به گزارش خبرگزاری ایمنا، «وحدت حوزه و دانشگاه» یکی از مسائل مهمی است که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی همواره مورد تاکید امام خمینی (ره) بود که با شهادت عالم مجاهد آیتالله دکتر محمد مفتح در بیستوهفتم آذر ۵۸ روزی با این عنوان در تاریخ رسمی کشور به ثبت رسید. در آن روز شهید محمد مفتح وارد دانشکده الهیات دانشگاه تهران شد و در همان لحظه ورود، مورد اصابت گلولههای فراوان سه تروریست مسلح به نواحی پا، شانه و مغز قرار گرفت و همزمان با اذان ظهر در بیمارستان امیراعلم، به لقای الهی دست یافت.
ترور آیتالله مفتح پس از شهادت آیتالله شهید مرتضی مطهری به عنوان مغز متفکر انقلاب اسلامی و نیز آیتالله محمدعلی قاضی طباطبایی به عنوان اولین امام جمعه تبریز و اولین شهید محراب، سومین حادثه دلخراش پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود که توسط گروه جاهلیت فرقان انجام شده بود.
نقش شهید مفتح در ایجاد نهادهای مؤثر حوزوی و دانشگاهی
آیتالله شهید مفتح، نقش مؤثری را در ایجاد نهادهایی مانند جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز تهران ایفا کرد؛ بهطوری که پس از ارتحال آیتالله العظمی بروجردی، شهید مفتح به همراه عدهای برای سامان دادن به وضعیت حوزه، نظم دادن به تحصیلات حوزوی، پرداخت منظم شهریه مراجع، تشکیل مدارس جدید حوزوی و تأمین محتوای جدید دروس حوزه، تشکیلاتی جدی برای اداره حوزه را راهاندازی کردند، همچنین این شهید مبارز با هماهنگی امام خمینی (ره) و حضرات آیات بهشتی، باهنر، مهدوی کنی، امامی کاشانی، مطهری، فضلالله محلاتی و مهدی شاهآبادی جامعه روحانیت مبارز تهران را در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایجاد کردند و بسیاری از حرکتهای انقلابی را بر این اساس شکل دادند. این شهید والامقام پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل حساسیت نسبت به مسائل فرهنگی و آگاهی از نقش رسانهها و روزنامهها در روشنگری بین مردم، مسئولیت مؤسسه و روزنامه اطلاعات را نیز پذیرفت و تحولاتی آغازگر تحولاتی در این روزنامه شد.
در حقیقت شهید مفتح که خود آیتاللهی در حوزه علمیه و استادی در دانشگاه تهران بود، توانست با عملکرد خود در طول دوران زندگانیاش این پیام را به دانشجویان و حوزویان مخابره کند که میتوان با تمسک به دین از علم بهره بهتری برد؛ به بیانی دیگر علم و دانش در کنار معرفت و دین میتواند ضامن خوشبختی و سعادت انسان شود.
شهید مفتح میگفت: «بشریت وقتی میتواند از میوههای علم برخوردارشود که به موازات پیشرفت علم در نیروی دین و اخلاق، خود را نیز تقویت کند. همانطور که دینداری توأم با جهل و نادانی ضررهای فراوان دارد، خطر قدرتهای علمی تهی از ایمان و اعتقاد به خدا بهمراتب بالاتر است.»
شهید مفتح خود در جایی میگوید: «اگر بین دو قشر روحانی و دانشگاهی اختلافی پدید آمد و قشر روشنفکر برای خود راهی پیش گرفت و قشر مذهبی راهی دیگر، مطمئن باشید اولین مرحله شکست و عقبنشینی و بدبختی همینجاست.»
وحدت تا رسیدن به تمدن نوین اسلامی
بیتردید یکی از معانی اصلی وحدت این دو نهاد یا دو بال انقلاب اسلامی، وحدت در اهداف آنها است. هدف نهایی این دو نهاد علمی باید اقامه دین و امتداد بخشی به توحید در همه عرصههای زندگی فردی و اجتماعی بشر و در نهایت ساخت تمدن نوین اسلامی برای طلوع خورشید عالم تاب حضرت بقیهالله باشد و بتوانند به صورت هماهنگ در این مسیر تلاش کنند.
بر همین اساس دانشگاهها باید در حرکتی مستمر از دانشهای مبتنی بر اندیشه جدایی علم و دین و اصالت ماده و تجربه عبور کنند و به دانشهای مبتنی بر مبانی و اصول و ارزشهای عقلانی و توحیدی و تجارب بشری بپردازند و نظامات پژوهشی و آموزشی خود را متحول سازند، همچنین حوزویان باید علوم توحیدی خود را برای پاسخ به نیازهای این حرکت بزرگ به کار بندند و به تناسب آن نظامات آموزشی و پژوهشی خود را متحول گردانند.
