به گزارش خبرنگار ایمنا، حرفهای جا مانده از جنگ باید که گفته شود، باید که بماند و مانا شود، حرفها باید از دل آدمهایی که جنگ را دیدهاند، لمس کردهاند، زخم خوردهاند، گوشهای از تنشان توی خاک جنوب و غرب جا مانده است و رفیق یا رفقایشان شهید شدهاند، بیرون بریزد و نوشته شود تا در گذر روزها، ردش بماند.
بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس متولی خوبی است برای این کار، برای تاریخنگاری جنگ، در واقع این بنیاد با فراهم آوردن شرایط مطلوب و مناسب برای رزمندهها و نویسندههای حوزه ایثار و شهادت تلاش میکند تا حرفهای مانده در دل و ذهن یادگاران جنگ درست لابهلای خاطرات خاکستریشان جان بگیرد و در قالب مصاحبههای صوتی و تصویری نقل شود و روی کاغذ بیاید و به جان مخاطب بنشیند.
یوسف علایی، مدیر سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس استان اصفهان است و با حوصله تمام به سوالهای ما در حوزه تاریخنگاری جنگ پاسخ میدهد، اگر دوست دارید با فرایند تنظیم و تدوین تاریخ شفاهی جنگ آشنا شوید، با ما همراه باشید.
تاریخ شفاهی، حوزهای شاخص برای بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس
قدمت تاریخ شفاهی با موضوع دفاع مقدس در بنیاد حفظ آثار دقیقاً از بدو تأسیس بنیاد، شکل گرفته است، چراکه یکی از حوزههای شاخص در مجموعه، پرداختن به خاطرات رزمندهها بوده و هست.
موضوع تاریخ شفاهی در بنیاد حفظ آثار به دو صورت انجام میشود، دسته اول سوژههای نابی است که بدون در نظر گرفتن رده سازمانی و جایگاه نظامی شخص به آن پرداخته میشود، این سوژهها معمولاً در بازدید از خانوادههای شهدا و در گفتوگو با پدران و مادرانشان شناسایی میشوند، به عنوان مثال اسدالله مکینژاد، از خادمان گلزار شهدای اصفهان از آن جایی که مدت زیادی در این تکیه مسئولیت داشت و شاهد اتفاقات زیادی در این مکان بود، به عنوان یک سوژه خاص شناسایی و در نهایت کتاب «خادم گلستان» به روش تاریخ شفاهی از این خادم دوستداشتنی تهیه و چاپ شد، گاهی امکان حضور سوژه شناسایی شده در بنیاد نیست که در این موارد خاص، تیم تولیدکننده به منزل شخص میروند.
برای دسته دوم در یگانها، ردهها و در سطوح مدیریتی فرماندهان جهاد، نیروی انتظامی، سپاه و بسیج افراد مؤثر را با کمک شورای حفظ آثار شناسایی و سوژهیابی میکنیم.
تاریخ شفاهی، تاریخ تحلیلی نیست
در پروسه ضبط تاریخ شفاهی به محض اینکه سوژه انتخاب شد، یک پیشتولید انجام میشود، به این صورت که سوژه برای فیلمبرداری یا ضبط صدا به بنیاد دعوت میشود، در بررسیهای اولیه مشخص میشود که آیا فکر و پیشداوری که در مورد سوژه وجود داشته است یا حتی بیان و نوع خاطرات، همانی هست که ما دنبالش بودیم یا خیر، طی یک جلسه یا دو جلسه و در مصاحبهای که انجام میشود متوجه این موضوع میشویم.
متأسفانه در برخی موارد با توجه به گذشت سالها از زمان جنگ و فراموشی خاطرات گذشته و یا نداشتن بیان مناسب و نبود ارتباطگیری مناسب مصاحبه شونده، سوژه پیشنهادی حذف میشود، اما چنانچه شخصی برای موضوع تاریخ شفاهی انتخاب شد، طبق دستورالعملی که برای این موضوع تدوین شده است، کار آغاز میشود.
معمولاً خاطرات دوران کودکی، تحصیل و صحبت در مورد خانواده و اینکه کجا ساکن بودند و همچنین پرداختن به اینکه آن شخص در دوران انقلاب چه فعالیتهایی انجام میداده و در دوران دفاع مقدس چه سمتهایی داشته است، به صورت تاریخ توصیفی کار میشود، باید توجه کنیم که تاریخ شفاهی، تاریخ تحلیلی نیست بلکه توصیف خاطرات فرد است از آنچه شاهد آن بوده است.
در خصوص همکاری نویسندگان با مجموعه باید بگویم طی فراخوان اعلام شده از سوی بنیاد، افرادی که تمایل به همکاری داشتند، شناسایی شدند، برای تقویت مهارتهای آنها، دورههای مختلفی مثل چگونگی انجام تاریخ شفاهی، مراحل ضبط، پیادهسازی و تدوین برگزار میکنیم، با توجه به اینکه انجام تاریخ شفاهی، روشهای مختلفی دارد، روش استانداردی را که بنیاد حفظ آثار روی آن تمرکز دارد، محور کار قرار میدهیم، در طی این دورهها خود یگانها هم افرادی را که نویسنده بودند و تمایل داشتند در حوزه تاریخ شفاهی به ما کمک کنند، به مجموعه ما معرفی کردند.
