به گزارش خبرنگار ایمنا، استاندارد محتوایی تربیت اقتصادی دستورالعمل اجرای مفاهیم تربیت اقتصادی در آمریکا است که از دهه ۷۰ میلادی آغاز شد و حدود سه دهه طول کشید تا فرایند آموزشی با اهداف تربیت ملی همگام شود. یکی از این تلاشها در سال ۱۹۸۳ توسط وزیر آموزش و پرورش دولت ریگان بود که گزارشی با عنوان «ملتی در خطر» منتشر کرد و در آن به این موضوع اشاره کرد که پیشرفت آمریکا در زمینههای اقتصاد، صنعت و علوم و فناوری در مواجهه با رقبای سرسختی قرار گرفته و یکی از علتهای آن افت برنامه درسی مدارس است.
پس از آن استانداردهای محتوایی تدوین شدند تا مهارتهای مورد نیاز را پوشش دهد، به راحتی قابل ارزیابی باشد و باعث تسریع رشد و پیشرفت جامعه شود. تهیهکنندگان آن هدف از ارائه آن را تربیت اقتصادی صحیح نسل بعدی میدانند که قرار است آمریکا را بسازند. نسخه اولیه این استاندارد در سال ۱۳۷۷ تحت عنوان «چارچوبی برای آموزش مفاهیم بنیادین» نوشته شد و در سالهای بعدی مورد بازبینی اساسی قرار گرفت و در نهایت نسخه نهایی آن در سال ۱۹۹۳ با مجموعهای به نام «علم اقتصاد: چه و کی» ادغام شد. این چارچوب هفت فصل اساسی دارد که شامل مفاهیم اقتصاد خرد، اقتصاد کلان و اقتصاد بین الملل است.
۲۱ استاندارد تربیت اقتصادی در آمریکا
این مفاهیم به ۲۱ قسمت تقسیم میشود که هر مفهوم متناسب با سن متفاوتی از پیشدبستانی تا پایه دوازدهم ارائه میشوند و عبارتند از: کمیابی و انتخاب، هزینه فرصت و بدهبستان، بهرهوری، نظامهای اقتصادی، نهادهای اقتصادی و انگیزهها، مبادله، پول و وابستگی متقابل، بازارها و قیمتها، عرضه و تقاضا، رقابت و ساختار بازار، توزیع درآمد، شکست بازار، نقش دولت، تولید ناخالص داخلی، عرضه و تقاضای کل، بیکاری، تورم و رکود، سیاستهای پولی، سیاستهای مالی، مزیتهای نسبی و مطلق و موانع تجاری، نرخ ارز و تراز پرداختها و رشد و ثبات اقتصادی.
موضوع مهم این است که این معیارها بهم پیوسته هستند و نمیتوان به هرکدام به تنهایی نگریست بلکه باید به ارتباط آن با معیارهای قبلی و بعدی نیز توجه کرد، ضمن اینکه دانشآموزان با اطلاع از این استانداردها به اهمیت فهم تحلیلهای اقتصادی نیز بیشتر پی خواهند برد.
استاندارها باید برای معلمین و والدین قابل فهم باشد
نحوه نگارش استانداردها به گونهای بوده که برای معلمان و والدین قابل فهم باشد و برخی از مفاهیم تخصصی اقتصاد مانند ضریب فزاینده، کشش و غیره نیز از آن حذف شده تا پیچیدگی بالا نداشته باشد، همچنین در نگارش این استانداردها سعی شده تا به نظرات اکثر اقتصاددانان توجه شود اما رویکرد اصلی آنها نئوکلاسیکها هستند.
یکی از ویژگیهای مهم استاندارد محتوایی تربیت اقتصادی آمریکا توجه به تفاوتها در ایالات مختلف است به صورتی که استاندارد عمومی تدوین شده اما بیان مثالهای کاربردی هر منطقه درباره هر موضوع به معلم سپرده شده است تا متناسب با فضا و نیازهای آن منطقه باشد، به طور مثال برای مردم منطقه ماساچوست مثالهای ماهیگیری ملموس است و مردم یوتا به دلیل استفاده بیشتر از پارک ملی به آن بیشتر علاقهمندند، همینطور مردم میشیگان به دلیل وجود کارخانجات خودروسازی به صحبتهایی در آن حیطه بیشتر علاقه نشان میدهند.
