به گزارش خبرگزاری ایمنا، مسئله حجاب از گذشتههای دور در فرهنگ باستانی و ملی مردم ایران وجود داشته است، اما از زمان پیروزی انقلاب اسلامی این مسئله ابعاد پیچیدهای به خود گرفت؛ چرا که از یکسو مردم مؤمن و متدین ایرانی اسلامی به حجاب به عنوان امری واجب و جزو اصول اعتقادی خود تمایل داشتند و از سوی دیگر دشمنان این مرزوبوم برای برچیدن ماهیت انقلاب پروژه اندلسسازی ایران را در پیش گرفتند و در این راه تمام هم و غم خود را به کار بستند تا بیحجابی و لجامگسیختگی فرهنگی را در بطن جامعه نهادینه کنند زیرا میدانستند با فرهنگ عمیق و ریشهدار ملتهای مسلمان و در رأس آنها ایران، نخواهند توانست به اهداف پلید خود دست پیدا کنند و ریشه استعمار آنها برای همیشه در ایران خشکیده خواهد شد. از اینرو از سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نقشهها و توطئههای خود را به صورت نرم و آهسته از دوران قاجار آغاز کردند تا به کشف حجاب بانوان در دوران رضاخانی دست زدند. بر این اساس میتوان گفت یکی از ظلمهایی که رژیم پهلوی با حمایت دولتهای غربی نسبت به مردم ایران روا داشت، مسئله ۱۷ دی و سالروز اعلام منع حجاب در دستگاه پهلوی است.
رضاخان مصمم بود تا سیاستهای غرب را اجرا کند و به هوای حرکت به سمت تجدد، ایران را به سبک غربیها مدرنیزه کند و از این حیث که اسلام را مانعی برای پیشبرد اهداف استعماری و استثماری غرب میدانست، مأمور شد برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود و حامیان غربیاش به اقداماتی در خصوص از بین بردن اسلام در جامعه دست بزند.
او برای عادیسازی و مقبول واقع شدن سیاستهایی که در ذهن داشت در ابتدا به سیاست تغییر لباس در ایران روی آورد و در ادامه زمانی که سیاست تغییر لباس اندکی در جامعه مورد پذیرش قرار گرفت، اقدامات خود در مبارزه با حجاب و اشاعه بیحیایی را آغاز کرد.
حضرت آیتالله خامنهای این اقدام رضاخان را «یکی از جنایات بزرگ رژیم طاغوت» پهلوی با هدف «برداشتن عفت» و «برداشتن حیا» از جامعه اسلامی دانستند تا اینکه «همان بلایی که بر سر زن در جوامع غربی آمد، بر سر زن مسلمان ایرانی بیاورند.»
چادر و چاقچور، دشمن ترقی و پیشرفت مردم ماست
رضاخان فلسفه این اقدام خود را برای محمود جم که کشف حجاب در کابینه او انجام شد، چنین تشریح کرده است: «این چادر چاقچورها را چطور میشود از بین برد؟!» دو سال است که این موضوع فکر مرا به خود مشغول داشته، از وقتی که به ترکیه رفتم و زنهای آنها را دیدم که پیچه و حجاب را دور انداخته و دوش به دوش مردها کار میکنند، دیگر از هر چه زن چادری بود بدم آمده است» و بعد برداشت خود را از کشف حجاب ترکیه چنین تحلیل میکند: «اصلاً چادر و چاقچور، دشمن ترقی و پیشرفت مردم ماست.»
رهبر معظم انقلاب در همین زمینه و در دیدار جوانان و فرهنگیان در مصلای رشت فرمودند: «رضاخان قلدر وقتی خواست از غرب برای ما سوغات بیاورد، اولین چیزی که آورد، عبارت از لباس و رفع حجاب بود؛ آن هم با زور سر نیزه و همان قلدری قزاقی خودش! لباسها نباید بلند باشد؛ باید کوتاه باشد؛ کلاه باید اینطوری باشد؛ بعد همان را هم عوض کردند: اصلاً باید کلاه شاپو باشد! اگر کسی جرئت میکرد غیر از کلاه پهلوی -کلاهی که آن موقع با این عنوان شناخته میشد- کلاه دیگری سرش بگذارد، یا غیر از لباس کوتاه چیزی بپوشد، باید کتک میخورد و طرد میشد. این چیزها را از غرب گرفتند! زنها حق نداشتند حجابشان را حفظ کنند؛ نه فقط چادر -چادر که برداشته شده بود- اگر روسری هم سرشان میکردند و مقداری جلوی چانهشان را میگرفتند، کتک میخوردند! چرا؟ برای اینکه در غرب، زنها سربرهنه میآیند! اینها را از غرب آوردند. چیزی را که برای این ملت لازم بود، نیاوردند. علم که نیامد، تجربه که نیامد، جد و جهد و کوشش که نیامد، خطرپذیری که نیامد -هر ملتی بالاخره خصوصیات خوبی دارد- اینها را که نیاوردند. آنچه را هم که آوردند، بیدریغ قبول کردند. فکر و اندیشه را آوردند، اما بدون تحلیل قبول کردند؛ گفتند، چون غربی است، باید قبول کرد. فرم لباس و غذا و حرف زدن و راه رفتن، چون غربی است، بایستی پذیرفت؛ جای بروبرگرد ندارد! برای یک کشور، این حالت بزرگترین سم مهلک است؛ این درست نیست.»
