را به وجه احسن انجام بدهد.»
امام خمینی در مصاحبهای که قبل از قرائت حکم نخستوزیری مهدی بازرگان داشتند، دولت بازرگان را دولت «شرعی» معرفی کردند و فرموده بودند: «مخالفت با این حکومت، مخالفت با شرع است.» همچنین ایشان از مردم خواستند که حمایتشان را از مهندس بازرگان دریغ نکنند. مردم نیز پس از فراخوان در تأیید دولت موقت، به تظاهرات عمومی در شهرهای مختلف پرداختند.
ادامه مناسبات با آمریکا تا استعفای بازرگان
بازرگان با این حکم و حمایت امام در ۲۵ آبان کابینه خود را معرفی کرد؛ کابینهای که اکثر اعضای آن را طرفداران نهضت آزادی و جبهه ملی تشکیل میدادند. دولت بازرگان علیرغم حمایتهای امام به بعضی ارکان نظام اسلامی از جمله «صدور انقلاب اسلامی» و شعار «نه شرقی، نه غربی» پایبند نبود و سیاست حفظ مناسبات با آمریکا را ادامه داد. تا اینکه ۹ ماه بعد جوانان انقلابی و دانشجویان پیرو خط امام به بهانه کارشکنی آمریکا در استرداد شاه فراری به ایران، در ۱۳ آبان سال ۵۸ به سفارت آمریکا در تهران حمله و آن را اشغال کردند.
امام خمینی (ره) از تصرف سفارت آمریکا حمایت کردند و آنجا را لانه جاسوسی خواندند. این اقدام دانشجویان دولت موقت را در برابر انقلابیون قرار داد تا جایی که روز بعد از این واقعه بازرگان و اعضای کابینه در اعتراض به این اقدام به صورت دسته جمعی استعفای خود را تقدیم امام خمینی کردند و این استعفا مورد موافقت امام خمینی (ره) قرار گرفت. در متن استعفا چنین آمده بود: «بسمالله الرحمن الرحیم حضور محترم حضرت آیتالله العظمی امام روحالله الموسوی الخمینی، دامت برکاته. با کمال احترام معروض میدارد، پیرو توضیحات مکرر گذشته و نظر به اینکه دخالتها، مزاحمتها، مخالفتها و اختلاف نظرها، انجام وظایف محوله و ادامه مسئولیت را برای همکاران و اینجانب مدتی استغیر ممکن ساخته و در شرایط تاریخی حساس حاضر، نجات مملکت و به ثمر رساندن انقلاب، بدون وحدت کلمه و وحدت مدیریت میسر نمیباشد، بدین وسیله استعفای خود را تقدیم میدارد تا به نحوی که مقتضی میدانند کلیه امور را در فرمان رهبری گیرند و یا داوطلبانی که با آنها هماهنگی، وجود داشته باشد، مأمور تشکیل دولت فرمایند. با عرض سلام و دعای توفیق.»
با پایان یافتن کار دولت موقت، شورای انقلاب اسلامی از طرف امام خمینی مسئولیت وظایف بر زمین مانده دولت موقت را بر عهده گرفت.
چرا بازرگان استعفا داد؟
اما در بررسیهای انجام شده دلایل متعددی را میتوان برای استعفای بازرگان از نخستوزیری دولت موقت عنوان کرد که مهمترین آنها نداشتن روحیه انقلابی با حفظ ساختارهای به ارث رسیده از دوران پهلوی، ناهماهنگی با برخی ارزشهای دینی و ناهمسویی با رهبر جامعه، مخالفت با تشکیل نهادهای انقلابی از جمله سپاه پاسداران و جهاد سازندگی و دادگاههای انقلاب، ناهماهنگی با شورای انقلاب، اختلاف در سیاست خارجی و تلاش برای حفظ روابط سیاسی و اقتصادی با آمریکا بود.
بازرگان و عدم التزام به مبانی فکری انقلاب اسلامی
محسن نصری در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با اشاره به سالروز انتصاب مهدی بازرگان به نخست وزیری دولت موقت انقلاب اسلامی اظهار کرد: در دی سال ۵۷ و در اوج مبارزات انقلابی مردم ایران به دستور امام خمینی (ره)، شهید مطهری شورای عالی انقلاب را راهاندازی کرد؛ در همان زمان یکی از بحثها این بود که برای انتقال حکومت شاهنشاهی به ساختار و نظام جدید جمهوری اسلامی به یک دولت انتقالی موقت نیاز است تا کارها سر و سامان بگیرد.
