روایتی از ملاقات «اسماعیل آذر» با «استاد شهریار»/ برنامه مشاعره چگونه به رسانه ملی رسید؟

مردم این دیار بندبند وجودشان به هنر، شعر و ادبیات آمیخته شده و در این سال‌ها نیز عرصه‌های فراوانی برای ابراز این ظرفیت وجود داشته که رسانه ملی نیز یکی از ظرفیت‌های گسترده است که با تدارک برنامه‌هایی مانند برنامه «مشاعره» فرصتی را پدید آورد تا موضوع شعر و ادبیات در خانه‌ و میان خانواده‌ها جا خوش کند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در تقویم جمهوری اسلامی بیست‌وهفتم شهریور ماه با نام «روز شعر و ادب فارسی» پیوند خورده است؛ مردم ایران مردمی هنردوست و به تبع اهل شعر و ادبیات هستند و در همین راستا زمانی که به تاریخ کشورمان نگاهی می‌اندازیم شاهدیم که در این کشور شاعران و نویسندگان بزرگی زیسته‌اند که امروز و پس از گذشت صدها و هزاران سال، هنوز نام‌شان می‌درخشد، اما این هنردوستی تنها محدود به هنرمندان نمی‌شود بلکه موضوع «تاریخ شفاهی» از مباحث قابل اهمیت تاریخ این مرز و بوم است و در همین راستا حتی زمانی که حتی قلمی برای یادداشت و انتقال مفاهیم وجود نداشته، نسل‌های مختلف زبان به زبان و حتی گاهی اوقات با زبان شعر مفاهیم را به نسل بعدی منتقل می‌کردند.

با این وجود، اکنون و پس از گذشت صدها سال و فاصله گرفتن از دوران زیست شاعران بزرگ، همچنان مردم این دیار بندبند وجودشان به این هنر آمیخته شده و در این سال‌ها نیز عرصه‌ها و میدان‌های فراوانی برای ابراز این ظرفیت وجود داشته که رسانه ملی نیز یکی از ظرفیت‌های گسترده است که در طول این سال‌ها با تدارک برنامه‌هایی مانند برنامه «مشاعره» فرصتی را پدید آورد تا موضوع شعر و ادبیات در خانه و میان خانواده‌ها نیز جا خوش کند.

به مناسبت روز «شعر و ادب فارسی» و «بزرگداشت شهریار» با اسماعیل آذر، دارای مدرک دکتری زبان و ادبیات فارسی، کارشناس و مجری برنامه‌های تلویزیونی از جمله برنامه «مشاعره» به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن در ادامه آمده است:

روایتی از ملاقات «اسماعیل آذر» با «استاد شهریار»/ برنامه مشاعره چگونه به رسانه ملی رسید؟

ایمنا: شما به‌عنوان یکی از اساتید تراز اول شعر و ادبیات کشور شناخته می‌شوید؛ علاقه شما به موضوع شعر و ادبیات، چطور و از کجا آغاز شد؟

آذر: مادرم معلم بودند و در آن زمان تلویزیون نبود اما ایشان برای ما کلیله و دمنه، شاهنامه، گلستان و بوستان می‌خواندند و به مرور خواندن این کتاب‌ها در رشته‌های جانم جای پا گذاشت به زبان و ادبیات فارسی علاقه‌مند شدم، البته در این مسیر با ادبیات انگلیس هم آشنا شدم و اطلاعاتی از ادبیات قرن ۱۹ انگلیس دارم و کتابی با موضوع ادبیات ایران و جهان در قرن ۱۹ نوشته‌ام اما در رشته زبان و ادبیات فارسی ادامه تحصیل دادم.

ایمنا: شاید بسیاری از مردم «اسماعیل آذر» را با برنامه «مشاعره» بشناسند؛ جرقه حضور شما این برنامه چطور زده شد؟

آذر: یکی از روزها فردی در ضیافتی به من گفت که یکی از همکارانم قصد ساخت برنامه مشاعره دارد و شما را معرفی کردم که در ادامه برای همکاری ابراز تمایل کردم و کار از شبکه یک سیما آغاز شد و تا چند ماه قبل در شبکه آموزش ادامه داشت.

