به گزارش خبرگزاری ایمنا، صنعت اسباببازی یکی از صنایعی است که در تربیت و رفتار هر کودکی تأثیر میگذارد و میتواند باعث الگوسازی، جهتدهی شخصیت، رشد ذهنی و اعتماد به نفس او شود، در حال حاضر تعداد اسباببازیهای وارداتی که نشاندهنده سبک زندگی غربی است بسیار بیشتر از تولید ملی است که دلایل مختلفی دارد و چالشهای متفاوتی را نیز به همراه آورده که مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش اخیر خود به آن پرداخته است.
از آنجایی که اسباببازی یک محصول فرهنگی است پس پیوندی جدانشدنی با هویت و فرهنگ یک جامعه دارد وزمانی که از کالاهای غیر بومی استفاده میشود به معنای تبلیغ فرهنگ آن جوامع خواهد بود، در حال حاضر در سطح جهانی صنعت اسباببازی رشد مرکب سالیانه ۵/۳ درصد داشته است به گونهای که در طی ۵ سال از سال ۲۰۱۷ الی ۲۰۲۲ از حدود ۹۰ میلیارد دلار به ۱۰۷ میلیارد دلار رسیده است اما در سطح کشور آمار دقیقی در دسترس نیست.
بر اساس یکی از پیمایشهای انجامشده در کتاب" کودک ایرانی و اسباببازی، تحلیلی بر رفتار مصرفکننده" ۵ شخصیت محبوبی که در بین فرزندان ایرانی شناخته شده است شامل باب اسفنجی، فروزن (السا و آنا)، بن تن، اسپایدرمن و کیتی است. این یعنی تمام اسباببازیها و لوازم جانبی مرتبط با آنها مورد علاقه بچهها است. از طرفی بر اساس همین تحقیق، برندهای اسباببازی ایرانی در بین خانوادهها بسیار بیشتر شناخته شدهاند، تلفیق این دو موضوع یعنی فراگیری محبوبیت شخصیتهای خارجی و نفوذ برندهای ایرانی در خانوادهها این نتیجه را میدهد که برندهای ایرانی برای باقیماندن در بازار به کپی سازی و فروش شخصیتهای خارجی میپردازند تا فروش خود را بیشتر کنند.
تنها در" سند ملی توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم" و " شورای نظارت بر اسباببازی" به اهمیت صنعت اسباببازی پرداخته شده و تلاشهایی برای بسترسازی صحیح آن انجام شده است اما این تلاشها در مقابل حجم مشکلات و چالشهای این صنعت تأثیر زیادی ندارد.
مقام معظم رهبری نیز در سخنان خود در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره به تهاجم فرهنگی در کشور کردند و تاکید کردند که لازم است بین تولید اسباببازی و معرفی آن به جامعه پیوست فرهنگی رخ دهد تا لوازم داخلی با شکست مواجه نشود و فروش خوبی داشته باشد.
مشکلات صنعت اسباببازی
این صنعت مهم در مواردی چون ساختار و نهاد، فرهنگ مصرف مردم، ایده و طراحی، تولید، توزیع و فروش، آموزش نیروی انسانی، مالکیت معنوی و تبلیغ مواجه است. برای شناخت این صنعت لازم است زنجیره ارزش آن را شناخت که طبق آن ارزش افزوده در فرایند تولید اسباببازی عبارت است از: رشد فرهنگ و هویتسازی، درآمد ملی، افزایش تولید محصولات، ارزش افزوده اقتصادی، اشتغال نیروی متخصص و ارتقا دانش فنی در زمینه طراحی و تولید. تصویر زیر مراحل زنجیره ارزش اسباببازی را نشان میدهد.
از بین این موارد مشکلساز برای صنعت اسباببازی آن مواردی که بیشترین اولویت را دارند شامل موارد زیر هستند:
مورد اول این است که صنعت اسباببازی از تسهیلات بخش فرهنگ برخوردار نشده است، در واقع از بسیاری از اعتبارات مالیاتی، تخفیفها و معافیتها بهرهای ندارند و تولیدکنندگان داخلی با درصد سود کمی به تولید آنها میپردازند که اگر از تسهیلات مالیاتی برخوردار شوند میتوانند در رقابت با تولیدکنندگان خارجی کالای خودر را ارتقا دهند.
