به گزارش خبرنگار ایمنا، بیستودومین دوره مسابقات والیبال قهرمانی مردان آسیا که از روز شنبه، بیستوهشتم مردادماه به میزبانی ارومیه آغاز شده بود، عصر روز گذشته _شنبه چهارم شهریورماه_ با قهرمانی ژاپن به پایان رسید و در دیدار نهایی این رقابتها تیمهای ملی والیبال ایران و ژاپن از ساعت ۱۸ به مصاف یکدیگر رفتند که تیم ملی ایران علیرغم پیشبینیها در سهست متوالی و با امتیازهای ۲۵ بر ۲۰، ۲۵ بر ۱۸ و ۲۵ بر ۱۸ مغلوب حریف شد و در خانه جام را به ساموراییها تقدیم کرد.
بههمین بهانه، خبرنگار ایمنا، گفتوگویی با عادل غلامی، کاپیتان و ستاره اسبق تیم ملی والیبال ایران انجام داده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید؛
ایمنا: تیم کشورمان شب گذشته در مسابقات قهرمانی آسیا به مقام دوم رقابتها رسید. نظرتان در خصوص عملکرد شاگردان عطایی چیست؟
غلامی: طی ۲۰ سال اخیر در بازیهای آسیایی معمولاً مثلث یا مربعی وجود داشته که درون آن قهرمانیها دستبهدست شده است و هر چند سال تیمی با شرایط بهتر، توانسته است عنوان قهرمانی آسیا را کسب کند. از سال ۲۰۱۱ که نخستین قهرمانیمان در مسابقات قهرمانی آسیا را بهدست آوردیم، دو مرتبه متوالی قهرمان شدیم و طی ۱۲ سال اخیر شرایط ایدهآلی در این تورنمنت داشتیم، ژاپن نیز یکی از رقبای دیرینه ایران بوده که همواره نتایج خوبی کسب کرده است.
ایران به مسابقات قهرمانی آسیا بهعنوان تورنمنت پراهمیت نگاه میکند و ارزش زیادی برای آن قائل هستیم اما ژاپن با وجود اینکه امسال شرایط متفاوتی داشت در دورههای گذشته وضعیت خوبی برای قهرمانی نداشت و نسبت به لیگ جهانی و المپیک، به رقابتهای آسیایی اهمیت نمیداد و این شاید یکی از دلایل موفقیت والیبال ایران طی چند دوره قبل بهشمار میرود. ضمن اینکه دوره گذشته که قهرمان شدیم، ژاپن با تیم کامل به رقابتها نیامده بود.
ایمنا: ژاپن هم عملکرد خوبی از خود نشان داد.
غلامی: در این تورنمنت بسیار امیدوار بودیم تا مقام قهرمانی را کسب کنیم، چرا که میزبان بازیها بودیم و با توجه به شرایط بد فیزیکی و روحی که تیم ملی بهعلت کسب نتایج بد در لیگ جهانی داشت، به قهرمانی در این بازیها بهشدت احتیاج داشتیم، اما در بازی فینال، عملکرد ایدهآلی از بچههای تیم ملی ندیدیم. بهشخصه تصور میکردم بازی فینال متفاوت باشد، چرا که ژاپن هم در کل این تورنمنت مانند لیگ جهانی خوب نبود اما در بازی پایانی ژاپن تیم متفاوتی نشان داد. سال ۲۰۰۹ و سپس المپیک آسیایی هم ژاپن در طول مسابقات ضعیف کار کرد، اما در فینال ما را شکست داد و این یعنی در فینالها، ژاپن تیم متفاوتی دارد.
وقتی همه این موارد را کنار هم میگذاریم نتیجه میگیریم ژاپن تیمی است که شرایط را خیلیخوب درک میکند و برای اینکه بخواهد قهرمان شود، در بازی نهایی کاملاً متفاوت است. در فینال این دوره هم تمام آن ماجراها تکرار شد و ژاپن با حضور هزاران تماشاگر ایرانی و فشاری که وجود داشت، بدون تاثیرپذیری بازی روان و مناسبی نشان داد و به قهرمانی رسید.
