به گزارش خبرگزاری ایمنا، صبح زود را با تلاش برای آماده کردن فرزندانشان و شاید رساندن آنها به مدرسه شروع میکنند و دغدغه دارند که علاوه بر همسر و مادر خوب بودن، در جایگاه شغلی خود نیز به خوبی بدرخشند، آری؛ این بار مادران شاغل در محور این گزارش قرار دارند و نگاهی به فراز و نشیب اشتغال در کنار مادر بودن انداختهایم، دو جایگاه مهم که زنان میکوشند به نحو احسن در آن ایفای نقش کنند، حال آنکه چالشهای بسیاری پیش پای این مادران است.
«ساعت ۶ صبح است و صدای هشدار تلفن همراه خواب را از چشمانم میگیرد، سر و صدایی که از اتاق روبهرو میآید، نشان میدهد که دخترم زودتر از همه بیدار شده و باید برای رفتن به مدرسه آمادهاش کنم و از رسیدن به محل کارم هم جا نمانم،» کم و بیش برنامه بیشتر مادران شاغل برای آغاز روز همین دغدغهها است و این تنها بخشی از نگرانی این گروه از مادران است و اگر مادر شاغلی در اطرافیان خود داشته باشید، به احتمال زیاد چنین صحنهها و نگرانیهایی برایتان آشنا است.
از یک سو عدهای زنان را به حضور فعال در جامعه، اشتغال و حتی برعهده گرفتن سمتهای مهم دعوت میکنند و از سوی دیگر نیز افرادی هستند که معتقدند اشتغال زن باعث ایجاد مشکلاتی در ارتباط با همسر و تربیت فرزندان میشود، یک زن تحصیلکرده هم بهطور دائم در فشار کشمکش این دو گروه و دغدغههای ذهنی خودش قرار میگیرد و این شرایط گاهی قدرت تصمیمگیری مناسب را از او میگیرد؛ از سوی دیگر سعی میکند که در خانه و محل کار بهترین وجه از خودش را نشان داده و وظایف را به نحو احسن انجام دهد و در این میان ممکن است حتی از سلامت جسم و روح خودش غافل شود.
برخی به غلط اشتغال را در مقابل خانهداری تعریف کردهاند
آلا توحیدی که مادر دو دختر و یک روزنامهنگار است، درباره تجربه مادری و اشتغال خود به خبرنگار ایمنا میگوید: با وجود اینکه به شغلم عشق میورزیدم، اما با به دنیا آمدن فرزند اولم از اشتغال و تحصیل فاصله گرفتم تا وقتم را صرف فرزندم کنم، اما پس از مدتی تصمیم گرفتم دوباره کارم را شروع کنم و ادامه تحصیل دهم و این اتفاق درست زمانی رخ داد که فرزند دومم متولد شد.
او میافزاید: قرار نیست با به دنیا آمدن فرزندان مادران از تحصیل و اشتغال باز بمانند و در آینده فرزندان خود را سرزنش کنند که شما باعث شدید درس نخوانیم و شاغل نباشیم.
این مادر شاغل معتقد است: بعضی از مادران ما که تعدادشان کم هم نیست نمیتوانند توانمندیهایشان را در جایگاه درست بروز دهند، مگر آنکه به خودباوری برسند و این وظیفه ما است که با ارائه تجربیات خود آنها را آگاه کنیم.
او مهمترین دلیل خود را برای پذیرش نقش یک زن شاغل در کنار نقشهای مادری و همسری، پذیرش و همراهی خانواده عنوان میکند و میگوید: گاهی برخی به جای تبیین حضور زنان در اجتماع، اشتغال را در مقابل خانهداری تعریف میکنند و این موضوع باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
این مادر روزنامهنگار تصریح میکند: اشتغال مادران بیرون از خانه موجب تقویت اعتماد به نفس، استقلال، افزایش قدرت تصمیمگیری و برخورد مناسب او با اتفاقات زندگی میشود، اما اگر این اتفاق برای همه زنان شاغل رخ ندهد، دلیل برنقض آن نیست.
