۶ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۵
استعمار سیاه انقلاب سفید

انقلاب سفید آمریکایی که در ششم بهمن ماه سال ۱۳۴۱ در ایران اجرایی شد، درست در مقابل انقلاب سرخ کمونیست‌ها و شوروی شکل گرفت اما برخلاف عنوان زیبایی که داشت در حقیقت ایران را سمت استعماری نو سوق می داد، به طوری که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در خصوص محصولات کشاورزی وابستگی کامب به غرب وجود داشت.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، انقلاب سفید یا انقلاب شاه و مردم به مجموعه اصلاحاتی اطلاق می‌شود که در دوران حکومت محمدرضا پهلوی با هدف ایجاد تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در بدنه جامعه ایران انجام شد. این اصلاحات ابتدا در کنگره ملی کشاورزان تهران در ۲۱ دی ماه سال ۴۱ مطرح و در ۶ بهمن برای عموم مردم به همه‌پرسی گذاشته شده بود و چون به زعم شاه توانست در آن همه پرسی رأی اکثریت مردم را از آن خود کند، نام انقلاب را بر خود گرفت.

چیستی و چرایی انقلاب سفید

پیروزی جان‌اف کندی در ریاست جمهوری آمریکا همزمان با سال ۱۳۳۹ در ایران، فصل جدیدی را در مناسبات آمریکا و کشورهای تحت سلطه آن ایجاد کرد. کندی که معتقد به تغییرات در موضوعاتی مانند خطر کمونیسم، جهان سوم، مبارزه برای آزادی و ضرورت فقر ستیزی در سطح سیاست‌های بین‌المللی بود تلاش می‌کرد برای جلوگیری از انقلاب‌های مردمی در سراسر جهان اصلاحاتی را از بدنه حاکمیت بر آنها تحمیل کند.

از این رو به انجام اصلاحاتی در کشورهای تحت سلطه خود دست زد که یکی از این کشورها ایران بود. در این میان شاه ایران که همواره مورد حمایت آمریکا بود برای اینکه از حملات احتمالی آنها در امان بماند فضا را برای اصلاحات مورد نظر آمریکا در ایران مهیا کرد و در بین مردم جامعه ایران به نحوی رفتار کرد که گویی مخالفت با این اصلاحات، مخالفت با منافع ملی است.

این اصلاحات در ابتدا شامل ۶ اصل «اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی، ملی کردن جنگل‌ها و مراتع در سراسر کشور، تبدیل کارخانه‌های دولتی به شرکت‌های سهامی و فروش سهام آنها جهت تضمین اصلاحات ارضی، مشارکت کارگران در منافع کارگاه‌های تولیدی و صنعتی، بازنگری اساسی در قانون انتخاب برای اعطای حقوق کامل و برابر سیاسی به زنان، ایجاد سپاه دانش برای سوادآموزی و گسترش فرهنگ در روستاها» بود اما شاه کم کم ۱۳ اصل «سپاه بهداشت، سپاه ترویج و آبادانی، خانه‌های انصاف در روستاها، ملی کردن تمام منابع آب‌های زیرزمینی کشور، نوسازی شهرها و روستاها، انقلاب اداری و آموزشی، تأمین امکان فروش سهام واحدهای بزرگ صنعتی به کارگران، مبارزه با تورم و گران‌فروشی، آموزش رایگان و اجباری در ۸ سال اول تحصیل، تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدارس، تعمیم بیمه‌های اجتماعی به همه ایرانیان، مبارزه با معاملات سوداگرانه اراضی و اموال غیرمنقول، مبارزه با فساد» را به اصول اولیه اضافه کرد.

مهم‌ترین هدف شاه از اعلام و اجرای این اصول گرچه در ظاهر تأمین رفاه و امنیت و فرهنگ برای مردم ایران بود اما به واقع انتقال مراکز سنتی قدرت به شخص شاه و تأمین منافع آمریکا بود. شاه که در لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در آغازین روزهای سال ۱۳۴۱ شکست خورده بود تلاش کرد برای پیاده سازی اصلاحات مد نظر خود این اصول را به همه پرسی بگذارد تا اقدامات خود را قانونی جلوه دهد. اما برخی از کمیته‌های سیاسی نسبت به این اقدام شاه واکنش‌هایی را نشان دادند و اقدام شاه را تحکیم حکومت فردی پهلوی دانستند و اجرای اوامر شاه را اقدامی به زور سرنیزه اعلام کردند و در همین راستا برخی از روشنفکران دستگیر شدند.

