به گزارش خبرنگار ایمنا، زایندهرود شاید تنها رودخانه ایران باشد که بسیاری از ایرانیان حداقل یک عکس کنار آن در آلبوم خاطراتشان دارند، رودخانهای آرام، صبور و زیبا که هر وقت خشک میشود، میتوان به وضوح ملال را در چهره اصفهانیها یا گردشگرانی که از راههای دور و نزدیک آمدهاند دید؛ چرا که هر بار جاری شدن رودخانه، یعنی جان گرفتن دوباره روح شهر و تزریق بذر نشاط و امید به ساکنان این دیار؛
کمتر کسی است که در ایران زندگی کند و قصه رودخانه زایندهرود را نداند، هر فردی، حتی برای یکبار هم که شده، تصویری از بستر پر ترک زایندهرود را دیده و درد این خطه از سرزمینمان را لمس کرده است، چرا که نام رودخانه زایندهرود همراه با نام شهر اصفهان گره خورده است، هزاران سال بود که آب این رودخانه از ارتفاعات زرد کوه سرچشمه میگرفت، به طور طبیعی و به واسطه شیبهای تند، درههای پرپیچ و خم کوهستانی زاگرس را یکی پس از دیگری پشت سر میگذاشت و پس از عبور از شهر و منطقه اصفهان در نهایت به مرداب گاوخونی در جنوب شرقی اصفهان میریخت، حالا سالها از آن روزها میگذرد و این رود تنها در زمانهایی کوتاه رنگ آب را به خود دیده است، چهره امروز زایندهرود هنوز هم حکایت از غمی دارد که از سالها پیش به جا مانده است.
زایندهرود، زرینهرود یا زندهرود نامهای آشنای یکی از بزرگترین و پرآبترین رودخانههای مرکز ایران است که میلیونها سال از سرچشمه تا تالاب بینالمللی گاوخونی جریانی دائمی داشته و در فصول و ماههای پربارش، آب فراوانی را به صورت سیلابی وارد تالاب گاوخونی کرده و ضمن سیرابسازی این حوزه، خوان گستردهای برای انواع جانداران، زیستمندان و انسانها، فراهم میکرده و در مسیر طبیعی خود از دیرباز رگ حیاتی برای اصفهان بوده، اما اکنون تحت تأثیر فراز و نشیبهای بسیاری قرار گرفته است.
زاینده رود از سال ۱۳۸۶ جریان دائمی خود در کل مسیر را از دست داده و خشک شدن آن در شهر اصفهان از نظر توریستی، زیست محیطی و نگاه فرهنگی ساکنان شهر به رودخانه بسیار تأثیرگذار بود، اما طی این سالها روزهای محدودی بستر زایندهرود در شهر اصفهان دارای آب بوده و اکنون سالها است که خشکی زاینده رود رنگ شهر اصفهان را تغییر داده و چالشهای بسیاری را ایجاد کرده است که در این باره میتوان به فرونشست، فعال شدن کانونهای بحرانی ریزگردها، خشکی ۹۹ درصدی تالاب گاوخونی و تأمین نشدن آب مورد نیاز کشاورزی اشاره کرد، زیرا کارشناسان محیطزیستی معتقدند که یکی از عواملی افزایش تعداد کانونهای گردوغبار در اصفهان، بلا استفاده شدن زمینهایی است که در سالهای گذشته با وجود آب در آنها زراعت میشده و خشکی زایندهرود آن را به زمینی بدون گیاه و بیابانی تبدیل کرده است.
این نکته حائز اهمیت است که مهمترین شعار اولین روز بزرگداشت زاینده رود «زاینده رود را زنده، کامل و همیشه میخواهیم» بود، لذا با توجه به خشکی زاینده رود و جریان گاه به گاه آن هنوز این شعار بهترین و جامعترین مطالبه است، زایندهرود به مراقبت دائم نیازمند است و خلاصه کردن توجهها تنها در یک روز، کافی نیست.