نکات مهم در استانداردهای آمریکا
تربیت شهروندی دموکرات و قانونگرا از اهداف اصلی آمریکا در تربیت اقتصادی است به گونهای که در مفاهیم مربوط به مالیه شخصی، آموزش مطالب مربوط به حمایت از مصرفکننده، استاندارد، ضمانت کالاها و خدمات، بیمه و بانک نیز آمده است.
دانشآموزان در این سیستم، لازم است تا با سازمانها و نهادهای بینالمللی سیاسی و اقتصادی نیز آشنا شوند.
در این استاندارها به تفاوتها و قابلیتهای هر ایالت توجه ویژه میشود و باعث میشود هر دانشآموز در منطقه خود به ظرفیتها و منابع پی ببرد و در آینده برای رشد آن تلاش کند و اینچنین اقتصادهای محلی رشد خواهند کرد.
هر ایالت زمینههای تولیدی مختلفی دارد و این موضوع در استانداردها مورد توجه بوده تا مطالب بهتر منتقل شود، به طور مثال ایالت کانزاس از تولیدکنندگان گندم است و برای توضیح موضوع تخصیص منابع و تخصص، مثالها بر محور گندم گفته میشود.
وضعیت فنآوری و رشد تکنولوژی از موضوعات مهم دیگر است که روی رشد اقتصادی اثر میگذارد، به طور مثال ایالت تگزاس سرمایهگذاریهای قابل توجهی برای توسعه تکنولوژی کرده است.
مباحث مالیه شخصی از الزامات استاندارهای آمریکا
یکی از موارد مهم در استاندارهای آمریکا توجه به مباحث مالیه شخصی است؛ یعنی هر موردی که مربوط به اموال اشخاص باشد. در این زمینه لازم هست تا افراد اطلاعات مالی را پیدا کنند، ارزیابی کنند و به کار بگیرند، سپس اهداف مالی خود را تعیین کنند و برای رسیدن به آن برنامهریزی کنند، درآمد خود را افزایش دهند، پسانداز کنند و به تعهدات مالی خود پایبند باشند.
این نوع از استانداردها برای افراد بزرگسال بیشتر به کار میرود اما چون بر اساس اصول اساسی تربیت اقتصادی است در سنین مختلف نیز اجرایی میشود. مثلاً مبنای تصمیمگیری مالی، تسلط بر موضوع انتخاب و تصمیمگیری است، بنابراین دانشآموزان با اطلاع از این موضوع میتوانند انتخابهای صحیحی در سرمایهگذاری، در مصرف یا پسانداز پول داشته باشند.
تجربیات کشورهای مختلف در تربیت اقتصادی
کشورهای مختلفی مانند کره جنوبی، آلمان، ژاپن و رومانی در زمینه تربیت اقتصادی پژوهشهایی انجام داده و برنامههایی را به مرحله اجرا درآوردند که هرکدام ضعفها یا حسنهایی داشته و به آموزش مفاهیم گوناگونی در پایههای مختلف متناسب با شرایط آموزشی و محیطی آن کشور پرداخته است.
مفاهیم مشترک اصلی میان این کشورها به شرح زیر است: کمیابی و انتخاب، انگیزه و اطلاعات، تخصص، مبادله و تجارت، تخصیص منابع، بازارها، رقابت و نقش قیمتها، نهادها، پول، کار، درآمد و کارآفرینی، درآمد ملی و رشد اقتصادی، دولت و بیکاری و تورم.
این مفاهیم علاوه بر کشورهای نامبرده با تغییر اندکی مفاهیمی است که در کشورهای جهان در برنامههای درسی در زمینه تربیت اقتصادی استفاده میشود.
اما برنامه در ایران به چه صورت است؟ در گزارشهای بعدی اشاره خواهد شد.
منبع: کتاب تعلیم و تربیت اقتصادی
نظر شما