به گزارش خبرگزاری ایمنا، همواره در طول تاریخ و فراز و نشیبهای آن، مردم جامعه برای پیشبرد مسائل و الگوگیری نیازمند حضور پیشتازانی همعصر با خود بودند که این وظیفه و در دورانهای مختلف بهدوش علما بوده است.
اگر قصد داشته باشیم صرفاً به دوران معاصر نگاهی گذرا داشته باشیم، شاهدیم که در وقایع مهم تاریخی از انقلاب مشروطه گرفته تا پیروزی انقلاب اسلامی و حتی دوران دفاع مقدس، این علما بودهاند که در رشد و پیشرفت جامعه نقش ایفا کردهاند و نوجوانانی که در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، پای ثابت منبر و مساجد و سخنرانی علما بودند، در دوران دفاع مقدس تبدیل به جوانانی برومند شده و جان خود را در راه این کشور بر کف دست گذاشتند.
شاید بسیاری از ما حداقل در حین گذر از خیابانها و در طول زندگی روزمره با نام برخی از این علما آشنا شده، اما از زندگی آنها اطلاع چندانی نداشتیم باشیم، بر همین اساس قصد داریم که در این گزارش شما را با چند تن از علما آشنا کنیم.
ابن شهرآشوب:
ابوجعفر، محمد بن علی بن شهرآشوب بن ابونصر بن ابوالجیش ساروی مازندرانی ملقب به رشیدالّدین و عزالدّین و مشهور به اِبنِ شَهْرْآشوب در جمادیالثانی سال ۴۸۸ قمری (خرداد یا تیر ۴۷۴ شمسی) در ساری مازندران زاده شد.
وی از کودکی به تحصیل علم پرداخت و در هشت سالگی تمام قرآن را حفظ کرده بود و از این به بعد او را «حافظ» (حافظ قرآن) لقب دادند؛ پس از فراگیری قرآن و دروس مقدماتی و ادبی به تحصیل علوم و معارف دینی مثل فقه و اصول، حدیث، رجال، کلام و تفسیر پرداخت.
شهرآشوب در نزد پدر و جدّش و بزرگانی چون شیخ طبرسی، عبدالواحد آمدی و قطبالدین راوندی سطوح عالی علم و ادب را گذراند و آنجا که آن بزرگان هر یک در شهر و دیاری دور از هم زندگی میکردند، مشخص است که ابن شهرآشوب در راه کسب علم و معرفت و برای استفاده از محضر دانشوران بزرگ شیعه در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری سالها از این شهر به آن شهر و از این دیار به آن دیار در حال مهاجرت و گشت و گذار بوده است.
از آثار وی میتوان به مناقب آل ابی طالب، متشابه القرآن و مختلفه، مثالب النواصب، معالم العلماء، أعلام الطرائق فی الحدود والحقائ قمواردی و مواردی از این دست اشاره کرد.
سرانجام او در شب جمعهٔ ۲۲ شعبان ۵۸۸ هقمری برابر با ۱۸ شهریور ۵۷۱ شمسی در حلب درگذشت و در جبل الجوشن در نزدیکی محلی مشهور به مشهد الحسین (ع) به خاک سپرده شد.
ابوالفتوح رازی:
جمالالدین حسین بن علی بن محمد مشهور به ابوالفتوح رازی از مفسران و علمای بزرگ شیعه در سده ششم هجری بود.
وی احتمالاً بین سالهای ۴۸۰ و ۵۲۵ هجری میزیسته و احتمالاً در ری متولد شد.
تفسیر مفصل فارسی او به نام روضالجنان و روحالجنان معروف به تفسیر ابوالفتوح از تفسیرهای جامع و معتبر قرآن است، همچنین از دیگر آثار وی میتوان به شرحالشهاب، رسالهٔ یوحنا، رسالهٔ حسنیه، روح الاحباب و روح الالباب فی شرح الشهاب و مواردی از این دست اشاره کرد.
سرانجام ابوالفتح رازی در اواسط سده ششم هجری در ری درگذشت، که مقبره او در حرم عبدالعظیم شهرری است
شیخ طبرسی:
امین الاسلام ابوعلی فضل بن حسن طَبرِسی یا شیخ طبرسی ملقب به امین الاسلام دانشمند و فقیه شیعه ایرانی است که کتابهایی درباره علوم دینی تألیف کردهاست.
شیخ طبرسی در علوم دینی زمان خود مانند تفسیر، فقه، کلام، سیره و تاریخ ائمه مشهور بوده و در همهٔ این موضوعات کتابهایی نوشته و از آثار وی میتوان به مجمع البیان، جوامع البیان، جوامع الجامع و الاحتجاج اشاره کرد.
نقل است که زمانی سکتهای بر علامه عارض میشود و خاندانش به این گمان که او به رحمت ایزدی پیوسته است وی را به خاک میسپارند؛ او پس از مدتی به هوش آمده، خود را درون قبر میبیند و هیچ راهی را برای خارج شدن و رهایی از آن پیدا نمیکند و در آن حال نذر میکند که اگر خداوند او را از درون قبر نجات دهد کتابی را در تفسیر قرآن بنویسد.
در همان شب قبرش به دست فردی کفن دزد نبش میشود و آن گورکن پس از شکافتن قبر شروع به باز کردن کفنهای او میکند؛ در آن هنگام علامه دست او را میگیرد، کفن دزد از ترس، تمام بدنش به لرزه میافتد، علامه با او سخن میگوید، لیکن ترس و وحشت آن مرد بیشتر میشود و طبرسی به منظور آرام ساختن او، ماجرای خود را شرح میدهد و پس از آن میایستد؛ کفن دزد نیز آرام شده، با درخواست علامه که قادر به حرکت نبود، او را بر پشت خود مینهد و به منزلش میرساند.
طبرسی نیز به پاس زحمات آن گورکن، کفنهای خود را به همراه مقدار بسیاری پول به او هدیه میکند. آن مرد نیز با مشاهده این صحنهها و با یاری و کمک علامه توبه کرده، از کردار گذشتهاش از درگاه خداوند طلب آمرزش میکند. طبرسی نیز پس از آن به نذر خود وفا کرده، کتاب مجمع البیان را مینویسد؛ وی تفسیر خود را در مدت هفت سال و با اقتباس از تفسیر «التبیان» اثر شیخ طوسی، تدوین کرد و هر یک از فنون مختلف قرآنی را به صورت جدا از هم و در قالبی منظم و مرتب بیان کرد، این نظم خاص سبب شد که دانشمندان شیعه و سنّی، آن تفسیر را بر بسیاری از تفاسیر دیگر برتری داده، آن را مورد ستایش قرار دهند.
در مورد زادگاه وی اختلاف نظر وجود دارد، چراکه عدهای او را اهل طبرس و عدهای دیگر او را اهل طبرستان میدانند اما در هرحال به خراسان هجرت کرد، در مشهد ساکن شد و در اواخر عمرش به سبزوار رفت و در همانجا درگذشت.
پیکر او را در مشهد و در نزدیکی حرم امام رضا (ع) دفن کردند؛ همچنین خیابانی در آنجا به نام او، خیابان طبرسی نامگذاری شده است.
نظر شما