به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «انتقام از کودکان» نوشت: در حملات رژیم صهیونیستی به مناطق مسکونی در غزه بیش از ۶۰۰ نفر به شهادت رسیدند که در بین آنها ۱۴۰ نفر کودک هستند.
صهیونیستها از مقابله رودررو با نیروهای مقاومت هراس دارند. این گزاره بارها در جریان تقابل این رژیم با جریان مقاومت اثبات شده است. این عجز و ترس این بار در عملیات طوفانالاقصی بیش از پیش عیان شد. ضربه سهمگینی که این بار اشغالگران از مجاهدین حماس خوردند چنان شوکآور و گیجکننده بوده است که این رژیم نامشروع غاصب را وحشیتر از همیشه به جان مردم بیگناه غزه انداخته است.
آنها این ترس و عجز همیشگی خود را که این بار با افتضاح شکست اطلاعاتی و غافلگیری همراه شد با بمباران کور و کشتن مردم بیپناه و در محاصره غزه جبران میکنند. بر پایه گزارشها، رژیم صهیونیستی از سال ۲۰۰۰ تا امروز ۲۵۰۰ کودک فلسطینی را به شهادت رسانده است.
علاوه بر آن صدها کودک نیز به دلیل بیماری و شرایط سخت تحت فشار و محاصره، جان خود را در نوار غزه از دست دادهاند. صهیونیستها کودک کشاند زیرا در عمر ۷۵ ساله خود این واقعیت را فهمیدهاند که مقاومت مردم فلسطین شکستنی نیست و هر کودکی که در دامان مادران فلسطین پرورش پیدا کند روزی مبدل به کابوسی برای آنها خواهد شد.
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سیاهپوشان صهیون» نوشت: عملیات گسترده، پیچیده و البته موفقیتآمیز مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی که با نام طوفانالاقصی انجام شد، هزینههای سنگینی بر اسرائیل تحمیل کرده است. در پی عملیات طوفانالاقصی تاکنون ۱۰۰۰ نفر از صهیونیستها به هلاکت رسیده و بیش از ۲ هزار نفر آنها زخمی شدهاند، اما این تمام مشکلات اسرائیل نیست.
شکست اقتدار پوشالی اسرائیل در دنیا، مهمترین دستاورد عملیات اخیر مقاومت بهشمار میرود. از همینرو رسانههای فارسیزبان خارجنشین به صورت گسترده در حال پوشش وقایع اراضی اشغالی و سبک کردن بار شکست تحقیرآمیز رژیم صهیونیستی هستند. به طور مشخص، بیبیسی فارسی، منوتو، صدای آمریکا و اینترنشنال به خط شدهاند تا از عمق فاجعهای که گریبانگیر اسرائیل شده است، بکاهند. متهم کردن ایران به دست داشتن در عملیات طوفانالاقصی، دستور کار ویژهای است که برای این رسانههای فارسیزبان و البته جریان ضدایرانی تعریف شده است.
از آنجا که رژیم صهیونیستی با تمام ادعاهای خود مبنی بر توانمندی در حوزه نظامی و اطلاعاتی، در مواجهه با گروههای مقاومت با شکست مواجه شده و این موضوع برای صهیونیستها قابل پذیرش نیست، رسانههای فارسیزبان به دنبال این هستند که با بیتوجهی به حماسه مقاومت فلسطین، جمهوری اسلامی ایران را عامل اصلی عملیات اخیر معرفی کنند. در همین رابطه «نوریزاده» کارشناس ضد ایرانی صدای آمریکا در واکنش به تحولات سرزمینهای اشغالی مدعی شد: «آقای خامنهای چند روز پیش در یک سخنرانی اسم رمز عملیات را صادر کرده بود!»
