به گزارش خبرنگار ایمنا، سال گذشته دشمنان انقلاب اسلام بهصورت جدی برنامهریزی و فعالیت وسیعی را روی مدارس کشور انجام دادند، آنها با استفاده از ترفندهای رسانهای سعی کردند تا دانشآموزان و معلمان را به جلوداران براندازی جمهوری اسلامی تبدیل کنند، این موضوع البته بهخاطر سالها فقدان کار فرهنگی و تربیتی در کشور و آزادی عجیب و غریب اینترنت برای دانشآموزان امیدواری بسیاری را برای دشمنان خارجی و داخلی ایجاد کرده بود که باوجود همه این برنامهریزیها و صحنهسازیهایی که در سال گذشته انجام شد، امسال همگان به چشم شکست این پروژه ناجوانمردانه را دیدند.
در این بین باید گفت دشمن یک نکته مهم را از قلم انداخته بود و آن اینکه دانشآموزان و معلمان ایرانی تفاوتهای زیادی با دیگر نقاط جهان داشته و از تاریخچهای غرورانگیز برخوردارند، تاریخ این سرزمین پر از قهرمانانی از جنس معلمان و دانشآموزان است که در شکلگیری انقلاب اسلامی و بعدها دفاع مقدس نقش ایفا کردند، با هم برخی از این شخصیتها را مرور کنیم.
مرحوم سیدعلیاکبر پرورش
شاید شاخصترین معلم انقلابی اصفهان را بتوان مرحوم «سیدعلیاکبر پرورش» دانست که فعالیتهای انقلابیاش در زمان دوران طاغوت و تحمل زندان و شکنجه رژیم پهلوی از سوی او بر هیچکس پنهان نیست، پرورش که در تربیت نسل انقلابی و کادرسازی در اصفهان شهرت داشته پس از انقلاب نیز به عنوان وزیر آموزش و پرورش اقدامات شایستهای برای کشور انجام داد، بدون تردید بسیاری از مؤثرترین فرماندهان و شخصیتها دفاع مقدس به طور مستقیم و غیرمستقیم متأثر از این شخصیت پر آوازه بودهاند.
محمدرضا مجلسی
«محمدرضا مجلسی» از اعضا اصلی سازمان مهدویون بود که قبل از انقلاب به عنوان معلم در خمین فعالیت میکرد، او به خاطر عضویت و فعالیتش در مهدویون دو بار توسط ساواک دستگیر و شکنجه شد و فرزند نوزادش نیز در همین میان توسط شکنجهگران ساواک اصفهان به شهادت رسید، مجلسی پس از انقلاب به عنوان معلم و بعدتر مدیر مدرسه فعالیت خود را ادامه داد و به صورت ناپیوسته به جبهه میرفت و از اعضا گردان یازهرا (س) بود.
شهید بتول عسکری
از معلمان مشهور زن در اصفهان میتوان به «بتول عسکری» اشاره کرد، بانویی که از قبل انقلاب به شغل شریف معلمی اشتغال داشت و دختران عفیف و پاکدامن اصفهانی را بیش از پیش با مباحث دینی و البته انقلابی آشنا کرد، او پس از انقلاب به عنوان مؤسس و مدیر سپاه خواهران اصفهان فعالیت خود را ادامه داد.
عسکری و همسرش همواره از سوی سازمان منافقین که ستون پنجم صدام در ایران بودند، تهدید به قتل میشد به شکلی که در مقاطعی به صورت مسلح در خانه میخوابید تا در مقابل یورش این جنایتکاران آماده باشد، سرانجام او، همسر و فرزندش در مسیر اصفهان به گیلانغرب (محل خدمت همسرش، شهید سیدحبیب خلیفهسلطانی که قائممقام سپاه در آن منطقه بود) در اقدامی تروریستی به شهادت رسیدند.
نصرت تاکی
یکی از نوابغ دفاع مقدس شهید «محسن (مهرداد) صفوی» (برادر سردار رحیم صفوی) است که با ابتکارات مهمش، مهندسی جنگ در دفاع مقدس را راهاندازی کرد و نقش بهسزایی در پیروزیها و کم شدن تلفات ایفا کرد، جالب اینکه همسر او «نصرت تاکی» از معلمین قبل از انقلاب بود که به همراه محسن به مبارزه با طاغوت میپرداخت، تاکی پس از انقلاب با توجه به آموزشهای نظامی که توسط همسرش دیده بود مؤسس سپاه خواهران شهرضا شد.
او که همسرش در دفاع مقدس به شهادت رسید تا زمان بازنشستگی دست از معلمی برنداشت و در این عرصه برکات زیادی برای کشور به همراه داشت، تاکی از دهه ۸۰ با تأسیس انجمنی از همسران شهدا فعالیتهای خود را گسترش داده و همچنان در راه انقلاب به پرورش انسانهای مخلص میپردازد.
شهیدمحمد ابراهیم همت
شهید محمد ابراهیم همت از فرماندهان اصفهانی دوران دفاع است که مسئولیت لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) را بر عهده داشت، او نیز قبل از انقلاب از معلمان انقلابی بود که در این مسیر مشقتهای زیادی را پشت سر گذراند، شهید همت معلم تاریخ بود و شاید همین امر باعث شد تا تلاش کند از کسانی باشد که نمیگذارند تاریخ خیانتها و شکستها در ایران تکرار شود.
