به گزارش خبرگزاری ایمنا، رضا فیضی در سیودومین نشست از سلسله نشستهای بازآفرینی شهری با موضوع «بافت تاریخی، راوی قصههای شهر» که به صورت برخط به همت محمدعلی ایزدخواستی، مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان، بهعنوان رئیس دبیرخانه انتقال تجربیات بازآفرینی منطقه دو کشور برگزار شد، با اشاره به خاطرات و نقش آن در شکلگیری هویت فردی اظهار کرد: خاطره یا خاطرات را میتوان در یک مقیاس فردی با مسئله خاطره در مقیاس جمعی و هویت اجتماعی یک جامعه مقایسه کرد.
وی افزود: جامعه یک عنصر واحد، زنده و پویا است و همچون یک انسان که به لحاظ زیستی ویژگیهایی دارد، جامعه نیز به همین منوال مطالعه و شناسایی خواهد شد و در صورتی که بتوانیم فردی را به مثابه یک جامعه در نظر بگیریم و این دو را با هم مقایسه کنیم، میتوانیم به بررسی جایگاه جامعه در زندگی فرد بپردازیم.
پژوهشگر شهر گفت: در حقیقت خاطرات، عناصر اصلی شکلدهنده داستان زندگی افراد است و مسئلهای که به عنوان هویت فردی از خود میشناسیم و موضوعی که ما از خودمان تعریف میکنیم، وابسته به خاطراتی است که در طول زمان رخ داده است.
مدیر گروه مهندسی و معماری اسلامی دانشگاه پارس با بیان اینکه رویدادهای دراماتیک و تراژیک که در خاطره ما ثبت میشود، هویت و چیستی ما را شکل میدهند و طی آن شخصیت و تجارب زندگی شکل میگیرد، تصریح کرد: تمام لحظات زندگی در خاطر ما ثبت نخواهند شد و در حقیقت لحظات و رویدادهای پر اهمیت به شکل خاطره در ذهن ما باقی خواهد ماند.
فیضی با تاکید بر اینکه هویت ما به لحظات و خاطرات دراماتیک یا تراژیکی که در زندگی ما شکل میگیرد، بستگی دارد و در ذهن ما تعریفی از ما ایجاد میکند، گفت: واقعیت این است که انسانها به اعتبار تجارب خود که همان خاطرات آنها است، بزرگ و اندیشمند میشوند.
خاطرات، پیوستگی زیادی با محیط اطراف خود دارد
وی با اشاره به اینکه تجربه لحاظ دراماتیک و لمس عمیقتر جهان پیرامون است، ادامه داد: هرچه تجربیات عمیقتر باشد، نشاندهنده طی کردن رویدادهای بزرگتری در زندگی فرد است؛ این رویدادها به تجربههای عمیقتری تبدیل و منجر به تجربه بیشتر جهان خواهد شد.
پژوهشگر شهر معتقد است: گاهی یک تجربه تراژیک موجب رشد شخصیت خواهد شد و فرقی نمیکند که این تجربیات شیرین یا تلخ باشد، در واقع این عظمت رویداد است که در حال تأثیرگذاری است؛ چراکه رویدادهای بزرگی که در زندگی به عنوان تجارب طی میکنیم هرچه قدر بزرگتر باشد، عمیقتر است، بنابراین تأثیری که بر هویت و چیستی ما میگذارند، عمیقتر و جدیتر خواهند بود.
فیضی با اشاره به اینکه تجربیات جدیتر زندگی ما را جذابتر، ارزشمندتر و شنیدنیتر و در نتیجه جایگاه ما را برجستهتر خواهد کرد، گفت: افرادی در جامعه میشناسیم که دستاوردهای شناخته شده و عمیقتری نسبت به سایر افراد دارند که این به دلیل تجارب عمیقتری است که توانستهاند در زندگی به دست بیاورند و در آن مسیر حرکت کنند.
