به گزارش خبرنگار ایمنا، میدانند آسمان، کوه یا ابر چه رنگی دارد، اما جز سیاهی در دیدگان آنها جاری نیست، نمیبینند صورت عزیزان آنها چگونه خلق شده، اما فرورفتگیها، برآمدگیها و حتی کوچکترین جزئیات صورت آنها را همیشه در خاطر دارند، آنها برای دیدن، زندگی کردن، لذت بردن، شاد بودن و امید داشتن، نیازی به چشم سر ندارند و چشم دل آنها، زیباییهای جهان هستی را صد برابر زیباتر به تصویر میکشد.
دست نوازش خداوند را در تک تک لحظات خود احساس میکنند و نیرویی وصف نشدنی از تکاپو در چشمانشان جریان دارد، آنها دست بر متون برجستهای میگذارند که یادگیری آن برای هیچکس آسان نیست، تلاش میکنند و حکیمانه با چرخ روزگار، پیش میروند.
عصای سفید روشندلان به منزله استقلال، توانایی و امید است و ایمان تابنده قلب آنها، همواره و همیشه در چهرهها نمایان است؛ امروز روایتی از زندگی یک زوج نابینا و کمبینا را نقل کردیم که به خوبی اثبات کردند معلولیت محدودیت نیست و با عشق در کنار یکدیگر، زنجیرهای از امید، توکل و همراهی تشکیل دادند و چالشهای زندگی را به بهترین شکل مدیریت کردند.
روایتی از امید و تلاش / رتبه ۲۵ کنکور شدم
همصحبت فردی شدیم که به خوبی ثابت کرده است با روشنی دل بیشتر از روشنی چشم، اخت دارد و دیدگان نابینای او پر از مهر، عشق، تلاش، امید و سختکوشی است؛ علیاکبر حاتمی بلداجی که اکنون ۵۷ سال دارد، پشتوانه دو دختر ۱۵ و ۱۸ ساله و هممسیر زنی است که در تمام چالشها و پستی و فرودهای زندگی همراه او بوده است.
او که سابقهای ۲۴ ساله به عنوان کارشناس نرمافزار در شرکت صنایع هواپیماسازی ایران (هسا) دارد، از زندگی خود اینگونه روایت میکند: به صورت مادرزادی با نابینایی مطلق متولد شدم، از کودکی علاقه بسیاری به علم داشتم، تنها علم را خلاصه در کتب درسی نمیدانستم و از همین رو، برنامههای علمی را دنبال میکردم.
او میافزاید: با توجه به داشتن علاقه به علم کامپیوتر، سال ۱۳۷۱ به عنوان محصل وارد مقطع متوسطه و پس از ایجاد تأخیری یک ساله در تحصیل به منظور ارائه رشته کامپیوتر در اصفهان، در این شاخه فنیوحرفهای مشغول تحصیل شدم.
این روشندل از شرکت خود در کنکور کاردانی پیوسته سال ۱۳۷۵ میگوید و تصریح میکند: با کسب رتبه ۲۵ کنکور وارد دانشگاه و سال ۱۳۷۷ در آزمون استخدامی شرکت هسا شرکت کردم؛ از بین چند هزار نفر شرکتکننده در آن آزمون جزو نفرات برگزیده بودم و در مصاحبه علمی، رتبه اول را کسب کردم.
او با اشاره به داشتن تحصیلات کارشناسی ارشد نرمافزار، این چنین ادامه میدهد: مدیرعامل وقت آن زمان شرکت هسا، داشتن معلولیت را مشکل محسوب نکرد و با گذراندن مراحل استخدامی، شش ماه پس از فارغالتحصیلی، استخدام شدم.
زندگی برای ما هزینه چند برابری دارد
حاتمی موفقیتهای خود را حاصل یاری خداوند میداند و اظهار میکند: در دوران دبیرستان و دانشگاه هنوز نرمافزارهای صفحهخوان وارد ایران نشده بود، قدرت تحلیل و برنامهنویسی بالایی داشتم و به همین جهت به عنوان همگروهی توسط سایر افراد انتخاب میشدم؛ در این کار گروهی به نوعی من از قدرت بینایی همگروهیها و آنها از دانش و قدرت تحلیل من استفاده میکردند.
