به گزارش ایمنا، امروز _شنبه چهارم شهریورماه_ همزمان با سالروز تولد و درگذشت برخی از بزرگان ایرانزمین است.
زادروز حمید هنرجو
حمید هنرجو، (زاده چهارم شهریور ۱۳۵۲ ملایر) نویسنده، منتقد ادبی، روزنامهنگار و شاعر کودک و نوجوان
وی سرودن اشعار مختلف را از کودکی آغاز کرد و در دهه سوم زندگی به اوج شکوفایی رسید.
هنرجو، دانشآموخته کارشناسی شهرسازی و کارشناس ارشد ادبیات است. از آثار برجسته او نماز هواپیما و کوچه فرشتهها است.
وی در سیوهشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب بلونیا توسط هیئت داوران تجلیل شد و در سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ عضو شورای تألیف کتابهای درسی بود.
آثار:
"جوجه طلا" (مجموعه شعر، انتشارات منادی تربیت)
"پیش پیش لالا" (مجموعه شعر خردسالان، انتشارات عابد)
"پاشو بیا" (مجموعه شعر خردسالان، انتشارات عابد)
"شیرینتر از قند" (مجموعه شعر خردسالان، انتشارات عابد)
"هفت کوچه بوی گل" (شعر کودک انتشارات سروش)
"پیتر کیه چه نازه، تو قلب اون یه رازه" مجموعه شعر کودک و نوجوان، انتشارات نورالثقلین)
"لبخند تو رنگ انار است" (مجموعه شعر کودک و نوجوان، انتشارات منادی تربیت)
"مسافر بنفشه " (مجموعه شعر نوجوان، انتشارات عروج)
"لغتنامه پونهها" (مجموعه شعر نوجوان، انتشارات برگ)
"نماز هواپیما" (مجموعه شعر کودک، انتشارات مهدا)
"کوچه فرشتهها" (مجموعه شعر نوجوان دفاع مقدس، انتشارات کیهان)
"گلوبند شکوفه" (مجموعه شعر کودک انتشارات اهل قلم)
"مملی غصه نخور" (مجموعه ترانه خردسالان و کودکان، انتشارات پیام آزادی)
"بچههای تشنگی" (مجموعه شعر عاشورایی نوجوان، انتشارات برگ)
"سید شاعران" (نقد اشعار حسن حسینی).
زادروز اکبر عبدی
اکبر عبدی (زاده چهارم شهریورماه ۱۳۳۹ اردبیل) بازیگر سینما و تلویزیون
وی هنرجوی مدرسه هنر و ادبیات صداوسیما بود و با دریافت دیپلم از سال ۱۳۵۸ با نمایشهای آماتوری فعالیت هنریاش را آغاز کرد. از سال ۱۳۶۰ به تلویزیون رفت و در سال ۱۳۶۳ با فیلم جنجال بزرگ، بازی در سینما را آغاز کرد و پس از آن در فیلمهای مردی که موش شد، اجارهنشینها، گراندسینما و ای ایران، توانست قابلیتهای خود را در ایفای نقشهای کمدی ثابت کند.
از بازیهای بهیادماندنی او میتوان به فیلمهای هنرپیشه (محسن مخملباف) و آدمبرفی (داوود میرباقری) اشاره کرد.
عبدی نیمه اول دهه ۸۰ را در سکوت سینمایی سپری کرد و تا حدودی از محبوبیت و شهرتش کاسته شد. بازی وی در چند فیلم کمدی ر اواخر دهه ۷۰ هم زیاد مورد توجه واقع نشد و از دوران اوج خود، یعنی زمانی که از پولسازترین بازیگران کشور بود، فاصله داشت و بهمنماه ۱۳۹۶ در جشنواره فجر از وی تقدیر شد.
وی در فیلم «خوابزدهها» بعد از فیلمهای «آدمبرفی» و «خوابم میاد» برای سومینبار نقش یک زن را ایفا کرد و حتی در این فیلم نقش دو زن را بازی کرد.
حاشیهها:
عبدی در مراسم اختتامیه سیامین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۱ ضمن انتقاد از روند برگزاری و داوری جشنواره اظهار کرد: باید برای بازی در فیلم ای ایران هم جایزه سیمرغ بلورین دریافت میکردم.