زندهرود باید احیا شود
اسماعیل کهرم، مشاور سازمان حفاظت محیط زیست کشور در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، سخنش را با این بیت از شهریار آغاز میکند و میگوید: آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ بیوفا، بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا؟ به این معنا آن زمانی که دوستداران محیطزیست درباره رودخانه زایندهرود اخطارهایی داده بودند باید به فکر احیای زایندهرود بودیم، اما به هیچوجه اقدام عملی نشد و با انتقال آب این رودخانه؛ اکنون زایندهرود دیگر نیازی به بزرگداشت زادروز ندارد، چرا که تغییراتی که در دبی آب رودخانه زایندهرود پیش آمد، سبب شد که تالاب گاوخونی تا حدود زیادی خشک شود و یکی از خصوصیات خود را که دارای جنگلهای «گز» بود از دست بدهد و همین عامل مانع از تخریب آب و خاک و سبب مصون ماندن پرندگان از سرمای هوا میشد.
وی با بیان اینکه تالاب گاوخونی تنها محدود به استان اصفهان نیست، بلکه تأثیراتی بیش از استان اصفهان و فراتر از ایران دارد، اظهار میکند: در جمع ۲۱ تالاب بینالمللی ایران اعم از دریاچه ارومیه، خور خوبان و تالاب انزلی، تالاب بینالمللی گاوخونی از جمله تالابهای عضو کنوانسیون رامسر است و این بدین معنا است که متعهد شدیم که از این تالابها حفاظت کنیم.
فعال محیط زیست با تاکید بر اینکه زنده رود باید احیا شود، ادامه میدهد: با هر بار باز و بسته شدن آب زایندهرود تالاب گاوخونی مقدار زیادی از خصوصیات خودش را از دست داده است، این تالاب استراحتگاهی برای پرندگان مهاجر از شمال ایران و نواحی سیبری بود تا پس از گذراندن فصل سرما در آنجا بهسمت محل زندگی خود بروند، اما دیگر زیستبوم آنها از بین رفته بود. خشک شدن تالاب سبب شد که پرندگان مهاجر پس از گذراندن سفری طولانی و مواجه شدن با بیآبی آن برای طی کردن سرما با دادن تلفات سنگین جان خود را از دست بدهند، بنابراین نباید از اهمیت تالاب گاوخونی برای محیط زیست غافل ماند.
وی میافزاید: حتی اگر آب زایندهرود بهمدت کوتاهی در تالاب باشد نیز اهمیت دارد، زیرا همین موضوع سبب میشود که سفره آب زیرزمینی غنی شود و مقدار زیادی آب داخل آن رفته و از ایجاد فروافتادگی دشتها نیز جلوگیری شود، هرچند که امیدواریم آب برای مدتی طولانی به سمت تالاب جریان داشته باشد، زیرا برای موجودات زنده نیز حائز اهمیت است.
وزارت نیرو برای تأمین آب پایدار اصفهان اقدام جدی انجام دهد
منصور شیشهفروش، مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با اشاره به دخالت انسان در برداشتهای بیرویه از حوزه زایندهرود و انتقال آب به دیگر حوزهها برخلاف مصوبات شورای عالی آب، میگوید: خشک شدن بستر رودخانه زایندهرود کانونهای نقطهای گردوغبار را تشدید میکند که با وزش باد و تندبادهای لحظهای منجر به خیزش گردوخاک، کاهش کیفیت هوا و ناسالم شدن آن میشود، لذا احیای زایندهرود در مسائل خشکسالی، فرونشست زمین و کنترل تشدید کانونهای گردوغبار بسیار تأثیرگذار است.
وی درباره وجود ۶۰۰ هزار اصله درخت و درختان کهنسال در مسیر رودخانه زایندهرود و فضای سبز در کلانشهر اصفهان اظهار میکند: با هر بازگشایی و بستن رودخانه ضمن ورود تنش آبی به درختان و آسیب شدید به فضای سبز، بحران کانونهای گردوغبار و اثرات فرونشست زمین تشدید خواهد شد، لذا نیاز است که اقدام جدی وزارت نیرو برای تأمین حقابههای قانونی زایندهرود و جلوگیری از بارگذاریهای در حوزه انجام شود.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان جریان رودخانه و تأمین حقابه تالاب گاوخونی را در مباحث تغییرات آب و هوایی در مناطق استان اصفهان بسیار تأثیرگذار میداند و میافزاید: تغییرات اقلیمی، خشکسالی و گرمایش سبب خشکی درختان، تنش دمایی و هجوم آفت به درختان کهنسال حاشیه رودخانه زایندهرود و مادیهای شهر اصفهان شده است و شرایطی را برای فضای سبز ایجاد کرده است به طوری که در تابستان امسال بسیاری از درختان کهن ۷۰ تا ۸۰ سال در حاشیه زایندهرود که ریشه آنها در خاک اطراف رودخانه بود، در نبودِ جریان آب روی بستر رودخانه با تنشهای آبی مواجه شدند و با وجود آبرسانی با تانکر، به علت نبود آب کافی و کاهش آبهای زیرزمینی بسیاری از درختان ریشهدار اصفهان دچار تنش خشکی شد و در تابستان امسال غیر از خشکسالی، شاهد خزان فضای سبز و برگریزان بودیم.