مورد دوم این است که در نظام آماری و مدیریت دانش صنعت اسباببازی کاستی وجود دارد به طوری که به طور دقیق مشخص نیست گردش اطلاعات چگونه است، پژوهش زیادی انجام نشده و اغلب به صورت تجربی و با برداشت شخصی بیان میشود در حالی که اگر اطلاعات توصیفی و تحلیلی دقیقی وجود داشت برای تولیدات آتی نیز برنامهریزی بهتری صورت میگرفت.
مورد سوم این است که به دلیل ضعف نظام مالکیت معنوی، حقوق مالکیت معنوی تولیدکنندگان داخلی به طور کامل رعایت نمیشود و در این صنعت با نقض حقوق و کپی روبهرو هستیم به صورتی که بسیار از اسباببازیهای داخلی که مجوز یا گواهی ثبت دارند توسط تولیدکنندگان غیر رسمی با کیفیتی بسیار پایینتر و به تبع قیمت کمتر کپی شدهاند و در بازار به فروش میروند. البته در شورای نظارت بر اسباببازی و وزارت صمت برای ثبت طرحهای اسباببازی قانون تعیین شده اما پیگیریهای قضائی و اقدامات نظارتی آن ضعیف است و بنابراین نتیجهبخشی آن کم است.
مورد چهارم این است که چون مواد اولیه ساخت اسباببازی گوناگون است بسیاری از تولید کنندگان جایگاه صنفی مشخصی ندارند و ذیل اتحادیههای نامناسبی چون خرازی، پلاستیک و چوب قرار گرفتهاند، بنابراین همکاری مناسبی بین فعالان این عرصه وجود ندارد.
مورد پنجم سهم بالای قاچاق اسباببازی در کشور است چرا که زمانی که این کالاها وارد میشوند از آنجایی که نسبت به لوازم خانگی بر اقتصاد کشور ضربه کمتری وارد میکنند سختگیری زیادی روی ورود آنها نمیشود و بخش زیادی از آنها به روشهای دیگری وارد بازار میشود که نه تنها مفاهیم غلطی را آموزش میدهد بلکه به تولیدکنندگان داخلی نیز ضربه سنگینی وارد میکند.
مورد ششم کم توجهی به پیوستنگاری و بازارپردازی فرهنگی است به گونهای که در تولید داستانهای بومی بر اساس شخصیتهای اصیل کمکاری میشود و تعداد قابل توجهی از تولیدکنندگان داخلی از شخصیتهای خارجی استفاده میکنند تا هزینه کمتری بپردازند و فروش بیشتری داشته باشند
چه راهکارهایی برای بهبود صنعت اسباببازی وجود دارد؟
اول اینکه لازم است تا محصولات اسباببازی به فهرست کالاهای فرهنگی که شامل تسهیلات مالیاتی هستند اضافه شود، این موضوع در قانون مالیاتهای مستقیم و قانون مالیات بر ارزش افزوده میتواند لحاظ شود.
دوم اینکه نظام آماری دقیقی برای آن تهیه شود و بستری برای مشورت و توسعه این صنعت در نظر گرفته شود.
سوم اینکه از حقوق مالکیت معنوی تولیدکنندگان و طراحان صیانت شود، این اقدام میتواند از طریق اعطای گواهی، نشان، امتیاز، مجوز و حمایت مادی و معنوی باشد.
چهارم اینکه نظام صنفی برای این صنعت تشکیل شود که ظرفیتهای آن در "قانون نظام صنفی کشور" و "قانون کار" وجود دارد و همچنین اقدامات دانشبنیان شدن این صنایع صورت بگیرد.
پنجم اینکه با نظارتهای بیشتر از کپی غیر قانونی و قاچاق جلوگیری شودو ششم اینکه روی ساخت شخصیتهای بومی تاکید بیشتری شود.
نظر شما