مجری شبکه بهایی منوتو نیز در آنتن زنده این شبکه اظهار کرد: «به یاد صحبتهای چند ماه پیش [سردار] قاآنی افتادم. چند ماه پیش بود که [به صهیونیستها] میگفت، زودتر [خانههایتان را] بفروشید و [از فلسطین] بروید.»یکی از کارشناسان شبکه تروریستی اینترنشنال نیز در موضعی مشابه نسبت به حوادث اخیر فلسطین گفت: «اسماعیل قاآنی تا مدتها متهم بود هنوز نتوانسته جای حاجقاسم سلیمانی را پر کند، حالا دیگه حاج اسماعیل احساس قدرت میکند.» تحلیلگر صهیونیست اینترنشنال نیز در موضعی مشابه گفت حماس به تنهایی نمیتواند چنین کاری کند، بلکه ایران پشت پرده آن است. نفیسه کوهنورد خبرنگار ارشد بیبیسی فارسی نیز در تحلیلی نوشت: «این عملیات فراتر از حماس است. فقط حماس پشت چنین عملیات پیچیدهای نیست. به نظر نمیرسد این عملیات توسط یک گروه آن هم در غزه برنامهریزی و اجرا شده باشد.»
بیبیسی در گزارشی دیگر که به نظر میرسد در توجیه ناکارآمدی گنبد موسوم به آهنین رژیم صهیونیستی نگاشته شده، نوشت: حماس از ۲ روز پیش که حمله به جنوب اسرائیل را شروع کرد، هزاران راکت به مناطق مختلف اسرائیل شلیک کرده که بیشتر آنها را سامانه دفاع ضدهوایی اسرائیل موسوم به «گنبد آهنین» از بین برده است. بنا به گزارش فارس، این مطلب پس از ۲ روز از عملیات طوفانالاقصی منتشر شد، زمانی که تصاویر متعددی از اصابت موشکها و راکتهای گروههای مقاومت فلسطینی به مناطق مختلف سرزمینهای اشغالی به طور وسیع منتشر شد. سالها تلاش شده بود انتشار تصاویر ناامنی در سرزمینهای اشغالی سانسور شود، اما ورود نیروهای مقاومت به مناطق اشغالی و حجم سنگین آتش در این مناطق این انحصار رسانهای را شکست.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آمادگی ۳۰۰ هزار رزمنده فلسطینی برای ورود به جنگ با اسرائیل» نوشت: بیش از سه روز از عملیات «طوفانالاقصی» در سرزمینهای اشغالی فلسطین میگذرد، اما نیروهای صهیونیست هنوز نتوانستهاند کنترل کامل همه مناطق جنوب را از نیروهای فلسطینی باز پس گیرند. و در این مدت تا توانستهاند، با سلاحهای ممنوعه (فسفری) و غیر ممنوعه، زنان و کودکان فلسطینی را قتل عام کردهاند. کارشناسان نظامی زمان طلایی در آغاز جنگها برای بازگرداندن اوضاع به قبل از جنگ را فقط ۷۲ ساعت میدانند. بر اساس این تحلیل اگر در یک جنگ، پس از سه روز وضعیت به پیش از جنگ بازنگردد، جنگ وارد فاز فرسایشی شده و این فاز فرسایشی ممکن است ماهها و یا سالها به طول انجامد و وضعیت نیز هیچگاه مانند قبل از جنگ نشود.
این تحلیل بدان معناست که اکنون که سه روز از آغاز نبرد طوفانالاقصی سپری شده، هنوز صهیونیستها نتوانستهاند کنترل خود را بر مناطق جنوب بهدست آورند و دشوار است که آنها به وضعیت قبل از جنگ باز گردند. جنگ طوفان الاقصی یک جنگ منظم با حضور نیروهای رسمی ارتش نیست، بلکه جنگی است که در یک طرف آن نیروهای چریکی و کماندوهای فلسطینی قرار دارند. منابع صهیونیستی گزارش دادهاند که هزاران نیرو به همراه صدها دستگاه تانک مرکاوا و سایر تجهیزات نظامی را پشت مرز غزه آرایش نظامی دادهاند، اما حتی اگر استعداد این قوا به چند برابر هم برسد، باز هم دست رزمندگان فلسطینی بالاتر است، چون هر چریک فلسطینی توانایی عملیات ایذائی علیه کلیت یک شهر را دارد.