او در خصوص احتمال بروز ناهماهنگی میان نقشهای برعهده زنان در صورت اشتغال، میگوید: هر فردی باید در گروه یا جامعه الگوی عملی خاصی را رعایت کند که همان نقش او است، اینکه جامعه و خانواده پذیرش این را نداشته باشد که مادران شاغل باشند، به دلیل نگاه سنتی جامعه به نقشهای مادری و همسری و نگاه نوین به اشتغال زن است، در واقع جامعه سنتی همه بار تربیت فرزند و خانهداری را به عهده زن میداند و جامعه نوین پیشرفت زن را تنها در اشتغال او میبیند، همین باعث میشود که گاهی مادران شاغل دچار دلسردی، دوگانگی و شکست نقش شوند.
توحیدی اضافه میکند: در بسیاری از کشورهای توسعهیافته امکانات حمایتی خوبی برای مادران شاغل فراهم میشود که شامل افزایش مرخصی زایمان، ایجاد مهدکودک امن نزدیک یا در محل کار مادر، کم کردن مشکلات اقتصادی برای کاهش فشار روانی مادر، ارائه تسهیلات مالی و اجتماعی به مادران و همزمان پدران شاغل برای همراهی مادران ازجمله آنها است.
او خاطرنشان میکند: همراهی خانواده با مادران شاغل بسیار مهم است و تنها نباید بار مسئولیت اداره خانه و تربیت فرزند به دوش زنان باشد، لذا میطلبد همکاری ویژه اعضای خانواده شکل گیرد تا مادران شاغل نیز بتوانند امور محوله خود را به خوبی انجام دهند و در این راستا فرهنگسازی موضوعی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
اشتغال مادران و چالشهای فرزندپروری
مریم قاسمی، مشاور و رواندرمانگر کودک و نوجوان درباره اشتغال مادران و تأثیر آن بر فرزندپروری به خبرنگار ایمنا میگوید: هر مادری، خانهدار یا شاغل، هنگامی که نسبت به توانمندی فرزندش دچار غفلت شود، باعث میشود که در فرزندپروری دچار مشکل شود.
وی میافزاید: مادری که شاغل است، اگر نگرانی بابت آسیب رسیدن به فرزندش به دلیل اشتغال داشته باشد و هنگامی که به خانه بازمیگردد، بخواهد با حمایتهای افراطی این موضوع را جبران و حمایت و تربیت را فشرده کند و مرتب امر و نهی کند، این پیام را به فرزند میرساند که من از تواناییهای تو غافل هستم و به این شکل ناتوانی را در فرزندش افزایش میدهد.
این مشاور و رواندرمانگر کودک و نوجوان میگوید: این شرایط که فرزند احساس ناتوانی داشته باشد، در آینده او را دچار اضطراب میکند؛ مادر نیز این مشکلات را به اشتغال خود ربط میدهد، درحالیکه به اصل اشتغال او ارتباطی ندارد و مشکل به عذاب وجدان مادر و تربیت افراطی در مدت زمانی که در منزل است، بازمیگردد.
وی با بیان اینکه عذاب وجدانی که مادر میگیرد نیز ریشه فرهنگی دارد، ادامه میدهد: آنقدر از گذشته گفتهاند که مادری که سرکار میرود از فرزندش غفلت میکند که اشتغال یک زن، ناخودآگاه فرد را دچار عذاب وجدان میکند.
خطر جبران ساعات دوری با تربیت فشرده و افراطی
قاسمی اضافه میکند: بر اساس این دیدگاه نادرست، اگر کار کردن باعث بروز مشکلات برای فرزند باشد و سبب شود که فرزندان به درستی تربیت نشوند، پس فرزندان مادری که خانهدار است نباید هیچ مشکلی داشته باشد، درصورتیکه همان مادری که خانهدار است نیز میتواند به دلیل اضطرابهایی که دارد، بیشحمایتگری یا بیشسلطهگری و کنترل بیش از حد داشته باشد و باز هم پیام ناتوانی را به سمت فرزند صادر میکند.
