به گزارش خبرنگار ایمنا، در مسیر مبارزه و مقاومت هر شخصی به طریقی تلاش میکند تأثیرگذار باشد، اما در این میان زبان هنر، زبان مشترک میان میلیاردها ساکن کره خاکی است؛ زبانی که نه نیاز به ترجمه دارد و نه توضیحی و در این مسیر بسیاری خوش درخشیدند و پس از سالها هنوز هم نامشان بر سر زبانها است؛ در این مسیر «ناجی العلی» از جمله افرادی است که نه شخصیت سیاسی و تحصیلاتش بلکه شیوه مبارزهاش با استفاده از طراحی کاریکاتور در حمایت از مردم فلسطین باعث شهرتش شد؛ او با زبان هنر و قلم در دستش، رنج و مظلومیت مردم فلسطین و همان چیزی که خودش در طول سالهای زندگیاش تجربه کرده بود را به تصویر کشید.
العلی در سال ۱۹۳۷ در روستای «الشجرة» در حد فاصل شهر طبریا و ناصره (در فلسطین) متولد شد، اما در سال ۱۹۴۸ به همراه خانواده از روستای خود رانده و به اردوگاه «عین الحلوه» در جنوب لبنان پناهنده شد و در ۱۰ سالگی نیز مجدد از آنجا رانده شد و پس از آن هیچگاه در یک مکان ثابتی آرام نگرفت.
در این میان و پس از سکونت در «عین الحلوه» نیز به اتهام فعالیتهای ضد اسرائیلی، بازداشت و زندانی شد و در زندان، تماموقت به نقاشی روی دیوارها مشغول بود؛ قلم، رنگها و طرحهای ناجی العلی برگرفته از خون شهدای فلسطین و امت اسلامی بوده است و در این میان «حنظله» مشهورترین شخصیتی بود که ناجی از سال ۱۹۷۳ آن را پشت به بیننده و با دستان قلاب شده به پشت خلق کرد.
حنظله تصویری از سالهای آغازین ناجی است
حنظله کودک ۱۰ ساله فلسطینی است که پس از آن، به امضای همیشگی العلی در همه آثارش تبدیل شد؛ در واقع میتوان گفت حنظله تصویری از سالهای آغازین آوارگی خود ناجی است که آن را به عنوان نماد فلسطینیان رنجدیده، اما مصمم و قدرتمند با وجود تمام سختیها و رنجها، خلق کرد، همچنان که خودش نیز درباره حنظله گفته است: «حنظله، نوجوان پابرهنه، نماد دوران کودکی خودم بود؛ او در سنینی بود که من مجبور شدم فلسطین را ترک کنم و امروز از نظر احساسی، هنوز آن سن را دارم. اگرچه همه حوادث، ۳۵ سال پیش اتفاق افتاده، اما جزئیات آن مرحله از زندگیام هنوز بهطور کامل در ذهنم حاضرند. احساس میکنم که میتوانم هر شاخ و برگ، هر سنگ، هر خانه و هر درختی را که در زمان کودکی در فلسطین پشت سر گذاشتم، به یاد بیاورم و احساس کنم. این موجود (حنظله) که من خلق کردم، پس از من پایان نمییابد. شاید اغراق نکردهام اگر بگویم من پس از مرگ نیز از طریق او راهم را ادامه خواهم داد.»
سیدمرتضی آوینی نیز درباره ناجی العلی و خلق شخصیت حنظله اینگونه نوشت: «حنظله مظهر یک حضور سمبلیک است، شاهد همه مصائبی که بر ملت او میرود. حنظله شاید خود ناجی العلی باشد، پسری یکدنده و لجوج و پابرهنه، با شانههایی آویزان و دستهایی گره خورده از پشت.»
ناجی العلی با آثار هنری جاودانهاش، روحیه شجاعت و مبارزه را در دل فلسطینیان زنده نگاه داشت و در طول سالهای فعالیت انقلابی خود توانست بیش از ۴۰ هزار کاریکاتور منتشر کند که هنوز پس از گذشت بیش از ۳۰ سال از ترورش، حضور پٌررنگ و تأثیرگذاری بر افکار عمومی ملتهای عرب بهویژه نخبگان دارد.
تلاشهای من از طریق کشیدن کاریکاتور بر دیوار به نتیجه میرسید
در همین راستا العلی نیز بیان میکند: «من تلاشی را آغاز کردم برای بیان دیدگاههای سیاسی خودم، نگرانیهایم، غم و غصههایم، از طریق کشیدن کاریکاتور روی دیوار به نتیجه میرسید. من همیشه مطمئن بودم که قلمم را با خودم دارم، حتی زمانی که برای زندانی شدن دستگیر میشدم؛ اگر انگشتان دستانم را قطع کنند، با انگشتان پاهایم طراحی خواهم کرد. در این زمان احساس کردم کاریکاتور بهترین وسیله برای بیان نظراتم است. کاریکاتور تنها یک اعلامیه نیست، بلکه وظیفه دارد تشویق کند و بشارت دهد. بشارت دهد از آینده و آرزوها را بیان کند. تنها خط قرمز در برابر طراحی من، تسلیم در برابر اسرائیل بوده و «حنظله» نماد تلخیهای آغاز راه است.»
اما آنچه که مشخص است، آن است که مخاطبان و اهداف اصلی تصاویر ناجی، این جسارت و شجاعت او را تاب نیاوردند؛ قلم نقاشی او، همچون سلاحی بود که شلیکی مستقیم به قلب دشمن داشت؛ او در تاریخ چهارم جولای ۱۹۸۷ (سیزدهم تیر ۱۳۶۶) کاریکاتوری با عنوان «مطلوب حیاً أو میتاً» (متهم خواهی ماند! مرده باشی یا زنده) منتشر کرد و درست ۱۸ روز پس از انتشار این کاریکاتور، در یکی از خیابانهای لندن، در تاریخ بیستونهم آگوست ۱۹۷۸ (هفتم شهریورماه ۱۳۶۶) هدف تیراندازی قرار گرفت و در ۵۰ سالگی جان باخت.
امروز پس از گذشت سالها از این اتفاق، حنظله سنگ بهدست ناجی، جزو مبارزانی است که شجاعانه در صف مقدم مبارزه با صهیونیستها قرار گرفته است و این روزها پابهپای مردم فلسطین، همچون خالقش تا پای جان برای این مسیر ایستاده است.
نظر شما