وی افزود: برای انتخاب رئیس دولت موقت پیشنهادهای مختلفی ارائه شد و یکی از گزینههای پیشنهادی شهید مطهری، مهندس مهدی بازرگان بود و تحلیل انتخاب بازرگان هم این بود اگر به سرعت یک فرد انقلابی را به عنوان نخستوزیر دولت موقت انتخاب کنیم، فشار آمریکا به ایران افزایش پیدا میکند و اجازه ایجاد ساختارهای نظام جدید به ما داده نخواهد شد، بنابراین فردی را انتخاب میکنیم که مسلمان باشد، مخالف شاه باشد و غربیها هم او را قبول داشته باشند؛ بنابراین بازرگان نخستوزیر دولت موقت شد.
استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با اشاره به نکات قابل توجه دوران نخستوزیری مهندس بازرگان تشریح کرد: اگر نامه امام (ره) در انتصاب بازرگان را بخوانید خواهید دید که در آن آمده است که بدون وابستگیهای حزبی و جناحی افراد دولت منصوب شوند و متأسفانه از همان روز اول بازرگان همه وزرای خود را از جبهه ملی و نهضت آزادی انتخاب کرد.
وی افزود: بازرگان همچنین در عملکرد نه ماهه خود نشان داد که تفکر انقلابی ندارد و معتقد به انقلاب اسلامی با مبانی اسلام و تفکر حضرت امام (ره) نیست.
هدف بازرگان حذف مردم از عرصه سیاسی بود
نصری تاکید کرد: سومین نکته این است که بازرگان تفکر و گرایش به غرب داشت و به تعبیری عملکردی که از خود در بحران کردستان نشان داد و مخالفتی که با سپاه و نهادهای انقلابی پیدا کرد تا جایی که حتی گفت مردم انقلابی در خانه بمانند، ما خودمان کشور را اداره میکنیم؛ همه اینها به منزله حذف مردم در عرصه سیاسی بود تا اینکه زمان به تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان رسید.
وی اضافه کرد: در زمان تسخیر لانه جاسوسی امیرعباس انتظام، معاون بازرگان بود که گرایش غربی داشت و تربیت شده غرب بود و صرفاً مخالفتی با شاه داشت و برای همین در زمان تسخیر لانه جاسوسی ارتباط او با دولت آمریکا برملا شد و به عنوان جاسوس دستگیر و محاکمه شد.
استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه بازرگان با تسخیر لانه جاسوسی مخالف بود، در خصوص دلایل مخالفت او تشریح کرد: اولین دلیل این بود که دولت موقت معتقد بود نباید با حضور آمریکا در ایران به این شکل برخورد کرد؛ چرا که خودشان گرایش غربی داشتند.
حمایت آمریکا از بازرگان و نهضت آزادی
وی ادامه داد: دومین دلیل هم این بود که اسناد همکاری و ارتباط اعضای دولت موقت در لانه جاسوسی به دست آمد که آمریکاییها گفته بودند باید از افرادی مثل بازرگان و نهضت آزادی حمایت کنیم تا بتوانیم در ایران نفوذ داشته باشیم.
نصری اذعان کرد: پس از تسخیر لانه جاسوسی بود که وقتی بازرگان استعفای خود را تقدیم امام کرد؛ امام (ره) بلافاصله پذیرفت و بعد امام (ره) در نامه به آیتالله منتظری در ششم فروردین ۶۷ به صراحت نوشت که من از ابتدا با نخستوزیری بازرگان و ریاستجمهوری بنیصدر مخالف بودم و حتی به آنها رأی هم ندادم، اما به پیشنهاد دوستان پذیرفتم؛ این اتفاق زمانی رخ داد که گرایش به غرب و مخالفت با مبانی اسلام آنها برای مردم آشکار شد و چهره واقعی خود را نشان دادند و امام نیز آنها را کنار گذاشت.
خسارتی که نفوذیها به بدنه حاکمیت وارد کردهاند
وی تاکید کرد: درس مهمی که میتوان گرفت این است که باید مراقب نفوذیها باشیم؛ افرادی که مبانی فکری آنها با اسلام و انقلاب هماهنگ نیست، اگر در بدنه حاکمیت نفوذ کنند خسارت ایجاد میکنند.
وی خاطرنشان کرد: باید مراقب تفکر غربی و لیبرالیسم غربی باشیم؛ امروز حتی در بدنه جامعه و در برخی مسئولان و دانشگاهیان ما تفکر غربگرا و لیبرالیسم وجود دارد و همان خسارت اول انقلاب دوباره تکرار میشود و بخشی از آن را هم در دولت قبل شاهد آن بودیم.
نظر شما