ایمنا: واکنش‌های مردم نسبت به این برنامه چطور بود؟

آذر: بیش از ۳۰ سال برنامه مشاعره پخش می‌شد و در این مدت چیزی جز تعریف، تمجید و تشویق ندیده و نشنیدیم و بیشتر از آن چیزی که انتظار داشتیم برنامه بیننده داشت که دلیل آن هم بی‌حاشیه و دوست‌داشتنی بودن برنامه بود.

روایتی از ملاقات «اسماعیل آذر» با «استاد شهریار»/ برنامه مشاعره چگونه به رسانه ملی رسید؟

تنها یکی از انتقادات وارد به برنامه این بود بچه‌هایی که شعر می‌خوانند، معنای آن را می‌فهمند؟ که در پاسخ این شعر سهراب را خواندم:

«روزی خواهم آمد، و پیامی خواهم آورد
در رگ‌ها، نور خواهم ریخت
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب
سیب آوردم، سیب سرخ خورشید
روی پل دخترکی بی پاست، دب اکبر را بر گردن او خواهم آویخت.
هر چه دشنام، از لب‌ها خواهم بر چید.»

شخص مقابل پاسخ داد معنای این شعر چیست که پاسخ دادم با خواندن این شعر لذت می‌بری؟ و گفت بله و پاسخ دادم معنای شعر همان لذتی است که از آن می‌بری؛ بچه‌هایی که اشعار را می‌خوانند، این ابیات در درون‌شان جا خوش می‌کند و به مرور به مفاهیم و معانی آن‌ها نیز پی می‌برند و در جان و دل‌شان رسوب و رسوخ خواهد کرد.

ایمنا: به شعرخوانی و حضور کودکان در این برنامه اشاره کردید؛ به نظر شما پخش برنامه‌هایی از این دست تا چه میزان به این امر کمک می‌کند که خانواده‌ها و خصوصاً کودکان و نوجوانان به شعر و ادبیات علاقه‌مند شوند؟

آذر: خانواده‌های فراوانی داریم که در تعطیلات به فرزندان‌شان شعر و مشاعره یاد می‌دهند و این موضوع برای آن‌ها نعمت بزرگی است.

روایتی از ملاقات «اسماعیل آذر» با «استاد شهریار»/ برنامه مشاعره چگونه به رسانه ملی رسید؟

ایمنا: یکی از ویژگی‌های مثبت برنامه مشاعره این بود که موضوع آن با توجه به مناسبت‌های مختلف متغیر بود؛ این نوع کار سخت نبود؟

آذر: چرا؛ البته هرکاری که بخواهیم انجام دهیم سخت است اما چون با عشق در راه زبان فارسی قدم می‌نهادیم، زحمت آن هم برایمان لذت‌بخش بود.

کمترین و کوچک‌ترین خطا در اشعار توجهم را به خود جلب می‌کند

ایمنا: در برنامه شاهد بودیم که اگر شرکت‌کنندگان شعری را اشتباه می‌خواندند، شما بلافاصله آن را اصلاح می‌کردید، یعنی تمام اشعاری که در مسابقه خوانده می‌شد را حفظ بودید؟

آذر: حتی اگر تمام اشعار را حفظ نباشم، نسبت به آن‌ها اطلاعات جامع دارم و از طرفی کمترین و کوچک‌ترین خطا توجهم را به خود جلب می‌کند و آن را تصحیح می‌کنم؛ چون شعر و ادبیات شغل من است آگاهی نسبی نسبت به آن دارم و این موضوع باعث می‌شود اگر غلطی در شعر وجود داشت، فوری آن را اصلاح کنم.

ایمنا: در میان صحبت‌هایتان به این موضوع اشاره کردید که چند ماهی می‌شود که برنامه مشاعره پخش نمی‌شود؛ چرا؟

آذر: بسیاری از مردم شبکه آموزش را به شبکه مشاعره می‌شناختند اما مدیران به هر علتی صلاح ندانسته‌اند که چنین برنامه‌هایی مجدداً راه‌اندازی شود و ما نیز به تصمیم آن‌ها احترام می‌گذاریم.

ایمنا: یعنی اگر قرار باشد مجدد چنین برنامه‌ای پخش شود، آمادگی همکاری با آن را دارید؟

آذر: هر زمانی حس کنند برای ارتقا زبان فارسی مفید هستیم در خدمت هستیم و در این راستا هیچ گلایه‌ای از هیچ شخصی نداریم و از زحمات آن‌ها نیز تشکر می‌کنیم.