وی میافزاید: فرزندی که ناتوان بار بیاید، مشکلاتی در آینده خواهد داشت، مانند اینکه فرزند نمیتواند از مادر جدا شود و به مدرسه برود، شبها نمیتواند تنها بخوابد یا اینکه دچار اختلال شبادراری میشود، در حالی که باید بدانیم کودک از همان زمان که به دنیا میآید برای سیستم بقای خود توانمند است.
این مشاور و رواندرمانگر کودک و نوجوان درباره ویژگیهای مادری که فرزند را ناتوان میبیند، میگوید: این مادر خودش شیر خوردن و خوابیدن و سایر فعالیتهای فرزند را کنترل میکند، این مادرِ مضطرب توانایی فرزند را که خودش میداند چقدر شیر بخورد، کی بخوابد و کی بیدار شود را زیر سوال میبرد و این کودک در ادامه با اضطرابهای عجیبی روبهرو میشود.
وی با بیان اینکه اضطراب از ناتوانی میآید، تصریح میکند: در هر موقعیتی اگر فرد مضطرب میشود، این اضطراب ناشی از احساس کنترل نداشتن بر موضوع است، فرزندی که با آن توانمندی بالای ذاتی به دنیا آمده بود، با این رفتارها ناتوان میشود و منشأ این اتفاق احساس مادر است.
قاسمی خاطرنشان میکند: هنگامی که مادر سر کار میرود، احساس میکند که اشتغال او یک ضعف و مشکل است و فرزندش نمیتواند از پس خودش برآید، تصور میکند که اگر چند ساعت خانه نباشد، هنگامی که به منزل بازمیگردد باید جبران کند و شروع به کنترل کردن افراطی میکند.
وی ادامه میدهد: لازم است مادران شاغل بدانند که نباید عذاب وجدان داشته باشند که در زمان حضورشان در منزل نیاز به استراحت دارند، زیرا میتوان با بچهها و سایر اعضای خانواده صحبت کرد و در کنار همراهی آنها زمانی را به استراحت اختصاص داد.
اهمیت حمایت از مادران شاغل با تصویب قانون جوانی جمعیت
اگرچه در این سالها بهویژه با تصویب قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده تسهیلات و کمکهای قانونی برای حمایت از مادران شاغل آمده و بر اساس ماده ۱۷ قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده، مادران شاغلی که از زمان لازمالاجرا شدن این قانون فرزند یا فرزندانی به دنیا خواهند آورد، به ازای هر فرزند، میتوانند از یک سال کاهش در سن بازنشستگی برخوردار شوند و برای فرزند سوم و بیشتر میزان کاهش یک و نیم سال به ازای هر فرزند خواهد بود، همچنین حداقل سن بازنشستگی مشمولان این بند، برای مادران دارای یک فرزند ۴۲ سال، دارای دو فرزند ۴۱ سال و برای سه فرزند و بیشتر ۴۰ سال و حداقل با ۲۰ سال سابقه بیمه است و برقراری مستمری یا حقوق بازنشستگی متناسب با سنوات پرداخت حق بیمه در زمان اشتغال است و مدت مرخصی زایمان با پرداخت تمام حقوق و فوقالعادههای مرتبط به ۹ ماه افزایش یافته و در صورت درخواست مادر تا دو ماه از این مرخصی در ماههای پایانی بارداری قابل استفاده است، اما چالشهای مادران شاغل پیچیدهتر است و لازم است ادارات و کارفرمایان به این قانون پایبند و حداقل همراهی و همکاری ویژهای با مادران شاغل داشته باشند.
نظر شما