وی همچنین در اسفندماه ۱۳۹۰ به عنوان میهمان در برنامه پارک ملت حضور پیدا کرد و از دستمزد حاصل از بازیاش در فیلم سینمایی اخراجیها، گلایههایی کرد.
در سال ۱۳۹۴ رسانههای ترکیه گزارش دادند که وی با خرید خانهای در آلانیا تصمیم گرفته است که باقیمانده عمرش را در این شهر بگذراند. او در مصاحبهای در یک بنگاه معاملات املاک در آلانیا گفت: به خاطر برخی مشکلات سلامتی تصمیم گرفته است که در این شهر به زندگی ادامه دهد.
بعد از بازتابهایی که این مصاحبه داشت، وی مهاجرت به ترکیه را تکذیب کرد و گفت: «من ایران هستم و مهاجرت نکردهام، به زودی قرارداد رسوایی ۲ را با دهنمکی خواهم بست.»
جوایز:
نشان درجه یک فرهنگ و هنر
دریافت سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هشتمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مادر، ساخته علیحاتمی (۱۳۶۸)
دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از سیامین جشنواره بینالمللی فجر برای نقشآفرینی در فیلم خوابم میآد، ساخته عطاران
نامزد جایزه بیستمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم نان، عشق و موتور ۱۰۰۰
و دریافت کلید طلایی اردبیل ۱۳۹۴
تئاتر:
مشاکبر و دختراش - کارگردان: اکبر عبدی
رستوران عمواکبر - کارگردان: اکبر عبدی
مشدی عباد (اجرای مجدد) کارگردان: اکبر عبدی
پنجره فولاد - کارگردان: جواد هاشمی
سوپربقال ایرونی - کارگردان: اکبر عبدی
مشدی عباد - کارگردان: اکبر عبدی
از خاک تا افلاک - کارگردان: محمود فرهنگ
اکبرآقا آکتورتئاتر - کارگردان: اکبر عبدی
دوستان با محبت - کارگردان: رضا ژیان
بنگاه تئاترال- کارگردان: محمود استادمحمد
سالروز درگذشت بیژن نجدی
بیژن نجدی (زاده بیستوچهارم آبانماه ۱۳۲۰ خاش - درگذشته چهارم شهریورماه ۱۳۷۶ لاهیجان) شاعر و داستاننویس
وی در سال ۱۳۴۳ از دانشسرای عالی تهران در رشته ریاضی فارغالتحصیل شد و در دبیرستانهای لاهیجان به تدریس پرداخت و از سال ۱۳۴۵ فعالیت ادبیاش را آغاز کرد.
نجدی، در زندگیاش تنها مجموعه داستان «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» را در سال ۷۳ منتشر ساخت که در سال ۷۴ جایزه قلم زرین جایزه گردون را بهخود اختصاص داد. بقیه آثارش پس از درگذشت، توسط همسرش به چاپ رسید. مجموعه داستان «دوباره از همان خیابانها» در سال ۷۹ نیز برگزیده نویسندگان و منتقدان مطبوعات شد. نجدی، همچنین در کارنامه ادبیاش، تندیس یادمان بنیاد شعر فراپویان به خاطر برگزیده اشعار دهه ۷۰ و لوح افتخار بهپاس جانسرودهها در پاسداشت آئینهای ملی و میهنی را دارد. از وی اشعار گیلکی کمی نیز باقیمانده است.
همچنین پس از درگذشتش داستانهای «تاریکی در پوتین» «سپرده در زمین» «گیاهی در قرنطینه» و «استخری پر از کابوس» از مجموعه داستانهای «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» و نیز داستانهای «مرثیهای برای چمن» و «بیمارستان، نه قطار» از مجموعه «دوباره از همان خیابانها» به فیلم درآمده است.
سبک نگارش:
وی نویسندهای با ذوق ادبی بود که داستانهایش در سبکهای واقعگرایی و فراواقعگرایی است. او از پیشگامان داستاننویسی پست مدرن در ایران بهشمار میآید. نشانههای سبک واقعگرایی از زندگی ملموس شخصیتها در بخشهای مختلف بعضی از این داستانها و نشانههای سبک فراواقعیتگرایی از همذاتپنداری با اشیای بیجان در تعداد دیگری از داستانها است که بهطور بارز بهذهن خواننده کتاب منعکس میشود.