روایتی از ملاقات «اسماعیل آذر» با «استاد شهریار»/ برنامه مشاعره چگونه به رسانه ملی رسید؟

ایمنا: توصیه شما به‌عنوان یک استاد ادبیات، به افراد علاقه‌مند به عرصه شعر و ادبیات چیست؟ به نظر شما در این مسیر رعایت چه نکاتی الزامی است؟

آذر: مطالعه کتاب اولین اولویت در این مسیر است و پیشنهادی که برای این امر دارم برنامه «ایران صدا» است که در آن خوانش و تفسیر چند کتاب از جمله گلستان و بوستان وجود دارد.

ایمنا: برای پیگیری این موضوع سن خاصی مدنظر است؟

آذر: حتی قبل از شروع و مدرسه و آموزش خواندن و نوشتن مادران می‌توانند در خانه اشعار ساده‌تر را برای فرزندان‌شان بخوانند تا بچه‌ها از آن لذت ببرند.

ایمنا: امروز روز بزرگداشت استاد شهریار، از شاعران برجسته قرن معاصر است؛ اگر بخواهید ایشان را در چند جمله خلاصه کنید، تعریف‌تان چیست؟

آذر: شهریار شاعری باصفا و با اخلاق است که فی‌نفسه شاعر و اشعار او نشان‌دهنده همین امر است؛ از طرفی خودش نیز اذعان دارد که شاعر رمانتیک است و بیشتر هم اشعار عاشقانه او نیز مورد توجه است.

به‌طور کلی شاعران را می‌توان به دودسته تقسیم کرد؛ عده‌ای تفکر مرکزی و اصلی دارند و اشعار آن‌ها توجیه تفکرشان است که افرادی مانند عطار، شمس مغربی و مولانا در این دسته‌اند، گروه دیگر نیز به طبع شاعرند اما اندیشه‌های خاص را ندارند ولی شاعر تراز اول هستند و یکی از شاعران تراز اول معاصر ما شهریار است و اثبات این حرف نیز این شعر است:

امشب از دولت می دفع ملالی کردیم
این هم از عمر شبی بود که حالی کردیم

تیر از غمزه ساقی سپر از جام شراب
با کماندار فلک جنگ وجدالی کردیم

شهریارا غزلم خوانده غزالی وحشی
بد نشد با غزلی صید غزالی کردیم

این ابیات در قله زیبایی وجود دارد و یا اگر نگاهی به دیوان او بیندازیم، به اشعاری می‌رسیم که نمی‌توانیم به راحتی از آن عبور کنیم؛ اشعار شهریار مانند آب زلال است و همانقدر که خودش باصفا است، شعرش نیز صفا دارد.

روایتی از ملاقات «اسماعیل آذر» با «استاد شهریار»/ برنامه مشاعره چگونه به رسانه ملی رسید؟

ایمنا: آیا با شهریار ملاقاتی هم داشته‌اید؟

آذر: هم شهریار و هم اشعار او را دوست دارم و با او نیز دوبار ملاقات داشتم که هیچگاه دیدار و سخنان او از یاد و خاطرم نمی‌رود؛ تمام وجود شهریار عشق و زیبایی‌های عاطفی است و تمام این موارد در اشعار او تجلی یافته است.

استاد شهریار: شعر خواندن برای دوستانم مرا راضی می‌کند

ایمنا: اگر امکان دارد، خاطره‌ای از دیداری که با شهریار داشتید، بفرمائید.

آذر: امشب ای ماه به درد دل من تسکینی
آخر ای ماه، تو همدرد من مسکینی

تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من
سر راحت ننهادی به سر بالینی

در دیداری که با شهریار داشتم این ابیات را خواندم و از او پرسیدم چه در ذهن شما بود که این شعر را سرودی و با خنده پاسخ داد همان چیزی که در ذهن شما است و این پاسخ زیباترین پاسخ بود.

در ادامه نیز از حال و روز او پرسیدم و پاسخ داد همین که می‌توانم دوستانم را ببینم و برای آن‌ها شعر بخوانم مرا راضی می‌کند.

روایتی از ملاقات «اسماعیل آذر» با «استاد شهریار»/ برنامه مشاعره چگونه به رسانه ملی رسید؟

کد خبر 688105

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.