به گزارش خبرگزاری ایمنا، خاک دست از دلش برمیدارد، تصمیمش را میگیرد، پسری باید به مادری برگردد البته اگر جانی در بدن مادر مانده و فراق، کار دستش نداده باشد، این اگرها خیلی درد دارد، دردش به اوج میرسد اگر برسد به جایی که پسر پیدا شود اما قابل شناسایی نباشد، غم ردیف میشود و قافیه بیوزن، وای از لحظهای که نتوان فهمید که پسر کیست؟ از کدام گوشه وطن آمده؟ آغوش کدام قسمتی از وطنش را رها کرده و برای حفظ تمام وطن آمده به میدان؟
کدام مادر را چشمبهراه گذاشته و کدام پدر را قد خمیده کرده؟ کدام همسر را بیسروسامان کرده و کدام فرزند را؟
داد از گمنامی، فریاد از گمنامی، ما با این گمنامی کارها داریم، روضه مادرمان است، روضه کوچه، آتش و در، روضه علی (ع) است، حرف به اینجا که میرسد، زخمِ در، سر باز میکند، فاطمه (س) درد میکشد، کبودی پیدا میشود، حرف از پهلوی شکسته میشود و علی (ع) گریه میکند. طاقت فاطمه (س) که تمام میشود، علی (ع) بیشتر گریه میکنداما تو خاک، با تو هستم، باید که امانتدار خوبی باشی، آخر علی (ع) تک و تنها، همه هستیاش را به تو میسپارد آن هم بینام و نشان.
و فاطمه (س)، فاطمه (س) است، ساخته و پرداخته خداوند، کسی که خدا او را از نور عظمت و جلال و جمال خود آفرید و مرتبه وجودیاش را فوق مرتبه وجودی آسمان و زمین قرار داد، کوثر در شأن او نازل شد، آیه تطهیر، طهارتش را زمزمه کرد و آیه مباهله عرفان و معنویتش را و سوره دهر ایثارگریاش را.
سلام بر بانویی که در بینشانی، نامآشنا شد و شد مادر همه شهدای گمنام، شهدایی که در وصایایشان نوشتند و گفتند که عاشق گمنامی هستند چون مادرشان، آنها که گفتند دوست دارند بروند اما برنگردند، همانها که گفتند اگر نیامدند خیلی دنبالشان نگردیم.
داستان ادامهدار چشمبهراهی…
بیش از سه دهه از روزهای پایانی جنگ میگذرد، اما هنوز هستند مادران و پدرانی که نگاهشان خیره به در است و گوششان به زنگ که شاید قاصدی از راه برسد و خبری بیاورد به قد سالهای چشمبهراهی مادر و پدر، خیلیها رفتند در بیخبری، خیلیها ماندند در بیخبری، بیخبری را هرطور بخوانیم درد دارد و غم، بچههای تفحص که دست به کار میشوند دست و دل مادر و پدری به لرزه میافتد، به روزهای جنگ میروند، به صدای آژیر قرمز، به بمباران و گلولههایی که روی سر پسران ریخته، به تانکهای وحشی دشمن و...
یک روز بچههای جا مانده از سومار، روز دیگر حاجعمران، گاهی شرهانی، گاهی هم زبیدات، یک وقتهایی امالرصاص و العماره...
اما هنوز قصه آمدن ادامه دارد، دلیل هم دارد این ادامهدار شدن شناسایی، میگویند بانک اطلاعاتی خانوادههای شهدا کامل نیست و اگر اطلاعات کافی نباشد نمیتوان خانواده منتسب به شهید را پیدا کرد، بانک اطلاعات خانوادههای شهدا هم یک نمونه خون است آن هم به قدر دو سیسی.
اما گاهی برای این بانک اطلاعاتی و همین نمونه خون نَه میشود فراخوان داد و نَه هیچ کار دیگری کرد، چراکه انتظار چند ساله خانوادهها، سر باز میکند. آن هم برای خانوادههایی که ممکن است شهدایشان بلافاصله بعد از پایان جنگ تا آغاز کار شناسایی ژنتیکی شهدای گمنام در تفحصها پیدا شده و در مزار شهدا و در هر نقطهای از کشور به عنوان شهید گمنام به خاک سپرده شده باشند، چراکه نمونهای از آنها در اختیار نیست تا با اطلاعات ژنتیکی خانواده تطبیق پیدا کند.
آمارهای منتشر شده از سوی کمیته جستجوی مفقودین هم حرفها دارد. اینکه در تفحصهای برون مرزی سرزمینهای جنوبی و کردستان عراق، چند هزار شهید دیگر مدفون هستند که بچههای تیم تفحص در حال جستجوی این شهدا هستند اما این احتمال است که پیکر تعدادی از این شهدا در حادثه انفجاری پودر شده باشند و یا از طریق آب رودخانه اروند کلاً ناپدید شده باشند.
شهدایی که گمنام میمانند
با وجود تلاشهای فراوان برای شناسایی پیکرهای تفحص شده اما هنوز پیکرهایی هستند که هویت آنها مشخص نیست و با نام فرزندان حضرت روحالله (ره) از آنها نام میبریم، شهدایی که گمنامی را از حضرت مادر به ارث گرفتهاند و بازگشتشان به آغوش وطن، فصل دیگری از عشق و دلدادگی ملت باوفای ایران را رقم زده است، مردمانی که این شهدا را همچون فرزند و برادر در آغوش میگیرند تا بگویند قدردان جانفشانیها و ایثار آنها در راه دفاع از این سرزمین هستند.
چندسالی است که همزمان با ایام شهادت حضرت زهرا (س) و دهه فاطمیه، ایران دوباره عطر فکه و شلمچه و طلاییه به خود میگیرد و پیکرهای مطهر شهدای گمنام تازه تفحص شده دفاع مقدس در نقاط مختلف کشور تشییع و خاکسپاری میشوند.
رهبر معظم انقلاب، تقارن تشییع پیکر این مسافران به خانه برگشته با روز شهادت حضرت صدیقه طاهره (س) را مبشر ابدیت یاد و خاطره آنان و مژده بخش خیر کثیر دانستند و در پیامی فرمودند: «سلام بر شهیدان گمنام، گمنام در میان خاکیان و معروف در عرصه افلاکیان. فداکارانی که پس از گذشت سالیان دراز از لحظه شهادتشان کشور را با رائحه معنویت و جهاد، معطّر میسازند و پرچم افتخار به خونهای ریخته شده در راه اسلام و قرآن را، بیش از پیش به اهتزاز در میآورند.»
نظر شما