به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، تاریخ اروپا تنها به آثار هنری و ساختمانهای پر زرقوبرق محدود نمیشود، بلکه شامل خاطره جنگها، رنجها و بیعدالتیهای بسیاری نیز هست که جهان امیدوار است برای همیشه ریشهکن شوند. با این وجود، خاطرات گذشته آثاری از خود بر جای گذاشتهاند که مواجهه با آنها میتواند حجم بالایی از آدرنالین را در بدن انسان ترشح کند.
مخوفترین اماکن خالی از سکنه در اروپا، مکانهایی هیجانانگیز و ساکت برای مواجهه با ترسهای درونی هر فرد هستند. سفر به این نقاط به انسان کمک میکند تا تاریخ این مناطق را با دیدی جدید درک کند و بعضی از فرضیات خود در مورد گذشته را زیر سوال ببرد. سفر به این اماکن با بهبود درک بازدیدکنندگان از لایههای اسرارآمیز تاریخ همراه است.
بورگواتنت ویکارج در سوئد
شبهای زمستانی در شمال سوئد طولانی و یخبندان است و گاهی میتواند کمی افسردهکننده باشد. بنابراین جای تعجب نیست که خالی از سکنهترین مکان سوئد در آنجا واقع شود. این مکان قرن نوزدهمی محل سکونت جانشینان و مربیان مذهبی بوده است که اتفاقات عجیبی مانند فریادهای عجیب، سایهها و تکان خوردن بیدلیل صندلیهای گهوارهای را در این مکان گزارش کردهاند.
امروزه در تلاش برای استفاده از شهرت وحشتناک این مکان، به آن یک تختخواب و میز صبحانه اضافه شده است که به افراد شجاع فرصت میدهد یک شب را در آنجا بگذرانند. اگر یک فرد بتواند تا صبح در آن دوام بیاورد، مدرکی به وی اعطا خواهد شد که نشاندهنده شجاعت او است.
قلعه هوسکا در جمهوری چک
پسزمینه قلعههای قرون وسطایی و داستانهای کابوسآفرین آنها دلایل کافی برای وحشتناک بودن را دارند و این سوال را ایجاد میکنند که مردم آن زمانها چگونه توانستهاند در میان این دیوارهای سنگی سرد زندگی کنند و احساس راحتی داشته باشند.
با این وجود هیچکدام از این قلعهها به اندازه قلعه هوسکا در اعماق جنگلهایی در حدود ۴۷ کیلومتری شمال پراگ ترسناک نیست. دیوارهای باشکوه این قلعه رازهای زیادی را در دل خود پنهان کردهاند. گفته میشود قلعه هوسکا نه برای محافظت از ساکنانش در برابر تهدیدات خارجی، بلکه برای مهار شر درون ساخته شده است. کلیسای کوچک داخل این قلعه روی گودالی ساخته شده که گفته میشود دروازه جهنم و ورودی قسمت نامطلوب زندگی پس از مرگ است. نازیها در طول جنگ جهانی دوم علاقه خاصی به قلعه هوسکا داشتند و از آن بهعنوان مکانی برای آزمایشهای غیرانسانی استفاده میکردند.
جزیره پووگلیا در ایتالیا
جزیره پووگلیا کاملاً به دور از کلیشههای فکری درباره مکانهای ترسناک است. هر مکان تاریک و مرطوب میتواند احساس ناراحتی در بازدیدکنندگان ایجاد کند، اما پووگلیا جزیرهای آفتابی در دریای آدریاتیک با داستانهای ناگفته بسیاری از رنج است. این جزیره در فاصلهای دورتر از ونیز قرار دارد و در واقع مجموعهای از سه جزیره کوچک با تاریخ طولانی و پر پیچوتاب است.
پووگلیا تا قرن چهاردهم یک جامعه جزیرهنشین عادی بود. پس از آن ساکنان بهدلیل تهدیدهای حملات جنوا به جزیره دیگری در مرداب منتقل شدند و به مدت ۴۰۰ سال عمدتاً به جز استفادههای گاه و بیگاه بهعنوان پادگان متروک ماند.
دولت ونیز در ۱۷۷۶ تصمیم گرفت از این مکان نسبتاً دورافتاده خود بهعنوان محل قرنطینه برای خدمه کشتیهای مشکوک استفاده کند و پس از آن به محل تبعید مبتلایان به طاعون تبدیل شد. تخمین زده میشود در طول صد سالی که به این شکل فعالیت میکرد، بیش از ۱۰۰ هزار نفر در آنجا جان باختند. کارشناسان هنوز نمیدانند اجساد مردگان در آن سوزانده یا در چاله طاعون دفن شدهاند. هرچند هیچیک از این دو گزینه رنج آن را تسلی نمیدهد.
پووگلیا سپس به یک آسایشگاه روانی تبدیل شد که تا دهه ۱۹۶۰ باز بود. پس از آن بهطور کامل متروکه شد و برنامههای ونیز برای تبدیل آن به یک استراحتگاه لوکس یا پارک تفریحی شکست خورد. این جزیره بهطور رسمی برای بازدید عموم باز نیست، اما محققان یا گروههای فیلمبرداری میتوانند با دریافت مجوزهای ویژهای از شهرداری به آن تردد کنند.
جنگل هویا باچو در رومانی
خالی از سکنهترین مکان واقعی در رومانی در حومه شهر ترانسیلوانیا یافت میشود، اما جنگل هویا باچو در کلوژ-ناپوکا نیز این ویژگی را دارد، جنگلی مثل بقیه و در عین حال به نوعی غیرعادی است، زیرا در نگاه اول همچون یک مکان متمدن به نظر میرسد که با وجود مسیرهای پیادهروی، دو و دوچرخه سواری پر پیچوخم، جایی مناسب برای یک پیکنیک خانوادگی است. با این حال هویا باچو در زبان محاوره بهعنوان مثلث برمودای رومانی نیز شناخته میشود. این نام به داستانهای متعدد ناپدید شدن غیرقابل توضیح افراد در طول اعصار گوناگون در آن اشاره دارد.
نظر شما