او میافزاید: افراد نابینا با استفاده از نرمافزارهای صفحهخوان قادر به خواندن اطلاعات صفحه نمایشگر کامپیوتر و تلفنهمراه هستند و با استفاده از ترکیبات مختلف کلیدهای کیبورد کامپیوتر، اطلاعات از پنجرههای مختلف حاصل میشود و آنچه که فرد بینا با چشم خود میبیند برای فرد روشندل توسط این نرمافزار خوانده میشود.
این روشندل با تاکید بر لزوم اطلاع داشتن از تواناییهای فردی و گروهی خود، تصریح میکند: فرزند کوچکتر ما به صورت مادرزادی نابینای کامل بود، اما به لطف خدا، پیگیریهای انجام شده و اعمال جراحی، اکنون با داشتن وضعیتی عادی مشغول به تحصیل است.
وی ادامه میدهد: زندگی افراد دارای معلولیت، هزینه به مراتب چندبرابری دارد که ایابوذهاب یکی چالشهایی به شمار میرود که هزینههای بسیاری در بر دارد و در صورتی که یک خانواده دارای معلولیت برای داشتن زندگی مستقل تلاش کنند، از نظر مالی با چالشهایی روبهرو خواهند بود.
قانونهای مرتبط با معلولان و حقوق آنها ضمانت اجرایی ندارد / اهمیت در اولویت قرار دادن خدمات الکترونیک برای معلولان
حاتمی میگوید: قانون برای معلولان بسیار است، اما هیچیک از آنها ضمانت اجرایی ندارد؛ به عنوان مثال افراد نابینایی که مشغول به کار نیستند، تعداد بالایی دارند و قانون استخدام سه درصدی معلولان اجرایی نمیشود.
او با اشاره به اینکه بیکاری افراد را دچار بیماریهای روحی روانی و جسمی میکند، ادامه میدهد: اشتغال همواره بزرگترین چالش افراد دارای معلولیت به شمار میرود؛ اکنون به سمت دولت الکترونیک پیش میرویم و دسترسپذیر کردن خدمات الکترونیکی برای تمام افراد دارای معلولیت باید از اولویتها محسوب شود.
این روشندل در خاتمه صحبتهای خود، خاطرنشان میکند: تمام معلولان باید فعل «نمیتوانم» را به «باید بتوانم» تبدیل و در مسیر هدف و علاقه خود نباید از هیچ تلاشی دریغ کنند. همیشه راهی برای رسیدن به هدف و پیشرفت کردن وجود دارد و تنها باید افراد راه خود را پیدا کنند و در آن قدم بردارند.
زنی که با عشق مادری میکند
خبرنگار ایمنا، پای صحبت الهه منصوری، هممسیر زندگی علیاکبر حاتمی که اکنون حدود ۴۸ سال سن دارد و حافظ قرآن است، مینشیند، این مادر پر امید خانهدار به کمبینایی خود اشاره میکند و میگوید: در جامعه به افراد کمبینا کمتر بها داده میشود، چراکه سایر افراد جامعه بین دو راهی دیدن و ندیدن این افراد قرار میگیرند و این در حالی است که ندیدن برای افراد کمبینا بیشتر محرز است.
او در خصوص چالشهای فرزندآوری و پرورش آنها به حمایت خداوند اشاره میکند و میافزاید: بزرگ کردن فرزندان جز با لطف خدا حاصل نمیشد؛ به عنوان مثال هنگام رفتن به مکانهای پر ازدحام مانند اماکن زیارتی، احتمال گم شدن آنها یکی از اصلیترین چالشها و لطف خداوند به گونهای بود که گویی خود فرزندان میدانستند نباید دست خود را برای لحظهای از دستان پدر و مادر جدا کنند.