نجدی، از قریحه شاعری خود در متن داستانها بهره برده و استعارهها و تشبیههای فراوانی در متن کتاب موجود است.
بیژن نجدی در ۵۶ سالگی درگذشت و کنار بقعه شیخ زاهد گیلانی در لاهیجان بهخاک سپرده شد.
بعضی از آثار:
یوزپلنگانی که با من دویدهاند
دوباره از همان خیابانها
داستانهای ناتمام
خواهران این تابستان
زادروز مرتضی ممیز
مرتضی ممیز (زاده چهارم شهریور ۱۳۱۵ تهران - درگذشته چهارم آذرماه ۱۳۸۴ تهران) طراح گرافیک
وی را که پدر هنر گرافیک معاصر ایران مینامند، در سال ۱۳۴۴ از دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا فارغالتحصیل شد و سه سال بعد گواهینامه طراحی غرفه و ویترین و معماریاش را از مدرسه عالی هنرهای تزئینی پاریس دریافت کرد. دوره گرفتن لیسانس وی ۱۱ سال بهطول انجامید و در این مدت بهکارهای مختلفی چون کار در آتلیه گرافیکی مشغول بود.
در سال ۱۳۴۸ پیشنهاد ایجاد رشته گرافیک را به دانشکده هنرهای زیبا ارائه کرد و بنیانگذاری این رشته برای دانشجویان هنر باعث شد تا سیستم ناقص گرافیک جان بگیرد و تلاشی را آغاز کند. او به غیر از طراحی گرافیک برای کتابها و پوسترها، تلاشی را با عنوان مدیر هنری در نشریات ایران آباد، کتاب هفته، کیهان هفته، فرهنگ، کاوش و نگین آغاز کرد.
آثار وی در این دوره در کتاب هفته بهچنان پرکاری و دوره خلاقی بدل شد که نامش را بهعنوان گرافیستی مؤلف و کمنظیر بر سر زبانها انداخت. همچنین ادامه کارش در نشریات فرهنگ و نگین، راه را برای ورود گرافیستهای جوان و نوجوی دهه ۴۰ مانند فرشید مثقالی باز کرد. آثار روی جلد او برای نشریه کتاب هفته نمونههایی از چاپ «سیلک» و «لیتوگرافی» موفق و خلاقانهای است که ارزشهای گرافیکی بسیار مفیدی را با خود به همراه دارد.
ممیز، در همان سالها یکی از مهمترین آثار مدرن تاریخ معاصر را با طراحی چاقوهای واژگون شکل داد. اثر چاقوهای این هنرمند اجتماعیترین اثر است که از دهه ۴۰ بهبعد پدید آمده است.
وی در طول نیمقرن فعالیت هنریاش و عرصه هنر جهانی، در ابداع هنر گرافیک در ایران و پیشبرد و گسترش فرهنگ ملی و سنتهای هنری نقش بارزی داشت.
ممیز، آذرماه سال ۱۳۸۳ بهعنوان استاد برجسته فرهنگستان هنر، در مراسمی، از سوی رئیسجمهور تجلیل شد.
مرتضی ممیز در ۶۹ سالگی درگذشت و در باغبانکلا، واقع در کردان کرج، بهخاک سپرده شد.
سالروز درگذشت منوچهر طیاب
منوچهر طیاب (زاده سال ۱۳۱۶ تهران - درگذشته چهارم شهریورماه ۱۳۹۹ وین) مستندساز، نویسنده، عکاس و منتقد
وی دانشآموخته رشته معماری از دانشگاه فنی وین و تحصیلکرده رشته کارگردانی سینما و تلویزیون و طراحی صحنه از دانشکده سینمایی آکادمی دولتی موسیقی و هنرهای نمایشی وین بود.
طیاب، در بازگشت به ایران در اداره سمعی و بصری اداره کل هنرهای زیبا که بعداً به وزارت فرهنگ و هنر تغییر یافت، مشغول به کار شد.