موضع امام و علما در برابر انقلاب سفید

در پی این اقدام شاه علما و روحانیون قم مذاکراتی را با شاه انجام دادند اما همه این مذاکرات بی نتیجه بود، در نتیجه علما همه پرسی را تحریم کردند. امام خمینی (ره) در اواخر دی همان سال، این همه پرسی را توطئه‌ای حساب شده دانستند که با ورود شخص پهلوی علیه اسلام و استقلال ملت ایران، برنامه‌ریزی شده است و نباید مانند تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی انتظار عقب نشینی دولت را داشت؛ زیرا در صورت عقب نشینی، به قیمت نابودی سلطنت پهلوی تمام خواهد شد.

ایرادات امام خمینی (ره) نسبت به اصلاحات رژیم شاه شامل این موارد بود: «در قوانین ایران رفراندوم پیش بینی نشده است، معلوم نیست چه مقامی صلاحیت دارد رفراندوم کندو این امری است که باید قانون معین کند، لوایح شش‌گانه مبهم‌اند و فاصله اعلان آن‌ها تا زمان برگزاری رفراندوم اندک است و مردم مهلت اندیشیدن درباره آن‌ها را ندارند، اکثریت جامعه ایران قوه تشخیص فهم این اصول را ندارند، رأی دادن باید در محیط آزاد باشد و این در ایران عملی نیست، به نظر می‌رسد این رفراندوم اجباری مقدمه برای از میان بردن مواد مربوط به مذهب است».

محمدرضا پهلوی که نمی‌توانست در برابر اعتراضات مقاومت کند به جای رفراندوم از عبارت تصویب ملی استفاده کرد. امام در اعلامیه‌ای که بامداد دوم بهمن ۱۳۴۱، در تهران و شهرستان‌ها منتشر شد به کاربرد عبارت «تصویب ملی» به جای «رفراندوم» به منظور رفع برخی اشکالات اشاره کرد و با تأکید بر بی ارزش بودن رفراندوم یا تصویب ملی در مقابل اسلام، اساساً شرط صحت تصویب ملی را عدم تهدید و تطمیع و درک درست ملت از رفراندوم دانست. ایشان در این اعلامیه، وجود شرایط ذکرشده درباره همه پرسی را در ایران عملی ندانست و همه پرسی اجباری را مقدمه‌ای برای از میان بردن مواد مربوط به مذهب و نیز راهی برای لوث شدن تخلفات قانونی قابل تعقیب برشمرد.

پس از انتشار این اعلامیه، سیداحمد خوانساری، از مراجع تقلید وقت شرکت در همه پرسی را حرام و در حکم مبارزه با امام زمان (ع)، دانست. همچنین بازار قم در دوم بهمن ماه تعطیل شد و بازاریان با تجمع در خانه علما، برای مقابله با همه پرسی، از آنان کسب تکلیف کردند که در نتیجه به درگیری و مقابله مأموران رژیم با مردم و روحانیان و حمله نیروهای گارد جاویدان به مدرسه فیضیه قم منجر شد. در نهایت همه پرسی در ششم بهمن ماه برگزار شد و بنا بر گفته دولت وقت، ۹۹.۹ درصد از واجدان شرایط، به لوایح شش‌گانه رأی مثبت دادند این در حالی بود که به واقع تعداد معدودی در پای صندوق‌های رأی حاضر شده بودند و محل‌های رأی‌گیری کاملاً خلوت بود.

پس از همه پرسی فوراً اجرای لوایح در دستور کار دولت قرار گرفت تا اینکه امام خمینی (ره) در در ۲۲ اسفندماه با اعتراض به زیرپا گذاشتن احکام ضروری اسلام و قرآن از سوی رژیم، هدف دولت و اقدامات آن را شکستن سد قرآن و روحانیت ارزیابی کرد و عید نوروز را برای جامعه مسلمانان عزا اعلام کرد. امام انقلاب سفید پهلوی را «انقلاب سیاه»، «انقلاب سرخ» و «انقلاب آمریکایی شاه» نامید و دولت مستبد را به جرم تخلف از احکام اسلام و تجاوز به قانون اساسی، به کناره‌گیری فرا خواند. ایشان در سخنان بعدی، همه پرسی انقلاب سفید را «رفراندوم رسوا و مفتضح شاه»» غیرقانونی»، «قلابی» و «سند عقب افتادگی ملت» خواند و با اشاره به ادعای رژیم در شرکت اکثر مردم ایران در این همه پرسی و اعتراض‌های جمع بسیاری از ملت، بر دروغ بودن این ادعا تأکید کرد.