استعداد چند صد هزار نفری مقاومت فلسطین
کانال القسام اعلام کرده که حداقل ۱۰۰۰ نیروی خود را فقط در روز دوم و بهصورت پراکنده عازم جنوب فلسطین اشغالی کرده است. چند هزار نیروی دیگر نیز در روز اول عملیات وارد مناطق اشغالی شدند و انتظار میرود در روزهای سوم به بعد نیز ورود نیروهای مبارز فلسطینی به جنوب فلسطین ادامه یابد. سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد که برخی از نیروهای حماس همچنان قادر به ورود به شهرکها و مناطق صهیونیستنشین هستند. از سوی دیگر، روز دوشنبه، رهبران مقاومت فلسطین خطاب به رژیم اسرائیل اعلام کردند که ارتش آماده ۳۰۰ هزارنفره از رزمندهها را در اختیار دارند.
این آمار با واقعیتهای موجود در نوار غزه نیز سازگاری دارد. بر اساس آمار سال ۲۰۲۱، جمعیت کل نوار غزه ۲ میلیون ۲۰۰ هزار نفر است و طبیعی است که از این ۲ میلیون نفر، حداقل ۳۰۰ هزار نیروی آماده رزم در غزه حضور داشته باشد. این در حالی است که تعداد نیروهای ذخیره فراخوانده شده ارتش رژیم اسرائیل حدود ۱۱۰ هزار نفر اعلام شده است.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اسرائیل با ننگ کودککشی به گور میرود» نوشت: رسانههای صهیونیستی خبر دادند که نتانیاهو به بایدن گفته قصد دارد وارد خاک غزه شود، آنهم بعد از ریختن هزار تن بمب و تخریب برجهای مسکونی و مساجد غزه. این شاید برای التیام از ننگ ویرانی شهرکهای صهیونیستی و فتح چندین منطقه از اراضی اشغالی به دست رزمندگان حماس باشد، اما ناظران نوشتند ورود به غزه که هیچ، نتانیاهو حتی اگر خاک غزه را هم شخم بزند و توبره کند، ننگ سختترین شکست تاریخ و غرقشدن در طوفانالاقصی از دامن اسرائیل و او پاک نخواهد شد.
دیشب ارتش اسرائیل هم یکروز بعد از آمریکا اعتراف کرد «نشانهای از نقش ایران در حمله حماس وجود ندارد». هرچند پیام هنوز به کارگران رسانهای آنها در بیبیسی و اینترنشنال نرسیده، چه آنها هنوز روی نقش ایران در این جنگ متمرکز شدهاند! نقش واقعی ایران در این کارزار آنجاست که وقتی حزبالله چند خمپاره به طرف صهیونیستها پرتاب کرد، آنها یاد دهها هزار موشک زومشده حزبالله روی اسرائیل افتادند و به سرعت همان حرف آمریکا را که ایران ورودی به این جنگ نداشته بازگو کردند. در عین حال نقش دیگری هم برای ایران میتوان ترسیم کرد، وقتی برخی منابع گزارش دادند عربستان سعودی به آمریکا اطلاع داده است تمامی مذاکرات عادیسازی رابطه با اسرائیل را پایان داده است.
جنایات ارتش صهیونیستی در غزه که این منطقه را با خاک یکسان کرده است، اما نتوانسته گروههای مقاومت را از نفوذ در عمق سرزمینهای اشغالی بازدارد. سومین روز عملیات «طوفانالاقصی» هم برای مبارزان فلسطینی با دستاوردهای جدیدی همراه بود، تلآویو زیر رگبار موشکی حماس قرار گرفته است و گنبد آهنین هم بیش از خود مقامات تلآویو سرگیجه گرفته و توانی برای رهگیری موشکهای غزه از خود نشان نمیدهد.