هتکحرمت و خانهنشینی زنان محجبه
شاه مأموران خود را امر کرده بود که از یکم فروردین ۱۳۱۴ مردها کلاه شاپو بر سر بگذارند و زنها بدون چادر از خانه خارج شوند. او ابتدا به افراد تراز اول مملکتی و شهرهای مختلف دستور داد تا با همسران بیحجاب خود در مجالس حضور پیدا کنند. خبر منع حجاب بسیار غیرمنتظره بود و بهمنزله آن بود که مزدوران شاه هر گونه اقدامی را که بخواهند میتوانند علیه زنان محجبه انجام دهند؛ زنانی که تا آن روز حتی حاضر نبودند نقاب از چهره بردارند.
بر همین اساس پلیس اجازه پیدا کرده بود تا با زور روسریها را از سر زنان بکشد و زنانی هم که میخواستند بدون حجاب در ملأعام ظاهر نشوند، در خانه ماندند تا درگیریها تمام شود. حتی عدهای از مردم به خاطر ترسی که داشتند اقدام به ساخت حمام در منازل خود کردند تا حجاب از سر نوامیسشان برداشته نشود.
موضوع تا حدی جدی بود که زنان محجبه مورد هتک حرمت مزدوران شاه قرار میگرفتند و اگر در جامعه حضور پیدا میکردند، مورد تعقیب قرار میگرفتند تا به خانه برگردند. مزدوران حتی به این هم اکتفا نمیکردند و با زور سرنیزه وارد خانه آنها میشدند و اتاق و صندوق لباس آنها را نیز تفتیش میکردند تا اگر چادری ببینند، پاره کنند یا به غنیمت ببرند.
روز هفدهم دی سال ۱۳۱۴ شمسی که قرار بود روز جشن فارغالتحصیلی دانشسرای عالی باشد، علیاصغر حکمت، وزیر معارف وقت به رضاخان پیشنهاد داد که همراه با اعضای خانواده سلطنتی بیحجاب در این مراسم شرکت کند. شاه به اتفاق ملکه و شاهدختها در جشن دانشسرای مقدماتی حضور پیدا کرد. وقتی میخواست گواهینامه فارغالتحصیلی را به دست دانشجویان بدهد گفت: «شما زنها باید این روز را که روز سعادت و موفقیت شماست روز بزرگی بدانید و از فرصتی که به دست آوردهاید برای خدمت به کشور خود از آن استفاده کنید.»
واکنشها به اقدامات رضاخانی!
اما این اقدامات رضاخانی واکنشهایی را در پی داشت؛ مسلماً رجال سیاسی که جیره خوار حکومت بودند و ارادهای از خود نداشتند، همچنین طبقه اشراف و روشنفکران غربزده آن زمان که بهطور عمده تحصیلکردگان در فرنگ بودند از قانون منع حجاب رضاخانی استقبال کردند؛ بهطوری که از نظر آنها هفدهم دی «آغاز فصل جدیدی در تاریخ زندگانی و حیات اجتماعی زن ایرانی» بود. اما در بین رجل سیاسی فردی به نام مخبرالسلطنه بود که زمانی رئیسالوزرای شاه محسوب میشد و نسبت به هفدهم دی واکنشی متفاوت نشان داد. وقتی از او دعوت میکنند تا به همراه همسرش در یکی از مجالس مربوط به کشف حجاب شرکت کند در جواب مینویسد: «خانمی مجلسآرا ندارم و تنها آمدن خلاف نزاکت است» و بعدها میگوید: «من به آن مجلس نرفتم، میدانستم لجام که برداشته شد سرانجام چه خواهد بود.» همچنین صدرالاشراف وزیر عدلیه کابینه جم، اگر چه در مراسم کشف حجاب شرکت کرد اما به بهانه مریضی همسر از آوردن او امتناع کرد.
در برابر گروه نخست که در اقلیت بودند؛ گروه دیگری وجود داشت که مخالف صد درصدی قانون منع حجاب بودند و آن قشر روحانیت، تجار، کسبه، کشاورزان و سایر تودههای مردم بودند؛ از اینرو بهطور جدی به مخالفت با قانون بیحجابی برخاستند.