وی با اشاره به اهمیت احیای زاینده رود، تصریح میکند: در حال حاضر خشکی زایندهرود شرایط را مضاعف کرده و باعث شده است ضمن اینکه تحت تأثیر کانونهای گردوغبار باشیم، خشکی زایندهرود گردوغبارهای نقطهای ایجاد کند چرا که کانونهای نقطهای که در نوار زایندهرود به دلیل خشکی بستر رودخانه و خشکی اراضی زراعی اطراف، باعث پراکندگی گردوغبار شده، و سبب پراکندگی بادهای گردوغباری شوند.
شیشهفروش با تاکید بر اینکه استان اصفهان در راستای تأمین پایدار آب و احیای زایندهرود نیاز به اقدام جدی از سمت وزارت نیرو و مدیریت آب کشور دارد، خاطر نشان کرد: استان شهیدپرور اصفهان با بیش از ۲۳ هزار شهید، سرداران پر افتخار، جانبازان و ایثارگران، سهم بزرگی در تولیدات صنعتی و کشاورزی و فرآوردههای سوختی برای سایر استانها و کشور دارد که در این راستا آلودگیهای جوی بسیاری تحمل میکند، از این رو امروز نیاز به اقدام جدی از سمت وزارت نیرو و مدیریت آب کشور دارد تا در راستای تأمین پایدار آب و احیای زاینده رود اقدام کند.
کنترل فرونشست زمین با جریان دائمی زایندهرود
بهرام نادی، فعال حوزه محیطزیست و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، جریان دائمی زایندهرود را بهعنوان مهمترین منبع تغذیه آبخوان اصفهان_برخوار در کنترل فرونشست زمین بسیار مؤثر میداند و تاکید میکند: افت سطح آبهای زیرزمینی سبب ایجاد فرونشست میشود. دشت اصفهان_برخوار با وسعتی ۱۶۰۶ کیلومترمربع در محدوده کوه صفه و عمیقترین منطقه حبیبآباد حدود ۳۰۰ متر است که بر اساس مطالعات حجم آب در آبخوان اصفهان_برخوار در سال ۱۳۶۱ حدود ۷.۵ میلیارد مترمکعب بود که در سال ۱۳۹۹ به حدود ۴.۴۸ میلیارد مترمکعب کاهش یافته است.
وی با تاکید بر اینکه طی حفر چاههای غیرمجاز و پمپاژهایی بیش از ظرفیت آبخوان بدون هیچگونه کنترلی، توسعه ناپایدار ایجاد کردیم که تخلیه این آبخوانها بحران فرونشست زمین در اصفهان را تشدید کرده است، میگوید: برداشت آبهای زیرزمینی و تخلیه آب از مخازن آب زیرزمینی (آبخوان) از بیشترین عوامل فرونشست در استان اصفهان است.
فعال حوزه محیطزیست اضافه میکند: حفر ۳۶۰۰ حلقه چاه ثبت شده در محدوده شهری اصفهان و تداوم تخلیه آب در دشت اصفهان_برخوار موجب بحران پدیده فرونشست زمین در حوضه آبریز زایندهرود شده است. تعدادی از این چاهها با مجوز حفاری برای کشاورزی، تأمین آب شرب بعضی مناطق و صنعت استفاده میشود، اما با حفر چاههای غیرمجاز و پمپاژهای بیش از ظرفیت آبخوان بدون هیچگونه کنترلی، توسعه ناپایدار ایجاد کردیم.
