به گزارش خبرگزاری ایمنا، سیزدهم دی سال ۱۳۹۸ بود که قهرمانی از این دیار به به آرزوی دیرینه خود رسید یک ملت که نه، یک جهان را عزادار کرد؛ سینه خیل عظیم دوستداران این قهرمان در غم فقدان او آتش گرفت و هر شخصی به نوبه خود تلاش کرد و میکند تا کمی این داغ بر دل نشسته را آرام کند.
نویسندگان با قلم، هنرمندان با دستان خود و خوانندگان صدای خود را خرج این سرباز وطن کردند و آهنگها و سرودهای ماندگاری را بهیاد و نام او خلق کردند که در ادامه مروری بر تعدادی از این آثار خواهیم داشت:
سپیدار حامد زمانی
«با عشق این قصه شروع میشه اون جا که عطر یاس میپیچه
من مردمی رو میشناسم که دنیا کنار عشقشون هیچه
آتشفشان تو قلب مرداشه کوهن که سر به زیر و آرومند
من رشته کوههایی رو میشناسم که از ته دنیام معلومند
مشق شهادت میکنند مردای این خاک از روی دست و بازوی سقای بیدست
یه نخل بیسر سوخته تو خون و آتیش هر جای این خونه چراغ روشنی هست
هیشکی ندیده قبل این مردم سپیدار شال دلیری و سلحشوری ببنده
این جنگل افرا یه عمره نذر کرده وقت تبر خوردن میون خون بخنده»
قاسم سلیمانی زنده است غلامرضا صنعتگر
«جان خود را فدای جانان کرد
پهلوانمرد آسمانی ما
رستم دیگری به میدان زد
از دل شاهنامهخوانی ما
او خودش یک تنه سپاهی بود
زخمی از هر نبرد بر تن او
بیسلاح و زره به خط میزد
نام پروردگار جوشن او
او که پا میگذاشت در میدان
جبهه آرام میشد از عطرش
رنگ و بوی نمازمان را دشت
گریههای شبانه وِترش
گفتم از اوست هر چه ما داریم
پرچمش را نمیدهیم از دست
ناگهان آسمان به حرف آمد
حاج قاسم هنوز هم زندهست
قاسم هنوز در شهر قاسم هنوز در خط
گرم نبرد در کوه گرم گذشتن از شط
قاسم هنوز با ماست در کوچه و خیابان
قاسم هنوز زندهست ما را گواه قرآن
قاسم میان سنگر گرم دفاع مانده
قاسم همیشه با ما از صبح فتح خوانده
قاسم هنوز در فاب در سینه خطرهاست
قاسم هنوز زنده ست قاسم هنوز اینجاست
کوه بود و بلند بالاتر
ماه بود و چقدر زیباتر
لب او محو ذکر یا زهرا
چشمهایش به یاد مولا تر
بود در چشمهای نافذ او
مالکاشتر علی پیدا
در دفاع از حرم هنوز انگار
بیقرار است حاج قاسم ما
سربلندیم و تا ابد بالاست
پرچم قاسم سلیمانی
ما سپاه رهایی قدسیم
هم ره رهبر خراسانیم
گفتم از اوست هرچه ما داریم
پرچمش را نمیدهیم از دست
ناگهان آسمان به حرف آمد
حاج قاسم هنوز هم زندهست
قاسم هنوز در شهر قاسم هنوز در خط
گرم نبرد در کوه گرم گذشتن از شط
قاسم هنوز با ماست در کوچه و خیابان
قاسم هنوز زندهست ما را گواه قرآن
قاسم میان سنگر گرم دفاع مانده
قاسم همیشه با ما از صبح فتح خوانده
قاسم هنوز در فاو در سینه خطرهاست
قاسم هنوز زندهست قاسم هنوز اینجاست»
مرد میدان علیرضا افتخاری
«تو مکن تهدیدم از کشتن که من
تشنه زارم به خون خویشتن
تشنه زارم به خون خویشتن
گر بریزد خون من آن دوست رو
پای کوبان جان برافشانم بر او
پایکوبان جان برافشانم بر او
رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون جهند از دست خود دستی زنند
چون رهند از نفس خود رقصی کنند
میرسد آواز عشق
میرسد آواز عشق از چپ و راست
منطقالطیر سلیمانی کجاست
منطقالطیر سلیمانی کجاست کجاست
مطربانشان از درون دف میزنند
بحرها در شورشان کف میزنند
تو نبینی لیک بهر گوششان
برگها بر شاخهها هم کف زنان
رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون جهند از دست خود دستی زنند
چون رهند از نفس خود رقصی کنند»
سردار کرمانی محمدرضا نظری
«بارش بارانی یار خراسانی
ای اشتر ثانی قاسم سلیمانی
مرحم به دردهای خستهدلان بودی
سردار کرمانی قاسم سلیمانی
از غم و غصه و لبالب بودی
همیشه در حسرت و تب بودی
همه افتخارت این بودش که
سرباز سپاه زینب بودی
توو این روزای که قحطی مردی هست