وی خاطرنشان کرد: خاطرات فردی هنگامی که شکل میگیرد، مکان فیزیکی و کالبد پیرامون با جزئیات بسیاری از جمله فرم در و دیوار، تناسبات فضایی و کالبد در ذهن انسان ثبت میشود، در حقیقت برای هر فرد زمان تولد فرزندش لحظه مهمی است و روزی که خبر تولد را میشنود تمام فضای بیمارستان در خاطر فرد ثبت خواهد شد، پس میتوان نتیجه گرفت، این موضوع بسیار مهم است، زیرا خاطرات پیوستگی بسیاری با محیط اطراف خواهد داشت.
شهر بستر شکلگیری رویدادهای جمعی و تاریخ جوامع است
مدیر گروه مهندسی و معماری اسلامی دانشگاه پارس گفت: از فرد که بگذریم مسئله شهر، مسئله اجتماع و خاطرات جمعی است؛ شهر خاطرات جمعی افرادی است که در آن محیط زندگی میکنند و عناصر اصلی شکلدهنده قصه یا همان هویت شهر است؛ مسئلهای که به آن هویت شهر میگویند، داستان و قصه آن شهر است که باید روایت و خوانده شود.
فیضی ادامه داد: خاطرات جمعی در بستر شهر شکل میگیرد و شهر بستر شکلگیری رویدادهای جمعی و تاریخ جوامع است، در واقع شهر دستاوردی بزرگ در تاریخ بشر است که به عرصه و صحنه درام زندگی جامعه تبدیل میشود و شهروندان لحظه به لحظه رویدادهای جمعی و تاریخی جامعه را در طول زندگی تجربه خواهند کرد، از اینرو فضاهای شهری محل انباشت خاطرات نسلها میشود.
وی با بیان اینکه فضاهای شهری با وجود خاطرات جمعی، ارزشمند و دارای هویت میشود، افزود: در فضاهای شهری خاطرات مشترکی میان افراد یک نسل یافت میشود که تمام آنها را طی زندگی خود تجربه خواهیم کرد.
پژوهشگر شهر با تاکید بر اینکه خاطرات مشترک، موضوعی است که موجب پیوند بین افراد در شهرها میشود، گفت: خاطرات مشترکی که شاید در نسلهای مختلف شکل میگیرد و فضاهای شهری با وجود خاطرات جمعی، ارزشمند و دارای هویت خواهد شد.
وی ادامه داد: مردم هر فضایی را انتخاب نمیکنند و هویت شهری برای آنها اهمیت دارد، در واقع مردم فضاهایی را انتخاب میکنند که از آن خاطره دارند، پس با این تعریف باید بگوییم شهر چیزی جز خاطراتش نیست و بافت تاریخی آن نیز محلی است برای انباشت بیشترین خاطرات که هسته اصلی مکانی است و قرنها سابقه زیست دارد.
فیضی گفت: خاطرات در بافت تاریخی جدی تر و مهمتر است و لایههای عمیقتری دارد و اینجاست که پاک کردن حافظه تاریخی شهر موجب کمرنگ شدن ارزشهای اجتماعی و انسانی میشود، بنابراین شهری که حافظه تاریخی خود را از دست میدهد، همچون انسانی است که آلزایمر گرفته و خاطراتش را به یاد نمیآورد و تمام ویژگیها و تجاربی که کسب کرده با حذف خاطرات حذف میشود.
وی اضافه کرد: اگر حافظه تاریخی شهر پاک شود، ما از آن ارزشها و تجربهها دور خواهیم شد و شهر تبدیل به ناکجا میشود، در حقیقت حذف خاطرات شهری، آن را به شهری خشن و بی هویت و ناکجا تبدیل خواهد کرد؛ در این صورت نسلی که در چنین محیطی رشد میکند چه برداشتی از جهان خواهد داشت؟
وی ادامه داد: فعالیتها، آئینها، مشاهیر و کیفیتهای طبیعی و کالبدی، همچنین روند پیوسته اهالی از خاطرات یک شهر محسوب میشود، بنابراین باید زندگی معاصر را در حافظه شهر مشاهده کرد.