فیلمسازی را در سال ۱۳۴۲ با کارگردانی فیلمی درباره سفالهای قدیمی ایران به نام سفال آغاز کرد و در سال ۱۳۴۳ دومین فیلمش را با نام ریتم ساخت که مورد توجه یونسکو قرار گرفت. او بیش از ۹۰ فیلم مستند و آموزشی ساخته است. تحصیل وی در رشته معماری باعث شد به ساخت فیلمهای مستند درباره معماری و به ویژه تاریخ معماری ایران علاقه پیدا کند.
تنها فیلم داستانی وی سوزنبان است که در سال ۱۳۵۰ آن را ساخت و فیلم داستانی دیگری نیز به نام سوی شهر خاموش ساخت که به کل سانسور شد و از بین رفت.
وی مدتی نیز با دانشگاه کلمبیا همکاری داشت، استاد رشته سینما در دانشکده هنرهای دراماتیک و تلویزیون، سرپرست رشته سینماتوگرافی و عکاسی دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی تهران و عضو هیئت داوران یونسکو در جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه کراکوف لهستان بود.
طیاب، ایرانشناس و از جمله افرادی بود که برای توسعه و گسترش عملی سینمای مستند در ایران تلاش میکرد.
وی معتقد بود که فرهنگ یک جریان سیال است که در ارتباط درست با دیگران معنا مییابد و عمیقاً اعتقاد داشت که از راه آثار فرهنگی میتوان ایران را به جهانیان معرفی کرد و در این زمینه گفته بود: «امروز میتوانیم با استفاده از این تصویر وقت بگذاریم و کشورمان را به جهانیان بشناسانیم.»
طیاب، کتاب فیلمهای مستندش از جمله: همراه باد در دل تنهایی کویر و دریای پارس را نیز چاپ و منتشر کرد.
وی به عکاسی نیز علاقه داشت و از دید او عکس «یادداشت تصویری» بود که از آن برای فیلمسازی خود بهره میگرفت.
بزرگداشت:
خرداد ۱۳۸۷ مجله بخارا شبی را برای بزرگداشت منوچهر طیاب برگزار کرد.
سال ۱۳۹۸ نیز در سیزدهمین دوره جشنواره سینما حقیقت، گزیدهای از آثار طیاب به نمایش درآمد و نشان «فیروزه حقیقت» به وی اهدا شد.
سالروز درگذشت علیاکبر مجیدیفیاض
علیاکبر مجیدی (زاده سال ۱۲۷۷ مشهد – درگذشته چهارم شهریورماه ۱۳۵۰ مشهد) نویسنده، مصحح و استاد ادبیات
وی پس از تحصیل علوم قدیمه و تبحر یافتن در علوم معقول و منقول در سال ۱۳۰۷ رئیس دبیرستان شاهرضای مشهد و در سال ۱۳۱۴ بهعنوان نخستین رئیس مؤسسه دانشسرای عالی منصوب شد.
در سال ۱۳۱۶ وارد دانشگاه تهران شد و در کتابخانه دانشکده ادبیات و دانشسرای عالی به کتابداری پرداخت. در سال ۱۳۲۲ به مدرک دکتری در زبان و ادبیات فارسی رسید و به استادی ملل در دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران برگزیده شد.
در سال ۱۳۳۳ دانشکده ادبیات مشهد را به دستور وزارت فرهنگ بنیان نهاد و به مدت ۹ سال ریاست آنرا برعهده داشت و در آنجا تدریس کرد. پس از آن در تهران مدیریت گروه ادیان و مذاهب دانشکده الهیات و معارف اسلامی را برعهده گرفت و با بازنشستگیاش در سال ۱۳۴۶ به مشهد بازگشت.
در سال ۱۳۴۷ برای انجام معالجاتی به سوئیس رفت و مدتی در آنجا اقامت گزید و در بهمنماه ۱۳۴۹ بهدعوت دانشگاه مشهد به تدریس پرداخت.
مقالات و فعالیتهای ادبی:
مجیدی که مدتی ریاست انجمن ادبی بهار و ریاست هیئت تحریریه مجله آستان قدس رضوی را بر عهده داشت، نایب رئیس انجمن قلم خراسان نیز بود و در انجمن ادبی مشهد و انجمن ادبی ایران شرکت میکرد.
