به گزارش خبرگزاری ایمنا، مونولوگ نوعی صحبت و سخن است که فرد در آن احساسات، افکار درونی و انگیزههایش را، رو میکندو نشان میدهد؛ به احتمال زیاد تابهحال در پویانماییها هم به این مورد برخوردهباشید.
اول: مونولوگ چیست؟
مونولوگ همانطور که از اسمش پیداست، قرار بر حرف زدن یک فرد دارد؛ اما چهحرفهایی و چطور؟ گفتن مونولوگ دو شیوه دارد؛ نوع اول، رویکرد بیرونی است، نوعی برونریزی افکار با صدای مشخص برای یک یا چند شنونده است اما در مونولوگ درونی، ما شاهد واگویههای درونی شخصیت هستیم که در تنهاییاش میگذرد.
برای مثال وقتی در پارک قدممیزند و یک سوال در ذهنش بهوجود میآید. ما آن را با صدای بازیگر میشنویم و میفهمیم در سرش چهمیگذرد؛ نوشتن مونولوگ میتواند برای نویسنده سخت باشد و بیشتر نویسندهها وقتی قرار است مونولوگ بنویسند آن را با صدای بلند میخوانند تا مطمئنشوند، مطلبی را که میخواستند، به مخاطب رساندهاند. گاهی هم سوالهایی را در مونولوگ قرارمیدهند تا فضایی را برای پاسخ ایجاد کنند، سوالی که شاید پاسخش در مونولوگ نیاید و در یک سکانس دیگر مشخصشود اما ذهن مخاطب را درگیر نگهدارد.
دوم: چرا از مونولوگ استفاده میکنند؟
مونولوگ در فیلمنامه، فضا را صمیمیتر و مخاطب را با شخصیتها و داستان همراهتر میکند، در یک لحظه مهم به عنوان راهی برای کمک به ایجاد و توسعه داستان و روایت است؛ از آن جایی که مونولوگ را یک شخص واحد، اجرامیکند میتواند احساسات شخصیت را نسبت به یک موضوع یا نقطه خاص بیانکند.
دیالوگها و مونولوگها باید بههم مرتبط باشند تا با هم کار کنند و طرح داستان را پیشببرند؛ برای مثال وقتی یک راننده تاکسی که شخصیت مهمی دارد در فیلمنامه با خودش صحبتمیکند، میتواند نشاندهنده میزان احساسات او و بیشتر ارتباطگرفتن ما و آن شخصیت باشد؛ در واقع این کار ما را به دریچه ذهنی او میبرد و با افکارش آشنا میکند چون ششدانگِ حواسِ مخاطب در زمان مونولوگگویی به بازیگر است.
سوم: چطور مونولوگ میخوانند؟
بازیگران برای اجرای مونولوگ روی صحنه یا در سکانسها، کار سختی دارند؛ کسانی که هنوز اول راه هستند این کار را جلوی آینه تمرینمیکنند تا مهارتشان را بالا ببرند. این کار، اعتمادبهنفس زیادی میخواهد. اگر قراراست در یکی از تئاترهای مدرسه شرکتکنید و مونولوگ بخوانید بهتر است متن خود را با صدای بلند تمرینکنید.
با صدای رسا صحبت و کلمهها را درست ادا کنید تا همه متوجه آن شوند؛ البته این موضوع نباید جوری اجرا شود که مخاطب احساسکند یک نفر صرفاً میخواهد با صدای بلند چند جمله را به گوش آنها برساند. مِنمِنکردن را کنار بگذارید؛ روی تن صدای خود کارکنید و حواستان به نحوه بیان جملات باشد. برای مثال اگر جمله سوالی است باید آن را سوالی بخوانید و اگر جملهتان خبری است آن را با همین لحن تمرین و تکرارکنید.
چهارم: چگونه مونولوگ بنویسیم؟
کاربرد مونولوگ تنها به صحنههای تلویزیونی و سینمایی ختمنمیشود؛ اگر اهل نوشتن داستان هستید، شعر میگوئید یا حتی انشایی قرار است بنویسید میتوانید از مونولوگ استفادهکنید.
برای نوشتن مونولوگ چند نکته را رعایتکنید؛ یادتان باشد آغاز را با یک جمله جذاب شروعکنید که مخاطب را درگیر کند و به اصطلاح قلاب داشتهباشد. در مرحله بعدی زاویه دید قدرتمندی به مونولوگتان بدهید یعنی وقتی از آن استفادهکنید که شخصیتتان، حرف مهمی برای زدن داشتهباشد.
با اینکه مونولوگگویی، کوتاه است باز هم برای آن طرح داشتهباشید و پارامترهای خود را مشخصکنید؛ برای مثال اگر میخواهید شاعرانه باشد به ریتم و آهنگ آن توجهکنید. تکگوییها معمولاً باید ۱۵۰ کلمهای باشند. حواستان باشد وقتگذاشتن برای پایان به اندازه شروع مونولوگ، مهم است.
نظر شما