این مادر فداکار با بیان اینکه اسم و مشخصات را در لباس فرزندان خود میگذاشتم تا اگر گم شدند، بتوانیم آنها را سریعتر پیدا کنیم، تصریح میکند: هر دو فرزند ما نارس متولد شدند، نگهداری و تغذیه آنها مشکلات بسیاری داشت و با همراهی همسرم از این مرحله نیز عبور کردیم.
او ادامه میدهد: سختترین مرحله، مرحله مدرسه رفتن فرزندان بود و روزهای پر چالشی را پشت سر گذاشتیم، شرکت در جلسات مدارس سختی نداشت و از همان ابتدا با یکدیگر عهد کردیم که در تمام جلسات مدرسه شرکت کنیم و اولین جلسه را فرزندان با پدر خود همراه میشدند، آنها خود را با واقعیتهای زندگیمان همسو کردند و این موضوع همراهی و همدلی خانوادگی ما را بیشتر میکرد.
هر دو به عنوان جوان موفق برگزیده شدیم
منصوری اعتقاد دارد که سختترین پایه تحصیلی، کلاس اول و نظارت بر دروس و تحصیل فرزندانش بوده است و اظهار میکند: نظارت بر روند تحصیلی فرزندان به سختی انجام میشد و مجبور به پرداخت هزینهای گزاف برای نظارت معلمان خصوصی بر روند تحصیلی فرزندان شدیم.
او با بیان اینکه این روند تحصیلی برای فرزندان نیز سخت بود و با اشاره به مناسبسازی محل زندگی برای افراد دارای معلولیت، ادامه میدهد: برای افراد کمبینا، روشنایی منزل و طبقهبندی شدن تجهیزات و لوازم اهمیت بالایی دارد.
این مادر با بیان اینکه با توجه به مناسبسازی نشدن و گویا نبودن بعضی لوازم، برای انجام بعضی فعالیتها نیاز به کمک سایر افراد بینا وجود دارد و با اشاره به نحوه آشنایی با همسر خود، میگوید: از خردسالی سرویس مدرسه مشابهی داشتیم و در جشنواره جوانان موفق، هر دوی ما به عنوان جوان موفق برگزیده شدیم و جرقه پیشقدم شدن برای ازدواج از این جشنواره خورده شد.
او با بیان اینکه تشکیل این زندگی بر پایه شناخت کافی و بررسیهای همه جانبه صورت گرفت، اضافه میکند: گاهی به قدر زندگی روال طبیعی خود را از نظر تفاهم طی میکند که نابینا یا کمبینا بودن احساس نمیشود.
سلامتی فرزندان؛ احساسی که قابل وصف نیست
منصوری اظهار میکند: رفتار با افراد دارای معلولیت باید دور از ترحم و با نگاهی منطقی و عاقلانه باشد؛ برخی افراد معلولان را از کار افتاده میدانند و برخی دیگر نیز احساس میکنند این افراد توان تصمیمگیری برای خود را ندارند، این در حالی است که هیچ اطلاعی از نیازهای واقعی افراد دارای معلولیت ندارند.
او از احساس خود برای داشتن فرزندانی بدون معلولیت این چنین روایت میکند: این موضوع جز موهبت و لطفی بینهایت از سمت خداوند نیست و همواره باید شکر او را به جای آوریم، برای والدین بسیار سخت است که فرزندان آنها دارای مشکل باشند و احساسی که از سلامت کامل آنها داریم، قابل وصف نیست.
این مادر با اشاره به تولد فرزند دوم خود با نابینایی، میافزاید: زندگی با امید جریان دارد و در پی مصمم بودن و توکل داشتن همراه زندگی برای درمان فرزند دوم، روند درمانی انجام و لطف خداوند شامل حال ما شد و بینایی به او بازگشت و تقویت چشم زهرا از بزرگترین فعالیتهایی بود که در طول زندگی انجام شد.
او اعتقاد دارد که همراهی خانوادهها در پیشرفت و ارتقای افراد دارای معلولیت تأثیر بسزایی دارد و خاطرنشان میکند: افراد باید اعتقاد داشته باشند که اگر در یک مسیر موفقیتی حاصل نکردند، به دنبال راهی دیگر بگردند و از زندگی ناامید نشوند.