الگوی مردانی قاسم سلیمانی
دشمن میلرزید از ابهت چشمات
وقت رجزخوانی قاسم سلیمانی
از خدا گرفتی حاجت آخر
گرفتی برگ براعت آخر
قسمتت شد شهادت آخر
قسمتت شد شهادت آخر
شهادت مبارک سردار شهادت مبارک سردار
شبیه حسین شدی تو بی شک
شبیه عباش شدی تو پر پر
شبیه تن علی اکبر شد تن تو ارباً اربا آخر
شهادت مبارک سردار شهادت مبارک سردار»
سردار مهراد جم
«باروت و اشک و خون و خاکستر تقدیر این خاک مقدس شد
این اشتباه و ما نمیبخشیم تکلیف این بازی مشخص شد
این قطرهها دریا میشن وقتی خونت شبیه چشمه میجوشه
با بغض خون رو لباس تو ایران لباس رزم میپوشه
ما خواب بودیم و تو رو کشتن شرمندتم سردار شرمنده
امروز اما مادرم داره بندای پوتینم رو میبنده
ما خواب بودیم و تو رو کشتن شرمندتم سردار شرمنده
امروز اما مادرم داره بندای پوتینم رو میبنده
میبینم اون روزی رو که این بوم مثل جهنم غرق آتیشه
رفته علمدار و علم برپاست خونت گریبان گیرشون میشه
تو آرزوت آزادیه دنیاست از آرزوهای تو میترسند
سردار آسوده بخواب وقتی حتی از عکسای تو میترسند
اسمت داره دنیا رو میگیره دنیایی که این روزا تاری که
ما سربدارای توییم سردار برگشتن فرمانده نزدیکه
ما خواب بودیم و تو رو کشتن شرمندتم سردار شرمنده
امروز اما مادرم داره بندای پوتینم رو میبنده
ما خواب بودیم و تو رو کشتن شرمندتم سردار شرمنده
امروز اما مادرم داره بندای پوتینم رو میبنده»
آرامش قبل از طوفان گروه ندای ثامن
«آرامشِ در چشمانت
آرامشِ قبل از طوفان
با هر قدمت میپیچید
فریاد یلی در میدان
عاشق که شدی بیباکی
عُشاق علی بی ترسند
از خاطرهات لرزانند
از اسم تو هم میترسند
عهد اگه عهده، عهده یه مرده
مرد اگه مرده، اهل نبرده
عشقه و هر کس رفته از این راه
جز با شهادت بر نمیگرده
شبها ابر بارونی
روزا مرد مِیدونی
دیدار نزدیکه میدونی
از که شنیدی سرّ خدا را؟
از که گرفتی جام بقا را؟
غرق به خون شد تا که تن تو
شد عَلَم ما پیرُهن تو
آرامشِ در چشمانت
آرامشِ قبل از طوفان
با هر قدمت میپیچید
فریاد یلی در میدان
عاشق که شدی بیباکی
عُشاق علی بی ترسند
از خاطرهات لرزانند
از اسم تو هم میترسند
این راه، راه امیده
نوبت به ما رسیده
گفتی وقت طلوع خورشیده
مرد قیامی، مثل امامت
نام امامت، تکیه کلامت
وارث راه روح خدایی
رسم پدر شد، رسم و مرامت
آرامشِ در چشمانت
آرامشِ قبل از طوفان
با هر قدمت میپیچید
فریاد یلی در میدان
عاشق که شدی بیباکی
عُشاق علی بی ترسند
از خاطرهات لرزانند
از اسم تو هم میترسند»
سردار من حامد زمانی
(این آهنگ در دی سال ۱۳۹۵ در یادواره ۴۵۰ شهید اطلاعات عملیات استانهای اصفهان، یزد و چهار محال و بختیاری در اصفهان رونمایی شد که برای ۴ شهید شاخص استان یعنی شهیدان خرازی، همت، کاظمی و ردانیپور است.)
«ویی برگشتی و میگی که حرفت تنها جنگت نیست
نشون غیرتت تنها، همین تیر و تفنگت نیست
تویی برگشتی و انگار میخوای فانوس و برداری
تو خوب از نقشهها، از معبرها، از ما خبر داری
بگو سردار من وقتی گلوله چارهگر میشه
که تو قلبهای این مردم امید و عدل جاری شه
بگو سردار من، خرازی بیدار میدونها
مگه میشه فقط اسمت بمونه رو خیابونها
بگو سردار من دلدار من فرماندهی بیدار من
از دل بگو، از جان بگو لبتر کن ای طوفان
بگو از دیدنیهایت بگو از رسم و راهت
بگو روشن بگو راحت بگو، از قبله از ماهت بگو
بپرس از هم قطارها کو دعاهایی که میکردیم
قرار ما نبود از راهی که رفتیم برگردیم
قرار این بود مثل کاظمی روزهای و شب هامون
فقط اسم حسین باشه تو دل هامون، رو لب هامون
بگو سردار من از عشق از اشکهای تو خلوت
بگو از خادم سربازها بودن میون خط
چه دستهایی گرفتی تو با این دستی که افتاده
یه دست تو صدا داره که دلها رو تکون داده
دل عالم هوایی و دل عاشق هواییتر»
نظر شما