وی تاکید میکند: تغذیه نامناسب آبخوان به سبب جریان نداشتن مداوم زایندهرود از سال ۱۳۷۹، نبود تخصیص ۱۷۶ میلیون مترمکعب حقابه سالانه تالاب گاوخونی و کاهش میزان بارندگی، انتقال سالانه ۸۰ تا ۹۰ میلیون مترمکعب آب زایندهرود به خارج دشت به میزان تقریبی دو میلیارد مترمکعب بدون انجام الزامات ورودی آب به زایندهرود همچون تونل سوم کوهرنگ موجب افت سطح آبهای زیرزمینی و در نتیجه سبب بروز مشکلات عدیدهای از جمله تخریب محیطزیست، آسیب به کشاورزی، تولید، تأمین آب آشامیدنی، نشست گسترده و تهدید تداوم زندگی در دشت خواهد شد.
نادی با اشاره به کاهش سه میلیارد مترمکعب آبهای زیرزمینی اصفهان_برخوار، میگوید: از سال ۱۳۶۱ تاکنون با وجود تغذیه آبخوان و جریان مقطعی آب زایندهرود شاهد افت متوسط یک متر طی سال در سطح آب زیرزمینی دشت اصفهان_برخوار بودهایم و با تداوم تخلیه آب و تغذیه نشدن آبخوان، به هیچوجه امکان برگشت به شرایط اولیه را نخواهیم داشت.
وی ظرفیت تغذیه آبخوان با جریان پرآب زایندهرود بر بستر رودخانه را سالیانه ۱۰۰ میلیون مترمکعب میداند و اظهار میکند: اکنون این میزان ظرفیت تغذیه را نداریم، اما برداشتها همچنان برجای خود پایدار و ادامهدار است. با جریان زایندهرود از طریق کانالها، جویبارها و مادیها حجم قابل توجهی آب برای آبیاری زمینهای کشاورزی برداشت میشود و دیگر نیازی به پمپاژ غیرمجاز منابعآبی زیرزمینی نیست؛ اما با نبود آبجاری تمام برداشتها تنها از منابع زیرزمینی انجام میگیرد و با قطع تغذیه آبخوان برداشتهای بیش از حدمجاز را ادامه میدهیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان درباره راهکاری کنترل فرونشست زمین در اصفهان، میافزاید: بهصورت منطقی باید برنامهریزیهای لازم اجرایی شود تا بیش از این به شهر تاریخی و فرهنگی اصفهان آسیب وارد نشود، چرا که تصمیمهای قانونی و پیگیری برنامهها آنطور که باید اجرا و انجام نمیشود، اگر سفرههای آبخوان تخلیه و ساختمانهای تاریخی ترک بخورد با آسیبهای بیشتر و برگشتناپذیری روبهرو خواهیم شد، بنابراین هر چه سریعتر باید به فریاد بیصدای فرونشست نصفجهان رسید.
وی خاطرنشان میکند: با جریان زایندهرود از طریق کانالها، جویبارها و مادیها حجم قابل توجهی آب برای آبیاری زمینهای کشاورزی برداشت میشود و دیگر نیازی به پمپاژ غیرمجاز منابع آبی زیرزمینی نیست، اما با نبود آب جاری تمام برداشتها تنها از منابع زیرزمینی انجام میگیرد و با قطع تغذیه آبخوان برداشتهای بیش از حدمجاز را ادامه میدهیم، جریان دائمی زایندهرود بهعنوان مهمترین منبع تغذیه آبخوان اصفهان_برخوار تأثیر بسزایی در کنترل فرونشست زمین خواهد داشت.
با این اوصاف؛ در تمام سالهای گذشته جریانهای موقت زایندهرود نمکی بر زخم این رودخانه بزرگ بوده است، چرا که زاینده رود صد و هجدهمین اثر طبیعی و ثبت ملی ایران است که حالا جریان دائمی آن دیگر چشمنوازی نمیکند و به یک رودخانه فصلی تبدیل شده است که گاهگاهی گلویی تر میکند، اکنون زاینده رود به مرهمی نیاز دارد تا درمان شود و پس از سالها انتظار برای جاری شدن دائمی آبی خروشان بر بستر خشک زاینده رود میطلبد در راستای احیای دائمی آن گامی مؤثر برداشته شود.
گزارش از مریم زندهدل، خبرنگار ایمنا
نظر شما