وی در همکاری با دوستانش، بالاخص قاسم غنی در تصحیح تاریخ بیهقی و تألیف عصر حافظ فعالیت داشت و همچنین در نوشتن کتابی با عنوان تاریخ مشهد نیز فعالیت کرد که بهچاپ نرسید. در مقدمه کتاب تاریخ بیهقی که پس از درگذشت وی بهچاپ رسید، مقاله محققانهای از مجیدی با عنوان نسخههای خطی تاریخ بیهقی بهچاپ رسیده است.
وی همچنین دو کتاب درباره زنبور عسل و دوربین عکاسی نیز نوشت.
آثار:
تاریخ اسلام (۱۳۲۷)
تصحیح تاریخ بیهقی (۱۳۵۰)
روز کارمند
در ایران، همهساله در هفته دولت چهارم شهریورماه به روز کارمند اختصاص مییابد و در این روز به منظور تجلیل از کارگزاران دولت و ارج نهادن به خدمت، با تبیین ملاکهای انتخاب، کارمندان نمونه بهعنوان نمایندگان خیل عظیم کارکنان نظام در اقصی نقاط کشور، انتخاب و مورد تشویق و تقدیر قرار میگیرند.
کارمند کیست؟
کارمند کسی است که به ازای انجام کار فکری در دستگاهی اداری، حقوق دریافت میکند و بناست که بهطور درازمدت اشتغال داشته باشد. کارمندان به دو بخش کارمندان دولتی و کارمندان خصوصی تقسیم میشوند. ویژگیهای خاص کارمندان، کارمندان بخش خصوصی را از کارمندان بخش دولتی و این دو قشر را از طبقه کارگر جدا میکند. وضعیت مادی کارمندان و منزلت اجتماعی آنان هم دولتی و هم خصوصی با تحولات اقتصادی و اجتماعی نوسان دارد.
کارمندی در مفهوم جدید با رشد سرمایهداری و پس از انقلاب صنعتی شکل گرفت. دانشگاههای غرب که تأمینکننده نیاز جریان تولید صنعتی بودند، تربیت کارمندان را برعهده گرفتند. جامعهشناسان مارکسیستی اصولاً قائل به وجود قشری بهنام کارمند نیستند و جامعه را به دو طبقه کارگر و سرمایهدار تقسیم میکنند. جامعهشناسان سرمایهداری، قشر کارمند را یکی از طبقات چندگانه میدانند که از طبقات متوسط است.
تاریخچه پیدایش شغل کارمندی:
منشأ پیدایش کارمندان دولتی را باید در دربارها جستوجو کرد که پادشاهان افراد خاصی را که دارای مهارتهای لازم بودند بهطور درازمدت، در قالب مزد زمانی استخدام کردند و آنان را به نظام ارزشی خود وفادار ساختند. با جایگزینی حکومتهای جمهوری بهجای پادشاهی، این کارمندان باید علاوه بر داشتن مهارتهای لازم، وفاداری خود را به نظام حکومتی نیز آشکار میساختند.
در خصوص کارمندان خصوصی، پس از انقلاب صنعتی، بنگاههای تولیدی به افرادی که به شکل پیوسته در خدمتشان باشد نیازمند شدند و چنین کسانی را استخدام کردند. رفتهرفته با تقویت این نیاز، ملاکها و معیارهای پذیرش سختتر میشد. تا اینکه مؤسسات آموزشی به مرکزی برای آموزش دانشهای لازم به منظور ورود به مشاغل تبدیل شدند تا جایی که بیشتر افرادی که در پی شغل کارمندی بودند به این مؤسسات رجوع میکردند و پس از تحصیل و بهدست آوردن مدارک لازم، برای استخدام مراجعه میکردند.
با گسترش جامعه صنعتی شمار کارمندان نسبت به کارگران به سرعت افزایش یافت، تا جایی که کارمندان به اهمیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قابل توجهی رسیدند و علاوه بر دریافت حقوق مناسب، به پستهای اجرایی متناسب رسیدند.
نظر شما