استعمار سیاه انقلاب سفید

نتایج انقلاب سفید شاه

محمدرضا شاه به گمان خود تصور می‌کرد می‌تواند بدون خونریزی کشور را به کانون ثبات و امنیت سیاسی مد نظر آمریکا در منطقه تبدیل کند اما نتوانست به این هدف برسد. یکی از دلایلی که به شکست این انقلاب شاهنشاهی منجر شد را همین اصلاحات توأم با سرکوب دانست.

امام خمینی (ره) اما این انقلاب را، انقلابی ننگین نامید که پیامدی جز فقر و گرسنگی بیشتر مردم، نقض قوانین شرع و کشور، تباه شدن زندگی روستاییان و زارعان، فراهم کردن بازار برای استعمار نو و چپاول ذخایر مملکت، اختناق، نفوذ فساد در سراسر کشور، مسلط کردن آمریکا و اسرائیل بر همه شئون نظامی، سیاسی و تجاری کشور، هتک مقدسات اسلام، اعدام‌های غیرقانونی و انباشتن زندان‌ها از علما و مردم، قتل عام مردم، حمله به مدرسه فیضیه و کشتار پانزده خرداد ۱۳۴۲ ثمری نداشت که موجب خیزش سیاسی اجتماعی مردم ایران شد و در نهایت به انقلاب شکوهمند اسلامی یا به تعبیر امام «انقلاب سفید واقعی» و سرنگونی رژیم شاهنشاهی منجر شد.

انقلاب سفید آمریکایی در برابر انقلاب سرخ کمونیست‌ها

احمد نظارتی زاده در گفتگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به سالروز انقلاب سفید در ایران، اظهار کرد: در سال ۴۰ کندی رئیس جمهور آمریکا شد و سیاستی را در پیش گرفت که طی آن اصلاحاتی در کشورهای دیکتاتوری دوست آمریکا انجام شود.

وی با بیان اینکه انقلاب سفید آمریکایی در برابر انقلاب سرخ کمونیست‌ها و شوروی شکل گرفت، افزود: تصور نشود که این طرح محمدرضا پهلوی بود بلکه طرح دیکته شده آمریکایی بود تا کمی از فشارها از روی دوش محمدرضا برداشته شود و شاه بتواند چهره‌ای روشنفکر و اصلاح طلب به خود بگیرد.

مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاریخ با اشاره به اینکه علی امینی در آن زمان سفیر ایران در آمریکا بود و با دستور کندی به جای شریف امامی نخست وزیر ایران شد، ابراز کرد: قرار بر این بود تا امینی اصلاحات مورد نظر آمریکا را در ایران پیاده کند اما کم کم نفوذ و قدرتی پیدا کرد که شاه از آن ترسید، بنابراین در فروردین سال ۴۱ به آمریکا سفر کرد و در جریان این سفر بنا شد خود شاه اقدامات اصلاح‌طلبانه را به سرانجام برساند.

وی با اشاره به لوایح شش‌گانه انقلاب سفید، اذعان کرد: اصلاحات اراضی، ملی کردن جنگل‌ها، تصویب لایحه قانون فروش سهام به کارگران در جاهایی که ذینفع بودند، لایحه اصلاحی قانون انتخابات و ایجاد سپاه دانش لوایح شش‌گانه مورد اصلاح بودند که بعدها سپاه بهداشت و ملی شدن مراتع نیز به آنها اضافه شد و در ۶ بهمن همان سال طرح به رفراندوم گذاشته و تا حدودی اجرا شد.

تلاش برای تطهیر شاه بر مبنای قانون اصلاحات اراضی

نظارتی زاده با بیان اینکه برخی در تلاشند چهره محمدرضا شاه را به ویژه در نزد جوانان تطهیر کنند و همین لایحه اصلاحات را از نقاط قوت شاه قلمداد می‌کنند، افزود: جان مک کین سناتور معروف آمریکایی چند سال پیش گفته بود که امسال جشن کریسمس را در ایران می‌گیریم. این سناتور مبنای کار خود را همین تطهیر چهره پهلوی و لایحه اصلاحات اراضی در ایران اعلام کرده بود که تا حدودی نیز موفق شدند.