ضبط تاریخ شفاهی بر اساس ضرورت انجام میشود
گاهی چند نفر در خصوص یک موضوع صحبت میکنند که به آن همروایی گفته میشود، در مجموعه بنیاد یک شورای سیاستگذاری داریم که آن افراد در خصوص موضوع پیشنهادی، تصمیمگیری میکنند.
بعد از اینکه ارائه تاریخ شفاهی انجام گرفت و اطلاعات جمعآوری شد، نخستین کاری که صورت میگیرد، این است که در پایان هر جلسه، محتوای ضبط شده در اختیار شخصی که صحبت کرده است، قرار میگیرد و ابتدای جلسه بعد در خصوص مطالب جلسه گذشته صحبت میشود و شخص به خاطراتش مراجعه میکند و اگر جایی اشتباه گفته بود یا نیاز به اصلاح داشت، اصلاحات لازم را انجام میدهد، در واقع یک بازنگری صورت میگیرد، بعد از پیادهسازی، هم مجدداً محتوا در اختیار شخص مصاحبه شونده قرار میگیرد و مطالب بعد از بازنگری و اصلاحات برگردانده میشود.
نویسنده تاریخ شفاهی را از زبان محاوره به زبان ادبی تبدیل میکند
بعد از انجام بازنگری و اصلاحات، کار به ناظر سپرده میشود، ناظر شخصی است که نسبت به موضوع اشرافیت کامل دارد، در واقع موضوع یک بار توسط خود شخص پالایش میشود و یک بار دیگر توسط ناظر، ناظر مطالب را از نظر محتوایی پایش میکند، بعد از بررسی ناظر و انجام پایشهای لازم جلسهای با حضور خود مصاحبه کننده و مصاحبه شونده و ناظر برگزار میشود که ایرادهای مانده، بررسی و برطرف شود، بعد از برطرف کردن ایرادها کتاب در اختیار نویسنده قرار میگیرد، در واقع نویسنده اول، تاریخ شفاهی را از زبان محاوره به زبان ادبی تبدیل میکند، معمولاً نویسنده هم توسط خود مجموعه انتخاب میشود.
ایدئالترین نوع تاریخ شفاهی این است که نویسنده، فرد مصاحبهکننده باشد، چراکه او میتواند مسیر را به سمت درست هدایت کند و از آنجا که حین شنیدن خاطرات لحظات هیجانی و بغض نشسته در چهره مصاحبه شونده را دیده است، به واسطه درک این حالات میتواند در فاخر کردن متن از این حالات کمک بگیرد، مورد دیگری که برای ما خیلی مهم است این است که نویسنده با حوزه دفاع مقدس آشنا باشد، چراکه آگاهی و آشنایی او با موضوعات و عبارات تخصصی جنگ، بهطور قطع در روند نگارش محتوا تأثیر بسزایی خواهد داشت.
تاریخ شفاهی مبنایی برای نوشتن رمان، فیلمنامهنویسی است
در ادامه کتاب در اختیار فردی که به او تدوینکننده گفته میشود، قرار میگیرد، تدوینکننده خاطرات را بر اساس یک سیر منطقی به عنوان مثال از زمان کودکی تا نوجوانی و بزرگسالی تنظیم میکند، اما آنچه که بر اساس استانداردهای بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس مدنظر است، تدوین به صورت سوال و جواب است که این قالب هم میتواند بر اساس گذر زمان یا بر اساس عملیات یا حتی خاطرات که در هر صورت یک سیر منطقی در آن نهفته است و مخاطب را درگیر میکند، تدوین شود. در واقع کتابهای تاریخ شفاهی مبنایی است برای کتابهای رمان، فیلمنامهنویسی و نمایشنامه، میتوان گفت که کتب تاریخ شفاهی یک کتاب مرجع محسوب میشود، اما برای اینکه برای مخاطب جذاب باشد سعی میشود که یک سیر منطقی را دنبال کند، بعد از تدوین، کتاب مجدد برگردانده میشود به مصاحبهکننده و مصاحبهشونده برای انجام غلطگیری تا اصلاحات نهایی انجام شود، سپس محتوا ویراستاری میشود و در نهایت در اختیار بازخوان و نمونهخوان قرار میگیرد.
پیشچاپ به تعداد محدود برای خوانندگان تخصصی و عاقبت چاپ انبوه
پس از نمونهخوانی، پیشچاپ کتاب صورت میگیرد و حدود ۱۰ تا ۲۰ نسخه از کتاب چاپ میشود، در این مرحله دایره خوانندگان تخصصی بیشتر میشود، به عنوان مثال اگر کتابی در خصوص امدادگری در زمان جنگ باشد چند امدادگر کتاب را میخوانند و آن را مورد بازنگری قرار میدهند، سپس برای کتاب جلسات نقدی برگزار میشود و بعد از آن کتاب برای چاپ انبوه میرود.
حدود ۱۰، ۱۵ سالی میشود که موضوع تاریخ شفاهی به صورت علمی و تخصصی در بنیاد حفظ آثار دنبال میشود و میتوان گفت همهساله حدود پنج تا شش کتاب تاریخ شفاهی توسط بنیاد به مرحله چاپ میرسد.
نظر شما