ایمنا: با کسب این نتایج فکر میکنید تغییر نسل در تیم ملی باعث این اتفاقات میشود؟
غلامی: به واژه تغییر نسل که درخصوص تیم ملی بهکار میرود اصلاً اعتقادی ندارم؛ این واژه فقط برای بازیکردن با کلمات و منحرفکردن افکار عمومی است. تغییر نسلی در ترکیب تیم ملی والیبال ایجاد نشده و فقط بازیکنان جدید بهمرور به لیست اضافه شدند. سال ۲۰۱۷ که آقای کولاکوویچ آمد خیلی از این بچهها به تیم ملی دعوت شدند و چندین بازیکن هم مانند میلاد عبادیپور و سیدمحمد موسوی از سالهای ۲۰۱۳ به بعد در تیم ملی بودند و تورنمنتهای مختلف را تجربه کردند. اینگونه نبود که یکشبه به تیم ملی دعوت شوند و بهنظرم تغییر نسل دروغی بیش نیست.
ایمنا: آیا کادر فنی را هم در کسب نتایج ضعیف مقصر میدانید؟
غلامی: بهنظر من نمیتوان ۱۰۰ درصد کادرفنی را مقصر این ناکامی دانست. شرایط زیادی دستبهدست هم میدهد تا نتایج نامطلوبی رقم بخورد. ما لیگجهانی را بهعنوان یک تورنمنت مهم بدون کسب نتیجه مناسب ترک کردیم که منجر شد هجمه خیلی شدید و عجیبی به کادرفنی و بازیکنان تیم ملی تحمیل شود گویا که دنیا به آخر رسیده است. بهدنبال این فشار، کار برای تمام مجموعه تیم سخت شد و ظرفیت بیرون آمدن از این فشار توسط کل تیم وجود نداشت. در کل نتیجهای که روز گذشته بهدست آمد به هجمهای برمیگردد که به تیم ملی وارد شد و این موضوع میتواند یک ضعف برای کادر فنی باشد.
زمانیکه انسان زیر بار فشار قرار میگیرد، درصد تصمیمات اشتباه از تصمیمات درست بیشتر میشود و جریانی که علیه تیم ملی اتفاق افتاد، باعث شد تمام واکنشها و تصمیمات کادر فنی تیم ملی طی یکماه اخیر اشتباه باشد. نهتنها شرایط نسبت به لیگ جهانی بهتر نشد، بلکه بدتر شد؛ اگر انتقادات و هجمههایی که از سوی والیبالدوستان از همه جهات به تیم ملی وارد شد توسط کادر فنی مدیریت و کنترل میشد و آن فشارها به بازیکنان نمیرسید با وضعیت بهتری در مسابقات آسیایی حضور پیدا میکردیم؛ چرا که از لحاظ فنی کادر خوبی داشتیم.
ایمنا: با این تفاسیر فکر میکنید باید تغییراتی را روی نیمکت تیم شاهد باشیم؟
غلامی: تصمیمی است که فدراسیون باید بگیرد و اطلاعی هم درباره آن ندارم؛ ضمن اینکه عقیده من این است اگر در این مورد ما نظر ندهیم بهتر است. اینکه کارشناسان چه میگویند مهم نیست و باید رویکرد فدراسیون را در نظر بگیریم که به چه صورت است. ضمن اینکه تصمیم کادر فنی برای آینده هم اهمیت دارد و در نهایت بهتر است تمام بحث بقا یا جایگزینی سرمربی تیم ملی را برعهده فدراسیون والیبال بگذاریم و البته فدراسیون هم باید پای تصمیمی که میگیرد، بایستد. بههرحال والیبال صدها بیننده و دنبالکننده دارد و نباید بگذاریم اتفاقات بد برای تیم ملی ادامه داشته باشد. برای اینکه والیبال کشورمان به این جایگاه برسد خیلیها زحمت کشیدند و تلاش کردند و از زندگی خود زدند تا والیبال را به قلهای برسانند. زمانی فقط والیبالدوستان بازیهای تیم ملی را تماشا میکردند، اما پس از آن در همه خانهها، والیبال علاقهمند پیدا کرد و افرادی که هماکنون در تیم ملی فعالیت میکنند، مسئولیت خطیری دارند. امیدوارم هر تصمیمی که فدراسیون اتخاذ میکند شرایط والیبالمان را بهسمت پیشرفت سوق دهد.
