به گزارش خبرنگار ایمنا، روزنامه انگلیسی تلگراف نوشته است که جنگ اسرائیل علیه غزه هر لحظه ممکن است با حمله زمینی رژیم صهیونیستی تشدید شود. تجهیزات و سربازان زیادی در حال جمع شدن در مواضع مختلف هستند و وزیر دفاع رژیم، یوآف گالانت، به نیروهایش گفته است که به زودی غزه را «از داخل خواهید داد. وقتی فرمان از بالا بیاید.»
به گفته تلگراف، این فرمان وقتی صادر شود اولین قدم در یک نزاع گستردهتر خواهد بود. در دریای مدیترانه، یک ناوگروه تهاجمی آمریکا مراقب است تا دیگر بازیگران منطقهای را از مداخله در جنگ بین اسرائیل و غزه باز دارد. گروه دوم شامل سامانههای دفاع موشکی در راه خلیج فارس است. گلولههای توپخانهای که قبلاً به سمت اوکراین میرفتند، در عوض برای اسرائیل رزرو شدهاند.
این روزنامه در ادامه نوشته است که در جبهه شمالی شاخه نظامی حزب سیاسی حزب الله لبنان حملات خود را علیه زیرساختهای جاسوسی و نظامی رژیم صهیونیستی افزایش داده است. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل، تهدید کرده است که درگیری مستقیم بین حزب الله و رژیم «نابودی غیرقابلتصور» برای لبنان دربر خواهد داشت.
نویسنده این مقاله مدعی است که جهان در حال آمادهسازی برای جنگ است. جنگ همچنان در اروپا برقرار است، جایی که نیروهای روسیه و اوکراین در یک روند حمله و ضدحمله گیر کردهاند. و در خاورمیانه، نتیجه حمله اسرائیل به غزه میتواند کل خاورمیانه را به آتش بکشد.
این روزنامه همچنین مسئولیت جلوگیری از جنگ جهانی سوم را متوجه ایران دانسته است زیرا بیشترین میزان تأثیرگذاری را بر روی نیروهای محور مقاومت دارد. این سخنان جای تعجب دارد زیرا همان طور که وزیر خارجه کشورمان، جناب آقای حسین امیرعبداللهیان، در نشستی گفتند اینکه ایالات متحده از یک طرف صرفاً درخواست خویشتنداری کند در حالی که تمامقد از رژیم صهیونیستی حمایت کرده و به آن راهنمایی میدهد یکی از اصلیترین عوامل در افزایش تنش در هفتههای اخیر بوده است.
تلگراف در ادامه به نقل از وزیر امور خارجه کشورمان نوشته است که که اگر جنگ «فورا» متوقف نشود، «هر لحظه هر چیزی ممکن است و منطقه میتواند از کنترل خارج خواهد شد». لوید آستین، وزیر دفاع ایالات متحده، نیز نسبت به خطر بسیار واقعی «تشدید قابل توجه» حملات علیه نیروهای آمریکایی هشدار داده است.
به گفته تلگراف ادعاهای تهران محدود به حرف نبوده است و در چند روز اخیر، حملاتی از سوی نیروهای شبهنظامی مختلف در سطح منطقه علیه پایگاههای نظامی نیروهای اشغالگر آمریکایی در عراق و سوریه انجام شده است. همچنین گزارشهایی از رهگیری چندین موشک کروز و پهپاد توسط یک ناو آمریکایی در دریای سرخ از سمت یمن باعث افزایش نگرانی واشنگتن شده است زیرا ممکن است پای آن را مستقیماً وارد یک نزاع منطقهای کند در حالی که اولویتهای مهمتری دارد.
نویسنده مقاله تلگراف معتقد است که اوضاع به طرز غیرقابل تحملی متشنج است. حتی زمانی که تعهدهای واشنگتن به جنگ اوکراین شروع به تزلزل کرده، غرب دوباره خود را در چالش با قدرتهای منطقهای میبیند. منابع نظامی موجود برای اسرائیل نامحدود نیست و آمریکا علاوه بر حفظ جریان تسلیحات به اوکراین، باید نگران جناح اقیانوس آرام خود نیز باشد.
تلگراف در ادامه نوشته است که همزمان با این تهدیدها، واشنگتن قصد داشته است کلیه ساختار اطلاعاتی و نظامی خود را برای مقابله با چین تغییر جهت دهد. نویسنده همچنین مدعی است که با وجود جنگ و رقابت قدرتهای بزرگ در اروپا، و درگیر شدن فزاینده ایالات متحده در خاورمیانه، دولت چین ممکن است این را به عنوان یک فرصت طلایی برای انگیزه الحاق تایوان به سرزمین اصلی ببیند.
این روزنامه همچنین مدعی است که با توجه به مشغول بودن توجه ایالات متحده در جبهههای مختلف، ایران ممکن است از این فرصت برای گسترش نفوذ منطقهای خود کند و آمریکا را وادار به عقبنشینی از خاورمیانه و وادار کردن اسرائیل به جنگیدن به تنهایی کند.
تلگراف در پایان نوشته است که تصورش دشوار نیست که چگونه یک اقدام اشتباه محاسبهشده میتواند منجر به واکنش نظامی شده و وضعیت خاورمیانه از کنترل هر رهبر منفرد خارج کرده، واشنگتن را مجدداً در خاورمیانه درگیر کرده و به چین فرصتی بدهد تا ضربهای نهایی بر تایوان وارد کند که قطعاً و به طور اجتنابناپذیری واکنش آمریکا را به دنبال خواهد داشت.
یک آموزه متعارف در علوم نظامی وجود دارد که یک ارتش نمیتواند در دو جبهه بجنگد و انتظار پیروزی داشته باشد، این در حالی است که در صورت وخیم شدن شرایط جهانی واشنگتن ممکن است مجبور باشد در سه جبهه مختلف مداخله کند زیرا متحدانش توان نظامی کافی را ندارند. به گفته نویسنده مقاله تلگراف، در عرض چند ماه، ایالات متحده ممکن است مستقیماً درگیر دو جنگ ویرانگر در دو قاره و حمایت مالی در جنگی سوم در اوکراین شود.
نویسنده تلگراف اینگونه نتیجهگیری کرده است که تنها راه جلوگیری از چنین کابوسی استفاده از زور بیشتر و نشان دادن تعهد آمریکا برای پاسخگویی به تهدید شدن منافعش است. همچنین باید حمایت راسختر از اوکراین و اسرائیل است زیرا کشورهای مقتدر فقط برای زور متقابل احترام قائل هستند. واقعیت اما این است که این طرز تفکر تاکنون برای غرب چیزی جز هزینه و نتیجه برعکس و برای مردم منطقه نابودی نداشته است.
مقاله با این جمله کوتاه قدیمی تمام میشود که «اگر صلح میخواهی، برای جنگ آماده شو» که نشانی دیگر از تفکر جنگطلبان در غرب است که ماسک صلحدوستی دیگر از روی صورتشان افتاده است.
نظر شما