پدر و مادرم پشتوانههای ارزشمند زندگیام هستند
فاطمه، دختر بزرگتر این خانواده که دانشآموز رشته انسانی است نیز به خبرنگار ایمنا، اینچنین میگوید: از بدو تولد با واقعیت زندگی خود مواجه شدم و در موقعیتهای مختلفی در کنار والدین خود حضور داشتم.
او میافزاید: تاکنون حتی یکبار هم از داشتن والدین خود احساس ناراحتی نکردهام، عاشقانه آنها را همراهی میکنم و گاهی اوقات به قدری روال طبیعی زندگی طی میشود که وضعیت جسمانی آنها را فراموش میکنم.
دختر بزرگ این خانواده با بیان اینکه به والدین خود افتخار میکنم و رابطهای دوستانه، پر از تفاهم، درک، آگاهی و عشق با آنها دارم، اظهار میکند: هیچگاه از حضور آنها در کنار خود در مدرسه ناراحتی یا خجالت را تجربه نکردم و حضور آنها در زندگی من همواره روشنایی و خوشبختی به همراه داشته است.
او با وصف عشقی که بین پدر و مادرش وجود دارد، ادامه میدهد: خدمت به پدر و مادر لطفی است که از سمت خداوند به فرزندان افراد دارای معلولیت بخشیده میشود و تلاش میکنم در راستای سربلندی و سرافرازی والدینم قدم بردارم.
فاطمه با اشاره به چالشهایی که متوجه افراد نابینا است، تصریح میکند: گویا نبودن تجهیزات و وسایل و نبود وسیله ایابوذهاب مناسب از بزرگترین چالشهای افراد نابینا و کمبینا به شمار میرودکه درخواست داریم مسئولان بیشتر به رفع چالشهای موجود توجه کنند.
او ادامه میدهد: دانشآموزان دارای معلولیت بینایی ضریب هوشی بسیار بالایی دارند و حتی رتبههای دو رقمی را نیز به خود اختصاص دادهاند و این در صورتی است که برای تحصیل خود با مشکلاتی مواجه میشوند که از دید بسیاری افراد پنهان میماند.
این دختر نوجوان با بیان اینکه حسرت خواندن کتاب، شاید کوچکترین حسرتی باشد که یک فرد نابینا یا کمبینا با آن درگیر است، میگوید: بعضی از کتابها گویا شدهاند، اما بسیاری از ناشرها و نویسندگان اقدام به گویا کردن کتب خود نمیکنند و این موضوعات سطحیترین چالشهایی است که معلولان برای لذت بردن از زندگی با آنها درگیر هستند.
او با بیان اینکه آگاهسازی صحیحی از نحوه برخورد با افراد دارای معلولیت در جامعه باید انجام شود و افراد باید از داشتن احساس ترحم در برابر آنها خودداری کنند، اضافه میکند: بسیاری افراد مبنا را بر این میگذارند که افراد دارای معلولیت توان تصمیمگیری برای خود را ندارند و همین موضوع منجر به ایجاد چالشهایی برای این افراد میشود.
فاطمه با بیان اینکه احساس شنوایی در افراد نابینا و کمبینا دو چندان است، میافزاید: افراد نابینا و کمبینا با استفاده از احساس شنوایی خود، توان آگاهی از تردد داشتن خودروها در یک معبر و تخمین سرعت آن را دارند.
او با بیان اینکه افراد برای داشتن نعمتها در زندگی خود سپاسگزار نیستند و اطلاعی ندارند که اتفاقات و فعالیتهای روزمره آنها میتواند برای افرادی دیگر، بزرگترین حسرت باشد، خاطرنشان میکند: نعمتهای خداوند هیچگاه تمامی ندارد و اگر خداوند نعمتی را از فردی سلب میکند، نعمتی بهتر جایگزین آن به فرد خواهد بخشید.
گزارش از زهرا احمدی، خبرنگار ایمنا
نظر شما