ایمنا: نظر خودتان در خصوص تغییرات در کادر فنی تیم ملی چیست؟
غلامی: صاحبنظر نیستم و هر نظری بدهم کمکی به تیم ملی نمیکند، مگر اینکه نظر شخصی خود را به داورزنی بگویم و از آن جهت بتوانم کمکی به والیبال کنم زیرا کسی روی نظر شخصی من تصمیمی نمیگیرد که اجرایی شود. درباره مربی خارجی و داخلی مثالی میزنم، اگر بخواهیم خودروی خارجی بخریم اما ۳۰۰ میلیون پول داشته باشیم، بهطور قطع نمیتوانیم به جنس خارجی فکر کنیم. ابتدا باید بینیم فدراسیون والیبال ظرفیت و زمان استخدام مربی خارجی را دارد یا خیر؟ باید همه جوانب را در نظر بگیریم، گرچه خواسته عام مردم این است که یک سرمربی خارجی باکیفیت و سطح بالا به ایران بیاید. مشکل فقط سرمربی تیم ملی نیست، اما در روزگاری که ورزش علمی شده است، اگر میخواهیم والیبالمان در سطح خوبی که همیشه داشته است بماند، باید علم روز والیبال از کشورهای دیگر وارد کشورمان شود. این اتفاق میتواند در جایگاه سرمربی یا مشاور عالی و مدیر باشد که آموزش مناسب را در همه ردهها اجرا کند و در نهایت والیبال ما بهسمت پیشرفت برود. خاستگاه والیبال، ایران نیست و معتقدم که علم روز آن از هر طریقی باید وارد والیبال کشورمان شود.
ایمنا: برخلاف تیم بزرگسالان در ردههای پایه بسیار موفق ظاهر شدهایم. فکر میکنید در آینده بتوانیم نتایج بهتری در والیبال بزرگسالان کسب کنیم؟
غلامی: مدتی پیش در مصاحبهای راجعبه مقامآوری ردههای پایه تیمهای ملی والیبال عنوان کردم که واقعاً برایم اهمیتی ندارد قهرمان شویم یا به رتبه پنجم برسیم. مهم این است که این بچهها موارد فنی درستی را بیاموزند که پنج سال دیگر در تیم ملی بزرگسالان، بهقول فلان مربی خارجی نخواهد تازه در ۲۷ سالگی، اصلاح تکنیک روی او صورت گیرد. در بازی فینال روز گذشته حدود هشت امتیاز، بهخاطر ضعف تکنیکی و جایگیری به ژاپن امتیاز دادیم. این موارد خیلی مهمتر است تا اینکه در رده جوانان و نوجوانان به نتیجه فکر کنیم. من ندیدهام کشورهای اروپایی یا آمریکاییها در ردههای پایه به مبحث نتیجهگیری نگاه کنند و اکثراً تکنیکهای والیبال را بهدرستی اجرا میکردند و شامل بازیکنانی میشوند که در آینده با تکرار تمرینات و مسابقات بیشتر، در کوران بزرگ و لیگهای داخلی قوی و بدنسازیهای مناسب، پیشرفت میکنند. از آن سمت بازیکنان ما در ردههای نوجوانان و جوانان طبق برنامهریزی مدال میگیرند و آن شرایطی که باید بازیکن پله به پله جلو برود دنبال نمیشود و با یکسری ضعفهای تکنیکی که در آنان نهادینه شده به بزرگسالان میرسند و این ضعفها در جایی که باید نقطهقوتشان باعث نتیجهگیری ما شود وجود ندارد. ضمن اینکه ما لیگ داخلی خوب و مناسبی هم نداریم که بازیکنان ملیپوش ردههای پایه بتوانند در لیگ سطح بالایی بازی کنند و این شرایط را برای پیشرفت جوانان بهوجود بیاورد.