وی تاکید کرد: در حقیقت این اصول کشاورزی ما را از بین برد به طوری که در سال ۴۱ میزان واردات محصولات کشاورزی در ایران ۱۰۰ میلیون دلار بود اما این میزان در سال ۵۶ به ۲.۶ میلیارد دلار رسید.

واردات محصولات کشاورزی ۲۶ برابر شد

این مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اذعان کرد: اصلاحات به این معنی است که روند رو به رشدی در جامعه حاصل شود، اما دیدیم واردات محصولات کشاورزی به کشور ۲۶ برابر و کشاورزی ما نابود شد و به تبع آن شغل‌های وابسته به کشاورزی نیز از بین رفت.

وی ادامه داد: بعضی گمان کردند که توسط محمدرضا پهلوی سیستم ارباب رعیتی کنار گذاشته شد. واقعیت این بود که طبق اصلاحات ارضی زمین‌های بزرگ ملاکان و خوانین بین رعایا تفکیک و به قواره‌های کوچک تقسیم شد. ضرری که به کشاورزی وارد شد بدین نحو بود که قبلاً در زمین‌های بزرگ چند هکتار زیر بار کشت یک محصول می‌رفت اما وقتی زمین‌ها تفکیک و کوچک شد بازدهی نیز منفی شد.

نظارتی زاده اضافه کرد: بسیاری از مردم در ابتدا خوشحال بودند که زمین‌دار شده‌اند در حالی که وقتی پیش خوانین می‌آمدند تا آب برای کشت و کار بگیرند این پاسخ را دریافت می‌کردند که از همان کسی آب و ادوات کشاورزی بگیرید که به شما زمین داده است؛ با این شرایط کشت و کار کم کم تعطیل و زمین‌ها خشک شد و مهاجرت معکوس به شهرهای بزرگ به خصوص تهران صورت گرفت؛ در نتیجه شاهدیم که در دهه ۴۰ تا ۵۰ جمعیت تهران چند برابر شد.

زاغه نشینی نتیجه اجرای قانون آمریکایی در ایران

وی تاکید کرد: اکثراً کسانی که به تهران مهاجرت کردند همان رعیت‌هایی بودند که ممکن بود در ابتدای اجرای لوایح شش‌گانه در حق شاه نیز دعا کنند اما بعدها دیدند که بدبخت شدند. این رعیت‌ها مشغول کار در کارخانجات و مونتاژکاری و برخی هم بزهکار شدند؛ این‌ها همان زاغه نشین‌های قبل از انقلاب بودند که از اثرات اصلاحات ارضی بود.

این مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاریخ با اشاره به منافعی که انقلاب سفید برای آمریکایی‌ها داشت، گفت: کاش این اصلاحات توسط خود محمدرضا شاه برنامه‌ریزی شده و بومی شده مسئولان خودمان بود اما متأسفانه محمدرضا پهلوی فقط دستور آمریکایی‌ها را اجرا کرد و مسلماً آمریکایی‌ها نفع مردم ایران را نمی‌خواستند.

استعمار سیاه انقلاب سفید

انقلاب سفید استعماری جدید برای چپاول ایران بود

وی ادامه داد: نتایج این طرح را هم دیدیم که ۷۰ الی ۸۰ درصد وارد کننده محصولات کشاورزی شدیم که بیشتر آن از آمریکا می‌آمد؛ بدین معنی که زیر یوغ آمریکایی‌ها رفتیم و به نوعی انقلاب سفید با اینکه عنوان زیبایی داشت اما در حقیقت استعماری جدید برای چپاول ایران بود.

نظارتی زاده در خصوص مخالفت امام خمینی (ره) و علما با این طرح گفت: امام و علما از عاقبت اجرای این لوایح خبر داشتند؛ در خصوص سهام فروش کارخانه‌ها به کارگران باید پرسید به چه کسی سهام دادند؟ با اجرای این لوایح وضعیت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مردم ایران روز به روز بدتر شد؛ در بحث فرهنگی سپاه دانش را گذاشتند که تعلیمات عمومی و سربازی تقویت شود اما همان هم در عمل اجرایی نشد چرا که دیکته شده آمریکا بود و بر اساس نیازسنجی داخلی صورت نگرفته بود و بومی نبود و با هیچیک از تعالیم دینی و فرهنگی و هنجارهای اجتماعی ما سازگاری نداشت.