رضاخان برای اعمال فشار و اجرای قانون منع حجاب خود از هر تلاشی فروگذار نکرد. او در برابر مخالفت علما با قانون کشف حجاب نهایت خشونت را اعمال کرد و علمای زیادی را تبعید یا زندانی کرد. او در ادامه این مسیر مسجد گوهرشاد را به توپ بست و مردم بسیاری را که برای اعتراض به قانون تغییر لباس به این مسجد آمده بودند، شهید و مجروح کرد، اما مردم تسلیم نشدند و با درخواست علما در سال ۱۳۲۳ در دوران حکومت محمدرضا پهلوی حجاب اصیل خود را باز پس ستاندند و قانون کشف حجاب رضاخانی برای همیشه لغو شد. رهبر معظم انقلاب در در دیدار با مردم قم فرمودند: «برداشتن حجاب، مقدمهای برای برداشتن عفت بود؛ برای برداشتن حیا در جامعهی اسلامی بود؛ برای سرگرم کردن مردم به عامل بسیار قوی و نیرومند جنسی بود؛ برای اینکه از همهی کارهای دیگر بمانند؛ و مدتی هم موفق شدند، اما ایمان عمیق ملت ایران نگذاشت.»
تلاشهای رضاخان برای کشف حجاب راه به جایی نبرد؛ رضاخان با اقدامات ضددینی تنها خود را نزد مردم منفورتر کرد و انگلیسها هم خوب حق این گاو شیر را کف دستش گذاشتند و او را به نقطهای دوردست تبعید کردند.
ورود به دوره جدید کشف حجاب رضاخانی در بطن جامعه اسلامی!
رضاخان رفت اما با کمال تأسف شاهدیم در جامعه عدهای دانسته یا ندانسته هنوز اهداف او را دنبال میکنند و پوشش را نشانه عقبماندگی میدانند تا جایی که از پوشیدن لباسهای ملی خود نیز خجالتزده میشوند؛ بالعکس همه تلاش خود را میکنند تا از مدهای غربی وارداتی تقلید کنند که بعضاً بسیار زشت و مضحک هستند. تا جایی که حتی رفتن به فلان کشور اروپایی یا حتی ترکیه و دبی را نشانه فرهنگ و به قولی با کلاس بودن خود میدانند، در حالی که ترکها هم فهمیدهاند که نباید فریب آتاتورک را میخوردند و تلاش میکنند مانند زنان سایر کشورهای جهان که به سمت فرهنگ اسلامی گرایش پیدا میکنند، به این فرهنگ بازگردند. امروزه بهطور کامل آشکار شده است که الگوی زن مسلمان ایرانی به عنوان یک الگوی جدید در جهان مطرح شده است و بهرغم تبلیغات گسترده، زنان با شمایل و تفکر اسلامی در همه عرصهها توانمندیهای بسیار خوبی را از خود بروز میدهند و با داشتن پوشش اسلامی به سطوح بالای اجتماعی و علمی رسیدهاند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور فرمودند: «حجاب مایه تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه مادیگرایان، مایه اسارت زن نیست.»
ایشان در زمانی دیگر هم فرمودند: «خیلی از کسانی که کشف حجاب میکنند، اگر بدانند پشت کار آنها چه سیاستی است، قطعاً این کار را نمیکنند. دشمن با برنامه وارد شده، ما هم باید با برنامه وارد شویم، کارهای بیفایده نباید انجام بگیرد.» بر همین اساس میبینیم که مسئله حجاب، یک مسئله فردی نیست که بتوان بهراحتی از کنار آن عبور کرد، بلکه مسئلهای اجتماعی و در عین حال کاملاً سیاسی است. افرادی که کشف حجاب میکنند غالباً سه گروه هستند؛ کسانی که مزدور هستند و در ازای ترویج بیحجابی در جامعه پول میگیرند، کسانی که بیخبر از قانون خدا و کشور هستند و گروهی که کاملاً به قانون حجاب و اصول اعتقادی پایبند هستند. عقاید گروه اول و سوم که مشخص است، اما در خصوص گروه دوم باید برنامهریزیهای درستی توسط مسئولان امر صورت گیرد.
آنچه حتمی است آن است که مسئله کشف حجاب و برهنگی چه از سمت دشمنان باشد و چه از سمت دوستان مردد و ملاحظهکار حتماً باید جمع شود: «این مسئله بهطور قطع حل خواهد شد. امام، در اولین هفتههای انقلاب، مسئله حجاب را الزاماً و قاطعاً بیان کردند؛ جزو اولین کارهای امامِ راحل (رضوان الله علیه) این بود. حالا هم حل خواهد شد، انشاءالله.»