ایمنا: لیگ برتر والیبال را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا این لیگ میتواند پشتوانه تیم ملی باشد؟
غلامی: خبری از رقابت در لیگ برتر ایران نیست، در زمان بازی ما وجود داشت چرا که بازیکنان و مربیان خارجی در لیگ برتر حضور داشتند و از طرفی تمام بازیکنان تیم ملی بزرگسالان داخل ایران بازی میکردند و طبیعتاً شرایط بسیار متفاوت بود. در زمان حال پنج یا شش بازیکن تیم ملی در لیگ ایران بازی نمیکنند و اکثر ملیپوشانی که در اردوها هستند نیز دیگر در لیگ م توپ نمیزنند، چه برسد به اینکه بازیکن خارجی بیاوریم. همه این مسائل باعث میشود سطح لیگ ایران پایینتر بیاید و رقابت کمتر شود و بازیکنانی که در ردههای سنی پایه برای تیم ملی بازی میکنند با پیشرفت چندانی مواجه نشوند.
ایمنا: آیا حضور بازیکنان با تجربه میتواند به تیم ملی کمک کند؟
غلامی: برونو رزنته برزیلی و دیوید اسمیت آمریکایی ۳۹ سال دارند و هنوز در تیمهای ملی کشورهایشان بازی میکنند. پس ما چرا باید سیدمحمد موسوی را که بهترین شرایط را در حال حاضر دارد از دست بدهیم و از وجود سعید معروف استفاده نکنیم؟ ما بلد نیستیم از مهرههای بزرگی که داریم، بهره ببریم، چرا که ورزش ما نتیجهگرا است. از رئیس فدراسیون گرفته تا سرمربی و بازیکنان تیم ملی، همه تحت فشار هستند، چرا که انتظار نتیجهگیری وجود دارد. من منتقد حضور فیکس پویا خانزاده در لیگ جهانی بودم و او عملاً سوخت. چرا باید در آن شرایط فیکس بازی کند و اکنون سکونشین شود؟ اینها بیبرنامگی است. پویا خانزاده بهعنوان ستاره آیندهدار تیم ملی باید رفتهرفته و آرامآرام به تیم ملی میآمد و بازی میکرد. کاری که ایگور کولاکوویچ انجام میداد؛ خانزاده باید در لیگ جهانی فقط دو بازی به زمین رفت، با جو آشنا میشد و سال آینده با اعتماد بهنفس بیشتری بازیهای بیشتری هم انجام میداد نه اینکه هماکنون سرخورده شود. حتی یکجلسه هم در تمرینات تیم ملی حضور نداشتهام، علت اینکه چرا در اسپکزنی دچار مشکل هستیم و ضربات خوبی زده نمیشود را نمیدانم. مگر چند بازیکن قرار است از تیمملی جوانان و امید به تیم ملی بزرگسالان اضافه شوند؟ اختلاف سطح میان ایران و سایر کشورها زیاد است. بهنظر من دو حالت وجود دارد؛ یا از نظر نیروی انسانی به بنبست خوردهایم و بازیکن نداریم که ناچار شدیم از جوانان استفاده کنیم یا اینکه بلد نیستیم از بازیکنانمان بهره ببریم.
ایمنا: در آینده نزدیک باید در مسابقاتی همچون هانگژو به میدان برویم. آیا تیم ملی میتواند نسبت به امروز شرایط بهتری داشته باشد؟
غلامی: با شرایط روحی بازیکنان، والیبالمان روزهای ایدهآل و خوبی پیشرو نخواهد داشت. شاید برحسب رنکینگ جهانی و موفقیتهای سالهای گذشته بتوانیم به المپیک ۲۰۲۴ برسیم و البته شاید در المپیک اتفاق نادر رقم بخورد و نسبت به گذشته بهتر کار کنیم، اما با چیزی که از تیم ملی دیدم و از لحاظ روحی و روانی، بچهها در سطح پایینی قرار داشتند و روز گذشته هم نشان دادند حتی آماده فینال نبودهاند، در آینده به مشکل برمیخوریم و باید خیلی چیزها حداقل از لحاظ روحی و روانی در تیم تغییر کند. نه اینکه روانپزشک بیاید و برای بازیکنان صحبت کند، چرا که آنها احتیاجی به این اتفاقات ندارند. بلکه باید شخصیت و خودباوری ملیپوشان دوباره برگردد. بازیکنان ما پتانسیل این را دارند که در بهترین شرایط بازی کنند، همانطور که سال گذشته تیم ملی در وضعیت ایدهآلی بود و به دور نهایی لیگجهانی رفتیم.