حضرت امام خمینی (ره)، معمار بزرگ انقلاب اسلامی در سخنانی در این باره چنین فرمودند: «دانشگاه و حوزههای علمیه میتوانند دو مرکز باشند برای تمام ترقیات و تمام پیشرفتهای کشور و میتوانند دو مرکز باشند برای تمام انحرافات و انحطاطات کشور…. اگر دانشگاه واقعاً دانشگاه باشد و دانشگاه اسلامی باشد، یعنی در کنار تحصیلات، در آنجا تهذیب هم باشد، تعهد هم باشد، یک کشوری را اینها میتوانند به سعادت برسانند.»
همچنین امام در وصیتنامه سیاسی-الهی خود، وحدت حوزه و دانشگاه را خواستار میشوند و مینویسند: «توصیه این جانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی، پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشهها و توطئههای دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود، درصدد است بذر نفاق بین آنان افکند، او را ارشاد و نصیحت نمایند و اگر تأثیر نکرد، از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی میتوان گرفت. مخصوصاً اگر در اساتید کسی پیدا شد که میخواهد انحراف ایجاد کند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و کلاس خود طرد کنند و این توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینی است و توطئهها در دانشگاهها از عمق ویژهای برخوردار است و هر دو قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند، باید مواظب توطئهها باشند.»
دستاوردها و موانع پیش روی وحدت حوزه و دانشگاه
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز درباره نواندیشی علمی، خطاب به دانشگاهیان فرمودهاند: «یکی از وظایف مهم دانشگاهها، عبارت است از نواندیشی علمی؛ باید توجه داشت که مسئله تحجر فقط بلای محیطهای دینی و افکار دینی نیست. در همه محیطها، تحجر، ایستایی و پای بند بودن به جزمیگراییهایی که بر انسان تحمیل شده بدون اینکه متعلق درستی به دنبال باشد، یک بلاست. آنچه برای یک محیط علمی و دانشگاهی، وظیفه آرمانی محسوب میشود، این است که در زمینه مسائل علمی نواندیش باشد.»
ایشان همچنین خطاب به حوزویان میفرمایند: «بدون تحقیق، بدون نوآوری، بدون ژرفیابی، انسان در هیچ مقولهای نمیتواند به هدفهای والا دست پیدا کند. اگر این نوآوری دینی، این ژرفیابی و تحقیق و پژوهش نباشد، نتیجه همان یک جا ایستادن و درجا زدن و با دنیای پیرامون خود بهتدریج بیگانهتر شدن خواهد شد.»
حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) همچنین بر تبادل امتیازات حوزه و دانشگاه تاکید کردهاند که باید اخلاص، صفا، ایثار، معنویت، زهد، احترام به سنتهای اصیل و ارزشمند، از یکسو و توجه به واقعیات، دید باز و گسترده، وسعت بینش، نوگرایی مفید، نگرش سازنده و پویا و استفاده از روشهای جدید و کارساز از سوی دیگر، مکمل یکدیگر شوند.
رهبر فرزانه انقلاب تأمین نیازهای علمی کشور و جلوگیری از وابستگی، همافزایی نیروها در مسیر پیشرفت مطلوب، ترویج علم نافع در جامعه، بسترسازی برای تأسیس دانشگاهها و مراکز اسلامی، انسجام اجتماعی و گسترش همبستگی اجتماعی، کمک رسانی به هدف مرجعیت علمی ایران، تسهیل تحقق آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی و تحول فکری و فرهنگی را از دستاوردهای وحدت حوزه و دانشگاه دانستهاند و در این مسیر استفاده از اساتید دانشگاهها در حوزه، شناختن نظام طلبگی برای دانشگاه و آگاهی از نظام دانشگاه برای حوزه، لزوم توجه به غایت علم در دانشگاه و حوزه و استفادهکردن شخصیتهای حوزه و دانشگاه از یکدیگر را مؤثر دانستهاند.
دانشجویان انجمنهای اسلامی قبل از انقلاب در اقلیت و تحت فشار بودند
حجتالاسلام والمسلمین احمد سالک در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، روز وحدت حوزه و دانشگاه را به همه حوزویان و دانشگاهیان تبریک گفت و با تاکید بر ضرورت تبیین هرچه بیشتر این روز برای جوانان افزود: دانشگاهها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی پایگاه ۱۲ ای سم از جمله مارکسیسم، کاپیتالیسم یا اگزیستانسیالیسم بودند، اما مارکسیستها و حزب توده مهمترین پایگاهها را در دانشگاهها داشتند و دانشجویان انجمنهای اسلامی در اقلیت، بسیار محدود و تحت فشار بودند.
وی با یادآوری جلسات شخصیتهایی مثل شهید مطهری، شهید مفتح، شهید باهنر، شهید بهشتی و مقام معظم رهبری در قم برای چارهاندیشی در این خصوص تصریح کرد: اولین اقدام علیه تمام جریانات مقابل اسلام توسط دکتر بهشتی در مدرسه دین و دانش انجام شد و بعد مرحوم شیخ عباسعلی اسلامی این مسیر را ادامه داد.