پژوهشگر شهر اضافه کرد: فضاهای شهری به دلیل رویدادها و شکل کالبدی در ذهن شهروندان به حافظه شهری تبدیل خواهد شد و کالبد آنها اهمیت پیدا خواهد کرد، بنابراین ساختمانی که بار عاطفی و لایههای تاریخی را حمل میکند حذف کردن آن بسیار مهم است، چون اقداماتی همچون نوسازی که نشانهها را پاک میکند، بیتوجهی به خاطرات شهر است، چراکه اینها نشانههای ذهنی برای مردم است که مفهوم شهر را شکل میدهد.
فیضی با اشاره به اینکه شهر به خاطره زنده است و خاطره به روایت موضوع و روایت با خاطره متفاوت است، گفت: روایت اعتباری است که خاطرات جمعی به فضاهای شهری میدهد و در صورتی که خاطرات روایت نشود، محو خواهد شد.
وی خاطرنشان کرد: جامعهها با روایت ساخته میشوند و اینکه جامعه ما چه نوع روایتی را بیشتر بازخوانی میکند، مسیر و ویژگیهای ما را در جهان پیرامون مشخص خواهد کرد.
پژوهشگر شهر گفت: جوامع پیشرو روایتهای جدیتری دارند و نقش خود را در جهان معاصر تعریف میکنند، قصه جدید میسازند و به دنبال آن روایت خاطرات موجب عمیقتر شدن و نهادینه شدن ارزشهای انسانی، فرهنگی، رفتاری و تاریخی رویدادها در وجود مخاطب خواهد شد.
فیضی ادامه داد: روایت مداوم خاطرات و ارزشهای شهر موجب ثبت، ارتقا و تقابل آن به نسلهای بعدی میشود.
هنر، ابزار روایت است
وی با بیان اینکه هنر، ابزار روایت است، افزود: میتوان با هنر خاطرات جمعی فضاها را روایت کرد و هر بار روایت خاطرهای جمعی مانند روایت محرم در یک فضا موجب سنگینتر شدن آن فضا در شهر خواهد شد.
مدیر گروه مهندسی و معماری اسلامی دانشگاه پارس گفت: فضاهایی که توسط مردم برای حضور در فضاها انتخاب میشوند، مشخص است که آن فضاها روایتهای قویتری در بطن اجتماع دارند و در نهایت باید گفت در عمل فضاهای بدون روایت، هویت و معنا ندارند.
فیضی ادامه داد: ممکن است شهری پر از خاطره و رویداد داشته باشیم، اما اگر روایت نکنیم همهچیز فراموش میشود، پس برای اینکه روایت شهر را بسازیم باید در دو سطح یا مقیاس روایت داشته باشیم.
وی افزود: هر شهری کلان روایتی دارد و تعداد بیشماری خردهروایت از بناها و عرصهها که میتوانند بارهابارها خوانده شوند، از اینرو برای روایت شهر باید روایتهای درونی و بیرونی بررسی شود.
این پژوهشگر شهر با اشاره به مسئله ارزیابی گفت: ماهیت و هویت شهر چیست که میتواند به یک برند قدرتمند تبدیل شود، بنابراین باید داستان اصلی را تدوین کنیم، چراکه داستان باید مؤلفههای شناختی مشخصی داشته باشد و در نهایت بررسی داستان است که آیا داستان درستی ساختهایم و اگر مسیر را درست رفته باشیم، داستان شهر ما داستان یگانهای خواهد شد.
به گزارش ایمنا، سلسله نشستهای تخصصی بازآفرینی شهری هر هفته توسط «دبیرخانه انتقال تجربیات بازآفرینی منطقه دو کشور» برای مسئولان و تصمیمگیران حوزه بازآفرینی شهری شاغل در فرمانداریها، شهرداریها و استانداریهای چهار استان اصفهان، فارس، قم و یزد برگزار میشود.
نظر شما