حاج محمود عزیزاللهی
شهید «مهرداد عزیزالهی» نوجوانی اصفهانی بود که سخنان عارفانه او در دوران دفاع مقدس در تلویزیون امام خمینی (ره) را مجذوب کرد، نوجوانی که این روزها همان فیلم سخنانش در شبکههای اجتماعی حیرت همگان را بر میانگیزد.
مهرداد یک برادر شهید دیگر نیز دارد و پدرش، «حاجمحمود عزیز اللهی» معلم زبان بود، معلمی که معرفتاش به گونهای بود که دو شهید با چنان عظمتی به جامعه تحویل داد، او در مورد فرزند عارفش میگوید: «مهرداد زیاد سوال میکرد، هر سوالی هم که میپرسید در حد توان فهم خودمان جواب میدادیم و حقیقت را به او میگفتیم میپرسید: خدا چیست؟ کجاست؟ و… ما هم جواب میدادیم خدا جسم نیست و نور خدا در تمام ذرات وجود دارد و مهرداد این مسئله را به خوبی درک میکرد.»
شهید ابراهیم جعفریان
شهید «ابراهیم جعفریان» از رهبران ایدئولوژیک سازمان مهدویون و از مبارزان قبل از انقلاب بود که به همراه همسرش «طیبه واعظی» زیر شکنجههای شدید ساواک به شهادت رسید، هرچند ابراهیم بهخاطر شغل پدرش که سرایدار کاخ چهل ستون بود در محیطی متفاوت بزرگ شد اما با ورود به شغل معلمی جلوههای زیبایی از ایثار را به نمایش گذاشت.
او که معلم ورزش بود از فقر مردم و دانشآموزانش رنج میبرد به همین دلیل با رضایت همسرش همه حقوق معلمی خود را به خرید کفش و لباس برای کودکان سمیرم اختصاص داد، فعالیتهای ابراهیم و دوستانش در سازمان مهدویون در روشنگری عمومی و پیروزی انقلاب اسلامی نقش بهسزایی داشت.
البته ماجرای معلمان به همینجا ختم نمیشود و فقط شامل شهدا و همسرانشان و یا والدین آنها نیست. گاهی معلمی که در زندگی یک شهید بزرگ تأثیر داشته است برادر او و یا یکی از اعضا خانواده بوده است، مثلاً در مورد سردار شهید «محمد علی شاهمرادی» که در جبهه به «شیر شبهای شلمچه» معروف بود، نقش برادرش که معلم او در دبیرستان نیز بود را نباید نادیده گرفت.
بخش دیگری از ماجرای دفاع از انقلاب اسلامی به دانش آموزان دلاور آن باز میگردد، قدم زدن در گلزارهای شهدا به تنهایی این نقش را برای هر زیارت کنندهای برجسته میکند، در همان ابتدای کار تصاویر شهدا و بعد از آن عددهای سنین روی قبرها نشان میدهد که دانشآموزان چه نقشی در دفاع از ارزشها و آرمانهای نظام اسلامی داشتهاند. ۳۶ هزار دانش آموز در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیدند.
ما برای این شهیدان چه کردهایم!!
هرچند تاریخ غرورانگیز معلمان و دانشآموزان شهید این مرزوبوم نشان داده است که دشمن نمیتواند به راحتی این سنگر را فتح کند اما سوال اینجاست که ما برای این شهدا چه کردهایم با وجود مدارس شهیدپروری همچون دبیرستان هاتف در اصفهان و دبیرستان شهید منتظری نجفآباد، دبیرستان شهیدان عبدالهی آران وبیدگل، هنرستان ابوذر و مدرسه تسلیمی چرا برنامههایی برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت را در این مدارس رونمایی نکنیم؟
چقدر در مورد این شهیدان و سبک زندگی عارفانه آنها که سن عقلیشان را از سن اسمی آنها، سالها فاصله داده است برای نسل جدید گفتهایم، دانشآموزانی که علمای بزرگ تشیع در برخورد با آنها به قدرت عرفان و معنویتشان بارها اعتراف کردهاند، دانشآموزانی که اگر با خانوادههایشان صحبت کنیم، متوجه میشویم علاوه بر نکات عجیب و عمیق زندگی و وصیتنامههایشان، به چنان درجه از معنویت رسیده بودند که حتی زمان، مکان و نحوه شهادت خود را پیشگویی میکردند، موضوعی که اگر یک طلبه دهها سال عبادت و تهجد بورزد شاید بتواند مانند شیخبهایی به آن برسد.
شهیدان نوجوان ما در جبهههایی که به قول امام خمینی (زه) کارخانه انسانسازی و مدرسه عشق بود به آن دست پیدا میکردند، به نظر میرسد معرفی این شهیدان معلم و دانشآموز با قالبهای جدید و بروز نیاز امروز جامعه ماست، نیازی که خود میتواند به سپر دفاعی جدید در مقابل حملات فرهنگی و اجتماعی دشمن تبدیل شود، البته کارهایی خصوصاً در گلستان شهدای اصفهان در سالهای اخیر انجام گرفته اما این عرصه وسعت بسیاری برای مانور و افتخار دارد.
نظر شما