وابستگی شدید ایران در کشاورزی

وی تاکید کرد: نتیجه انقلاب سفید آن چیزی که محمدرضا پهلوی می‌خواست نشد اما آن چیزی که آمریکایی‌ها می‌خواستند محقق شد و ما در بحث کشاورزی تا پیروزی انقلاب وابسته وابسته شدیم.

این مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاریخ ابراز کرد: اگر قانون اصلاحات ارضی خوب بود پس چرا سال ۵۷ همه طبقات اجتماعی مردم اعم از سرمایه‌دار و فقیر، روشنفکر و کارگر، روحانیت، با حجاب و بی‌حجاب همه «مرگ بر شاه» گفتند؟ مشخص است که آن اصلاحات تأثیر نداشت.

وی با اشاره به سرگذشت محمدرضا پهلوی ابراز کرد: فرح پهلوی از قول محمدرضا در کتاب «دختر یتیم» آورده است «هر سال میلیاردها دلار خرج خرید اسلحه از کمپانی‌های آمریکایی کردم و صدها میلیون دلار به مؤسسات آموزشی و اجتماعی آمریکا کمک بلاعوض کردم»، جان فوران محقق آمریکایی در کتاب «مقاومت شکننده» همین مطلب را آورده است «در فاصله سال‌های ۵۱ تا ۵۵ حدود ۱۰ میلیارد دلار خرج خرید جنگ افزار از آمریکا شد»، با این حال سرگذشت محمدرضا شاه با این همه خدمت به آمریکایی‌ها جز آوارگی نبود.

عاقبت دوستی با آمریکا

نظارتی زاده ادامه داد: محمدرضا پهلوی در دورانی که از ایران فرار کرد تنها توانست ۵۰ روز در یک اتاق بدون پنجره در یک بیمارستان روانی در آمریکا بماند تا اینکه سرانجام به مصر بازگشت و در آنجا درگذشت؛ این عاقبت کسانی است که دست دوستی به آمریکایی‌ها می‌دهند.

وی با بیان اینکه رضاشاه توسط انگلیسی‌ها به قدرت رسید و توسط همان‌ها از قدرت برکنار شد، گفت: وقتی رضاشاه در مجلس ملی به مدرس اهانت کرد و گفت «من تو را به جایی تبعید می‌کنم که از نظر همه فراموش شوی» مدرس در پاسخ گفت «اتفاقاً مزار من زیارتگاه خواهد شد اما قبر تو را هیچکس نخواهد دانست» آن روز دوست و دشمن به مدرس خندیدند اما می‌بینیم که امروز اثری از قبر رضاشاه نیست و قبر مدرس در کاشمر زیارتگاه شده است.

تفاوت رهبران دیکتاتور دیروز با رهبران امروز

این مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اضافه کرد: محمدرضا شاه در ۲۵ مرداد سال ۳۲ از کشور فرار کرد، فرح در خاطراتش نوشته «محمدرضا گفت باید سریع از کشور خارج شویم، پرسیدم کجا؟ گفت در راه به تو می‌گویم، در وسط راه به او گفتم که یک کار ضروری دارم، شما به مهرآباد برو، من خود را می‌رسانم، وقتی رسیدم دیدم محمدرضا معطل من نمانده و سریع از کشور خارج شده است»، محمدرضا شاه در ۲۶ دی هم وقتی عرصه را تنگ دید فرار کرد.

وی با اشاره به شهادت سردار سلیمانی ابراز کرد: با این حال زمانی که حاج قاسم سلیمانی شهید شد و مسئولان جمهوری اسلامی ایران گفتند که انتقام می‌گیریم، ترامپ تهدید کرد و گفت ۵۲ نقطه از ایران را هدف حمله قرار خواهد داد که یکی از این نقاط بیت رهبری است؛ با این وجود رهبر معظم انقلاب در ۱۹ دی ماه همان سال طبق سنوات گذشته با مردم قم دیدار کردند و حتی سخنرانی ایشان پخش زنده جهانی شد تا به ترامپ بگوید من سخنرانی کردم اگر جرأت داری بزن!

نظارتی زاده خاطر نشان کرد: در زمان حضرت امام خمینی (ره) نیز صدام بیش از ۱۳۰ موشک به تهران زد اما امام یک لحظه هم از تهران خارج نشد؛ این تفاوت رهبران دیکتاتور دیروز با رهبران امروز ماست.

استعمار سیاه انقلاب سفید

کد خبر 722975

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.