علاوه بر تلفات گسترده، در بدنه ارتش صهیونیستی هم شکافها در حال گسترش است و گفته میشود هزاران نفر از نیروهای ذخیره از دستورات مقامات تلآویو تمرد میکنند؛ نیروهایی که قرار است نتانیاهو با کمک آنها غزه را اشغال کند و نسبت به این نافرمانی مدنی هشدار داده است. با وجود ناتوانی صهیونیستها در برابر گروههای مقاومت، نخست وزیر اسرائیل از رویاهای خود برای تغییر در خاورمیانه سخن میگوید، اما این برنامه نیاز به ارتشی قدرتمند دارد که در حال حاضر از عهده تلآویو خارج است و درخواست کمک تسلیحاتی از آمریکا هم حقیقت درونی آن را نشان میدهد. در حالی که مقامات رژیم صهیونیستی مدعی هستند که برای جنگ طولانی با گروههای مقاومت در غزه آماده میشوند، اما هرچه این درگیریها طولانی میشود، تلفات اشغالگران هم به همان میزان افزایش پیدا میکند. رزمندگان مقاومت فلسطین روز دوشنبه، در پاسخ به جنایات رژیم صهیونیستی، شهرهای قدس اشغالی، اشدود و عسقلان را با ۱۰۰ موشک هدف حمله قرار دادند.
روزنامه فرهیختگان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «لانه شبکهسازی آمریکا» نوشت: «تحصیل دانشآموزان بر پایه سند ۲۰۳۰ و ارزشهای صددرصد آمریکایی» این نه یک آگهی تبلیغاتی در سیستم آموزشی ژاپن یا حتی کرهجنوبی بلکه واقعیتی است که بر سیستم آموزشوپرورش ایران سایه افکنده است. اگر تا پیش از این در حوزه آموزشوپرورش، نگرانیها معطوف به روند افسارگسیخته «خصوصیسازی مدارس» و بهتبع آن، توسعه «نابرابریهای اجتماعی» بود، حالا معضل بزرگتر، تربیت دانشآموزان _بهویژه در مقطع سنی ۱۱ تا ۱۵ سال_ با الگویی است که آمریکاییها تجویز میکنند.
مرکزیت این آموزشها با بنیاد آمریکایی اوراسیا (Eurasia Foundation)است. این بنیاد با ایجاد مدارس آنلاین آموزش شهروندی (مدرسه آنلاین)، به جای دانشآموزان، بهصورت متمرکز آموزش معلمهای مدارس دولتی و غیرانتفاعی را دنبال میکند تا آنان را به سمت ایجاد شبکههای فشار بر حکومت برای «تغییر قوانین کشور»بهویژه در حوزه آموزشوپرورش هدایت کند و در نهایت بتواند الگوی آموزشی شهروندی در ایران را که «بر اساس پایبندی به ایدئولوژی دینی» تعریف شده به آموزش «شهروندی دموکراتیک» تبدیل کند.
یکی از سندهایی که در این مدارس آموزش داده میشود، سند ۲۰۳۰ است که اجازه تدریس آن به دانشآموزان بهصورت رسمی وجود ندارد اما مدارس آنلاین اوراسیا، آن را در قالب «کارگاه سند توسعه پایدار» به معلمان آموزش میدهند تا در کلاس درس پیادهسازی کنند. در یکی از گزارشهای بنیاد بهصراحت آمده است که «بیش از ۷۰ معلم» در حال حاضر مفاهیم دورهای بنیاد اوراسیا را در کلاسهای درس خود در سراسر ایران «وارد» کردهاند.
به عبارت سادهتر، در این سیستم، «پرداخت حقوق» با آموزشوپرورش و «آموزش» با بنیاد اوراسیا و مدارس آنلاینش است. حتی با فرض انطباق کامل آموزشهای این مدارس با اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران، باز هم دادن افسار آموزش کشور در دست بنیادی که از آژانس توسعه جهانی ایالات متحده آمریکا (USAID) بودجه میگیرد تا به «پیشبرد منافع سیاست خارجی آمریکا در گسترش دموکراسی و بازار آزاد» کمک کند، عاقلانه نبوده و نیست.
نظر شما