به گزارش خبرگزاری ایمنا، محمدتقی بهار ملقب به ملکالشعرای بهار از شاعران نامدار ایرانی است که در تکتک اشعارش عشق به وطن و پندهای مفید برای زندگی موج میزند؛ این شاعر، ادیب، سیاستمدار و روزنامهنگار ایرانی است که هجدهم آذر سال ۱۲۶۳ هجری شمسی در مشهد متولد شد.
وی مقدمات و ادبیات فارسی را نزد پدر خود ملکالشعرا صبوری آموخت و برای تکمیل معلومات عربی و فارسی به محضر «ادیب نیشابوری» رفت.
پدر نقش زیادی در علاقهمندی او به ادبیات داشت آنچنان که از همان کودکی شاهنامه، شاهکار شاعر بزرگ ابولقاسم فردوسی را میخواند و حتی شعر میسرود؛ این چشمه ذوق به شعر و ادب، همچنان جوشید تا جایی که بعد از فوت پدرش، مقام ملکالشعرای آستان قدس رضوی به او سپرده شد.
نقش مادر نیز در پرورش کودک دلبسته ادبیات فارسی قابل توجه بود، هرچند ایرانی نبود؛ مادر محمدتقی بهار اهل کشور گرجستان و علاقهمند به ادبیات و علم بود و بر همین اساس پرورش یافتن محمدتقی بهار در چنین خانوادهای مسیر را برای ورودش به دنیای ادبیات هموار کرد.
بهار از چهارسالگی در مکتب تحصیل کرد و ششساله بود که فارسی و قرآن را بهخوبی آموخت؛ وی بار نخست در مشهد ازدواج کرد و از این ازدواج صاحب فرزندی شد، اما عمر همسر و فرزند وی بسیار کوتاه بود و بر همین اساس پس از آمدن به تهران در سال ۱۲۹۸ خورشیدی با شاهزاده خانم سودابه صفدری از نوادگان فتحعلی شاه قاجار ازدواج کرد و حاصل این ازدواج فرزندانی به نامهای هوشنگ ملک، ماه ملک، ملک دخت، پروانه، مهرداد و چهرزاد بود.
محمدتقی، ملکالشعرا بود اما فقط شاعر نبود و درعینحال روزنامهنگار، محقق ادبی، سیاستمدار و نماینده مجلس بود؛ وی گرچه بیشتر بهعنوان شاعر در اذهان باقی مانده، آثار متعدد دیگری از جمله مقاله، نمایشنامه، تصحیح انتقادی متون، رساله تحقیقی، اخوانیات و مکتوبات، سبکشناسی نظم و نثر، تاریخ احزاب، ترجمه متون پهلوی، و حواشی بر متون بهویژه شاهنامه فردوسی نیز به قلم او منتشر شده است، با این حال وی از شعر بهعنوان ابزاری قدرتمند برای بیان اعتراضهای خود بهره برد و در پی اصلاح جامعه کوشید.
وی شش دوره نماینده مجلس شد و سالها استاد دوره دکتری ادبیات دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات بود که به علت پیوستن به مشروطهطلبان و آزادیخواهان چند بار تبعید و زندانی شد که سالهای زندان و تبعید از پربهرهترین سالهای زندگی ادبی وی بوده است.
مهمترین اثر محمدتقی بهار کتاب دیوان اشعار اوست؛ این کتاب که دربردارنده قصاید، مثنویات، غزلیات، قطعات و رباعیات ملکالشعرای بهار است که در زمان حیات این شاعر پرآوازه منتشر نشد، علاوه بر این، محمدتقی بهار اشعار ماندگاری دارد که در اذهان بسیاری از ایرانیان نقش بسته است. «مرغ سحر»، «بهار دلکش»، «به اصفهان رو»، «باد صبا بر گل گذر کن»، «ای شکستهدل»، «ای کبوتر»، «ز من نگارم»، «پرده ز رخ برافکن»، «گر رقیب آید» و «عروس گل» برخی از معروفترین تصنیفها و ترانههای وی بهشمار میآیند.
یکی دیگر از اشعار معروف محمدتقی بهار، «دماوندیه» است که ابیاتی از آن را باهم میخوانیم:
ای دیو سپید پای در بند! / ای گنبد گیتی! ای دماوند!
از سیم به سر یکی کله خود / ز آهن به میان یکی کمر بند
تا چشم بشر نبیندت روی / بنهفته به ابر، چهر دلبند
ترکیبی ساز بیمماثل / معجونی ساز بیهمانند
از آتش آه خلق مظلوم / وز شعله کیفر خداوند
محمدتقی بهار که در سالهای پایانی زندگی با بیماری دستوپنجه نرم میکرد، سرانجام در دومین روز از اردیبهشت ۱۳۳۰ در منزل مسکونی خود چشم از جهان فروبست و پیکر او در آرامگاه ظهیرالدوله در منطقه شمیران آرام گرفت.
نظر شما