ایمنا: این روزها انتقادات زیادی به کادر فنی و بازیکنان تیمملی میشود. آیا آنها را مستحق این رفتار میدانید؟
غلامی: نمیخواهم با کلمات بازی کنم و خیلی شفاف میگویم، حافظه کوتاهمدت ما ایرانیها قوی و از طرف دیگر حافظه بلندمدتمان ضعیف است؛ بههمین خاطر شاید خیلی از قهرمانان گذشته خود را بهیاد نداشته باشیم و فقط افرادی که در لحظه حضور دارند را ببینیم. نمیدانم چه اتفاقی افتاد که اینهمه هجمه به تیم ملی وارد شد، اینکه یک دوره در لیگجهانی بهعلت شرایط بد نتیجه نگیریم دلیل نمیشود به بازیکنان و کادر فنی تیم ملی توهین کنند. پیروزیها و شکستها همیشه وجود داشته، نمیخواهم از کادر فنی حمایت کنم و نقد زیادی به آنها دارم، اما بحث من با کادر فنی فعلی نیست. رویکرد والیبالدوستان به این رشته باید صبورانهتر باشد، من و شما نمیدانیم فدراسیون چه برنامهای برای دو سال آینده دارد و اگر به خواستههای خود نرسیده باشد میتواند تصمیمات جدیدی اتخاذ کند. این هم حق مسلم والیبالدوستان است که از بردها خوشحال و از باختها ناراحت و دلنگران شوند. طی سالهای اخیر این حد از خشم را در مردم ندیده بودم و البته این خشم میتواند نشاندهنده نگرانی از آینده والیبال باشد. جریانهایی نیز وجود داشت که حتماً باید از سرمربی داخلی استفاده کنیم و خواسته مردم بهرهگیری از سرمربی خارجی بود.
با کنار هم قرار دادن این ماجراها، اگر بخواهیم نتیجهگیری کنیم، در نهایت این والیبال ما است که متضرر میشود و امیدوارم در آینده نزدیک صبر علاقهمندان والیبال با هر تصمیمی که فدراسیون میگیرد، بیشتر شود تا فشار هم از روی بازیکنان پایین بیاید تا با شرایط راحتتری بازی کنند و نتایج بهتری در آن صورت حاصل میشود. موافق یا مخالف تغییر کادر فنی و حضور مربیان خارجی نیستم، اما هجمهها علیه تیم ملی، کمکی به کسی نمیکند و فقط اعضای تیم ملی را تحت فشار بیشتری میگذارد. بازیکنان خوبی داریم که شرایط ایدهآلی دارند، امیدوارم انرژی بیشتری به آنان تزریق شود و اگر از نظر روحی به حالت نرمال برسند، اتفاقات بهتری را رقم خواهند زد.
ایمنا: اگر دیده یا شنیده باشید در سالن برگزاری مسابقات هم انتقادات زیادی علیه سرمربی تیم ملی مطرح شد. نظرتان در این خصوص چیست؟
غلامی: شعارهای «حیاکن رهاکن» علیه سرمربی تیم ملی و تشویق تیم ملی ژاپن توسط مردم کشورمان، نشئت گرفته از همین داستان است. با شنیدن نظرات مردم، متوجه خواهید شد که اکثراً میخواهند سرمربی مطرح خارجی بالای سر تیم بیاید و شرایط را برای تیم ملی بهتر کند. به هر حال والیبال متعلق به مردم است که با آن شادی میکنند و حرص میخورند و نظرشان هم قابل احترام است؛ باید دید در آینده نزدیک چه تصمیمی از سوی فدراسیون اتخاذ خواهد شد، اما احساس میکنم با این شرایط در آینده اتفاق مثبتی رقم نخواهد خورد. از لحاظ نیروی انسانی ظرفیتهای خیلی خوبی داریم، اما در یک برهه زمانی کوتاه، سقوط کمی داشتیم. امیدوارم در آینده شرایط بهگونهای پیش رود که بازیکنان تیم ملی، والیبال ایران را به روزهای اوجی که خیلی هم از آن فاصله نگرفتهایم برسانند و سکویی پیدا شود که از آن بالا رویم و دوباره به جایگاه اصلی برسیم.
نظر شما