نکتهای که در این نوشتار مغفول ماند، این است که فرهنگ عفاف و حجاب به عنوان یکی از آموزههای مسلم دین مبین اسلام و امری مطابق با فطرت پاک انسانها از دیرباز تاکنون در کشور ما وجود داشته است و نه تنها محدودیتی ایجاد نکرده که موجب رشد و تعالی بانوان این سرزمین شده است. باید در نظر داشت که تاریخ مصرف بیحجابی، هرزگی و برهنگی گذشته است و آینده جهان به دست متدینین و همانهایی است که به سمت پوشش و حیا حرکت میکنند.
ایران در موضوع حجاب هم به لحاظ تمدنی، هم به لحاظ حکومتی و هم به لحاظ دیدگاههای مردمی و فرهنگ عمومی جامعه هیچگاه آنتالیا و ترکیه نمیشود و کسانی که تلاش میکنند تا فرهنگ برهنگی را در میان این ملت نهادینه کنند و این انتظار را داشته باشند که زنان مومنه بتوانند با زنان بی حجاب زندگی مسالمتآمیزی داشته باشند، در محاسبات خود سخت در اشتباهاند، چرا که این مردم در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی شهدای زیادی را تقدیم این آب و خاک کردند که در اکثر وصایای آنها بر حفظ حجاب تاکید شده است و توده مردم نیز بر همین باور زندگی میکنند.
مسئله حجاب، واجب شرعی و مطالبه مردمی است
همچنان که میبینیم از سالهای قبل که بحث آزادی در کشور مطرح شد با گذشت هر سال و هر ماه، واکنش جامعه به کشف حجابها و برخی بیعملیها نهتنها نشان از عادیشدن آن نداشت که رو به شدت گرفتن گذاشت. البته مردم میدانند برخی اقدامات و تدبیرها بر عهده حکومت است و منتظرند تا حاکمیت نیز وظایف خود را در این خصوص به سرانجام برساند. هر چند حکومت هم مسئله حجاب را رها نکرده است و اگر بخواهد هم نمیتواند از کنار این مسئله عبور کند؛ چرا که مسئله حجاب علاوه بر آنکه جنبی دینی و شرعی دارد، یک مطالبه مردمی است.
تمام تلاش دشمنان در طی چهار دهه پیروزی انقلاب اسلامی تلاش برای قبحزدایی از کشف حجاب بود و در اغتشاشات سال گذشته به اوج رسید و با استفاده از تمام ظرفیت خود سعی کرد بدحجابی را به مرحله کامل کشف حجاب تبدیل کند و البته مسئولان همچنان در خواب غفلت به سر میبرند؛ با این وجود برخی از گروههای مردمنهاد در سالهای اخیر با تذکر لسانی و حتی اهدای گل و داشتن برنامههای فرهنگی سعی کردهاند زنان و دختران جامعه را به فرهنگ اسلامی جذب کرده و از منجلاب بیبندوباری نجات دهند، اما این کافی نیست.
حتی اگر اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ و مکاشفات پس از آن پیش نمیآمد، بازهم شواهد متعددی در سبک زندگی تمرکز دشمنان برای قبحزدایی از کشف حجاب را تأیید میکرد، چه اینکه از چند سال قبل کشف حجاب شروع شده بود و از بهار ۱۴۰۱ شدت گرفته بود.
دیدگاههایی برای حل چالشی به نام حجاب
بر همین اساس، کارشناسان دیدگاههای مختلفی در برخورد با فیصله دادن در موضوع عفاف و حجاب مطرح کردهاند؛ بعضی معتقدند که حجاب باید اختیاری شود که این دیدگاه در نظر توده مردم ایران مطرود است چرا که با چنین اقدامی هیچ حد و مرزی نمیتوان برای پوشش متصور شد.
دیدگاه بعدی سکوت در برابر منکرات است، صاحبان این دیدگاه به دلیل مشکلات اقتصادی جامعه مدعی هستند که ورود به مسئله عفاف و حجاب در این شرایط به صلاح مملکت نیست. گروهی دیگر خواستار استفاده از یک فرآیند هوشمند و دقیق در کوتاهمدت و بلندمدت هستند تا این دغدغه را به عنوان یک مسئولیت اجتماعی در قالب طرح جامع عفاف و حجاب نمایان کنند و پروژه اندلسسازی ایران برای همیشه خاتمه پیدا کند.
از اینرو تسریع در تصویب طرحی کاربردی با مشخص شدن متولی امر حجاب در کشور همراه با ضمانتهای قانونی و اجرایی ضروری به نظر میرسید که این مهم در قانون جامع عفاف و حجاب دیده شده است و با تصویب آن در مجلس شورای اسلامی به ثبات وضعیت عفاف و حجاب در کشور کمک خواهد کرد.
نظر شما