خون شهید مفتح وحدت حوزه و دانشگاهها را امضا کرد
عضو جامعه روحانیت مبارز تاکید کرد: در ادامه روحانیون به این نتیجه رسیدند که باید به نحوی وارد دانشگاهها شوند، بنابراین میببینید که شهید مطهری در فضای آن روز «روش رئالیسم» را در چند جلد کتاب نوشت و دست جریان مارکسیستی و حتی مادیون جهان را برای همه رو کرد که تحولی در آن زمان ایجاد شد و بسیار مهم بود.
وی با بیان اینکه شهیدان مفتح و باهنر توانستند به دانشگاهها راه پیدا کرده و با انجمنهای اسلامی دانشگاهها ارتباط برقرار کنند، اظهار کرد: کار به جایی رسید که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران این بزرگواران تدریس در دانشگاهها را آغاز کردند؛ جزوات زیادی تنظیم شد و حادثه شانزدهم آذر سال ۱۳۳۲ رقم خورد و سه دانشجو به دستور شاه ملعون به رگبار بسته شدند و قربانیِ معاون رئیسجمهور آمریکا یعنی نیکسون شدند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آن دانشگاهی که استکبار برای خود آماده کرده بود، به دلیل حضور پرقدرت علمایی که در دانشگاهها راه پیدا کرده بودند، بیدار شد.
حجتالاسلام سالک گفت: امروز که سخن از وحدت حوزه و دانشگاه میگوییم، باید بدانیم که پایهگذار اصلی این حرکت شهید دکتر مفتح است که در جلوی دانشگاه به شهادت رسید؛ به این معنی که خون شهید مفتح وحدت حوزه و دانشگاهها را امضا کرد.
حضور مؤثر دانشجویان در جبههها ثمره وحدت حوزه و دانشگاه
وی درباره دستاوردهای وحدت حوزه و دانشگاه اذعان کرد: آثار وضعی این وحدت را در طول ۴۴ سال پس از انقلاب اسلامی در دانشگاهها شاهدیم که یکی از آثار این مسئله بزرگ حضور دانشجویانی همچون شهید علمالهدی در هشت سال دفاع مقدس و جنگ تحمیلی بود؛ شخصیتهای بزرگ دانشجو، اساتید دانشگاه، معلمان و دانشآموزان همه در این مرحله مورد امتحان الهی قرار گرفتند و با خلوص خود حرکت بزرگی را رقم زدند.
عضو جامعه روحانیت مبارز تاکید کرد: مسئله وحدت حوزویان و دانشگاهیان باید در سطح جهان تسری پیدا کند و میبینید جوانانی همچون شیخ زکزاکی، سیدحسن نصرالله یا رئیسجمهور کومور که در دامن حوزههای علمیه تربیت شدهاند، شخصیتهای بزرگی شدهاند که در جهان اسلام میدرخشند.
نقش وحدت حوزویان و دانشگاهیان در حاکمیت جهانی اسلام
وی افزود: امروز وحدت حوزه و دانشگاه در جابهجایی قدرت جهان و سهم گرفتن برای آینده اسلام و حاکمیت آن در سطح جهان نقش اساسی خواهد داشت که امیدواریم افزایش بصیرت جامعه اسلامی و حوزویان عامل گسترش وحدت در سطح جهان شود.
امپراتوری رسانه مانع جدی در وحدت حوزه و دانشگاه
حجتالاسلام سالک درباره موانع ایجاد وحدت در بین حوزه و دانشگاه تصریح کرد: بزرگترین مانع ایجاد این وحدت، فضای مجازی و امپراتوری رسانهها است که بر اساس علوم شناختی و جنگ روانی میتواند عقل و ذهن جوانان ما را تسخیر کند که اگر چنین شود، اغتشاشات سال گذشته و فتنههای سالهای ۷۸، ۸۸، ۹۶ و ۹۸ تکرار خواهد شد.
نظام اسلامی در برابر اساتید لائیک تصمیم جدی اتخاذ کند
وی با تاکید بر اینکه امروز حوزه علمیه باید در جهت بصیرتافزایی دانشجویان و امانتهای الهی یعنی دختران و پسران جامعه در دانشگاهها تلاش گستردهتری انجام دهد، یکی دیگر از موانع وحدت حوزه و دانشگاه را اساتید لائیک دانست و افزود: اساتیدی که در کلاسها ترویج بیبندوباری و کشف حجاب میکنند یا تبلیغ مهاجرت به کشورهای بیگانه و فرار مغزها را انجام میدهند و ۴۴ سال خدمت صادقانه نظام اسلامی به مردم را نادیده میگیرند، مانع مهمی برای ایجاد این وحدت هستند.
عضو جامعه روحانیت مبارز خاطرنشان کرد: اساتیدی که اینگونه در برابر نظام اسلامی ایستادهاند و از حقوق و مالیات مردم استفاده میکنند، باید ابتدا مورد تذکر قرار بگیرند و اگر در مسیر توحید و هدایت قرار نگرفتند، لازم است تا نظام اسلامی در برابر آنها تصمیم جدی اتخاذ کند؛ چرا که نمیتوان امانتهای خدا را به دست عدهای عناصر مخالف اسلام سپرد.
نظر شما